خانه / گزارش سفر به سایر کشورها / سال91 / گزارش سفر به لبنان؛ سرزمین تفاوت ها

گزارش سفر به لبنان؛ سرزمین تفاوت ها

لبنان؛ سرزمین تفاوت ها

درباره لبنان

لبنان برای ما ایرانیان کشور به ظاهر آشنایی است که بارها اسم آن را شنیده ایم و کم و بیش ذهنیات مختلف و بعضاً متناقضی از آن داریم. لبنان، کشوری زیبا که القابی مانند “عروس خاورمیانه” و یا ” پاریس شرق” را با خود به یدک می کشد، دارای تناقض و گوناگونی ای است که آن را به مقصدی تبدیل می کند که باید رفت. باید رفت تا فهمید ذهنیت ها با واقعیت ها تا چه اندازه می توانند متفاوت باشد. باید دید تا درک کرد که چگونه در یک سرزمین کوچک با تاریخی کهن ممکن است مردمی با تفاوت بسیار، قرن ها در کنار هم زندگی کنند و حقوق هم را به رسمیت بشمارند. لبنان سرزمین تفاوت هاست؛ چه در فرهنگ، چه در جغرافیا، چه در مذهب و چه در جاذبه های تاریخی و طبیعی.

جغرافیا:

جمهوری لبنان کشوری است با 10452 کیلومتر مربع مساحت (حدود 80 درصد مساحت استان تهران) که در شرق دریای مدیترانه قرار گرفته است. لبنان از شمال و شرق توسط سوریه، از غرب توسط دریای مدیترانه و از جنوب توسط سرزمین های اشغالی فلسطین، احاطه شده است.

0

لبنان به صورت نواری مستطیلی در امتداد مدیترانه قرار گرفته است که عرض آن در جنوب کم می شود. لبنان 225 کیلومتر در کنار مدیترانه امتداد داشته و عرض آن در بیشترین حالت به حدود 50 کیلومتر می رسد. لبنان را می توان به چهار ناحیه جغرافیایی تقسیم کرد: نوار ساحلی در امتداد مدیترانه، رشته کوه های لبنان، دره بقاع و کوه های شرقی لبنان (آنچه غربی ها Anti-Lebanon Mountains می خوانند)، که این نواحی موازی به ترتیب از غرب به شرق قرار گرفته اند.

سرزمین لبنان به شش قلمرو شمال، بقاع، بیروت، جنوب، کوه های لبنان و نبتیه تقسیم شده است که در آن میان بیروت تنها خود شهر بیروت را در بر می گیرد.

آب و هوای لبنان معتدل مدیترانه ای است. در نواحی ساحلی زمستان ها خنک و بارانی است در حالی که در نواحی کوهستانی زمستان ها بسیار سرد و همراه با بارش سنگین برف است که گاهی تا تابستان هم در ارتفاعات باقی می ماند. اکثر مناطق لبنان به جز مناطقی در شمالشرق که پشت ارتفاعات بلند بین آنها و مدیترانه هستند، باران خوبی را در طول سال دریافت می دارند.

جمعیت شهرنشین بالا (حدود 90 درصد) و جنگ های داخلی و خارجی متعدد صدمات جبران ناپذیری به طبیعت و تنوع زیستی لبنان وارد کرده است که همچنان نیز آثار آن قابل مشاهده است. در اغلب مناطق و به خصوص در اطراف شهرها توجه مناسبی به مدیریت استفاده از زمین و منظر نشده است و لطمات زیادی به طبیعت وارد آمده که به راحتی قابل مشاهده است. با این حال دولت لبنان توجه زیادی به حفظ منابع طبیعی موجود نشان می دهد و اهمیت بالای آن را، به خصوص در زمینه گردشگری، درک کرده است و مقوله اکوتوریسم در لبنان بسیار جدی گرفته می شود.

لبنان از کوچکترین کشورهای جهان است که علیرغم وسعت کم دارای تنوع جغرافیایی و طبیعی بالا و جالبی است. ذخیره گاه جنگل های سیدارِ شوف، ذخیره گاه جنگلی اِهدن، ذخیره گاه جزیره نخل، و تالابِ عمیق، از جمله مهمترین مناطق تحت حفاظت طبیعی در لبنان می باشند و مهمترین شاخص طبیعی لبنان جنگل های سدر آن هستند که از شهرت جهانی و اهمیت بالای ملی برخورداند. در لبنان 377 گونه پرنده، 70 گونه پستاندار و 47 گونه خزنده و دوزیست زندگی می کنند.

سیاست:

لبنان دارای ساختار سیاسی دموکراسی پارلمانی است که نظام خاصی به نام طائفی (Confessionalism) بر آن حاکم است. بر طبق میثاق ملی نانوشته ای در سال 1943، قدرت سیاسی لبنان به طور متوازن بین جوامع مذهبی تقسیم می شود تا جلوی نارضایتی های مذهبی-سیاسی گرفته شود. در لبنانرئیس جمهور همواره یک مسیحی مارونی، نخست وزیر یک مسلمان سنی، رئیس پارلمان یک شیعه و معاون رئیس مجلس و نخست وزیر ارتودوکس یونانی هستند. در نظام سیاسی و حقوقی لبنان سعی شده است تا برای فرقه های مختلف آزادی مورد نیاز در نظر گرفته شود تا بتوانند به راحتی در کنار یکدیگر زندگی کنند و از این رو قواعد فرهنگی و مذهبی خاصی بر قوانین و نظام سیاسی این کشور حاکم نیست.

تاریخ:

جغرافیای مناسب لبنان، قرار گرفتن آن در هلال بارور و بین مدیترانه و تمدن های بین النهرین، از جمله عواملی هستند که باعث غنای بالای تاریخی و تنوع فرهنگی و مذهبی در لبنان شده اند. اولین نشانه های تمدن در لبنان به حدود هفت هزار سال قبل و در جُبَیل بر می گردد که از اولین شهرهای تاریخ است و حتی شواهدی تاریخی از دورانی قبل تر نیز در آن کشف شده. لبنان در سال های 3000 تا 539 قبل از میلاد از تمدن بزرگ فینیقیه پذیرایی کرده است که از اولین اقوامی بودند که به تجارت دریایی مشغول شدند. پس از آن و با ظهور کوروش بزرگ، دو قرن هخامنشیان بر آن حکومت می کردند که اسکندر بر آنان فائق آمد. از آن پس نیز حکومت های زیادی بر این سرزمین تسلط پیدا کرده اند که مصری ها، آشوری ها، اعراب، رومی ها و سلجوقی ها از آن جمله هستند. عثمانی ها نیز از قرن 16 میلادی بر این سرزمین حکمرانی داشتند که بیش از 400 سال و تا بعد از جنگ جهانی اول نیز ادامه داشت.

جنگ جهانی اول پایان سلطه عثمانی ها بر لبنان است و از آن پس و تا بعد از جنگ جهانی دوم، لبنان مستعمره فرانسوی ها به حساب می آمد که تأثیر فرهنگی و سیاسی آن هنوز هم پابرجاست. لبنان در سال 1943 رسماً از فرانسه استقلال یافت اما حضور نظامیان تا سال 1946 ادامه داشت. لبنان در سال های آخر دهه 50 میلادی درگیر اختلافات داخلی شد اما پس از رشد و توسعه خود را آغاز کرد. روزهای خوب این کشور با آغاز جنگ داخلی در سال 1975به سیاهی کشید که تا سال 1990 ادامه داشت. پس از جنگ ویران کننده داخلی دوباره اوضاع رو به بهبودی و ثبات پیش رفت اما درگیری با اسرائیل و اشغال جنوب لبنان توسط آنو درگیری حزب الله با اسرائیل و حضور نظامی سوریه در لبنان، باز هم موجبات نا امنی و عدم ثبات را فراهم می شد. اسرائیل در سال 2000 از خاک لبنان عقب نشینی کرد که گام مهمی در پیشرفت و ثبات لبنان شد. ترور رفیق حریری، نخست وزیر سنی وقت لبنان، در سال 2005 و متعاقب آن خروج نظامیان سوری از لبنان و جنگ 33 روزه اسرائیل و حزب الله در تابستان 2006 مهمترین اتفاقات اخیر لبنان بوده اند. پس از این حوادث لبنان به ثبات نسبی ای رسیده است که البته بسیار شکننده است و هر از چند گاهی زمینه اغتشاش و بر هم خوردن تعادل سیاسی در آن فراهم می شود.

اقتصاد:

تولید ناخالص داخلی سرانه هر لبنانی در سال 2011، 15،523 دلار بوده است که حدود دو هزار دلار از میزان آن در ایران بیشتر است. لبنان اقتصادی در حال توسعه است که آینده خوبی را برای آن پیش بینی می کنند. هر دلار آمریکا در زمان سفر ما برابر با 1500 لیر لبنان، واحد پول لبنان که پوند لبنانی هم به آن گفته می شد، بود که در سال های اخیر نرخ تقریباً ثابتی بوده است و تغییر چندانی نداشته.

 تجارت آزاد و سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد لبنان حائز اهمیت است و قوانین از جمله قوانین مالیاتی، نیز از آن حمایت می کند. در حال حاضر سه چهارم اقتصاد در دست بخش خصوصی است که یک بخش بانکی قوی آن را حمایت می کند. اقتصاد لبنان بیشتر بر پایه خدمات است تا صنعت و کشاورزی. بخش صنعت اقتصاد لبنان بیشتر در قالب کسب و کارهای کوچک در زمینه بسته بندی و مونتاژ مجدد است که حدود 21 درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد و در مقام دوم قرار دارد. کشاورزی نیز حدود 12 درصد تولید ناخالص داخلی را در دست دارد و چندان مورد توجه نیست.

خدمات محبوب ترین و بزرگترین بخش اقتصاد لبنان است که حدود 67 درصد تولید ناخالص داخلی لبنان را در دست دارد و شامل بانکداری و گردشگری می شود. همین وابستگی به خدمات،از جمله گردشگری، اقتصاد لبنان را در برابر ناامنی و عدم ثبات سیاسی آسیب پذیر کرده است.

قبل از جنگ های داخلی و در سال های دهه 70، صنعت گردشگری از وضعیت بسیار خوبی در لبنان برخوردار بود اما طی سال های جنگ داخلی و پس از آن مناقشات با اسرائیل، این وضعیت تضعیف شد. زیرساخت های گردشگری در لبنان بسیار مناسب بوده و در حال حاضر نیز در حال ترمیم و تقویت است. زیر ساخت های گردشگری لبنان وضعیت خوبی دارد و این کشور حساب ویژه ای روی گردشگری باز کرده است.به نظر می رسد مهمترین مشکل در سر راه توسعه این بخش ثبات سیاسی و امنیت می باشد. با این حال بیروت و لبنان از جمله مقاصد معروف گردشگری در دنیا به خاطر جاذبه های تاریخی، طبیعی و تفریحات شبانه هستند. وزارت گردشگری لبنان اعلام کرده که در سال 2009، حدود یک میلیون و هشتصدو پنجاه هزار گردشگر از لبنان بازدید کرده که رشد آن نیز ادامه دارد. تاریخ غنی، آب و هوای معتدل و سایت های تاریخی، در کنار سایر عوامل، باعث شده تا لبنان از محبوبیت زیادی در میان گردشگران برخوردار باشد. عربستان سعودی، اردن و به طور غیر منتظره ای ژاپن، مقام های اول تا سوم گردشگر را در لبنان در اختیار دارند.

فرهنگ و آموزش:

سیستم مدرسه ای در لبنان در سه مقطع و 12 سال و به صورت 6-3-3 طراحی شده. لبنانی ها می توانند پس از دبیرستان به دانشگاه، کالج یا مؤسسات آموزش کاربردی بروند. سطح کیفیت آموزش عالی در لبنان بالا است و دانشگاه های زیادی در آن وجود دارد که در منطقه شاخص هستند. مهمترین دانشگاه لبنان دانشگاه آمریکایی های بیروت می باشد که اغلب در رتبه بندی های خاورمیانه رتبه اول را حائز می شود. این دانشگاه از قدمت بالایی برخوردار می باشد و بسیاری از مشاهیر لبنان و حتی منطقه، از جمله پروفسور محود حسابی، فارغ التحصیل این دانشگاه هستند.

عربی زبان رسمی در لبنان است هر چند که فرانسه، به دلیل مستعمره بودن، و بعد از آن انگلیسی، به دلیل تمایل به زندگی مدرن و تحصیلات، نیز زبان هایی هستند که می توان بوسیله آنها با اغلب مردم ارتباط برقرار کرد. با این حال اگر با مردم عربی صحبت کنید، هر چند کم و دست و پا شکسته، با استقبال و برخورد گرم آنها مواجه خواهید شد.

ترکیب مذهبی در لبنان بسیار متنوع و در نوع خود جالب می باشد. حدود 27 درصد سنی، 27 درصد شیعه، 21 درصد مسیحی مارونی، 8 درصد ارتدوکس یونانی، 5 درصد دَروز (که عقایدی شبیه به اسلام دارند ولی خود را مسلمان نمی دانند و جزو حدود 60 درصد مسلمان لبنان به حساب می آیند)، 5 درصد کاتولیک یونانی و 7 درصد سایر فرق مسیحی مانند ارمنی که 4 درصد جمعیت است، می باشد (حدود 39 درصد از کل مسیحی). در 60 سال اخیر نسبت مسیحی ها به مسلمانان در لبنان رو به کاهش بوده است که افزایش مهاجرت مسیحیان و افزایش نرخ زاد و ولد در میان مسلمانان را از دلایل آن بر می شمرند. در لبنان 18 فرقه مذهبی رسمی وجود دارد که 4 تای آن از اسلام، 12 تا از مسیحیت، یکی دروزی و یکی یهودی است.

شیعیان لبنان بیشتر در بقاع، جنوب بیروت و جنوب لبنان زندگی می کنند و سنی ها بیشتر در غرب بیروت، ساحل جنوبی لبنان و شمال لبنان ساکن اند. مارونی ها نیز که بزرگترین جماعت مسیحی لبنان هستند، بیشتر شرق بیروت و کوه های لبنان را برای زندگی انتخاب کرده اند.

لبنان به عنوان یکی از مراکز مهم شیعی جهان به شمار می رود. جبل عامل، مرکز شیعیان جنوب لبنان، نواحی کوهستانی جنوب لبنان و دره بقاع را در بر می گیرد که از اولین مراکز مذهب شیعه بوده است. ریشه آن به قرن اول هجری و زمانی بر می گردد صحابی پیامبر و یاران حضرت علی مانند سلمان فارسی، عمار یاسر و به خصوص ابوذر غفاری که دوران تبعید خود را در این ناحیه سپری می کرده، به ترویج عقاید و تفکرات اسلام و حضرت علی در این ناحیه پرداخته اند. تا قرن هفتم هجری حوزه علمیه جبل عامل همچنان به ترویج و تحقیق در مذهب شیعه می پرداخته و علمای آن مراودات مهمی با علمای امامیه در عراق داشته اند. با آغار اثر صفویه در ایران و حاکم شدن مذهب تشیع، علمای جبل عامل با دعوت شاهان صفوی، به ایران آمده و نقش مهمی در ترویج تشیع در ایران داشتند که شیخ بهایی از جمله آنان است. در حال حاضر نیز حرکت علمی در این حوزه همچنان ادامه دارد اما از شدت آن کاسته شده است و بسیاری از علمای آن برای تحصیل به عراق یا ایران می روند. امام موسی صدر و علامه سید محمد حسین فضل الله از چهره های برجسته معاصر این حوزه بوده اند.

همانطور که از تفاوت مذاهب در لبنان می توان متوجه شد، فرهنگ نیز در میان لبنانی ها متفاوت است؛ از فرهنگ باز و مدرن در میان مسیحی ها تا فرهنگ سنتی و پایبند به اصول در میان مسلمانان. اگرچه در میان مسیحیان نیز می توان افرادی پایبند به سنت و مذهبی و در میان مسلمان مدرن گراها را پیدا کرد. لبنانی ها با گردشگران مهمان نواز و خوش برخورد هستند. تعداد بالای مهاجرین در میان لبنانی ها باعث شده تا هر کدام از آنها ارتباطی با سایر کشور ها داشته باشند. چه در قالب افرادی از نزدیکان که در آنجا زندگی می کنند و چه اینکه خود آنها مدتی در سایر کشور ها اقامت داشته اند. این از طرفی باعث شده تا فرهنگ مدرن و غربی در میان آنها، به خصوص مسیحیان، رواج داشته باشد و از طرف دیگر برخورد آنها با خارجی ها صمیمی تر باشد.

لبنان دارای 18 مذهب رسمی است و خرده فرهنگ ها و فرهنگ های مهاجر که از سرزمین های اطراف در آن پناه گرفته اند گونگی فرهنگی را در لبنان بسیار بالا برده اند. برای مثال ارامنه ای که پس از کشتار ارامنه توسط دولت عثمانی در لبنان پناه گرفته اند یا آوارگان فلسطینی از اقلیت های برجسته در لبنان هستند.

هنر های مختلف از جمله سینما، موسیقی، معماری، مُد، هنرهای تجسمی و انواع دیگر آن در لبنان، از وضعیت بسیار خوبی برخوردارند و در منطقه و در میان اعراب از کشور های پیشرو به حساب می آید. بیروت بالاترین میزان نشر را در خاورمیانه داراست و نویسندگان مدرن لبنان از شهرت جهانی بالایی برخوردارند که از آن جمله می توان به جبران خلیل جبران و امیلی نصرالله اشاره کرد. بسیاری از آثار ادبی، پژوهشی و دینی منطقه در لبنان به طبع می رسد و بسیاری از ترجمان های مهم به یا از زبان عربی در اینجا به چاپ می رسد.

جمعیت:

جمعیت لبنان در سال 2010 بیش از 4،125،247 نفر بوده است که بیش از یک میلیون و نهصد هزار نفر آن در بیروت، بزرگترین لبنان، زندگی می کنند. برآورد می شود بیش از 10 میلیون لبنانی نیز در خارج از این کشور زندگی کنند که بیشتر آنها به خاطر اوضاع نامناسب زندگی در زمان جنگ های داخلی این کشور را ترک نموده اند.

شاید باور آن سخت باشد ولی میلیون ها لبنانی تبار (حداقل 10 میلیون در منابع مختلف ذکر شده است) در سراسر دنیا پراکنده اند که اغلب مسیحی و بیشتر در آمریکای لاتین و برزیل ساکن اند. ایالات متحده، غرب آفریقا (سنگال و ساحل عاج) و استرالیا نیز از کشورهایی هستند که پذیرای لبنانیان زیادی می باشند. در سال 1994 دولت لبنان تخمین زد که 15.4 میلیون لبنانی و لبنانی تبار در خارج از لبنان زندگی می کنند که 43.2% از آنان در برزیل اقامت دارند. در واقع جمعیت لبنانی تبارهای برزیل از جمعیت سرزمین لبنان بیشتر است.

اگرچه لبنانی ها عرب زبانند اما نمی توان آن ها را اصالتاً عرب دانست. از هزاران سال قبل از میلاد کنعانی ها در لبنان ساکن بوده اند که عرب به حساب نمی آیند. بعد از آن هم لبنان تحت تأثیر پارس ها، رومی ها، فینیقیه ای ها و یونانی ها بوده است و دست آخر نیز با تحت سلطه قرار گرفتن توسط اعراب در بعد از اسلام، دین اسلام و زبان عربی در آن رواج پیدا کرده در حالی که از حدود 6 قرن قبل مسیحیت در لبنان رایج بوده است بنابراین شواهد موثقی وجود دارد که لبنانی ها اصالتاً عرب نیستند و تنها عرب زبان اند.

گزارش سفر

سفر 11 نفره ما در قالب کانون گردشگران جوان ایران، از عصر روز چهارشنبه 10 خرداد 1391 آغاز شد. در حال حاضر ایران ایر روزهای دوشنبه و چهارشنبه برای بیروت پرواز مستقیم دارد که همگی در عصر و شب انجام می شوند. چند ماهی هم است که ویزای لبنان برای ایرانیان برداشته شده است و ایرانیان می توانند بدون پرداخت هزینه و با دریافت ویزا در مرز لبنان وارد این کشور شوند و تا یک ماه ویزای توریستی داشته باشند. مسیر پرواز به دلیل منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق از آسمان ترکیه و سوریه است و کمتر از سه ساعت به طول می انجامد.

ساعت 20:30 به وقت لبنان که یک ساعت و نیم از تهران عقب تر است، به فرودگاه رفیق حریری شهر بیروت رسیدیم و سریع و بدون مشکل مراحل ویزا و گمرکی را طی کردیم. فرودگاه رفیق حریری بیروت فرودگاه کوچک ولی تمیز و مرتبی است که در 5 کیلیوتری جنوب بیروت قرار دارد و دسترسی آن به بیروت از طریق اتوبان و به راحتی میسر می باشد. نماینده تور محلی که گرفته بودیم به همراه یک اتوبوس به استقبال ما آمده اند تا ما را به هتل محل اقامت امان، هتل Legend در محله Verdunدر غرب بیروت، ببرند. هتل چهار ستاره است ولی خدماتش بیشتر به سه ستاره ها می ماند. محله وردان (Verdun) در جنوبغربی بیروت و منطقه سنی نشین آن قرار دارد. نزدیکی به دریا، صخره های رئوشه و مراکز فروش برند های معروف از ویژگی های محل هتل ما بود.

1

تصویر1 – صف دریافت ویزا و پاسپورت چک در فرودگاه بیروت

مسافت ها در لبنان کوتاه است و یک روز گشت کامل در لبنان از مبداء بیروت به سایر نقاط آن، بیشتر از 250 کیلومتر رفت و آمد نیاز ندارد بنابراین تصمیم ما بر این بود تا هر 5 شب اقامتمان در بیروت باشد. با این کار هم از دشواری تعویض هتل حذر کردیم و هم اینکه توانستیم از شب های بیروت و گشت و گذار در آن استفاده کنیم، شب هایی زیبا و به یاد ماندنی.

روز اول

برنامه ریزی روز اول سفر ما برای مناطق دیدنی شمال لبنان بود. جُبَیل (Byblos) دره قادیشا (Qadisha Valley) و طرابلس (Tripoli). این مسیر حدود 250 کیلومتر مسافت رفت و برگشت داشت و طولانی ترین گشت یکروزه ما در لبنان به حساب می آمد.

صبح با مینی بوسی که در اختیار داشتیم از هتل به سمت جُبیل در 36 کیلیومتری شمال بیروت حرکت کردیم. سرتاسر نوار ساحلی لبنان از صور در جنوب تا طرابلس در شمال حدود 170 کیلومتر است که تمامی آن، به جز بخشی در نزدیکی صور، اتوبان است و شهرهای بیروت، جونیه، جُبَیل و صیدا نیز در همین امتداد قرار دارند. مسیر ساحلی ما مسیر زیبایی است که در یک طرف آن دریای مدیترانه و در طرف دیگر کوه های لبنان قرار دارد. پس از عبور از شهر زیبا و ساحلی جونیه در شما بیروت به جُبیل می رسیم. مینی بوس در پارکینگی خارج از بافت قدیمی جبیل که ظاهراً برای وسائل نقلیه تور ها در نظر گرفته شده تا از شلوغی بافت قدیمی جلوگیری شود، توقف می کند و از آنجا مسیری زیبا برای پیاده روی ما را به سمت بافت قدیمی شهر می برد که پس از کمتر از 15 دقیقه پیاده روی به آنجا می رسیم.

2

تصویر2 – مسیر پیاده روی به سمت بافت قدیمی جُبَیل

جُبَیل:

جبیل شهر کوچکی است با حدود 21 هزار نفر جمعیت و آن را از قدیمی ترین شهرهای تاریخ بشر می دانند که اولین سکونت ها در آن به 5 هزار سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. این شهر را زادگاه الفبای مدرن می دانند و از مهمترین بنادر فینیقیه از هزاره سوم قبل از میلاد بوده است که با مصر مبادلات تجاری داشته است. در سال های بعد از هزاره سوم این بندر تحت سلطه فینیقیه ای ها، مصری ها، یونانی ها، آشوری ها، پارس ها (در زمان کوروش) و رومی ها بوده است. بعد ها در قرن هفت میلادی مسلمانان آن را فتح کردند که بعد از آن، در زمان جنگ های صلیبی، در کشاکش بین مسلمانان و مسیحیان بودهو تا قرن 13 میلادی نیز ادامه داشت. سده های بعدی برای این شهر آرام و کم اهمیت بودند و در قرن 16 میلادی نیز عثمانی ها بر آن مسلط شدند.

محوطه باستانی جبیل در جنوب بافت قدیمی شهر و در جوار آن قرار دارد. پس از عبور از محله های قدیمی شهر و بازار آن که به زیبایی تمام بازسازی شده و در اختیار فروشگاه های اجناس سنتی و رستوران ها قرار دارد عبور می کنیم و به ورودی محوطه باستانی می رسیم. ورودی این محوطه که به همراه شهر قدمی از جمله آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی است، 8000 لیر لبنانی می باشد.

3

تصویر3 – محله قدیمی جُبیل

در ابتدای ورودمان به محوطه از قلعه به جا مانده از قرن 12 میلادی و دوران جنگ های صلیبی و موزه کوچک داخل آن دیدن می کنیم. این قلعه از تکه سنگ های به جا مانده از خرابه های رومی ساخته شده که برخی از آنها از عظیم ترین در نوع خود در خاورمیانه می باشند و ابهت خاصی به بنا داده اند. از بالای قلعه منظره بسیاری زیبایی از سایت تاریخی و در زمینه آن دریا را می توان مشاهده کرد.

تصویر 360 درجه قلعه جُبَیل را می توانید از این لینک ببینید.

تصویر 360 درجه سایت تاریخی جبیل را می توانید از این لینک ببینید.

تصویر4 – قلعه جُبَیل

5

تصویر5 – نمای سایت (تئاتر در چپ و پشت درختان و معبد بالت جبال در راست و پشت درختان) از بالای قلعه

آثار برجسته موجود در محوطه، معبد بالت جبال BaalatGebal، تئاتر و مقبره های رومی هستند. معبد بالت جبال قدیمی ترین معبد جبیل است که از سده 4 قبل از میلاد به جای مانده و در قرن سوم پس از میلاد راهروی ستون داری منتهی به آن ساخته شده که در حال حاضر 6 ستون از آن باقی مانده است.

6

تصویر6 – ستون های به جا مانده از معبد بالت جبال

در نزدیکی این معبد تئاتر رومی قرار دارد که بازسازی تئاتر اصلی در ابعاد یک سوم آن است. بنای اولیه آن در قرن سوم میلادی بوده و بسیار چشمنواز است. سکوی تماشاگران آن رو به دریا می باشد و پایین آن با نقوش سنگی زیبایی آراسته شده. کف این بنا با موزائیک کاری های زیبا و ظریفی پوشیده بوده که می توان آن را در موزه ملی در بیروت مشاهده نمود. حتی نشستن روی این سکوها و تماشای دریا برای ما لذت بخش است چه برسد آنکه در دوران باستان و در زمان زنده بودن و شکوه این بنا خود را تصور کنیم.

7

تصویر7 – تئاتر رومی جبیل

دست آخر نیز مقبره های رومی به جا مانده از قرن دوم قبل از میلاد که به صورت 9 گودال یکسان و نسبتاً بزرگ در داخل صخره ها حفر شده اند را می بینیم و از سایت باستانی خارج می شویم.

8

تصویر8 – به ترتیب از جلو، سکوی تئاتر، مقبره های رومی، معبد بالت جبال و قلعه جبیل

مسیر خود را از داخل محله قدیمی به سمت بندرگاه ادامه می دهیم و پس از دیدن بندر کوچک آن که در هزاره های پیش از میلاد از شور و حال خاصی برخوردار بوده، از داخل بافت قدیمی به سمت ایستگاه وسایل نقلیه بر می گردیم. برای بازدید از جبیل و آثار تاریخی آن 2 ساعت زمان مناسبی است اما در صورت داشتن زمان کافی از دیدن بافت قدیمی، نشستن در یکی از رستوران های آن و گذران اوقاتی آرام و لذت بخش در این شهر سیر نخواهید شد. همچنین در اطراف جبیل سواحل زیبا و آرامی برای شنا کردن وجود دارد.

قادیشا:

مقصد بعدی ما دره قادیشا است. از جبیل بایستی کمی در امتداد ساحل به سمت شمال برویم و از نزدیکی شهر بترونBatroun جاده به سمت کوه های شرق و بِشَرّی، مرکز دره قادیشا، می رود. در کل از جبیل تا بشرّی حدود 75 کیلومتر راه است که با توجه به کوهستانی بودن و شلوغی مسیر یک ساعت و نیم زمان برای طی آن صرف شد. مسیر کوهستانی و زیبا است و از نقاط بالای آن می توان مدیترانه و در کنار آن طرابلس را نیز مشاهده کرد و از طبیعت کوهستانی لبنان نیز لذت برد.

دره قادیشا حدود 50 کیلومتر طول دارد و به صورت شکافی باریک در میان صخره ها قرار گرفته است. بیشتر سکونت در لبه های بالایی دره و گرداگرد آن است که از آنجا مسیرهای پیاده وری یا ماشین رویی با شیبی تند به داخل دره سرازیر می شود.

9

تصویر9 – دره قادیشا و سکونتگاه های اطراف آن

لغت قادیشا ریشه در زبان سامی دارد و به معنی مقدس است. مسحیان مارونی از قرن 5 میلادی از این دره به عنوان پناهگاهی امن در برابر تجاوزات و سکونت گاهی مقدس استفاده می کرده اند. در داخل دره و روی صخره های آن صومعه ها، راهبه خانه ها، دیرها، و حکاکی های مذهبی متعددی به جای مانده که این دره را به زیارتگاه مقدسی برای مارونی ها بدل کرده است.

در عمل جاذبه های مهم قادیشا در یک سوم انتهایی دره متمرکز شده اند، جایی که بِشَرّی، غار قادیشا، چهار صومعه و دِیر در کف دره و تعداد زیادی جاذبه طبیعی از جمله جنگل سیدار Cedar قرار گرفته اند. ما پس از رسیدن به بشرّی از آن عبور می کنیم تا بعد از حدود 5 کیلومتر به منطقه سیدار یا در زبان عربی الأرز برسیم. در این منطقه یکی از قدیمی ترین پیست های اسکی لبنان قرار دارد که هنوز هم در این فصل سال کمی برف را می توان روی آن دید. کوه های این منطقه از مرتفع ترین کوه های لبنان هستند و نزدیک سه هزار متر ارتفاع دارند. در پایین آن ناحیه ای کوچک از جنگل های سیدار باقی مانده است که اکنون به خوبی از آن محافظت می گردد و أرز الرَّب یا سیدارِ خدا نام دارد و به همراه دره قادیشا یکی از آثار فهرست میراث جهانی یونسکو را تشکیل می دهند.

تصویر 360 درجه منطقه أرز الرب را می توانید از این لینک ببینید.

10

تصویر10 – ناحیه جنگلی کوچک به جا مانده از درختان سیدار در أرز الرَّب

درختان بسیار زیبای سیدار که عمر برخی از آنها به بیش از 1500 سال نیز می رسد، از چند جهت دارای اهمیت ویژه ای هستند و همین بس که نماد لبنان که روی پرچم آن نیز نقش بسته است، همین درخت سیدار است. سه یا چهار گونه از سیدار در شمال آفریقا و آسیا وجود دارد که معروف ترین آنها همین سیدار لبنان است. این درخت زمانی مناطق وسیعی از کوه های لبنان را تحت پوشش داشته است اما چوب مرغوب و شکل تنه درخت آن که به راحتی قابلیت تبدیل شدن به الوار های بلند و یک اندازه را دارد، از دوران باستان توجه انسان را برای ساخت و ساز جلب کرده است و استفاده نا صحیح از آن و توسعه ناپایدار باعث شده تا اکنون به جز مناطق کوچکی که تحت حفاظت قرار گرفته اند، دیگر اثری از آن به جای نمانده باشد. این درخت را از قدیمی ترین مصالح بشر می دانند و ذکر نام آن در متون مقدس مسیحیان آن را از قداست خاصی نیز برخوردار کرده است. تجارت چوب سیدار از زمان فینیقیه ای ها رواج داشته است و از طریق بنادر لبنان یا از راه زمینی آن را با سایر سرزمین ها تبادل می کرده اند و حتی الوار به کار رفته در سقف تخت جمشید نیز از همین جنس بوده است.

11

تصویر11 – درخت سیدار

جنگل سیدار کوچک به جا مانده در این محل توسط فنس محافظت می شود و برای ورود به آن نیاز به پرداخت هزینه نیست. داخل جنگل، که روی چند شیب و اطراف و بالای آن پراکنده است،یک مسیر پیاده روی قرار دارد که ما را به سمت بالای شیب هدایت می کند. در انتهای مسیر یک کلیسا و در نزدیکی آن نیز میدانگاهی وجود دارد که در کنار آن از تنه درخت سیدار آثار حجمی ای با مضامین مذهبی قرار گرفته است. فضای جنگل و درختان آن بسیار دلربا است و هوای مطبوع نیز مزید بر علت است تا به سختی از اینجا دل بکنیم و راهی بشرّی شویم. برای بازدید از أرز الرب کمتر از یک ساعت زمان لازم است.

12

تصویر12 – تنه درخت سیدار کنده کاری شده در أرز الرب

بِشَرّی شهر کوچک و بسیار زیبایی روی لبه انتهایی دره قادیشا است که زادگاه شاعر و نویسنده به نام لبنانی، جبران خلیل جبران، نیز می باشد. از جاذبه های آن موزه خلیل جبران و غار قادیشا است. ما پس از صرف نهار با غذاهای محلی در نزدیکی بشرّی، به دلیل کمبود زمان قید این دیدنی ها را می زنیم و رهسپار داخل دره قادیشا می شویم که در این مدت از بالای دره برایمان دلربایی می کرد.

13

تصویر13 – داخل دره قادیشا

بشرّی در لبه انتهایی شمالشرقی دره قرار دارد و برای نزدیکترین راه ماشین رو به پایین دره بایستی انتهای دره را دور بزنیم و به روبروی آن در انتهای جنوبشرقی دره برسیم. فاصله کمی است. از آنجا نیز جاده ای باریک، پر شیب و پر پیچ و خم ما را به پایین دره می برد. همین طور که به پایین می رویم جذبه دره بیشتر ما را تسخیر می کند و آرامش وصف ناپذیری ما را در بر می گیرد. فضای دره بسیار زیبا و روحانی است و به درستی جای مناسبی را برای عبادت انتخاب کرده اند. در نزدیکی پایین دره راننده نگه می دارد و مسیر پیاده روی ای را به ما نشان می دهد که به دِیر مارالیشا ختم می شود. ما از مسیر پیاده روی و مینی بوس از جاده به سمت دِیر می رویم. مسیر از میان درختان و درختچه هایی تُنُک به سمت پایین دره و پس از گذر از رودی کوچک به آن طرف دره و دِیر می رسد. راه پیاده روی به خوبی آماده سازی و نگهداری شده است و مناظر وصف ناپذیری را از دره به ما نشان می دهد.

14

تصویر14 – مسیر پیاده روی به دیر ماراِلیشا

کمتر از نیم ساعت طول می کشد تا پیاده به دِیر ماراِلیشا می رسیم. بنا آرام و زیبا در دل حفره ای در کوه جای گرفته و فضای بی آلایش و روحانی ای بر آن حاکم است.

15

تصویر15 – دیر ماراِلیشا

16

تصویر16 – فضای داخل دیر ماراِلیشا

پس از بازدید، مینی بوس نزدیک دِیر منتظر ما است. از دره خارج می شویم و به راننده اعلام می کنیم که مقصد بعدی طرابلس است. با اینکه از قبل مسیر را هماهنگ کرده بودیم و تحولات لبنان را هم دنبال کرده بودیم که تا قبل از سفر اوضاع آرام بود، با مخالفت شدید راننده روبرو می شویم. به ما می گوید که در طرابلس درگیری شده و به خصوص به خاطر اینکه ما شیعه هستیم و از ایران، سفر به آنجا خطرناک است. با نماینده تور هم تلفنی صحبت می کنیم و او هم همین را به ما می گوید. در نهایت از رفتن به طرابلس منصرف می شویم و شب هم در بیروت متوجه می شویم که حق با آنها بوده و به دلیل شلوغی رفتن به طرابلس به صلاح ما نبوده است. به سمت بیروت می رویم که حدود 110 کیلومتر راه است و قبل از غروب به هتل می رسیم و به این ترتیب روز اول سفرمان به پایان می رسد.

روز دوم

مسیر ما در روز دوم برای جاذبه های جنوب لبنان طراحی شده بود. شهرهای صور و صیدا و در سر راه هم دِیرُالقمر و بیتُ الدین در منطقه کوهستانی الشوف، که حدود 200 کیلومتر مسافت رفت و برگشت برای بازدید از این مناطق لازم بود.

دِیرُالقَمَر:

برای رسیدن به دِیرالقمر باید از جنوب بیروت به سمت دامور رفت و بعد از دامور به سمت شرق و کوهستان تغییر مسیر داد. کمتر از 40 کیلومتر مسافت از بیروت تا دِیرالقمر است. مانند روز گذشته، جاده کوهستانی و زیبا است و از آن لذت می بریم.

دِیرالقمر را از زیباترین دهکده های کوهستانی لبنان می دانند. این روستا ویژگی های مذهبی خاصی برای لبنانی ها دارد به طوری که زمانی پذیرای مسجد، کلیسا، پرستشگاه یهودیان و مرکز اجتماعات دَروزیان بوده است. شکوفایی و شهرت این روستا به قرون وسطی و زمان حکمرانی فخرالدین، حاکم دَروزی لبنان باز می گردد که از مشاهیر تاریخ لبنان بوده است. فخرالدین در زمان عثمانی به حکمرانی و تسلط بر منطقه رسیده است و از آن به نیکی و تدبیر یاد می شود.

دِیرالقمر یک میدان اصلی دارد که در سر راه جاده است و اغلب بناها و دیدنی های آن در حول همین میدان هستند. در آنجا پیاده می شویم و برای بازدید به سمت قصر فخرُالدین که کاربری موزه هم دارد می رویم ولی بسته است. چرخی در کوچه پس کوچه های روستا و پشت قصر می زنیم و از معماری زیبای روستا که آن را متأثر از زمان فخرالدین و الهام گرفته از معماری ایتالیا می دانند، لذت می بریم.

17

تصویر17 – نمای دیرالقمر از میدان مرکزی

در میدان اصلی شهر وارد سرای یوسف شهاب می شویم که روبروی قصر فخرالدین است و در حال حاضر کاربری اداری پیدا کرده است. این بنا متعلق به قرن 18 میلادی است و تاریخ پر مشغله ای دارد. امیر یوسف شهاب، بسیاری از بستگان خود را در همین بنا به قتل رسانده است و حیات آن مرکز اصلی کشتار مسیحیان در حرکت های ضد مسیحی سال 1860 بوده است.

18

تصویر18– حیات سرای یوسف شهاب

بیتُ الدین:

وقت بیشتری در دِیرالقمر نمی گذرانیم و به سمت بیت الدین و قصر زیبای آن می رویم که حدود 7 کیلومتری شرق اینجا است. مجموعه زیبای کاخ بیت الدین بر روی شیبِ دره ای ساخته شده و محل تلاقی معماری عرب و باروک ایتالیا است که در واقع معماران آن نیز ایتالیایی بوده اند. این قصر را امیر بشیر، حاکم منسوب شده توسط عثمانی ها در منطقه، در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی بنا نهاده است و دارای چندین محوطه، سرا و مجموعه باغی زیبا است. مجموعه کاخ بسیار چشمنواز و آرام بخش است و از مهمترین آثار به جا مانده از معماری لبنان در زمان خود می باشد. هر ساله در این بنا جشنواره موسیقی ای معروف و بین المللی در تابستان برگزار می گردد.

ورودی مجموعه 7500 لیر لبنانی است. این بنا در زمان حمله اسرائیل لطمات زیادی دید و آثار داخل آن به تاراج رفت اما در دهه 80 میلادی دستور بازسازی آن و تبدیل آن به اثری ملی و محلی برای بازدید عموم صادر شد. قصر بیت الدین اقامتگاه اولین رئیس جمهور لبنان پس از استقلال، بیشرا الخوری، نیز بوده است و به همین سبب در داخل آن دکوراسیونی جدید(پس از جنگ جهانی دوم) را نیز می توان پیدا کرد. تزئینات و معماری داخل بنا و نیز اثاثیه آن بسیار هنرمندانه و با سلیقه طراحی و انتخاب شده اند.

19

تصویر19 – حیات داخلی قصر بیت الدین

20

تصویر20 – داخل یکی از اتاق های قصر بیت الدین

مجموعه دارای سه حیات بزرگ، چندین بنا با اتاق های تو در تو برای اقامت حاکم و مهمانان، باغی زیبا در پایین مجموعه و یک اصطبل بزرگ در زیرزمین است که هم اکنون موزائیک هایی با نقوش بسیار زیبا در آن نگه داری می گردد. این مجموعه از بزرگترین و نفیس ترین مجموعه موزائیک های موجود در منطقه خاورمیانه می باشد که از زمان بیزانس به جا مانده و در کلیسایی در نزدیکی صیدا حفاری و به اینجا منتقل گردیده است. در اغلب سایت های تاریخی لبنان به مواردی برخورد می کنید که عنوان شده در گذشته با موزائیک کاری در کف یا دیوار تزئین شده بوده اند و در اینجا می توان نمونه های سالم و منحصر به فردی از آنها را دید. بازدید ما از قصر بیتُ الدین حدود یک ساعت به طول می انجامد اما به جاست که زمان بیشتری برای آن گذاشت.

21

تصویر21 – موزائیک های نگهداری شده در زیرزمین قصر

22

تصویر22 – باغ قصر بیت الدین

صور:

بیت الدینرا به سمت صُور (Tyre) ترک می کنیم. از جاده کوهستانی برمی گردیم و اتوبان ساحلی جنوب بیروت را به سمت صور که در نزدیکی مرز اسرائیل است، پی می گیریم. حدود 80 کیلومتر از بیت الدین تا صور راه است که در قسمت ساحلی تا نزدیکی صور اتوبان وجود دارد و تنها بخش کمی از انتهای راه را باید از جاده قدیمی طی کرد. از صیدا هم عبور می کنیم تا به صور برویم و در انتهای روز دوباره به صیدا باز خواهیم گشت. در اطراف جاده پر است از باغ های درخت موز که تا ساحل مدیترانه و دامنه کوه های الشوف امتداد دارند.

به سمت جنوب که می رویم کم کم نشانه های آشنایی می بینیم. جنوب لبنان بیشتر شیعه نشین است و حضور حزب الله و جنبش اَمَل (دیگر حزب عمده شیعی لبنان که در سال 1974 تأسیس شده و امام موسی صدر از پایه گذاران آن بوده است) در آن پر رنگ است. روی برخی پل ها پرچم ایران که ظاهراً در بازسازی آنها بعد از هجوم اسرائیل نقش داشته، قرار دارد و روی بیلبورد ها می توان پیام های تبلیغاتی کمیته امداد امام خمینی را که در لبنان در چارچوب جمعیت امداد خیریه اسلامی (جمعیه الامداد الخیریه الاسلامیه) فعالیت می کند را دید. عکس هایی از رهبران ایران و حزب الله و نیز امام موسی صدر که از محبوب ترین چهره های شیعیان لبنان و پایه گذار جنبش امل است، نیز به کرات مشاهده می شود. اینکه در کشوری دیگر نشانه های از ایران را ببینی حال و هوای خاصی دارد و احساس می کنیم که به جای غریبینمی رویم.

23

تصویر23–صندوق صدقات کمیته امداد

24

تصویر24 – تصویر رهبران حزب الله و ایران در جنوب لبنان

صور حدود 135 هزار نفر جمعیت دارد و نسبت به شهرهای دیگری که دیده ایم کمتر پیشرفته و متمول به نظر می رسد. در زمان جنگ های داخلی و نیز تهاجمات اسرائیل لطمات زیادی به صور وارد آمده است و علاوه بر آن وضعیت اقتصادی نسبتاً پایین تر شیعیان جنوب لبنان می تواند از دلایل آن باشد. صور در نزدیکی مناطق مرزی در جنوب لبنان است که پس از آتش بس سال 1991 تا قبل از سال 2000 میلادی در اشغال اسرائیل بوده است و هم اکنون نیز نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل (UNIFIL: United Nations Interim Forces In Lebanon) در صور و این مناطق حضور دارند.

شهر ساحلی صور از جمله مناطقی در لبنان است که حتماً باید آن را دید. بافت قدیمی شهر که در کنار ساحل مدیترانه است، بازار قدیمی آن، آثار باستانی به جا مانده از زمان رومی ها و منطقه حفاظت شده ساحلی در جنوب صور از جمله جاذبه های برجسته این شهر هستند. بافت قدیمی صور، سایت البس و سایت المینا در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند.

تاریخ صور به هزاره سوم قبل از میلاد بر می گردد و عنوان می شود که افرادی که از صیدا به آنجا آمده اند تا بندری جدید را تأسیس کنند، پایه گذار آن بوده اند. دوران اوج صور در سال های قرن 10 قبل از میلاد بوده، زمانی که تجارت چوب سیدار از آن رواج داشته و بندری مهم در دریای مدیترانه بوده است. حتی در بُرهه ای از زمان دریای مدیترانه را به دریای صوری (The Tyrian Sea) می شناخته اند. اسکندر نیز در زمان فتوحاتش و در سال 332 قبل از میلاد به صور رسید و برای فتح آن دشواری های زیادی را تحمل کرد و ابزار آلات و سازه های جنگی ای (از جمله برج های چوبی 20 طبقه) که برای این کار استفاده کرد از کار های مهم تاریخ جنگ های آن زمان است. اسکندر سرانجام توانست پس از هفت ماه صور را فتح کند و همین سختی ای که کشید باعث شد تا پش از فتح دست به ویرانی صور بزند و تمامی 30 هزار ساکن صور را یا قتل عام کند و یا به بردگی بگیرد. در قرن اول و دوم قبل از میلاد صور دوباره به رونق رسید و مرکز حکمرانی یکی از ایالات روم شد.

بعد ها صور از اولین شهرهای لبنان شد که مسیحیت را پذیرفت و در زمان بیزانس نیز از مراکز مهم تجاری شد. پس از فتح صور توسط اعراب و در زمان معاویه صور بندری نظامی بود و از اینجا بود که اعراب برای اولین بار از راه دریا برای فتح مصر گسیل شدند. در زمان جنگ های صلیبی و قرن 11 میلادی صور مدتی در برابر حمله مسیحیان مقاومت کرد اما سرانجام در اوایل قرن 12 میلادی سقوط کرد و زیر سلطه مسیحیان رفت. بعد ها نیز در قرن 17 میلادی عثمانی ها بر آن حاکم شدند و فخرالدین تلاش زیادی برای رونق بخشیدن به آن کرد.

25

تصویر25 – بازار قدیمی صور

ما قبل از ظهر به صور رسیدیم و در نزدیکی بندر ماهیگیری آن پیاده شدیم تا با گذر از بازار و سایت تاریخی المینا در کنار ساحل برویم. از محله مسیحیان و کوچه ها و خانه های زیبایش عبور می کینم تا به بازار برسیم. بازار قدیمی صور شلوغ و هیجان انگیز است. بسیاری از مشاغل از جمله قصابی و اغذیه فروشی را می توان در شکل سنتی و آنتیک آن در اینجا دید. بعد از بازار به سایت المینا می رسیم. ورودی آن برای خارجی ها 7000 لیره لبنانی است. مسئول بلیط فروشی خانم محجبه و مهربانی است که وقتی می فهمد ایرانی هستیم خوشحال می شود و ورودی ما را مانند لبنانی ها و با قیمت 3500 لیر حساب می کند که حس خوبی به ما دست می دهد.

26

تصویر26 – سایت المینا، صور

بخش هایی از بازار باستانی رومی، قبرستانی قدیمی و با شکوه و میدان ورزشی مستطیل شکل از بخش های مهم سایت المینا هستند که در ابتدا با آنها مواجه می شویم. این سایت از زمان رومی ها و بیزانس به جا مانده و در کنار بندری باستانی که به آن بندر جنوبی می گویند، بنا شده است. ستون هایی از بازار قدیمی به جا مانده و ورزشگاه نیز دارای پنج ردیف نیمکت سنگی است که در مرکز آن استخری قرار داشته و گمان می رود از آن برای انجام برخی ورزش های آبی استفاده می شده است. در امتداد رو به انتهای سایت و دریا نیز دالانی ستون دار قرار دارد که به بندر جنوبی منتهی می شده است. قسمت های سنگی کف آن مربوط به دوران روم و قسمت های موزائیکی آن به دوران بیزانس باز می گردد. المینا سایت زیبایی است که قرار داشتن آن در کنار دریا نیز بر زیبایی آن افزوده است. تصور اینکه این مکان در دوران شکوهش و در کنار دریا چه ابهتی داشته، لذت خاصی به انسان می دهد.

27

تصویر27 – مرکز ورزش های آبی سایت المینا

28

تصویر28 – دالان ستون دار منتهی به بندر قدیمی، سایت المینا

پس از دیدن سایت المینا که کمتر از یک ساعت به طول می انجامد، برای خوردن غذای دریایی چندین رستوران را رد می کنیم تا در نهایت به مغازه کوچک و بدون مشتری پیرمردی در کنار بندر ماهیگیری می رسیم. پیرمرد با وقار و آرام است و پیدا است که در دوران جوانی ظاهری زیبا داشته است. وقتی به او می گوئیم که عجله داریم با همان متانتش پاسخ می دهد که ماهی به اندازه کافی برای همه ما ندارد و باید آن را از بندر تهیه کند. ما هم که شیفته او و رستورانش شده ایم قبول می کنیم. پیرمرد مسیحی است و انگلیسی را با لهجه بی نقص و فصاحت بالایی صحبت می کند. در کمتر از بیست دقیقه با کیسه ای پر از ماهی دَبورای تازه از آب گرفته که به قول بچه ها طفلکی ها همین امروز صبح مشغول شنا بوده اند، باز می گردد. با همان متانت خودش مشغول درست کردن سالاد، سیب زمینی سرخ کرده و سرخ کردن ماهی ها می شود و با غرور و احترام درخواست ما را برای کمک رد می کند تا نشان دهد که هنوز هم می تواند از پس اداره مغازه اش حتی با رسیدن هم زمان تعدادی غیر معمول مشتری، بر آید. غذا آماده می شود. طعم ماهی تازه دَبورا بسیار دلربا است. سادگی محیط، ساده دلی پیرمرد و طعم خوش غذا به یاد ماندنی ترین وعده غذایی ما را در لبنان رقم می زند. با پیرمرد خداحافظی گرمی می کنیم و او را با تنهایی و آرامشش تنها می گذاریم.

سایت البس (Al-Bass) کمی از بافت قدیمی شهر دورتر است و بین بافت قدیمی و بافت مدرن صور قرار دارد. در صور آوارگان فلسطینی زیادی بوده اند و هنوز هستند که ما نیز از کنار کمپ قدیمی و معروف آنها در نزدیکی سایت البس عبور می کنیم و به البس می رسیم. ورودی این سایت 6000 لیر لبنانی است. در امتداد شرقی این سایت دالانی ستونی قرار دارد که به سمت بندر جهت دارد و گمان می رود که امتداد همان دالان سایت المینا باشد. گرچه فاصله زیادی است و بخش زیادی میان این دو نیز در حال حاضر وجود ندارد. در اطراف دالان مجموعه گورستان عظیمی قرار دارد که با سنگ های عظیم و زیبایی ساخته شده است. این گورها مانند سایر گورهای رومی دیگری که دیده ایم تابوت مانند هستند و روی آنها نیز نقش و نگارهای از اساطیر و افسانه های یونانی خودنمایی می کند. این آثار به قرون دوم و سوم بعد از میلاد و حتی برخی نیز به قرن دوم قبل از میلاد باز می گردند و آثاری نیز از دوران بیزانس به آن اضافه شده است. در امتداد راهرو به سمت شرق طاق عظیم سنگی قرار دارد که دروازه ورودی شهر بوده است.

29

تصویر29 – قبور رومی قبرستان سایت البس

30

تصویر30 – طاق ورودی شهر، سایت البس، صور

پس از طاق در سمت جنوب سایت محوطه عظیم میدان اسبدوانی وجود دارد. این بنا را بزرگترین و سالمترین میدان اسبدوانی به جای مانده از دوران روم باستان در دنیا می دانند که به واقع عظیم و با شکوه است. برخی از سکوهای تماشاگران آن که زمانی تا 20 هزار نفر را در خود جای می داده هنوز باقی است. همه چیز شبیه یک استادیوم ورزشی امروزی است. سکوهای تماشاچی ها با ستون های بالایشان که زمانی سقف و سایبان ها را نگه می داشته اند، دالان های زیر سکوی تماشاگران، پلان مجموعه که به شکل نعل اسبی دارز و کشیده است و ورودی ها و راهروها که تمامی حساب شده و مهندسی ساز هستند. این میدان 480 متر طول دارد و برای مسابقات خطرناک ارابه رانی (مانند آنچه در فیلم اسپارتاکوس می بینیم) از آن استفاده می شده است. برای خوب دیدن و لذت بردن از سایت البس بیش از یک ساعت و نیم زمان باید گذاشت.

31

تصویر31 – سکوی تماشاچیان میدان اسبدوانی سایت البس

32

تصویر32 – میدان اسبدوانی رومی سایت البس

صیدا:

پس از دیدن سایت البس به سمت صیدا در شمال صور و در مسیر بیروت می رویم. 38 کیلومتر بین این دو شهر فاصله است. راننده یک راست ما را به محله قدیمی صیدا و خیابان ساحلی آن می برد. جایی که قلعه دریایی، بازار قدیمی و موزه صابون در حوالی آن هستند.

شهر ساحلی صیدا حدود 170 هزار نفر جمعیت دارد و غالباً سنی نشین است. این شهر که از زمان فینیقیه ای ها بنا شده، زادگاه رفیق حریری نخست وزیر فقید و محبوب لبنان نیز هست که در سال 2005 در بیروت ترور شد. رفیق حریری از محبوبیت بالایی در لبنان و به خصوص در میان سنی ها و مسیحیان برخوردار بود و ترور وی اندوه زیادی در میان طرفداران اش بوجود آورد و عواقب سیاسی زیادی نیز در پی داشت که حتی منجر به خروج کامل سربازان سوری از لبنان و متعاقباً کم شدن نفوذ سیاسی سوریه در لبنان و نیز فشار بین المللی روی حزب الله شد.

تاریخ صیدا را به 4000 سال قبل از میلاد مسیح نسبت می دهند که حتی تا 6800 سال نیز ادعا شده است. صیدا نیز مانند سایر بنادر فینیقیه ای برای راحتی در حمل و نقل دریایی و نیز ایجاد موانع طبیعی در هنگام هجوم دشمنان، بر روی دماغه ای در ساحل مدیترانه بنا شده است. در قرون 14 و 15 قبل از میلاد مسیح تجارت دریایی از این بندر رونق زیادی داشته است. اما دوران اوج شکوه آن در زمان حکومت پارس ها از سال 525 تا 332 قبل از میلاد بوده است که صیدا مرکز استان پنجم امپراطوری پارس شامل سوریه، فلسطین و قبرس بوده. شیشه سازی در صیدا در آن زمان شهرتی جهانی داشته است و هنر کشتی سازی و داشتن ملوانان ورزیده نیز از دیگر ویژگی های صیدا در آن زمان بوده است.

ما عصر جمعه به صیدا رسیده ایم. علیرغم اینکه در لبنان بر خلاف سایر کشورهای عربی، یکشنبه ها تعطیل است اما بازار سنتی و حتی قلعه دریایی آن در روز جمعه بسته اند که نشان از غلبه فرهنگ مسلمانان در این ناحیه نیز دارد. از شور و حال بافت قدیمی شهر و بازار خبری نیست. این خلوتی به ما نیز سرایت می کند و در غروب جمعه و پس از بازدیدی طولانی، انگیزه های ما را برای سپری کردن وقت در صیدا کم می کند. به سمت داخل بازار می رویم و خوشبختانه موزه صابون باز است.

33

تصویر33 – موزه صابون صیدا

اگرچه طرابلس مرکز تولید صابون در لبنان بوده است اما امروزه موزه صابون در صیدا شهرت بیشتری دارد و اولین در نوع خود است. این موزه در بنایی متعلق به قرن 13 میلادی قرار دارد که در قرن 19 میلادی به کارخانه صابون تبدیل شده. این بنا سنگی است و به دلیل رنگ خردلی سنگ نمای آن زیبایی خاصی دارد. ورودی موزه رایگان است و در داخل آن مراحل مختلف تولید صابون به روش سنتی و نیز ابزار آلات و نمونه هایی از این صابون ها به نمایش گذاشته شده است و راهنمایانی هم حضور دارند که در صورت درخواست آماده دادن توضیحات هستند. فروشگاه موزه نیز در ورودی آن قرار دارد که انواع و اقسام صابون ها با رایحه هایی بسیار مطبوع و در بسته بندی های شیک را به فروش می رساند و گزینه خوبی برای سوغات به نظر می رسد.

34

تصویر34 – بازار قدیمی صیدا

پس از بازدید از موزه صابون قدم زنان از داخل بازار قدیمی صیدا عبور می کنیم و به ساحل و نزدیکی قلعه دریایی می رسیم. به خاطر بسته بودن قلعه نتوانستیم وارد آن شویم و بیرون به تماشای آن پرداختیم. روبروی قلعه و در کنار ساحل چندین قهوه خانه هست. به آنجا می رویم تا کمی استراحت کنیم و از محیط زنده و زیبای ساحلی استفاده کنیم. پس از آن  راهی بیروت می شویم و غروب، پس از طی حدود 40 کیلومتر مسافت، به هتل می رسیم.

35

تصویر35 – قلعه دریایی صیدا

روز سوم

برنامه بازدید روز شنبه ما به دره بِقاع در شرق لبنان و بیروت اختصاص داشت. بازدید از بَعَلبَک، عَنجَر و کَسارَه که حدود 220 کیلومتر مسافت مسیر رفت و برگشت آن از بیروت است. صبح به سمت بعلبک حرکت می کنیم. جاده از شرق بیروت به سمت کوهستان می رود که از آن بالا مناظر زیبایی از بیروت در کنار مدیترانه را می توان دید. جاده نسبتاً شلوغ و پر تردد است و مسیر رفت و آمد بین بیروت و دمشق که از مسیر های اصلی حمل و نقل و مبادلات تجاری زمینی لبنان است، نیز از همین مسیر می باشد. پس از عبور از یک گردنه دره بقاع لبنان را در جلوی خود می بینیم.

دره زیبا و حاصلخیز بقاع فلاتی است در شرق لبنان و بین کوه های لبنان و الشوف از طرف غرب و کوه های شرقی لبنان (آنچه غربی ها Anti-Lebanon Mountains می خوانند) در مرز سوریه. اکثریت ساکنین آن شیعه هستند و درصد بالایی هم مسیحی. حزب الله در این ناحیه حضور فعالی دارد و این را می توان از پرچم ها، نماد ها و عکس هایی همانند آنچه در جنوب لبنان دیدیم، به راحتی فهمید. در زمان تهاجم اسرائیل نیز این مناطق آسیب هایی جدید دیده اند. دره بقاع جاذبه های طبیعی و تاریخی مهمی دارد که شاخص ترین آنها دو سایت تاریخی میراث جهانی در بعلبک و عنجر هستند که به خصوص سایت بعلبک به حق شهرتی جهانی دارد.

بعداز گردنه به داخل دره سرازیر می شویم و به سمت شمال شرقی. پس از عبور از کنار شهر زحله، به بعلبک می رسیم.

36

تصویر36– نمای دره غبار گرفته بقاع از بالای گردنه

بعلبک:

بعلبک یا شهر خورشید حدود 32 هزار نفر جمعیت دارد. سایت تاریخی اصلی آن که از مهمترین معابد رومی به جای مانده در خاورمیانه است بسیار جذاب و شناخته شده است. مردم شهر مسیحی و مسلمان (عمدتاً شیعه) هستند و جو مذهبی و سنتی بر آن حاکم است و نمی توان فضاهایی را مانند آنچه در بیروت می بینیم در اینجا مشاهده کرد. در تابستان فستیوالی بزرگ و بین المللی در بعلبک و سایت تاریخی آن برگزار می شود که موسیقی، ادبیات، تئاتر و شعر شاخه های آن هستند.

37

تصویر37 – مسجدی در بعلبک

تاریخ بعلبک به زمان فینیقیه و هزاره سوم قبل از میلاد باز می گردد و در هزاره اول پیش از میلاد اولین معبد در آن بنا شده است. موقعیت این شهر استراتژیک بوده و در مسیر راه های شرقی و غربی آن زمان قرار داشته است. دسترسی به منابع آبی مناسب نیز از دیگر عوامل شکل گیری و تداوم سکونت در آن بوده است. در آن زمان معابد بعلبک محلی برای آیین های پرستش خاصی مانند روسپیگری مقدس (Sacred Prostitution) و برخی آیین های غیر عادی پرستش دیگر بوده که در آن زمان رایج بوده است. بعد از فتح بعلبک توسط اسکندر نام آن را Heliopolis یا شهر خورشید نامیدند. بعد از اسکندر و در قرن اول میلادی این شهر تحت سلطه رومی ها به اوج رونق خود رسید و از مراکز مهم حکمرانی در منطقه بود.

ما ابتدا به محلی رفتیم که تکه سنگ تراشیده بزرگی در آن قرار داشت و ادعا می شود بزرگترین سنگ تراشیده به دست بشر است و پس از بازدید از آن به سایت اصلی بعلبک رفتیم.

38

تصویر38 – قطعه سنگ بزرگ بعلبک

ورودی سایت تاریخی بعلبک نفری 15000 لیر لبنانی است که مبلغ را می پردازیم و وارد سایت می شویم. هنگامی که بعد از گیت ورودی دور هم جمع بودیم و از روی نقشه سایت راجع به آن صحبت می کردیم اتفاق نادری برایمان افتاد. یکی از مسئولین سایت که احتمالاً خود راهنما هم بود از اینکه ما بدون راهنما مشغول بازدید و کنکاش در مورد سایت هستیم خوشش نیامد و به ما گفت که حق نداریم در داخل برای همدیگر در مورد سایت توضیح دهیم! به هر حال اتفاق جالبی بود که سوژه خنده و مایه مسرّت ما در هنگام بازدید شد.

تصویر39 – نمای بازسازی شده از سایت بعلبک

بخش های اصلی سایت بعلبک بارگاه جلوئی و ورودی بنا، بارگاه شش ضلعی، بارگاه بزرگ، معبد ژوپیتر، معبد باخوس و موزه سایت هستند. کار طاقت فرسای ساخت معابد به جای مانده فعلی بعلبک از سده اول قبل از میلاد آغاز شده و 120 سال بعد معبد بزرگ ژوپیتر به اتمام رسیده است. در کل بیش از 100 هزار برده در طول چند قرن در بنای این مجموعه نقش داشته اند. هدف از ساخت چنین بنایی جذب مردم خاورمیانه به روم و پرستش خدایان آن و نیز نشان دادن اقتدار و عظمت امپراتوری روم بوده است. به خصوص اینکه این منطقه در نزدیکی محل رواج مسیحیت بوده است و برای مقابله با آن ساخت چنین عبادتگاهی که یکی از مهمترین معابد رومی زمان خود بوده است، راهی منطقی به نظر می رسیده است. زمانی که امپراتوری روم مسیحیت را پذیرفت این معبد به عنوان کلیسایی بزرگ تغییر کاربری داد ولی در میان مردم و در خفا همچنان آیین بت پرستی و پرستش خدایان رواج داشت. بعد ها برای مقابله با این آئین، بخش هایی از معبد را تخریب کردند و قطعه های آن را به قسطنطنیه (استانبول) بردند و در ساخت مسجد ایا سوفیه از آن استفاده گردید. در زمان سلطه اسلام و اعراب نیز این معبد به قلعه تغییر کاربری داد و بنای آن حفظ شد. این مجموعه بعد ها و در زمان عثمانی ها تقریباً به دست فراموشی سپرده شده بود تا اینکه در اواخر قرن 19 میلادی توسط آلمانی ها مورد توجه و کاوش قرار گرفت.

پس از ورود به سایت از بارگاه جلویی وارد مجموعه می شویم. زمین بارگاه جلویی با موزائیک هایی نفیس و زیبا فرش شده بوده و بر روی ستون های آن سقفی از چوب سیدار قرار داشته است. بعد از ورودی از طریق درب اصلی وارد بارگاه شش ضلعی می شویم که 50 متر قطر آن است و نقش آن جدا کردن ورودی از بخش های داخلی مجموعه بوده.

40

تصویر40 – ورودی سایت و در پشت آن بارگاه جلویی

در ادامه وارد بارگاه بزرگ یا قربانگاه معبد می شویم. این محوطه بزرگ دارای دو حوض مستطیل شکل است که در طرفین آن و به طور کمی نامتقارن قرار گرفته اند که دارای نقش برجسته های سنگی از خدایان یونانی در حال سواری بر روی موجودات دریایی هستند. روی دیوارها حفره هایی وجود دارد که در گذشته در آن ها مجسمه هایی سنگی و زیبا قرار داشته است و نمونه های آن را می توان در موزه مجموعه مشاهده کرد. در سه ضلع بارگاه حجره هایی وجود دارد که ستون دار هستند و و برخی دایروی و برخی دیگر مستطیل شکل اند. همچنین در وسط بارگاه سالنی وجود دارد که در زمان بیزانس به عنوان کلیسا و قبل از آن به عنوان قربانگاه از آن استفاده می شده است.

41

تصویر41 – بارگاه بزرگ معبد بعلبک

40.5

تصویر42- حجره های دایروی بارگاه بزرگ

42

تصویر43 – قربانگاه در وسط بارگاه بزرگ

از بارگاه بزرگ پله ها را که بالا می رویم وارد محوطه معبد ژوپیتر (Jupiter) می شویم که چیز زیادی به جز شش ستون بلند و عظیم و سرستون هایش از آن به جای نمانده است. دور تا دور این محوطه از این ستون ها بوده است (توصیه اینکه حتماً قبل از بازدید از مجموعه و در حین آن نقشه بازسازی شده بنا را ببینید). این معبد بیش از 90 متر درازا دارد. 54ستون این معبد را نگه می داشته اند که اکنون شش تای آنها باقی مانده اند و این ستون ها با 22.9 متر ارتفاع و قطر 2.2 متر، بزرگترین از نوع خود در دنیا هستند. این ستون ها به نوعی شاخص و نماد مجموعه بعلبک هم می باشند و اغلب تصویری که برای معرفی بعلبک در منابع می بینید، تصویر همین شش ستون عظیم است. در قدیم باور داشته اند که بعلبک را غول ها ساخته اند و باور بیراهی هم نبوده است. بنای با شکوهی است و این را از ستون های معبد ژوپیتر و سنگ های به کار رفته در بنای آن که یکی از آنها به ابعاد 19.5 در 4.3 متر بیش از 1000 تن وزن دارد، می توان دریافت.

تصویر 360 درجه معبد ژوپیتر و معبد باخوس را می توانید از این لینک ببینید.

43

تصویر44 – معبد ژوپیتر، بعلبک

44

تصویر45 – ستون های به جا مانده از معبد ژوپیتر

45

تصویر46 – معبد باخوس

معبد باخوس در واقع نه به باخوس بلکه به ونوس/آستارت (Venus/Astarte) اختصاص داشته است و زیباترین معبد تزئین شده در دنیای روم می باشد. بنای آن در سال 150 میلادی به اتمام رسیده و بر خلاف معبد ژوپیتر، کوچک اما ظریف و آراسته است. در قدیم به آن معبد کوچک می گفته اند، گرچه از معبد پارتنون (Parthenon) در آکروپلیس آتن بزرگ تر بوده است. در و دیوار این معبد با نقوش سنگی زیبایی از حیوانات (شیر و گاو) و خدایان یونانی در حالات مختلف به زیبایی تزئین شده است و گرچه این نقوش فرسایش یافته اند ولی می توان همچنان به شکوه آنها پی برد. همچنین نقوش سرستون ها و سقف های به جا مانده در راهروی بیرونی معبد نیز بسیار چشمنواز اند.

تصویر47 – ورودی معبد باخوس

47

تصویر48 – سرستون های معبد باخوس

بعد از دیدن معبد باخوس که دلمان نمی آید آن را ترک کنیم، به سمت راهروی خروجی مجموعه می رویم. در انتهای این راهرو و نزدیک خروجی سالن موزه مجموعه قرار دارد که توسط آلمانی ها ایجاد شده است و بازدید از آن مکمل خوبی برای بازدید از مجموعه است. در این موزه برخی مجسمه ها و سایر آثار به جا مانده از بنا و نیز نقشه هایی از کل بنا و قسمت های مختلف آن در زمان گذشته و اطلاعاتی در رابطه با سایت های دیگر بعلبک وجود دارد. برای بازدید کامل از بعلبک هر چه بیشتر و حداقل 2 و نیم ساعت باید زمان داشت.

تصویر49 – فضای داخل معبد باخوس

عَنجَر:

مقصد بعدی ما عنجر است که دیگر سایت میراث جهانی واقع در دره بقاع، در کنار بعلبک، می باشد. از بعلبک تا عنجر حدود 50 کیلومتر راه در پیش داریم و حوالی ظهر به سایت عنجر می رسیم.

عنجر که به آن مزرعه موسی نیز می گویند، شهری کوچک و اغلب ارمنی نشین است. ارمنی هایی که بعد از کشتار ارامنه در اوایل قرن 20 میلادی مهاجرت کرده و در اینجا و خیلی نقاط دیگر لبنان ساکن شده اند و از اقلیت های مهم لبنان هستند. در زمان حضور سربازان سوریه در لبنان عنجر یکی از پایگاه های آنان بوده و جو امنیتی نظامی بر آن حاکم بوده است ولی در حال حاضر جوی آرام و توریست پذیر دارد. سایت تاریخی عنجر خرابه هایی به جا مانده از قصری اُموی است که به زمان ولید اول، خلیفه اموی و اوایل قرن 8 میلادی باز می گردد. باستان شناسان به طور اتفاقی و در حالی که به منظور کاوش برای آثاری به جا مانده از قبل از میلاد در اینجا بودند این شهر کوچک دیوار کشی شده را با جانمایی رومی، از قرون اول دوران اسلامی، کشف کردند. حضور اُمویان در لبنان کمتر از 50 سال بوده است و از این جهت این اثر به جا مانده از آنها در لبنان از اهمیت تارخی برخوردار است.

ورودی سایت شهر اموی عنجر 6000 لیر می باشد. این شهر تاریخی دارای دیوار و برج و بارو است که به چهار محله هم اندازه بوسیله خیابان، تقسیم بندی شده است. این مجموعه در اوایل دوران اسلامی بنا شده و ردپای معماری سایر فرهنگ ها و به خصوص رومی در آن مشهود است. انتظار آن چیزی که در بعلبک دیده اید را نباید از این سایت داشته باشید اما قدم زدن در شهری قدیمی و ویران شده و بازدید از برخی بناهای نیمه سالم به جا مانده در آن در نوع خودش جالب است.

49

تصویر50 – بنای چهارستونه یادبود در مرکز شهر اُموی عنجر

در بنای این شهر از مصالح به جا مانده از بناهای رومی و بیزانسی منطقه استفاده شده است که نمونه آن در بنای چهارستونی کوچکی که در تقاطع وسط شهر قرار دارد، دیده می شود. در کنار ورودی سایت نیز حمام شهر قرار گرفته که کاملاً متأثر از معماری رومی است و بخش های مختلف آن با موزائیک فرش شده بوده اند. این حمام هنگام بازدید ما در حال مرمت بود و برخی از موزائیک ها نیز در حال بازسازی و مرمت بودند. کاخ اصلی و کاخ کوچک و نیز مسجد از دیگر بناهای مجموعه هستند که دیوارها و بخشی از فضای آنها همچنان پا بر جا می باشد. سایر قسمت های شهر نیز به مناطق مسکونی و مغازه ها اختصاص داشته واز آنجایی که موقعیت این منطقه در گذرگاه بین شرق و غرب بوده، گمان می رود که رونق تجاری و نیز اهمیت استراتژیک شهر در آن زمان بالا بوده است.

تصویر 360 درجه خرابه های اُموی عَنجر را می توانید از این لینک ببینید.

50

تصویر51 – بقایای کاخ بزرگ در شهر اُموی عنجر

51

تصویر52 – نمای دیگری از خرابه های شهر اُموی عنجر

کَسارَه:

بعد از عنجر به یکی از مزارع پرورش انگور در دره بقاع و نزدیکی شهر زحله رفتیم. پرورش انگور در این دره رایج است و از آوازه خاصی نیز برخوردار. کَساره (Ksara) قدیمی ترین و مشهورترین مزرعه پرورش و کارخانه شراب سازی در لبنان است که درون غاری در دل کوه جای گرفته است. در مزارع کنار آن از سال های قرن 18 میلادی انگور کاشته شده که برخی هنوز نیز بار می دهند. شراب این کارخانه بسیار مرغوب بوده و در سطح بین المللی آوازه دارد. ویژگی خاص این کارخانه استفاده از تونل های غار برای عمل آوردن شراب است. دمای نسبتاً ثابت و خنک داخل غار و رطوبت آن محیط بسیار مناسبی را برای عمل آوردن شراب فراهم می کند. داخل غار در حدود 2 کیلومتر تونل وجود دارد و مسئولین کارخانه برای بازدید کنندگان گردشی رایگان به همراه توضیحات در خصوص محل و فرایند تولید را فراهم آورده اند که حدود نیم ساعت زمان لازم دارد. پس از بازیدید از کساره به بیروت باز می گردیم که حدود 50 کیلومتر فاصله دارد و همان مسیر رفتمان است.

روز چهارم

صبح روز چهارم سفر مقصد ما برای بازدید از غار جیتا، حریصا و جونیه است که همگی در فاصله کمتر از 30 کیلومتری شمال بیروت قرار دارند. موزه ملی بیروت را نیز در ابتدای برنامه قرار می دهیم.

موزه ملی:

موزه ملی لبنان در نزدیکی میدان اسبدوانی بیروت و جنوب محله اشرفیه قرار دارد. ساختمانی دو طبقه و زیبا که آثار انتخاب شده در آن معدود اما بسیار با ارزش اند. ورودی موزه نفری 5000 لیر لبنانی است. موزه طراحی زیبا و با وقاری دارد و تمامی بخش ها و عناصر آن با سلیقه سر جای خود قرار دارند. در این موزه آثاری از دوران ماقبل تاریخ به بعد در معرض تماشا قرار گرفته اند. در اینجا بسیاری از آثاری را می بینیم که از سایت های تاریخی بازدید شده امان در چند روز گذشته، کشف شده است. آثاری مربوط به 9000 سال قبل از میلاد یا زمان فینیقیه، از جُبیل، موزائیک کاری هایی که قبلاً زیاد دیدیم یا توصیفشان را شنیدیم ولی در اینجا نمونه های کامل و زیبا تری در معرض است، مجسمه ها و نقوش سنگی ای که نسبتاً بدون آسیب از دوران روم و بیزانس به جا مانده اند و مجموعه ای نفیس از جواهرات و مسکوکات دوران مختلف. بازدید از موزه ملی بیروت زمان زیادی نمی برد و می توان یک و نیم الی دو ساعت برای خوب دیدن آن زمان صرف کرد که به حق ارزشش را دارد.

تصویر 360 درجه نمای بیرونی ساختمان موزه را می توانید از این لینک ببینید.

تصویر 360 درجه طبقه اول موزه را می توانید از این لینک ببینید.

تصویر 360 درجه طبقه دوم موزه(1) را می توانید از این لینک ببینید.

تصویر 360 درجه طبقه دوم موزه(2) را می توانید از این لینک ببینید.

52

تصویر53 – طبقه اول موزه ملی بیروت

جَیتا:

پس از موزه راهی غار جَیتا(Jeita Grotto) شدیم. غار جیتا در دره نهرالکلب (رودخانه سگ) در 20 کیلومتری شمال بیروت و در سر راه اتوبان ساحلی آن قرار دارد که از سرچشمه های اصلی رود جاری در دره نیز می باشد. این غار از مهمترین جاذبه های توریستی لبنان و مهمترین جاذبه طبیعی آن است که یکی از زیباترین نمونه غارهای استالاکتیتی و استالاگمیتی در جهان است. از این غار در زمان جنگ های داخلی به عنوان انبار مهمات استفاده می شده و پس از جنگ آن را پاک سازی کرده اند و آن را به یکی از بهترین سایت های اکوتوریستی در منطقه تبدیل کرده اند که این فعالیت ها جوایز جهانی گردشگری پایدار را برای سایت به ارمغان آورده است. همچنین این غار از کاندیدا های انتخاب برای عجائب هفتگانه جدید دنیا است.

غار دو بخش بالایی و پایینی دارد که ورودی هر کدام جداگانه است و عکسبرداری در هر دو آنها ممنوع می باشد. ما برای بازدید از هر دو بخش بالایی و پایینی نفری 12 دلار (18000 لیر)می پردازیم و سوار بر تله کابینی می شویم که از داخل دره مسافت کوتاهی را طی می کند و به دهانه غار بالایی می رسد. غار جیتا حدود 6 کیلومتر در داخل کوه مسیر دارد که در بخش بالایی آن مسیر کوتاهی به خوبی برای بازدید کنندگان آماده شده تا با قدم زدن در آن از زیبایی های داخل غار و آرامش آن لذت ببرند. استالاکتیت ها و استالاگمیت ها در اندازه ها و اشکال شگفت آوری در غار شکل گرفته اند که نورپردازی مناسب نیز به آنها وقار بیشتری داده است.

تصویر 360 درجه غار بالایی جیتا را می توانید از این لینک ببینید.

حدود 45 دقیقه بازدید ما زا غار بالا به طول می انجامد. از دهانه غار بالا با ماشینی که واگن هایی قطار مانند به پشت آن بسته شده مسافت کوتاهی را تا غار پایین طی می کنیم.در بخش پایینی غار رود جریان دارد و در آنجا بوسیله قایق هایی که برای آلوده نکردن محیط بسته غار با موتور الکتریکی کار میکنند، مسافت کوتاهی را در داخل غار طی می کنیم و دوباره برمی گردیم.

53

تصویر54 – واگن های بین غار بالا و غار پایین جیتا

حریصا:

پس از بازدید از غار به سمت جونیه (Jounieh) و حریصا (Harissa) می رویم که چند کیلومتری شمال تر هستند. حریصا بر بالایی کوهی مشرف به شهر ساحلی جونیه و دریای مدیترانه قرار دارد و عبادتگاه مسیحیان لبنان است. در حریصا و بالای کوه مجسمه برنزی بانوی لبنان یا باکره لبنانی از اواخر قرن 19 میلادی قرار گرفته است که از پایین کوه و مسافت های دورتر نیز قابل تشخیص می باشد. در این محوطه چندین مکان مذهبی از جمله کلیسای مدرن نوتردام لبنان قرار دارد که طراحی آن یادآور پرنده ای در حال پرواز است. یکشنبه است و این مکان مذهبی بسیار شلوغ. پس از بازدید از مجسمه و عبادتگاه کوچک پایین آن و نیز استفاده از منظره چشمنواز مدیترانه و خلیج جونیه از بالای حریصا، به سمت تله کابین می رویم تا ما را به جونیه ببرد.

تصویر 360 درجه حریصاو مجسمه بانوی لبنان را می توانید از این لینک ببینید.

54

تصویر55 – مجسمه بانوی لبنان، حریصا

از حریصا تا جونیه یک خط تله کابین وجود دارد که بلیت یکسره آن 5500 لیر است و با سوار شدن بر آن می توان مناظر زیبایی از مدیترانه، جونیه و حریصا را در آرامش دید و از آن لذت برد.

55

تصویر56 – تله کابین حریصا به جونیه

جونیه:

ماشین پایین تله کابین و در جونیه منتظر ما است. جونیه شهری مدرن و متموّل در شمال بیروت است که بسیاری از لبنانی های ثروتمند و نیز اعراب ثروتمند خلیج فارس در آنجا زندگی می کنند یا برای گذران تعطیلات به ویلاهای خود در آنجا می روند. ساحل خلیج جونیه زیبا است و در کنار آن مجموعه های تفریحات آبی زیادی وجود دارد و تفریحات آبی در آن رایج است. ما نیز پس از صرف نهار در جونیه به یکی از پلاژ های عمومی جونیه می رویم تا پس از چند روز در حسرت بودن، تنی به آب مدیترانه زده باشیم.

56

تصویر57 – ساحل جونیه

اَشرفیه:

پس از دریا به بیروت بر می گردیم و در راه هتل به مرکز خردید آ.ب.ث اشرفیه (ABC Ashrafiyeh) سری می زنیم. مرکز خرید مجلل و بزرگی است که اکثر برند های معروف و لباس ها و کالاهای لوکس و متوسط را در آن می توان پیدا کرد. قیمت ها ارزان نیست اما به قیمت است.

جُمَیزِه:

پس از خرید پیاده از محله اشرفیه راه می افتیم و به سمت محله جمیزه (Gemayzeh) در شمال آن می رویم. این مناطق از محله های مسیحی نشین بیروت هستند که اغلب خانه های آن قدیمی و با معماری اروپایی-مدیترانه ای اند. قدم زدن در این محله بسیار لذت بخش است. به سمت جمیزه و خیابان جوراود (Gouraud) می رویم که زنده ترین مرکز تفریحات شبانه در بیروت است وپس از کمی پرسه زدن در خیابانجوراود به هتل بر می گردیم.

روز پنجم

 روز آخر سفر ما که عصرش هم پرواز برگشتمان بود، به بیروت اختصاص داشت. البته در شب های گذشته جسته گریخته پرسه هایی در سطح شهر زده بودیم ولی خب بازدید های اصلی ما از بیروت بیروت ماند برای روز آخر.

بیروت:

بیروت پایتخت، بزرگ ترین و مهمترین شهر لبنان است که آن را در سال های قبل از جنگ داخلی عروس خاورمیانه یا پاریس خاورمیانه می نامیدند و البته در حال حاضر نیز با بازگشت آرامش و بازسازی، چیزی ازاین اوصاف کمتر ندارد. بیروت به زیبایی در ساحل مدیترانه قرار گرفته و مهمترین جاذبه توریستی آن جو شاد و زنده و تفریحات شبانه آن است. بیروت در سال های جنگ داخلی و تهاجم اسرائیل آسیب زیادی دیده که هنوز هم می توان آثار آن را در برخی نقاط مشاهده کرد. در زمان جنگ های داخلی، بیروت صحنه درگیری های خونین قومی بود و هر محله از آن توسط یک گروه شبه نظامی اداره می شد. در آن زمان بیروت به دو منطقه شرقی مسیحی نشین و غربی مسلمان نشین تقسیم می شد که “خط سبز (The Green Line)” به مدت 15 سال، آنها را از هم جدا می ساخت.

علیرغم ظاهر مدرن آن، بیروت بر روی لایه های عظیمیاز تاریخ قرار گرفته است. اولین سکونت در آن به دوران سنگی باز می گردد و از زمان بعد آن و سده 19 قبل از میلاد نیز آثاری در منطقه داون تاون (Downtown) پیدا شده است. در زمان فینیقیه بیروت از رونق کمی نسبت به صیدا، صور و جبیل برخوردار بود اما بعد از اسکندر و در زمان رومی ها به شهر مهمی از نظر نظامی و تجاری، تبدیل شد. در سال های قرن سوم پس از میلاد نیز بیروت به خاطر مدرسه حقوق اش که در آن زمان از شهرهای اسکندریه، قیصریه و آتن نیز سرتر بوده، زبان زد بوده است. این رونق تا زمان بیزانس هم ادامه داشته اما زلزله ای مهیب و متعاقب آن موج های عظیم از طرف دریا در سال 551 میلادی، لطمات جبران ناپذیری به آن وارد آورده است.

در قرن هفت میلادی اعراب مسلمان و متعاقب آن در قرن 12 مسیحیان از طریق جنگ های صلیبی بر آن مسلط شدند. در طی این سال ها بیروت چندین بار بین مسیحیان و مسلمانان (از جمله صلاح الدین ایوبی) دست به دست گشت تا اینکه در در سال 1291 میلادی دوباره به دست مسلمانان (مملوک ها) افتاد. این دوران تا اوایل قرن 16 به طول انجامید تا اینکه عثمانی ها حاکم شدند و از قرن 18 میلادی، تجارت رونق تازه ای به بیروت بخشید.

در اواسط قرن 19 میلادی قتل عام مارونی ها باعث مداخله نظامی فرانسویان در منطقه و ادامه حضور آنان شد. در زمان جنگ جهانی اول بیروت صحنه نبرد بین متفقین و ترک های عثمانی بودو شورش داخلی لبنانی ها علیه ترک ها باعث قتل عام شورشیان در محل حاضر ساحَتُ الشُهداء شد. جنگ جهانی اول به حکمرانی عثمانی ها پایان داد. پس از جنگ لبنان و سوریه تحت سلطه فرانسوی ها قرار گرفتند. در زمان جنگ جهانی دوم لبنان تحت سلطه متفقین و بیروت به لطف بندر اش، از مراکز مهم تدارکاتی نبرد در منطقه بود. پس از جنگ داخلی سال 1958 بیروت به عنوان مرکز تجاری و بانکداری مهم در خاورمیانه خود را بازیافت. جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1967 سیل عظیمی از آوارگان فلسطینی را وارد لبنان کرد و بعد از آن جنگ داخلی در سال 1975 آغاز شد که 15 سال به طول انجامید و روزهای خوش بیروت و لبنان را به سیاهی کشاند.

هم اکنون بیروت با پشت سر گذاشتن مشکلات داخلی و خارجی فراوان رو به روزهای درخشان خود می رود و دوباره به سوی تبدیل شدن به مرکز مهم تجارت، توریسم، بانکداری و فرهنگ و هنر در منطقه پیش می رود.

در بیروت هر سه فرهنگ شیعی، سنی و مسیحی را می توان دید. شرق بیروت مسیحی نشین است. وضع اقتصادی ساکنین خوب است و زندگی به شکل مدرن و غربی در آن جریان دارد و بافت شهری و ساختمان ها اغلب قدیمی ولی شیک و اروپایی است. مغازه ها نوشیدنی های الکلی می فروشند و بار ها و کلوب های شبانه را می توان در این قسمت از شهر پیدا کرد. غرب بیروت اما به طور معمول سُنی نشین است. سنی های متموّل این ناحیه در ساختمان های مدرن زندگی می کنند و اتومبیل های گران قیمت سوار می شوند اما فرهنگ و جو حاکم تا حدی محافظه کار و اسلامی است. زنان محجه به کرّات در خیابان ها دیده می شوند و فروش نوشیدنی های الکلی در فروشگاه ها رایج نیست. اما جنوب بیروت منطقه شیعه نشین بیروت است که از مراکز توریستی فاصله دارد و کمتر گذر گردشگران به آنجا می افتد. ساکنین آن از نظر اقتصادی در سطح پایین تری از زندگی قرار دارند. همچنین در خلال تهاجمات اسرائیل و آخرین آن، جنگ 33 روزه سال 2006، این ناحیه آسیب های بیشتری دیده است. در این ناحیه فرهنگ اسلامی و شیعی حکم فرما است و این را می توان از پوشش زنان، علائم مذهبی و شیعی روی ساختمان ها و رفتار مردم متوجه شد.

رئوشه:

اولین بازدید صبح روز دوشنبه ما در بیروت از صخره های رئوشه (Pigeon Rocks) بود که در نزدیکی هتل قرار داشت. در امتداد ساحل شمالغربی و غربی بیروت و در کنار مدیترانه،بلوار زیبایی به نام کورنیش (Corniche) وجود دارد که در واقع نام عام چنین خیابان هایی است که بر لبه ساحل یا پرتگاهی ساخته می شوند. این خیابان و قدم زدن در آن جاذبه های بیروت است و بسیاری مراکز مهم مانند دانشگاه آمریکایی های بیروت، هتل های لوکس و معروف، شهربازی، کلوب های ساحلی و مراکز تفریحات دریایی مهم، در این بلوار قرار گرفته اند. به خصوص در اواخر هفته این ناحیه شلوغ می شود و می توان بیروتی هارا در آنجا دید که مشغول پیاده روی، کشیدن قلیان و یا پیک نیک هستند.

در انتهای جنوبغربی کورنیش، صخره های رئوشه در محلی به همین نام در ضلع غربی بیروت و در نزدیکی ساحل قرار دارند.این دو صخره طبیعی که به صورت طاقی طبیعی فرسایش یافته اند، در واقع مهمترین نماد طبیعی بیروت می باشند. تماشای آنها از ساحل به خصوص در هنگام غروب آفتاب بسیار لذت بخش و آرامش دهنده است. در حوالی صخره ها و در کنار بلوار می توان راهی برای دسترسی به پایین و کنار ساحل پیدا کرد که در کمتر از 5 دقیقه شما را به کنار دریا و پایین صخره ها می رساند. در آنجا آرامشی حاکم است که شما را از دنیای شهری و مدرن 5 دقیقه پیشتان می کَند و به دل طبیعت نیلگون مدیترانه می برد.

57

تصویر58 – صخره های رئوشه (Pigeon Rocks)

ما هنگامی که در کورنیش قدم می زدیم تا به صخره ها برسیمبا پیشنهاد یک مرد لبنانی به سمت کنار دریا رفتیم تا گشتی با قایق در اطراف صخره ها و غار های دریایی کنار ساحل داشته باشیم. مرد حداقل 4 بار ما را دست به دست همکارانش داد تا به پای قایق برسیم. در آنجا با صاحب قایق توافق کردیم تا با پرداخت 40 دلار برای 11 نفرمان ما را به گشت با قایق موتوری ببرد. با قایق در اطراف صخره ها می گردیم و حتی ما را از زیر طاق صخره نیز رد می کند. راننده قایق بسیار ماهر است و می داند که چگونه باید نمایش خود را برای ما کارگردانی کند. قایق را به داخل چند غار ساحلی می برد و در جایی که باید آهسته براند این کار را می کند. اطراف این صخره ها محل خوبی برای شنا کردن و پرش از روی صخره نیز می باشد. آب در وسط روز بسیار آرام و نسبتاً تمیز است و عمق و دمای مناسبی برای شنا دارد که محلی ها برای این کار درنگ نمی کنند. البته گردشگران خارجی کمتر دست به این کار می زنند و برای شنا کردن باید توجه داشت که جو حاکم بر این محل، به طور خاص برای زنان، هنوز خیلی توریستی نشده و محافظه کار و سنتی است.

58

تصویر59 – نمای صخره های رئوشه از داخل دریا

دانتاون:

دانتاون (Downtown) مرکز شهر بیروت است که در اصل به خاطر معماری و طراحی شهری فرانسوی اش باعث شهرت بیروت به عنوان پاریس خاورمیانه شده است. ساختمان های دولتی، رستوران های شیک خیابانی و کافه های با امکان نشستن در پیاده رو، بوتیک های گران قیمت، سالن های طراحی و مُد، پیاده رو های سنگفرش، آبنما ها و فضای سبز زیبا در کنار بنا های یادبود و آثار تاریخی، همگی را می توان در این محله دید. در مرکز این محله میدان کوچک و زیبای ساحَتُ النَجمه با یک ساعت رولکس در وسط و چند درخت زیبا و قدیمی در کنارش قرار دارد. پنج خیابان کوچک، سنگفرش و پیاده رو به این میدان منتهی می شوند که در برخی مراکز دولتی و برخی دیگر فروشگاه و رستوران قرار دارد.

تصویر 360 درجه ناحیه مرکزی بیروت را می توانید از این لینک ببینید.

59

تصویر60 – میدان ساحَتُ النَجمه، دانتاون

برجسته ترین بنای این محله مسجد محمد الأمین در جنوبشرقی میدان ساحَتُ النَجمه است که در سال های ابتدای دهه گذشته میلادی توسط رفیق حریری و با الهام از مسجد سلطان احمد استانبول ساخته شده است. هم اکنون نیز پیکر رفیق حریری و همراهانش که در سال 2005 در بیروت ترور شدند، در این مسجد دفن شده است. در شمال این مسجد محوطه ساحَتُ الشُهداء (Place des Martyrs) قرار دارد که در طول تاریخ محل اجتماعات مهم سیاسی لبنانی ها بوده که آخرین آن در 14 مارس 2005، یکماه پس از ترور رفیق حریری اتفاق افتاد و بیش از یک میلیون لبنانی را به این محل کشاند و به خروج نظامی سوریه از لبنان و کم شدن نفوذ آن انجامید.

تصویر 360 درجه داخل مسجد الأمین را می توانید از این لینک ببینید.

 60

تصویر61 – مزار رفیق حریری در مسجد الأمین

در شمال میدان ساحَتُ النَجمه نیز مسجد الاُمَری قرار دارد که مربوط به قرن 12 میلادی است که در ابتدا کلیسا بوده است و در قرن 13 به مسجد تبدیل شده. در کنار مسجد محمد الأمین کلیسای سَنت جورج (St. George) قرار دارد که کلیسایی مارونی و متعلق به زمان جنگ های صلیبی است. حمام رومی در غرب میدان ساحَتُ النَجمه و باقیمانده های بازار رومی باستانی در پشت کلیسای سنت جورج، از دیگر جاذبه های دیدنی این منطقه است.

61

تصویر62 – کلیسای سنت جورج در کنار مسجد الأمین

62

تصویر63 – خرابه های رومی به جا مانده در پشت کلیسای سنت جورج

پس از بازدید از دانتاون به هتل بازگشتیم. ساعت 5 بعد از ظهر اتوبوس برای بردن ما از هتل به فرودگاه منتظر است و در کمتر از نیم ساعت ما را به فرودگاه می رساند. ساعت 19:45 عصر دوشنبه 15 خرداد 1391 بیروت را با کوله باری از خاطره و زیبایی، به مقصد تهران ترک می کنیم.

هزینه این سفر 5 روزه ما با احتساب تمامی مخارج و 400 دلار ارز مسافرتی، در حدود یک میلیون و هفتاد هزار تومان شد.

عکس ها از:

  • افشین ایرانپور
  • اشکان دانش
  • ساناز ستارزاده

 

بنیامین قاسمی

کانون گردشگران جوان ایران

 

 

 

Share

3 دیدگاه

  1. عالیه لبنان

  2. بله لبنان خیلی زیبا است و آینده درخشانی زیر سایه بندرگاه و… دارد و مقصد خیلی باکلاس تری نسبت به ترکیه و باکو و .. است و مردم با فرهنگی نیز دارد

  3. واقعا عالی بود لبنان بسیار زیباست

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

برو بالا !