“قبرس، سرزمین بدون خر”
سفر کوتاه ما به قبرس جنوبی با هدف بازدید از مناطق تاریخی این سرزمین کوچک شکل گرفت. همچنین بسیار مشتاق بودیم تا نسل خالص خر قبرسی را از نزدیک ببینیم.
ما در نیمه آذرماه 1392 از طریق دبی به سمت قبرس پرواز کردیم. زمان سفر از دبی تا فرودگاه لارناکا حدود چهار ساعت است. بسیاری از خطوط هوایی اروپایی به فرودگاه لارناکا و فرودگاه شهر پافوس در قبرس جنوبی پرواز منظم دارند. فرودگاه نیکوزیا در قسمت قبرس شمالی قرار دارد و عمدتا پروازهای خطوط هوایی ترکیه آن را پوشش می دهند.
چند نکته مهم در سفر به قبرس:
• ویزای قبرس جنوبی را یا باید از سفارت قبرس درخواست کرد که مراحل اداری آن شبیه ویزای شنگن است و یا در پاسپورت مسافر باید ویزای شنگن با اجازه تردد چندباره ای(مولتیپل) باشد که حداقل یک بار هم از آن استفاده شده باشد.
• قبرس دارای تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل مدیترانه ای است و چون کشوری به شدت توریستی است لذا در فصول توریست پذیر بسیار شلوغ است و تبعا قیمتها نیز افزایش می یابد. البته در فصول کم توریست شهرها را بسیار کم فروغ می یابید و حتی تعدادی از رستورانها، کافه ها و مراکز سرگرمی در این فصول تعطیل هستند یا بسیار زود تعطیل می کنند.
• این کشور از نظر امنیت اجتماعی از جایگاه خوبی برخوردار است.
• با توجه به کوچک بودن کشور و نقاط دیدنی متعدد و همچنین ارزان بودن قیمت کرایه اتومبیل، پیشنهاد می شود که از اتومبیل کرایه ای استفاده شود که البته تنها مشکل آن رانندگی از سمت راست به شیوه کشورهای تحت نفوذ انگلستان است که احتیاط بیشتری را می طلبد. ما برای اتومبیلی پنج نفره در کلاس اکونومی(نیسان تیدا) برای چهار روز پنجاه یورو پرداختیم.
• اغلب شرکتهای کرایه اتومبیل، ماشین را با باک پر تحویل می دهند و پول یک باک پر بنزین را هم از شما می گیرند و یادآوری می کنند که اتومبیل را با باک خالی تحویل دهید! قیمت ده لیتر بنزین حدود سیزده یورو است.
• جاده های قبرس کلا از کیفیت مناسب و قابل قبولی برخوردارند و به سبب کوتاه بودن اغلب مسیرها، رانندگی در آن خسته کننده نیست. بزرگراهها عوارض ندارد ولی برای پارک کردن ماشین در بسیاری از قسمتهای شهرهای بزرگ باید عوارض پرداخت کرد.
• بسیاری از پمپ بنزین ها در روزهای تعطیل، کارمندی جهت خدمت به مشتریان ندارند. در عوض در تمامی پمپ بنزین ها دستگاهی شبیه دستگاه عابربانک وجود دارد که شما با پرداخت پول نقد یا استفاده از کارت بانکی می توانید با استفاده از دستورالعمل ساده آن، مقدار مورد نظر بنزین بزنید.
• قیمت غذا در قبرس نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی ارزانتر است و شما با صرف حدود ده یورو می توانید غذای مناسبی بخورید.
• قیمت هتل ها بسیار متنوع است و رابطه مستقیمی با فصل سفر دارد. در این فصل ما برای یک اتاق دوتخته در هتل 4 ستاره که در رنکینگ هتلهای سایت TripAdvisor رتبه ششم را به خودش اختصاص داده بود شبی هفتاد یورو پرداختیم.
• زبان محاوره ای در قبرس جنوبی، یونانی است و از الفبای یونانی هم استفاده می کنند.
• پریز برق از نوع سه سوراخه است، لذا حتما تبدیل مناسب را همراه بیاورید.
• درصورتی که مایل نباشید از سرویس رومینگ کشور خودتان استفاده کنید، چندین شرکت خدمات تلفن همراه در قبرس قادر به سرویس دهی هستند که نسبتا نیز قیمتهای معقولی دارند.
• در بیشتر شهرها اتوبوسهای داخل شهری و همچنین تاکسی برای حمل و نقل عمومی وجود دارد. قیمت آنها نیز مناسب است.
• با توجه به وجود چندین دانشگاه بزرگ در شهرهای مختلف قبرس که دانشجویان زیادی هم از ایران دارند، مردم این کشور شناخت نسبتا خوبی از کشور ایران دارند و به نظر من نگاه آنها به کشور و مردم ایران مثبت است.
برای اینکه کمی بیشتر از تاریخ و جغرافیای قبرس بدانید مطالبی را از سایت ویکیپدیا پیدا کردم که خواندنشان فبل از گزارش سفر خالی از لطف نیست.
• پایتخت و بزرگترین شهر: نیکوزیا
• زبان رسمی: یونانی / ترکی استانبولی
• نوع حکومت: جمهوری
• مساحت: ۹٬۲۵۱کیلومتر مربع (۵۴ام)
• جمعیت: سرشماری ۸۰۱٬۶۲۲
• واحد پول: یورو (EUR)
جمهوری قِبرِس کشوری جزیرهای است، در شرق دریای مدیترانه که پایتخت آن نیکوزیا است. این کشور به دو بخش قبرس شمالی (بخش ترکنشین) و بخش یونانینشین تقسیم میشود که در آن هردو زبان ترکی و یونانی رسمی هستند. یونانیها ارتودوکس و ترکهای قبرس مسلمان هستند.
جزیره قبرس بعد از جزیره ساردنی و سیسیل سومین جزیره بزرگ در دریای مدیترانهاست و جمهوری قبرس از اعضای اتحادیه اروپا میباشد. قبرس از نقاط گردشگرپذیر مدیترانهاست و در ۱ ژانویه ۲۰۰۸ به حوزه یورو پیوست.
جمعیت کل جزیره یک میلیون و صد هزار نفر است و جمعیت جمهوری قبرس بدون احتساب قبرس شمالی ۸۴۰ هزار نفر است. ۷۷ درصد مردم این جزیره یونانی و ۱۸ درصد نیز از ترکان قبرس هستند.
این جزیره به خاطر مکان راهبردی خود در طی تاریخ مورد حمله و اشغال امپراتوریهای گوناگون ازجمله هیتیها، آشوریها، مصریها، ایرانیان، یونانیها، رومیها، بیزانسیها، عثمانیها و اعراب قرار گرفت. اسکندر مقدونی در ۳۳۳ پیش از میلاد قبرس را از ایران جدا کرد.
قبرس دارای تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای معتدل است. حدود ۱۲٪ زمینهای آن زیر کشت بوده و در آن مرکبات، سیب زمینی، گندم، زیتون و جو به عمل میآید. پرورش گوسفند، بز و خوک نیز رایج است. صنایع قبرس چندان پیشرفته نیست و شامل صنایع دستی و محلی میباشد. توریسم، منبع درآمد مهمی برای قبرس محسوب میشود.
تاریخ:
قبرس جزیرهای است که در طول تاریخ در تصرف ایرانیان، رومیها، یونانیها، امپراتوری عثمانی و سرانجام انگلیسیها بود؛ اما پس از جنگ جهانی دوم انگلیس به علت ضعف اقتصادی و کاهش نفوذ جهانی از این جزیره خارج شد. سپس رهبران سه کشور انگلیس، یونان و ترکیه به همراه رهبران دو بخش قبرس در ۱۱ فوریه ۱۹۵۹ پیمانی را امضا کردند که به موجب آن مسائل جزیره به نسبت ۷ به ۳ میان یونانیتبارها و ترکتبارها تقسیم شد.
قبرس در سال ۱۹۶۰ استقلال خود را از بریتانیا کسب کرد و حکومت مستقل قبرس براساس مشارکت جوامع ترک و یونانی در اداره امور این جزیره اعلام موجودیت کرد و بریتانیا، یونان و ترکیه حق حاکمیت دولت قبرس را تضمین کردند.
در دسامبر ۱۹۶۳، نمایندگان ترک در پی اختلاف بر سر نحوه اجرای این توافق از دولت قبرس بر اثر حادثه کریسمس خونین از قبرس اخراج شدند با آغاز عملیات نظامی یونانیهای این جزیره، ترکهای قبرس کشور را ترک کردند و این سرآغاز درگیریهای قومی میان ترکها و یونانیها در این جزیره بود که برای ۱۱ سال ادامه پیدا کرد. و در پی بروز درگیری بین دو طرف، سازمان ملل متحد در سال ۱۹۶۴ یک نیروی پاسدار صلح را به این جزیره اعزام داشت که ماموریت آن تا کنون تمدید شدهاست. در این درگیریها طرف ترک تلفات سنگینتری را متحمل شد و حدود ۲۵ هزار نفر که یک پنجم جمعیت ترکها را شامل میشد آواره شدند. این افراد در حدود ۱۰ سال تا پیش از حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به جزیره قبرس به صورت پناهنده زندگی میکردند.
در سال ۱۹۷۴ دولت سراسقف ماکاریوس سوم، رئیس جمهور وقت قبرس، در کودتایی به تحریک حکومت نظامیان یونان سرنگون شد و ترکیه با استناد به موقعیت خود به عنوان یکی از تضمینکنندگان حق حاکمیت قبرس، یگانهای ارتش خود را در شمال این سرزمین مستقر کرد که عملاً باعث تقسیم این جزیره شد. بحران قبرس پس از حمله ترکیه به قبرس و اعلام استقلال جمهوری ترک قبرس شمالی که فقط از سوی ترکیه مورد تایید قرار گرفت آغاز شد. با وجود پیشنهادهای گوناگون بینالمللی این بحران همچنان حل نشده باقیماندهاست.
گزارش سفر
روز نخست:
پس از ورود به فرودگاه لارناکا، از شرکتی که اتومبیل کرایه کرده بودیم شخصی به پیشواز ما آمد و به اتفاق به دفتر شرکت که در خارج از فرودگاه ولی بسیار نزدیک بود رفتیم. لازم به یادآوری است که شرکتهایی که انومبیل را در داخل فرودگاه تحویل می دهند موظف هستند مبلغی را به عنوان عوارض فرودگاهی پرداخت کنند که تبعا این مبلغ را از مشتری می گیرند. در فرودگاه لارناکا این مبلغ بیست یورو می باشد. که البته چون ما اتومبیل را خارج از فرودگاه تحویل گرفتیم و خارج از فرودگاه نیز تحویل دادیم، از ما دریافت نشد. ما برای چهار روز کرایه اتومبیل مبلغ پنجاه یورو پرداخت کردیم که البته نکته جالب این است که اتومبیل را با باک پر از بنزین به شما تحویل می دهند و در ازای آن هفتاد و پنج یورو شما را شارژ می کنند و می گویند که با باک خالی اتومبیل را تحویل دهید! البته نکته مثبتی که با آن مواجه شدیم، وجود تعداد قابل توجهی نقشه از قسمتهای مختلف قبرس بود که در یافتن مسیر و همچنین مکانهای دیدنی مکمل خوبی برای جی پی اس موبایل ما بود.
ما بلافاصله از جاده فرودگاه وارد بزرگراه لارناکا-لیماسول شدیم و پس از چهل دقیقه و پیمودن چهل کیلومتر به اولین مقصد گردشگری خود که Choirokoitia نام دارد و در لیست میراث جهانی نیز ثبت شده است رسیدیم.
این مکان باستانی قدمتی بیش از نه هزار ساله دارد و گفته می شود که در این منطقه انسانهایی اقامت داشته اند که صاحب اجتماعاتی بوده اند. با توجه به حفاری های انجام شده گفته می شود که این انسانها به کار کشاورزی و دامداری مشغول بوده اند. خانه های سنگی که بیشتر شکل مدور داشته اند در این محل احداث شده بود که هم اکنون بقایایی از آنها را می توان در این سایت باستانی یافت. هم اینک نیز کاوشهای باستانشناسی در این مکان پایان نیافته است. ورودیه این سایت باستانی که برای بازدید از آن چهل و پنج دقیقه زمان نیاز است دو و نیم یورو می باشد.
از این سایت باستانی تا هتل (هتل ساحلی مدیترانه) حدود بیست و پنج کیلومتر راه بود. که البته ما ترجیح دادیم برای نهار به داخل شهر لیماسول که پنج کیلومتر با هتل فاصله داشت برویم.
شهر لیماسول، شهری ساحلی با هتلها و رستورانهای فراوان است بلوار زیبایی به موازات دریا قرار دارد که مسیرهای متعدد دوچرخه سواری و پیاده روی در آن ساخته شده است. این شهر حدود سیصدهزار نفر جمعیت دارد و دومین شهر بزرگ قبرس بعد از نیکوزیا است. البته جمعیت این شهر در فصول توریستی سال بیشتر هم می شود.
ما نهار را در یک رستوران محلی صرف کردیم که علاوه بر اینکه کیفیت خوبی داشت، از لحاظ قیمت و حجم غذا هم بسیار مناسب بود یعنی با ده یورو می شد نهار خوبی نوش جان کرد.
هتل ساحلی مدیترانه که هتل چهار ستاره است در کنار دریا قرار دارد و امکانات خوبی دارد. البته در این فصل سال امکان استفاده از دریا و همچنین استخر به دلیل سرمای هوا وجود ندارد ولی مسیر تعبیه شده در کنار ساحل محل مناسبی برای پیاده روی است. هر چند که تعداد بسیار زیاد گربه ها در این مسیر برای کسانی که از گربه می ترسند آزاردهنده و برای گربه دوستان بسیار مسرت بخش است.
شهر لیماسول همانطور که گفته شد دومین شهر بزرگ و در حقیقت می توان گفت که پایتخت توریستی قبرس است. علی رغم سرمای هوا هنوز توریستهای زیادی در شهر وجود دارند و کافه های متعدد داخل شهر را اشغال کرده اند.
روز دوم:
پس از صرف یک صبحانه بسیار خوب در هتل، به سمت شهر پافوس حرکت کردیم و همانطور که از قبل برنامه ریزی شده بود، در این مسیر از مناطق دیدنی بازدید شد.
ابتدا به قلعه Kolossi که در قرن سیزدهم میلادی بنا شده رفتیم. ورودیه قلعه دو و نیم یورو است و بازدید از آن نیم ساعت زمان نیاز است. برای ورود به قلعه باید از پلی که با زنجیر به در اصلی وصل است عبور کرد. این قلعه دو طبقه و یک زیر زمین دارد. فضای داخلی قلعه بر خلاف بسیاری دیگر از قلعه ها بسیار بزرگ است و از پنجره های تعبیه شده در دور تا دور آن می توان تا کیلومترها را تماشا کرد. توصیه می کنم از درخت کهنسال داخل حیاط قلعه هم دیدن کنید.
بلافاصله به سمت منطقه باستانی Kourion حرکت کردیم. این منطقه باستانی وسیع بر روی تپه ای واقع شده است که مشرف به دریا است و آثار باستانی آن از قرن دوم پیش از میلاد تا قرن هجدهم میلادی را شامل می شود. از قدیمی ترین آثار به جای مانده می توان از آمفی تئاتر و شهر قدیمی یونانی که در جای جای آن می توان کاشی کاری های بسیار زیبایی را یافت نام برد همچنین در قسمتهایی دیگری از این مجموعه می توان سازه هایی که به دوره روم باستان برمی گردد را یافت.
خانه گلادیاتورها، خانه آشیل و خانه آستلیوس با کاشی کاری های منحصر به فردشان از دیگر قسمتهای دیدنی این مجموعه هستند. ورودیه این مجموعه باستانی چهار و نیم یورو و برای بازدید از آن حداقل دو ساعت زمان نیاز است.
ما مسیر خود را به سمت شهر پافوس ادامه دادیم. حدود سه کیلومتر بعد از Kourion به عبادتگاه آپولو می رسیم که ورودیه آن نیز دو و نیم یورو و برای بازدید از آن حداقل نیم ساعت زمان مورد نیاز است. باستانشناسان قدمت این منطقه را به قرن سوم پیش از میلاد نسبت می دهند.
بزرگراه لیماسول به پافوس کیفیت بسیار مناسبی دارد ولی برای بازدید از مناطق دیدنی این مسیر باید به تناوب از آن خارج شد لذا توصیه می کنم که راه رفت تا پافوس را از جاده قدیمی بروید که دسترسی و ورود و خروج از آن راحتتر است. در منطقه ای که جاده قدیمی به دریا نزدیک می شود می توان چند صخره بزرگ را در داخل دریا و نزدیک ساحل مشاهده کرد که به صخره آفرودیت یا Petra tou Romiou مشهور است. بر اساس یک داستان قدیمی آفرودیت که خدای عشق است برای سرگرم کردن عشاق موجهای کف آلودی را به این ساحل روان میکند.
در نزدیکی روستای Kouklia به منطقه باستانی پالائوپافوس یا پافوس قدیم می رسیم که عبادتگاه آفرودیت نیز در آنجا قرار دارد. این مجموعه قدمتی بیش از سه هزارسال قدمت دارد. با خرید بلیط ورودیه که چهار و نیم یورو است می توان از موزه کوچک آن هم بازدید کرد. این مجموعه هم در لیست میراث جهانی ثبت شده است. برای بازدید یک ساعت زمان نیاز است.
با ادامه مسیر به شهر توریستی-ساحلی پافوس می رسیم و بلافاصله به سمت مقبره پادشاهان که کمی خارج از شهر و کنار دریا قرار دارد حرکت می کنیم. ورودیه این سایت هم چهار و نیم یورو و زمان مورد نظر برای بازدید یک ساعت و نیم است. این مجموعه از تعدادی مقبره جدا از هم تشکیل شده که در هر مقبره چندین قبر وجود دارد برخی از این مقبره ها نیز دارای ستون و راهروهای زیر زمینی هستند و تعدادی نیز در داخل سنگ حفر شده اند. این مجموعه نیز در لیست میراث جهانی در سال 1980 ثبت شده است.
ما برای صرف نهار به خیابان ساحلی شهر رفتیم. هر چند هنوز تعداد زیادی از توریستها را می شود داخل شهر دید ولی تعطیلی بسیاری از رستورانها و مغازه ها گواه بر این است که در فصول توریستی سال این شهر بسیار پر رونق است. در مجاور جاده ساحلی پارک باستانشناسی پافوس قرار دارد که به سبب نقوش موزائیکی آن بسیار معروف است و به ثبت میراث جهانی نیز رسیده است. متاسفانه ما بعد از ساعت چهار و نیم بعد از ظهر به درب این مجموعه رسیدیم که تعطیل بود.
با تاریک شدن هوا از بزرگراه پافوس-لیموسول به هتل برگشتیم. این فاصله حدود هشتاد کیلومتر است که در یکساعت می توان آن را طی کرد.
روز سوم:
با خروج از هتل وارد بزرگراه پافوس شدیم و پس از بیست و پنج کیلومتر از خروجی Kantou از بزرگراه خارج و به سمت روستای Vouni حرکت کردیم. این جاده مستقیما به سمت شمال می رود و وارد منطقه کوهستانی می شود. روستای Vouni که در بیست کبلومتری کانتو واقع شده، بسیار آرام است و به سبب اینکه مکانی برای نگهداری و حفظ نسل خرهای قبرسی دارد معروف است. متاسفانه بعد از چند بار تلاش برای یافتن این مکان متوجه شدیم که در چند ماه گذشته این حیوانات را که تعداد آنها بالغ بر یک صد و بیست عدد بوده به مکان دیگری منتقل کرده اند و بدین طریق بود که ما از دیدن و لمس خر قبرسی محروم شدیم.
از جاده ای کوهستانی و بسیار زیبا به سمت مقصد بعدی که روستای ترودوس است عبور کردیم. در بین راه به قهوه خانه ای سنتی رسیدیم و تصمیم گرفتیم که چای و قهوه ای در آنجا بنوشیم. صاحب قهوه خانه مرد حدودا 60 ساله ای بود که به کمک پسرش آنجا را اداره می کرد. وقتی فهمید ما از ایران آمده ایم، چند کلمه ای فارسی که یادگار دوران تحصیلش در لندن به همراه همکلاس ایرانیش بود را بر زبان آورد و کمی از خاطرات خوبش تعریف کرد و همچنین چند شاه بلوط تنوری که بر روی بخاری هیزمیش تفت داده بود، به ما پیشکش کرد. این قهوه خانه در روستای Koilani قرار دارد و چند کیلومتر جلوتر به کلیسا قدیمی Agia Mauri می رسیم. این جاده کوهستانی خصوصا در فصل پاییز بسیار زیباست زیرا از داخل مناطق جنگلی عبور می کند و تداعی کننده جاده چالوس است. با ورود به روستای Troodos به مرتفعترین روستای قبرس می رسیم. این روستای کوچک که مشخصا حضور توریستها و فعالیتهای توریستی در آن چشمگیر است در مجاورت پیست اسکی قرار دارد. همچنین چند مسیر پیاده روی نیز در جنگلهای این منطقه که عمدتا از درختان سدار پوشیده شده وجود دارد که با توجه به نقشه های موجود می توان مسیری چندساعته تا چند روزه را انتخاب کرد. جاده ای فرعی شما را پس از چند دقیقه به پیست اسکی و کمی جلوتر از آن به قله کوه المپوس می رساند. بر فراز این قله پایگاه نظامی قرار دارد که از چندین رادار هوایی محافظت می کند. در این موقع از سال هنوز برفی در این پیست اسکی وجود ندارد ولی از شواهد امر اینطور بر می آید که در فصل زمستان توریستهای زیادی برای اسکی به این منطقه می آیند.
با ادامه مسیر به روستای Prodromos و سپس Pedoulas می رسیم و با کمک علایم راهنما از اولین سری کلیساهای نه گانه این منطقه که به سبب قدمت و همچنین نقاشیهای مذهبی آن جزء میراث جهانی محسوب می شوند، بازدید کردیم. Archangelos Michail کلیسایی است که قدمتی پانصد ساله دارد. ورود به آن آزاد است و توصیه شده که در آن عکاسی انجام نشود. از لحاظ ابعاد حدودا پانزده متر در پنج متر است. سقف آن سفالی- چوبی است و بیشتر به خانه ای روستایی می ماند در خارج ساختمان نیز ناقوس کلیسا قرار دارد. نقاشی های داخل ساختمان به خوبی حفظ شده اند. در روبروی این کلیسا موزه کوچکی هم قرار دارد.
با ادامه مسیر به روستای Moutoullas می رسیم که کلیسایی مشابه Arch Michail در مجاور قبرستان روستا وجود دارد. متاسفانه نتوانستیم وارد این کلیسا شویم چون درش قفل بود ولی از لحاظ ابعاد و معماری دقیقا شبیه کلیسای قبلی بود البته قدمت این کلیسا را هفتصد سال ذکر کرده اند. روستای بعدی Kalopanayiotis نام دارد که صومعه و کلیسا Agios Ioannis Lambadistis در آنجا و کنار رودخانه کوچکی قرار دارد. گفته می شود که این مجموعه نیز بیش از هفتصد سال قدمت دارد. هنوز هم در این صومعه می توان راهب ها را دید. در مجاورت این ساختمان نیز موزه ای قدیمی از اشیاء مذهبی یافت شده در این منطقه قرار دارد که ورودیه آن یک یورو است و برای بازدید از آن بیست دقیقه کافی است. در داخل کلیسا نیز نقاشیهای مذهبی که بیانگر داستانهای مسیحیت هستند دیده می شوند. تا این روستا از ترودوس حدود بیست کیلومتر است که با توجه به زمانی که برای دیدن کلیساها اختصاص دادیم بیش از سه ساعت زمان نیاز است.
از این روستا به سمت غرب و صومعه بسیار معروف Kykkos حرکت کردیم. این مسیر کوهستانی و پیچ در پیچ حدودا بیست کیلومتر است ولی به چهل دقیقه زمان نیاز دارد. صومعه ارتدکس Kykkos ابتدا در قرن دوازده میلادی ساخته شد و به تدریج اهمیت یافت. امروزه نیز این صومعه یکی از بزرگترین صومعه های قبرس است که به تعلیم و تربیت راهب ها مشغول است. تقریبا تمامی دیوارهای داخلی صومعه از نقاشی های زیبایی که بیشتر مضمون مذهبی دارند پوشیده شده است. همچنین عبادتگاه داخلی صومعه بسیار زیباست و اشیاء عطیقه و همچنین استخوانهای تعدادی از قدیسین این منطقه در آنجا نگهداری می شود. موزه این صومعه نیز در طبقه اول قرار دارد.
در خارج این صومعه چندین رستوران وجود دارد که غذاهای با کیفیت و قیمت مناسب ارائه می کنند.
سپس به سمت نیکوزیا حرکت کردیم. جاده کوهستانی بیش از یکساعت همراه ما بود بالاخره پس از دو ساعت رانندگی به پایتخت قبرس که شهر نیکوزیاست رسیدیم. هوا تاریک شده بود و باران هم شروع به باریدن کرد. ما تصمیم گرفتیم که از زمانمان حداکثر بهره را ببریم و به معروفترین قسمت شهر برویم یعنی خیابان Ledra. ابتدا وارد محدوده شهر قدیمی که هنوز هم می شود با توجه به دیوار قدیمی دور آن محدوده اش را حدس زد، شدیم. یافتن خیابان لدرا زیاد مشکل نیست چون خیابان سنگفرشی است که تردد اتومبیل در آن محدود است و فقط می توان در آن قدم زد و از فروشگاهها، رستورانها و کافی شاپها لذت برد. در انتهای خیابان کیوسک مخصوصی قرار دارد که در حقیقت مرز قبرس جنوبی و شمالی است. شما می توانید با ارائه پاسپورت و رعایت قوانینی که در تابلویی نوشته شده است اجازه ورود به قبرس شمالی را بگیرید.
بزرگراه نیکوزیا به لارناکا و سپس لیماسول تقریبا هشتاد کیلومتر است که می شود آن را کمتر از یکساعت پیمود.
روز چهارم:
بعد از صبحانه حدودا یکساعتی را در ساحل کنار هتل گذراندیم و قدم زدیم. اینجا نیز مثل بسیاری دیگر از شهرهای ساحلی دنیا کسی اجازه ندارد قسمتی از دریا را برای خود بردارد به عبارت دیگر حریم دریا و ساحل کاملا مشخص است و حتی هتلهایی که حیاط آنها مستقیما به ساحل می رسد تنها می توانند تا فاصله مشخصی از سایه بان و تختهایی استفاده کنند که به راحتی هم قابل جمع آوری باشد. برای پیاده روی کنار ساحل مسیر مشخصی وجود دارد که بین هتلها و سر تا سر ساحل کشیده شده است. شاید بتوان گفت که این منطقه از نظر تعداد گربه های دست آموز بیشترین تعداد را در جاهایی دارد که من تا به حال دیده ام! از تابلوها و تبلیغات کنار ساحل می توان دریافت که در فصولی که دریا برای شنا قابل استفاده است، بازی های آبی بسیار روی بورس است. به نظر می آید که قیمت این تفریحات نیز نسبتا قابل قبول باشد.
پس از ترک هتل به سمت منطقه باستانی Amathus که در چندصد متری هتل قرار دارد رفتیم. ورودیه این محل دو و نیم یورو و زمان مورد نیاز برای بازدید نیم ساعت است. این منطقه بر طبق اطلاعاتی که در تابلو ورودی مجموعه قرار دارد قدمتی بیش از سه هزار سال دارد. نخست میسینی ها و پس از آنها اقوام آشور، مصری و پس از آنها ایرانیان و یونانیان و رومیها این منطقه را تسخیر کردند. درجریان زلزله ای که در قرن اول میلادی رخ داد بسیاری از بناها از بین رفت. عبادتگاه آفرودیت از جمله آثاری است که تعدادی از ستونهای آن هنوز پابرجاست.
در مسیر حرکت به سمت لارناکا از منطقه باستانی Kalavasos که در 38 کیلومتری لارناکا است بازدید کردیم. این منطقه که قدمتی ده هزار ساله(Neolithic) دارد محلی بوده که انسانها در آن به صورت جامعه ای روستایی زندگی می کردند. شکل خانه های سنگی به جا مانده بسیار شبیه به Choirokoitia است و چون از نظر جغرافیایی نیز به آن نزدیک است به صورت قسمتی از آن مجموعه در میراث جهانی ثبت شده است. برای پیدا کردن این محل کافیست که چادر بزرگی که به واسطه آن این مجموعه مسقف شده است را در ضلع شمالی بزرگراه بیابید. این مجموعه به نام Kalavasos Tenta مشهور است. ورودیه آن دو و نیم یورو و زمان مورد نظر برای بازدید نیم ساعت است.
با ورود به شهر لارناکا ابتدا به سراغ شبکه قدیمی آبرسانی شهر رفتیم که در زمان عثمانی و به سبک رومی ها ساخته شده بود. در این شبکه آب را توسط جویهایی به قسمتهای مختلف شهر هدایت می کردند و در صورت نیاز جوی آب به صورت پل از قسمتهای پست عبور می کرد. هم اکنون در چند منطقه تعدادی از این پلهای سنگی قوسی شکل که آب در آنها جریان داشته را می توان یافت. در این منطقه به آن Kamares Aqueduct می گویند.
خیابان ساحلی در بندر لارناکا شاید بهترین منطقه شهر برای پیاده روی و همچنین یافتن رستورانهای خوب باشد. پارک اتومبیل در حاشیه این بلوار تا یکساعت مجانی است و پس از آن باید حتما محل اتومبیل را تغییر داد.
از مناطق دیدنی لارناکا کلیسا لازاروس است که قدمت آن به قرن نهم میلادی بر می گردد. در سرداب کلیسا تعداد زیادی تابوت سنگی وجود دارد و گفته می شود که جسد لازاروس مقدس قبل از انتقال به مارسی در اینجا بوده است.
تعدادی مغازه سوغاتی فروشی در اطراف کلیسا وجود دارد و با قیمت مناسب می توانید سوغاتی مناسب را خریداری کنید.
از لارناکا به سمت فرودگاه حرکت کردیم، ابتدا به محلی که اتومبیل را اجاره کرده بودیم رفتیم و پس از تحویل خودرو مجددا یکی از کارمندهای این شرکت ما را تا فرودگاه رساند. قسمت پروازهای خروجی لارناکا برخلاف قسمت ورودی بسیار شیک و مجهز است. خوشبختانه تشریفات خروج به سرعت و بدون دردسر به پایان رسید و هواپیما بدون تاخیر لارناکا را به مقصد دبی ترک کرد.