خانه / گزارش سفر / گزارش سفر یک روزه به غار چال نخجیر، نراق، مشهد اردهال 9709
گزارش سفر یک روزه به غار چال نخجیر، نراق، مشهد اردهال 9709

گزارش سفر یک روزه به غار چال نخجیر، نراق، مشهد اردهال 9709

غار چال نخجیر نراق مشهد اردهال

سفر یک روزه به دل طبیعت و تاریخ

برنامه شماره 9709  کانون گردشگران جوان 

هدف برنامه :  بازدید از غار چال نخجیر و شهر نراق

تاریخ برگزاری :جمعه 1397/09/23

وسیله نقلیه : خودروی شخصی

تعداد : 7 نفر

هزینه تمام شده : 100 هزار تومان

مسئول برنامه : سید محمد رضا آیت اله زاده

 این سفر یک روزه در روز جمعه مورخ 1397/09/23 در ساعت 5 صبح با حرکت دو خودروی شخصی به اتفاق هفت نفر از دوستان از پارک نوشین فلکه صادقیه به سمت اتوبان ساوه شروع شد.

ساعت حدود 7صبح  در شهر نیمه بیدار ساوه در رستوران آزادی برای صرف صبحانه توقف کردیم. پس از نوش جان کردن املت و خامه عسل به سمت غار چال نخجیر و از طریق جاده سلفچگان ادامه مسیر دادیم. بعد از گذشتن از شهر دلیجان، وارد جاده نراق شدیم. حدود 10 کیلومتر بعد تابلوها به سمت غار هدایتمان کردند. این غار در استان مرکزی در ۱۱ کیلومتری شمال شرقی  شهرستان دلیجان (حد فاصل نراق – دلیجان) و در دامنه های کوهی به نام تخت به ارتفاع ۱۷۱۶ متر از سطح دریا قرار گرفته است. حدود ساعت 9:30 در پارکینگ غار خودروها رو پارک کردیم. امکانات و تجهیزات رفاهی همچون سالن انتظار، بوفه، مهمانسرا، سرویس بهداشتی و… در فضای بیرونی غار دیده می شد. به سمت محل دریافت بلیط ورودی راه افتادیم. در آنجا در حین دریافت بلیط  های ورودی دریافیتم که بازدید کنندگان می بایست دوربین، گوشی موبایل، کیف دستی، خوراکی های خود را دم در به متصدیان امور تحویل دهند. تقریبا می توان گفت فقط با یک بطری آب اجازه ورود می دادند.

ساعت 9:45 بنام  گروه 945 به اتفاق دیگر بازدید کنندگان این گروه از درب ورودی به نوبت وارد غار شدیم. راهنمای گروه در ابتدای ورودی غار منتظر همه همراهان بود پس از اینکه همه گروه جمع شدند اطلاعاتی مختصری را در مورد غار، مسیر پیاده روی و دیگر نکات لازم بیان نمود.

خلاصه بیانات راهنما در ابتدا تا انتهای مسیر:

” چال نخجیر به معنی  پایین تر از شکارگاه،  چال به همان معنی چاله و مکان پست است و نخجیر هم که به معنای شکارگاه است. در گذشته این منطقه شکارگاه بوده که  شکار چیان  شکار را به قسمت گود زمین هدایت می کردند که امکان  فرار برای شکار  نباشد.این غار دارای یک دهانه ورودی و چند شاخه فرعی است.  شاخه اصلی غار ۱۰ متر عرض و ارتفاع آن بین ۱۰ تا ۴۰ متر متغیر است. غار نوردان با تجهیزات می توانند از مسیر های دیگر بازدید نمایند. این غار یکی از زیباترین شگفتی های طبیعت که به دوران سوم زمین شناسی تعلق دارد، در سال ۱۳۶۸ و پس از حفاری های سازمان آب دلیجان، شناسایی و کشف شد و  در سال 1381 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. دمای هوای داخل غار همانند بسیاری از غارهای دیگر در تمام فصول ثابت و بین ۷ تا ۱۴ درجه سانتی گراد می باشد. غار طبقاتی چال نخجیر دارای سه طبقه است و طبقه اول و زیرین غار دارای سفره آب زیرزمینی و دریاچه ایست که در عمق ۶۱ متری از سطح غار قرار دارد و ۱۹ متر نیز عمق آن است. طبق نظر زمین شناسان طول این غار حدود ۱۲ کیلومتر تخمین زده شده است که تا به امروز ۶ کیلومتر ازآن کشف شده است.دو طبقه از این غار شگفت انگیز به طول ۱۲۰۰ متر با ایجاد مسیرها و پله هایی خاص برای بازدید گردشگران کف سازی و آماده شده است. بعد از 300 متر یه توقف داشتیم، توقف بعدی در 800 متری  و  1200 متری در انتهای مسیر بود.

از ویژگی های دیگر اینکه یک غار آهکی زنده دنیاست و  به همین دلیل از بازدید کنندگان خواسته می شد در طول مسیر به چیزی دست نزنند  زیرا چربی دست مانع رشد آنها می شود.غار چال نخجیر از ارزشمند ترین غارهای آهکی دنیاست. اشکالی که به دلیل رسوبات آهکی درون غار ایجاد شده اند، از زیباترین و بهترین نمونه های این رسوبات در دنیا هستند. این غار مربوط به دوران سوم زمین شناسی است و کارشناسان سن غار را در حدود ۷۰ میلیون سال تخمین زده اند طی میلیون ها سال، حرکت معکوسی گسل باعث ایجاد دالان ها، دهلیزها، راهروها و حوضچه های بسیار زیبایی شده است که از آن به نام غار چال نخجیر یاد می کنیم.

از همان بدو ورود به غار، چشمانتان به جمال آن روشن خواهد شد! سقفی بسیار بلند، و اشکالی متنوع و بلورین شما را شگفت زده خواهد کرد. مسیری که برای بازدید عموم در نظر گرفته شده است، کاملا مشخص و امن است. درون این غار، باید قوه تخیل خود را به کار ببندید و شروع به تشبیه کردن اشکالی که می بینید با حیوانات مختلف کنید. برای تالارهای اینجا اسم هم گذاشته اند، تالارهایی با نام های عروس، گل کلمی، آبشارگلی، هیولا و… اما شاید زیباترین تالار این غار، تالار چهل ستون باشد. این تالار دنیاییست از رسوباتی به رنگ های مختلف که مانند دانه های انار با نظمی خاص کنار هم قرار گرفته اند.بر روی دیواره های این غار مملو از توده های گل کلمی، اسفنج های آهکی و بلورین و قندیل هاییست که حاصل رسوبات  آهکی آن است.

ویژگی های جالب توجه غار زیبای چال نخجیر

چال نخجیر از نوع غارهای زنده و از غارهای مرطوب افقی است، اگر قسمتی از طبیعت آن تخریب شود، با گذران سال های طولانی دوباره ساخته و ترمیم خواهد شد. نقش ها و شکل های زیبا و بزرگ که منظره ای بی نظیر به آن بخشیده است.

 حدود ۹۵ درصد غار از سنگهای آهکی و بیشتر درون آن به رنگ سفید شیری که گاهی متمایل به زرد است می زند. زرد بودن اشکال به خاطر وجود املاح گوگرد و علت رنگ سیاه آنها وجود آهن است. املاح مس، رنگ سبز و نیز املاح جیوه رنگ نارنجی مایل به قرمزی را به اشکال می بخشند. سیستم تهویه طبیعی داخل غار بسیار جالب و تامل برانگیز است و بازدید کنندگان در طول مسیر احساس ناخوشایند و یا تنگی نفس نمی کنند. در فصل تابستان هوا خنک و در زمستان هوا گرم است . و هیچ گاه در این مجموعه بازدید کنندگان با کمبود اکسیژن روبرو نمی ‌شوند. در مسیر 1200 متری که برای بازدیدکنندگان غار آماده شده بود ، کف آن سنگ فرش و در دوطرف آن طناب کشی شده است.

امکانات رفاهی چال نخجیر

به خاطر حفظ امنیت و سلامتی گردشگران داخل غار مجهز به دوربین های مدار بسته می باشد تا در صورت بروز هرگونه خطر یا مشکلی بازدیدکنندگان را آگاه کنند.  از ابتدای مسیر تا انتهای مسیر خط گسل در بالای سرمان دیده می شد.

غار چال نخچیر

در انتهای مسیر سالن کنفرانس طبیعی وجود داشت ، که استراحتی کردیم  بعد هم مسیر برگشت را در پیش گرفتیم . در وسط های مسیر به گروه بعدی بر خورد کردیم  بیشتر مسیر باریک و تنها امکان تردد برای یکنفر می باشد بنابراین موجب توقف مان شد. پس از حدود یک ساعت از در غار خارج شدیم و عکسی هم به یادگار در جلوی ورودی غار انداختیم.

غار چال نخچیر

پس از استراحت کوتاهی سوار بر ماشین ها  به مسیرمان به سمت نراق ادامه دادیم.  تا مسیر 10 کیلومتری را در 10 دقیقه پیمایش کنیم.بعد از خارج شدن از جاده فرعی غار به سمت شرق حرکت کرده و در دوراهی که سمت راست به کمربندی نراق و سمت چپ به داخل شهر نراق منتهی می شود مسیر دوم را انتخاب می کنیم و جلوی رستوران باباحیدر با راهنمای بومی، آقای اسماعیلی که از قبل هماهنگ شده بود دیدار می کنیم. ایشان پس از هدایت خودرو ها به محل پارک مناسب گروه را به تماشای آثار تاریخی محله بالای نراق همراهی کرد. نراق شهری در نزدیکی شهرستان دلیجان واقع در استان مرکزی ایران می‌باشد. این شهر حد فاصل شهرهای قم، کاشان و دلیجان می‌باشد و از مناطق کوهستانی و سردسیر می‌باشد. نراق از سال ۱۳۳۹ به بعد با تأسیس شهرداری، از نظر تقسیمات کشوری، شهر محسوب می‌شود.

نامگذاری شهر نراق

در مورد نام نراق چند روایت وجود دارد.

 ۱ – گروهی بر این باورند که نام نراق ابتدا نراک به معنای شهر جاویدان بوده و بعدها  با ورود زبان عربی ک به ق تبدیل شده‌است .

2 – برخی می‌گویند نراق ابتدا  نرعراق  به معنای بلندی عراق  بوده که بعدها به نر آق یا نراق تقلیل یافته‌ است.

۳ – عده‌ای هم اعتقاد دارند که درابتدا نر آق بوده، نر به معنای بلندی و آق به معنای سفید  یعنی بلندیی که خاک سفید دارد. چون خاک بام نراق از یک نوع خاک رسی سفید رنگ تشکیل شده است.

نراق از سه محله بالا (اولیا)، پایین (سفلی ) و بازار تشکیل شده است. هر سه محله  از امکانات رفاهی آن زمان نظیر آب انبار، حمام، مسجد و بازار مجزا بر خوردار
بودند.

نراق را با بازدید ازمجموعه خانه های تاریخی شروع کردیم که یکی از جاذبه های شهر نراق می باشند. تعدادی از این خانه ها بدلیل اینکه ساکنین در خانه ها سکونت داشتند  اجازه بازدید داخل از آنها را نداشتیم.

این خانه ها  اغلب از هشتی، بیرونی، اندرونی، محل مطبخ، محل نگهداری چهار پایان، محل اسکان خدمه و بادگیر های خشتی جهت خنک کردن فضای داخل منزل تشکیل شده اند.

خانه ملا احمد نراقی :  ازجمله خانه هایی بود که اجازه ورود به آن را نداشتیم و توسط راهنمای بومی توضیح داده شد که این بنا توسط ملا احمد ساخته شد  که پدر ملا احمد، ملا مهدی بود که هر دو اهل علم بودن و در کاشان تدریس می کردند  و در نراق زندگی می کردند. معراج سعادت از کتاب های ملا احمد بود.

خانه حاج محمد یوسفی : نزدیک به 180 سال قدمت داشت و در حال حاضر به فرزندان آنها  تعلق داشت بعلت اینکه در خانه سکونت داشتند امکان  بازدید از داخل این خانه هم را نداشتیم.

خانه حاج تقی خان رئوفی ها : 150 سال قدمت داشت همزمان با بازار شمس السلطنه ساخته شده است. از اضافه مصالح بازار این خانه ساخته شده است. با مساعدت فرزندان  این خانواده از جمله دکتر محمد رئوفی است که این بنا باز سازی و مرمت شده اجازه ورود به خانه را به بازدید کنندگان داده شده است. این خانه دارای دو بخش زمستان نشین و تابستان نشین می باشد با یک حیاط مرکزی که باغچه و حوضچه ای در آن قرار داشت. زمستان نشین آفتاب می خورد و تابستان نشین در سایه و خنک تر است.  این خانه کاملاً قرینه بوده و هرچه سمت راست وجود داشته سمت چپ هم داشته است .قسمت چپ بنا که ضلع جنوبی و بخش بیرونی بنا بود در طرح تعریض قرار گرفته که باعث تخریب این قسمت گردیده است. از ویژه گی های منحصر به فرد این خانه وجود پایاب (جریان آب زیر زمینی قنات) بدین ترتیب که از قنات آب وارد حوضچه ای در قسمت پایین بنای تایستان نشین جمع و از سمت دیگری خارج می شد. بعد به سمت درخت ها هدایت می شد. سی پک قسمتی بوده که سی تا پله داشته که به پایاب (پای آب) می رسید. فضای بالای پایاب بهار خواب بوده که برای استراحت از آن استفاده می کردند. در بنا بادگیری وجود داشت که به حوضچه آب و محل نگهداری مواد غذایی راه داشته که بدینوسیله فضا را خنک نگه می داشت.

همچنین دو آیینه روی دیوار در حیاط وجود داشت که زمان را مشخص می کرد. آفتاب به آئینه می خورد و بازتاب نور آفتاب در سطح آب مشخص می کرد که 12 ظهر است.از حیاط وارد بنا شدیم یه سری وسایل قدیمی مثل گهواره،دستگاه ریسندگی نخ، مجری (صندوق قدیمی) و نقش قالی در جای جای بنا وجود داشتند. از پله ها بالا رفتیم . دولاب ( فضای نگهداری مواد غذائی همانطور که قبلا اشاره شد به بادگیر راه داشته تا خنک باشد) در طبقه بالا انبار بود که دور از دسترس جانوران مواد عذایی در طبقه بالا نگهداری می شد.

مطبخ در قسمت پایین بنا قرار داشت. دیوار ها و سقف این قسمت بر اثر دود کاملا سیاه بود.  قسمتی از مطبح به تنور برای پخت نان اختصاص داشت. حفره ای بعنوان هوا کش برای خفه نشدن آتش در قسمت پایین اجاق قرار داشت و در قسمتی دیگر هم سوراخ دیگری تعبیه شده بود که محل هیزم ریختن بود . فضایی هم بنام هیمه دان( محل نگهداری هیزم ) داشت.

دوباره برگشتیم به حیاط مرکزی چند تا عکس یادگاری انداختیم.  بعد بدنبال راهنمای گروه از سی پک وارد فضای زیر بهار خواب یعنی پایاب شدیم . برای ما توضیح دادند که آّب از کجا وارد حوضچه و سپس خارج می شد. سپس از پله ها بالا آمدیم  و وارد بهار خواب شدیم که بالای پایاب قرار داشت و پس از بازدید از آن قسمت، خانه قدیمی رئوفی ها را ترک کردیم.

بناهای تاریخی

    مسجد جامع نراق در سال ۱۲۴۳ هجری قمری و در زمان فتحعلی‌شاه ساخته شده‌است. در ورودی مسجد از جنس چوب گردو کنده‌کاری‌ شده‌ است. محراب مسجد با کاشی‌های رنگی و طرح‌های اِسلیمی (اسلیمی نقش تزیینی به شکل گیاه با ساقه‌های مارپیچی است که ابتدا و انتهای آن مشخص نیست) تشکیل شده‌است که زیبایی خاصی به بنا می‌بخشد.

کاروانسرای حاج مهدی نراقی : قدمت این کاروانسرا  180 سال می باشد  متعلق به تاجری به نام حاج مهدی نراقی بوده که در زمان حیاتش آن را شروع و توسط فرزند ارشدشان  تکمیل گردیده است. حاج مهدی تاجری نراقی اصل بوده که بین شهر های کاشان نراق و همدان تجارت می نموده و این مجموعه را برای استراحت تجار و کاروانیان و عرضه کالا های تجاری آنها و داد و ستد بین تجار نراق و دیگر شهر های اطراف ساخته و وقف اولاد مستحق خود نموده است. بنا از مصالح خشت، سنگ و آجر در دو طبقه ساخته شده که در طبقه اول حجره ها بودند که برای داد و ستد تجار استفاده می شدند در یک فضای بسیار زیبا با معماری هشت ضلعی طراحی گردیده و حوض آبی در وسط این قسمت که به تاجر سرا معروف است تعبیه گردیده که چشم انداز زیبایی را به ساختمان بخشیده است. در این طبقه اطاقک های برای نگهداری چهار پایان (اسب و شتر) کاروانیان وجود داشتند. به جرأت می توان گفت درب های گره کاری شده (تکه های چوب در یک نقطه بهم رسیده و گره خورده اند) این مجموعه تاریخی که با چوب گردو ساخته شده است در هیچ یک از بناهای تاریخی شهر نراق دیده نمی شود. طبقه دوم دارای اطاق های مجزا برای استراحت کاروانیان و تجار می باشد .حاج مهدی نراقی در زمان حیات خود آب انبار و حسینه حاج مهدی و حمامی را در محله بالای شهر احداث کرده بود، تمامی آنها را وقف نموده است.متأسفانه در هنگام بازدید ما این بنا بسته بود و امکان دیدن وجود نداشت.

 بازار سرپوشیده و قدیمی نراق یکی از آثار تاریخی و دیدنی این شهر می باشد. مصالح اصلی این بازار آجر است و ساخت آن به دوران قاجار مربوط می‌شود.بازار نراق معروف به بازار شمس‌السلطنه، از آثار تاریخی زیبای نراق محسوب می‌شود که حدود 150 سال قدمت دارد.  در مجاورت کاروانسرای حاج محمد نراقی قرار داشت. حاج محمد نراقی این بازار را ساخت و بعد از فوتش به دخترش شمس السلطنه رسید و این بانو هم آن را وقف افراد بی بضاعت می نماید. درحال حاضر بازار فعال نیست و بعنوان یک مرکز تاریخی در اختیار میراث فرهنگی می باشد. دیوارهای بازار از جنس آجر و سقف آن، ضربی (سقف طاق ضربی یکی از قدیمی‌ترین و سنتی‌ترین نوع سقف‌های رایج در ایران می‌باشد.) آجری است. در حجره‌ها از جنس چوب کنده‌کاری شده می‌باشد.

کاروانسرای شمس‌السلطنه نراق : یکی دیگر از زیباترین اماکن تاریخی شهر نراق است که در دوره قاجار احداث شده است. بیش از 150سال قدمت دارد . توسط حاج محمد نراقی ساخته شده است.  در مجموعه بازار و کاروانسرا زیباترین آثار معماری عصر قاجار به چشم می خورد. درب های گره کاری شده  تاجر سرا که از زیباترین قسمت های این بخش است. این کاروانسرا هم مشابه کاروانسرای حاج محمد نراقی دو طبقه بود و طبقه پایین رو برای تجارت و داد و ستد و نگهدای چهارپایان کاروانیان  بوده و طبقه دوم برای استراحت بود.

خانه حاج محمد یوسفی: یکی دیگر از بناهای تاریخی نراق می باشد که حدود 180 سال قدمت دارد که بنام سازنده اصلی آن نامیده می شود و درحال حاضر به  وراثش تعلق دارد. در حین گذر از کوچه ها به سمت آب انبار ، فروشنده ای که محصولات کشاورزی خود  را بساط کرده بود، به چند تن از همسفران زردک هدیه داد.  متاسفانه  موقع برگشت بساطش را جمع کرده بود و نتوانستیم  ازش خرید کنیم که محبتش را اندکی جبران کرده باشیم.

 آب‌ انبار‌های شهر نراق یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجار به شمار می‌رود. این آب ‌انبارها در هر سه محله نراق یعنی محله بالا، محله پائین و محله بازار دیده می‌شوند.راهی شدیم که یکی از این  آب انبار ها را ببنیم. که ” نخل ” شهر نراق را که در مسیرمان قرار داشت روبرو شدیم. نخلی که صحبتش رو می کنیم به درخت نخل ارتباط ندارد. این نخل سازه چوبی است که  آن را برای مراسم نخل گردانی استفاده می کنند. در چهار روز از روزهای شهادت آنرا با پارچه های مشکی و یا رنگی  تزیین می کردند و سپس آنرا در شهر نراق می گردانند.

حسینیه و آب آنبار حاج عبدالباقی : بیش از 180 سال قدمت و زیر آن آب انبار قرار دارد. حاج عبدالباقی اینجا رو برای مراسم های مذهبی ساخته بود و برای مراسم عزاداری و تغزیه خوانی از آنجا استفاده می شد. پس از بازدید به سمت پائین آن یعنی قسمت آب انبار رفتیم.

آب انبار حاح عبدالباقی :  وقتی از پله ها ی آب انبار به سمت پایین می رفتیم جای کتیبه ای روی دیوار در مقابلمان قرار داشت که از خود کتیبه خبری نبود آنطور که راهنما بیان داشتند کتیبه ای روی آن قرار داشته که نشان می داد این آب انبار وقف چه کسی شده است. این کتیبه در تاریخ نهم آذر ماه 94 ناپدید و  بعد از مدتی پیدا شد و نصبش کردند و مجددا دوازدهم فروردین 95 ناپدید شد!! آب آنبار حاج مهدی که به آب انبار محله بالا نیز شهرت دارد . این آب انبار توسط حاج مهدی ولد عبدالله  ساخته شده  و حدود 180 سال قدمت دارد.  آب انبار حاج مهدی دارای منبع ذخیره آب، پوشش منبع آب، بادگیر و راه پله  است. قسمت داخل آب انبار یا مبنع ذخیره آب آن مکعب و مستطیل بوده و از سقف گنبدی شکل و یک بادگیر که در چهار طرف آن  3 هواکش نصب شده تشکیل شده است که موجب تصفیه هوای داخل آب انبار می شد.  دیواره آن از ساروج (آهک و تخم مرغ) ساخته شده است. ساروج ساختار مقاومی بوده از ریزش دیواره جلوگیری می کرد. هر چه آب بهش می خورد سفت تر می شد. منبع ذخیره آب 7 متر ارتفاع داشته،  679 متر مکعب آب داخل آن جا می گرفت. برای خالی کردن و نظافت آن از دریچه ای که در قسمت بالای قرار داشت وارد آب انبار می شدند و کوزه سفالی (تنپوشه) که روی محفظه خروجی آب قرار داشت را می شکستند و حفره باز و آب آن خارج میشد. آب از قنات تامین می شد. آب بدلیل اینکه نمک داشت  تا یکسال خراب نمی شد  و آب یک سال محله بالا را تامین می کرد.

موزه مردم شناسی نراق

400 سال قبل محل موزه برای روغن گیری استقاده می شد و به آن عصار خانه می گفتند. در جلوی موزه میدانی واقع شده که مجسمه شتری در آن قرار دارد که میدان  عصاران نامیده می شود. بعد از آن مدتی حمام منطقه بود و درحال حاضر بعنوان موزه مردم شناسی می باشد. این موزه بصورت حجره حجره می باشد که هر ساله برای جشنواره جوزغند (جوزغند نام چندگونه میوه شیرینی است که آن را از چند نوع میوه تهیه می‌کنند،‌ این میوه‌ها عبارتند از امرود یا گلابی، الگ یا هلو، زردآلو، انجیر، آلوبخارا، مغز گردو، مغز بادام، هل، نخودچی و شکرمیوه‌های پوست‌کنده‌ای که هسته آنها به شیوه خاصی جدا شده با استفاده از مغز بادام، گردو و مغزهای دیگر که به شکل پودر درآمده پر شده و این میوه شیرینی منحصر به فرد را تشکیل می‌دهند.. جوزغند گران‌ترین شیرینی محلی ایران است و این گرانی به دلیل فرایند بسیار وقت‌گیر تهیه آن و هم‌چنین منحصر بودن این میوه شیرینی است). از آن استفاده می شود. در حجره ابزار هایی که مردم به موزه هدیه داده اند به نمایش گذاشته شده است.

یک قسمت موزه مردم‌شناسی در آن ابزار و ادوات کشاورزی و لوازم زندگی روزمره مردم به نمایش گذاشته شده است. نکته قابل توجه آن است که شهرداری، در این قسمت از موزه، با تخصیص غرفه‌هایی به خانواده‌های نراقی، از آنها دعوت کرده است تا صنایع‌دستی، اشیا، تصاویر و اسنادی را که در خانه دارند، به شکل امانی یا اهدایی به موزه بیاورند و در تکمیل موزه مشارکت داشته باشند.

نراق

نراق

 در قسمت دیگر که در حقیقت مخزن آب‌انبار قدیمی شهر است که تبدیل به موزه مردم‌‌شناسی شده است. همچنین، ماکتی در کنار آن به نمایش گذاشته شده که شامل بافت تاریخی نراق، جاذبه‌های تاریخی، شهرسازی و معماری، جاذبه‌های گردشگری طبیعی و غیره از شهر نراق است؛ سه محله اصلی بافت تاریخی شامل محله سفلی (پایین)، محله بالا (مسجد جامع) و محله بازار می‌شود. این ماکت، تمام جزییات مانند زیرمحله‌ها، مساجد، آب‌انبارها، حسینیه‌ها، مجموعه بازار و کاروانسرا، برج‌های دیده‌بانی، دژ و دیوار دفاعی اطراف شهر، بقعه‌ها، محل عبور کاروان‌های تجاری از مسیر نراق (مسیر فرعی جاده ابریشم) و بقیه مکان‌های شاخص را به نمایش گذاشته است. همچنین، مراسم مذهبی نخل‌گردانی، روش تهیه جوزغند و نوع معماری بناها، از جمله مواردی است که در این ماکت به صورت بسیار جزئی ارائه شده است.

پس از بازدید از اماکن تاریخی فوق الذکر حدود ساعت  2 به اقامتگاه بومگردی خانه نخجیر نراق رسیدیم. خانه نخجیر با قدمتی بیش از یکصد سال در بافت قدیم شهر تاریخی نراق  واقع شده است. سبک خانه و معماری آن بصورت خانه باغ است و مصالح آن عمدتاً خشت و گل می باشد و دارای چند اتاق و یک آشپزخانه می باشد. وقتی وارد حیاط این خانه شدیم فضای دلنشین آن حس آرامشی را به دنبال داشت.

 یکی از اطاق ها  برای گروه رزرو شده بود. حدود ساعت 2:30 سفره ای کاملا سنتی برای نهار  پهن شد. پس از صرف نهار استراحتی کردیم و به حیاط رفتیم، بعد از گپ و گفتی و صرف چای و عکس یادگاری و خداحافظی با ساکنین، آنجا را با همه خلوت و آرامش و راحتی ش ترک کردیم.(http://Nakhjirhouse.com)

همزمان با تاریک شدن هوا به دیدار مزار سهراب سپهری، مشهد اردهال(مشهد قالی) که با فاصله تیم ساعتی از خانه نخجیری قرار داشت، شتافتیم و تصمیم گرفتیم از مسیر اتوبان کاشان قم تهران بازگردیم. آرامگاه سهراب سپهری در صحن بزرگ امامزاده سلطان علی بن محمد باقر در 42 کیلو متری غرب کاشان قرار دارد.

مشهد اردهال

مقبره سهراب سپهری

قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.

قایق از تور تهی
و دل از آروزی مروارید،
همچنان خواهم راند
نه به آبیها دل خواهم بست
نه به دریا، پریانی که سر از آب بدر می آرند
و در آن تابش تنهایی ماهی گیران
می فشانند فسون از سر گیسوهاشان

همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند
«دور باید شد، دور.
مرد آن شهر، اساطیر نداشت
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود
هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود
دور باید شد، دور
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره هاست.»
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند

پشت دریاها شهری ست
که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
بامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می نگرند
دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف

خاک موسیقی احساس تو را می شنود
و صدای پر مرغان اساططیر می آید در باد

پشت دریا شهری ست
که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.

پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت .

پس از  دیدار از مقبره سهراب راهمان را به سوی تهران در پیش گرفتیم. در یکی از جایگاه های رفاهی بین شهری (مهتاب) پس از صرف شام مختصری طبق روال همیشگی کانون در همین مکان دوستان نظرات خود را در مورد سفر بیان داشتند و تا تهران بدون توقف پیش رفتیم و ساعت حدود  10:30 به پارک نوشین صادقیه   رسیدیم  و پس از تشکر و سپاسگزاری از سرپرست گروه، دوستان از هم جدا شدند و به امید دیداری دیگر در سفری دیگر راهی خانه هایشان شدند.

نادره رضائی فر – nrezaifar@yahoo.com

کانون گردشگران جوان ایران – kanoonirangardan.ir

پاییز 97

Share

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

برو بالا !