گزارش سفر به اسپانیا-تقابل هنر در عصر اسلام و مسیحیت
سفر به اسپانیا که یکی از توریست پذیر ترین کشورهای جهان است، برای گردشگران از هر تیپ و سلیقه ای که باشند بسیار لذت بخش خواهد بود. سیستم خصوصی و دولتی این کشور به خوبی این واقعیت را پذیرفته که نون مملکت از جیب توریستهایی درمی آید که از اقصا نقاط دنیا به اسپانیا سفر می کنند. لذا تمامی امکانات و مایحتاج سیستم توریستی به خوبی طراحی و نگهداری می شود.
سفر ما به اسپانیا در اواخر ماه سپتامبر و اوایل اکتبر 2014 میلادی و یا بهتر بگویم در مهرماه 1393 انجام شد. سفر ما در گروهی 7 نفره شامل 4 بزرگسال و سه کودک که دوتای آنها زیر 6 ماه بودند، آغاز شد. یک خانواده از دبی و یک خانواده از تهران که با پروازهای شرکت هواپیمایی امارات و لوفتانزا به بارسلون وارد شدیم.
قبل از شروع جزییات سفر بهتر دیدم که کمی با کشور و تاریخ اسپانیا آشنا شویم. این نوشتار از سایت ویکیپدیا و چند منبع دیگر خلاصه و در اختیار شما قرار می گیرد.
اسپانیا با نام رسمی پادشاهی اسپانیا کشوری مستقل و از اعضای اتحادیه اروپا است. این کشور در شبهجزیره ایبری در جنوب غربی اروپا قرار دارد. سرزمین اصلی اسپانیا از جنوب و شرق با دریای مدیترانه و جبل الطارق، از شمال و شمال شرق با فرانسه، آندورا و خلیج بیسکای و از غرب و شمال غرب با پرتغال و اقیانوس اطلس هم مرز است. مرز اسپانیا با پرتغال (به طول ۱۲۱۴ کیلومتر) طولانیترین مرز یکپارچه در اتحادیه اروپا است. قلمروی اسپانیا افزون بر سرزمین اصلی شامل جزایر بالئارس در دریای مدیترانه، جزایر قناری در سواحل آفریقایی اقیانوس اطلس، دو شهر خودمختار سبته و ملیله در آفریقای شمالی هم مرز با کشور مراکش و چندین جزیره مسکونی و غیر مسکونی دیگراز جمله آلبوران، شافاریناس، آلوزماس و ولز د لا گومرا می باشد. اسپانیا با مساحت ۵۰۵۹۹۲ کیلومتر مربع،پنجمین کشور بزرگ اروپاست. انسان مدرن نخستین بار در حدود ۳۵۰۰۰ سال پیش قدم به شبه جزیره ایبریا گذاشت. در حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد این منطقه تحت فرمان حکومت روم قرار گرفت و هیسپانیا نامیده میشد. هیسپانیا در قرون وسطی توسط قبایل ژرمن و پس از آن توسط مورها تصرف شد. در قرن پانزدهم پس از ازدواجهای بین حکومتی فرمانروایان کاتولیک و اتحاد این حکومتها و همچنین سقوط کامل آندلس و بازپس گیری آن از دست موروهای مسلمان در سال ۱۴۹۲ اسپانیا به شکل کشوری یکپارچه پدیدار شد. در اوایل دوران جدید، اسپانیا به یک امپراتوری پر قدرت جهانی تبدیل شد و اسپانیاییها به عنوان یکی از نخستین فاتحان دنیای جدید به قاره آمریکا وارد و در آنجا ساکن شدند. بیش از پانصد میلیون نفر اسپانیایی زبان ساکن در آمریکا میراثی است که اسپانیاییها در این قاره بر جای گذاشتند. اسپانیای امروزی کشوری دموکراتیک و دارای حکومتی پارلمانی تحت قانون اساسی پادشاهی است. اسپانیا یک کشور توسعهیافته و نوزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا از نظر تولید ناخالص داخلی میباشد. این کشور همچنین دارای سطح بالای استاندارد زندگی است. اسپانیا در سازمان ملل متحد، ناتو، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اتحادیه اروپا عضو میباشد.
ریشه نام رومی هیسپانیا، که نام کنونی اسپانیا از این واژه گرفته شده، نامشخص است. هیسپانیا شاید از گویش شاعرانه واژه یونانی هیسپریا گرفته شده باشد که به معنای “سرزمین غرب” یا “سرزمین غروب خورشید” میباشد. هیسپانیا ممکن است از واژه پونیکی ای-شپانیا به معنای “جزیره خرگوشها”، “سرزمین خرگوشها” یا “لبه”، که به یاد آورنده موقعیت اسپانیا در لبه اروپا میباشد، گرفته شده باشد؛ سکههای کشف شده در اسپانیا از دوره هادریان نیز تصویر زنی همراه یک خرگوش را نشان میدهد.به گفته برخی هیسپانیا از واژه باسکی ازپانا به معنای “لبه” یا “مرز” گرفته شده است که موقیعت جغرافیایی اسپانیا را در لبه یا مرز قاره اروپا متذکر میشود. پژوهشگر و تاریخنگار دوره رنسانس آنتونیو دی نبریخا معتقد است هیسپانیا از واژه ایبریایی هیسپالیس به معنای “شهر دنیای باختری” گفته شده است. خسوس لوییز کونخیلوس معتقد است نام اسپانیا از واژه اسپن که از اسپای که واژهای است به زبان فنیقی به معنای “ذوب و شکلدهی فلز” گرفته شده است و “ای-سپن-یا” نیز به معنای “سرزمین ذوب و شکلدهی فلزات” است.
تاریخ
قدیمیترین ساکنان شبهجزیره ایبریا تشکیل دهندگان تمدّنهای ایبری، باسکی و سلتی بودهاند. در حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد این منطقه تحت فرمان حکومت روم قرار گرفت و در اوایل قرون وسطی ژرمنها ایبریا را تصرف کردند. پس از ژرمنها ایبریا توسط مورهای مهاجم تصرف شد. پس از آن حکومتهای کوچک مسیحی به تدریج و طی چند قرن زمام امور را در ایبریا به دست گرفتند. آخرین بقایای مورها در همان سالی که کریستوف کلمب به قاره آمریکا رسید، سقوط کردند. امپراطوری جهانی اسپانیا با تبدیل این کشور به قدرتمندترین کشور اروپا و ابر قدرت جهان آغاز شد و برای یک ونیم قرن ادامه یافت.جنگهای پی در پی و ادامه دار و وجود مشکلات فراوان در نهایت باعث زوال و اضمحلال امپراطوری شد. حمله ناپلئون به اسپانیا منجر به هرج ومرج شد و جنبشهای استقلالطلب و جداییخواه را که در سراسر امپراتوری پراکنده بودند، بیدار کرد و باعث بی ثباتی سیاسی شد. پیش از جنگ جهانی دوم جنگ داخلی ویرانگر اسپانیا به وقوع پیوست و پس از آن کشور تحت فرمان حکومتی استبدادی قرار گرفت. در نهایت دموکراسی در قالب قانون اساسی شاهنشاهی پارلمانی حاکم شد. بعدها اسپانیا به اتحادیه اروپا پیوست و دوره رنسانس فرهنگی و رشد باثبات اقتصادی را تجربه کرد.
پژوهشهای باستانشناسی در کوههای آتاپوئرکا نشان میدهد که شبه جزیره ایبریا ۱/۲ میلیون سال پیش محل زندگی انسانسانان بوده است. ۳۵۰۰۰ سال پیش انسان نخستین بار از شمال به این سرزمین قدم نهاد. شناختهشدهترین اثر این انسانهای پیش از تاریخ نقاشیهای معروف غار آلتامیرا در منطقه کانتاباریا در شمال ایبریا است که در حدود ۳۵۶۰۰ تا ۱۳۵۰۰ سال پیش از میلاد توسط انسانهای کرومانیون یا شاید نئاندرتالها کشیده شده اند از شواهد باستانشناسی و ژنتیکی بر میآید که ایبریا پناهگاهی برای ساکنان شمال پس از آخرین عصر یخبندان بوده است. ساکنان تاریخی ایبریا ایبریاییها و سلتها بودند. ایبریاییها در کرانههای مدیترانه از شمال شرق تا جنوب شرق ساکن بودند. سلتها در کرانهها اطلس از شمال غرب تا جنوب غرب و در شمال و مرکز (سلتیبریانها) شبه جزیره زندگی میکردند. باسکیها نیز مناطق غربی کوههای پیرنیس را اشغال کردند. در جنوب ایبریا شهری نیمه افسانهای به نام تارتسوس پدیدار شد (۱۱۰۰ سال پیش از میلاد) که طبق نگاشتههای استرابون و کتاب سلیمان تجارت وسایل ساخته شده از طلا و نقره را با فنیقیها و یونانیها انجام میدادند. بین سالهای ۸۰۰ تا ۳۰۰ پیش از میلاد فنیقیها و یونانیان تجارتخانههایی را در طول سواحل مدیترانه ایجاد کردند. کارتاژها نیز مدتی کوتاه کنترل بیشتر کنارهها مدیترانهای ایبریا را در دست گرفتند تا این که در جنگهای پونیک از رومیها شکست خوردند
امپراتوری روم و پادشاهی گوتیک:
در طی دومین جنگ پونیک، امپراتوری روم کلنیهای تجاری کارتاژیها را در کرانههای مدیترانه بین سالهای ۲۱۰ تا ۲۰۵ پیش از میلاد تصرف کرد. اشغال کامل ایبریا دو قرن به درازا انجامید و رومیها به مدت شش قرن کنترل این شبه جزیره را در دست داشتند. فرهنگ ساکنان سلتی و ایبریایی به بتدریج رومی شد. رهبران محلی در طبقه اشرافی روم پذیرفته شدند. هیسپانیا نقش یک انبار غله و غذا را برای بازار روم ایفا میکرد و لنگرگاههای آن محل صادرات طلا، پشم، روغن زیتون و شراب بود. کشاورزی با ابداع طرحهای آبیاری جدید گسترش یافت به طوری برخی از آنها تاکنون مورد استفاده قرار میگیرد. هادریانوس، تراژان و تئودئوس اول از امپراتورهای روم زاده هیسپانیا بودند و همچنین سنکا فیلسوف بزرگ پیش از میلاد اهل این منطقه بود. مسیحیت در قرن اول پس از میلاد وارد این سرزمین شد و در قرن دوم میلادی فراگیر شد. بیشتر بنیانهای زبانی و مذهبی و قوانین اسپانیای امروزی ریشه در این دوره دارد. اضمحلال حکمرانی امپراتوری روم در هیسپانیا از سال ۴۰۹ آغاز شد. هنگامیکه سوئبیهای ژرمن، و وندالها به همراه الانهای سرمتی از رود راین گذشتند و سرزمین گل را غارت کردند و مردم آنجا را به ایبریا راندند. سوئبیها کشوری را در شمال ایبریا جایی که امروزه گالیسیا و شمال پرتغال را فرا میگیرد، بنیان نهادند. با سقوط رومیها بنیانهای اقتصادی و اجتماعی نیز سقوط کرد و ویران شد اما حکومتهای جایگزین بسیاری از قوانین و رسوم امپراتوری پیشین را حفظ کردند مانند مسیحیت. گروههای از قبایل وندال به نام هاسدینگی نیز حکومتی را در گالیسیا بنیان نهادند. دیگر قبیله وندال به نام اسلینگی نیز منطقهای در جنوب را اشغال کردند که تاکنون نام آنها یعنی واندالوسیا یا واژه امروزی آن اندلس بر آن مانده است.
ایبریای اسلامی:
در قرن هشتم تقریباً همه شبه جزیره ایبری توسط موروهای مسلمان که از شمال آفریقا آمده بودند، فتح شد.(۷۱۱–۷۱۸) این فتوحات بخشی از کشورگشاییهای خلیفه اموی بود. تنها بخش کوچکی در نواحی کوهستانی شمال غرب شبه جزیره در برابر هجوم مسلمانان دست به مقاومت زد. طبق قوانین اسلامی، مسیحیان و یهودیان به عنوان اقلیت مذهبی شناخته شدند و به مسیحیان و یهودیان اجازه داده شد تا به عنوان اهل کتاب به رسوم دینی خود بپردازند اما آنها باید مالیات ویژهای را میپرداختند و نسبت به مسلمانان از حقوق اجتماعی پایینتری برخوردار بودند.گرایش به اسلام کم کم رو به فزونی گذاشت. اعتقاد براین است که تا پایان قرن دهم مولدونها (مسلمانان ایبریایی) بیشتر جمعیت این شبه جزیره را تشکیل میدادند.
جامعه اسلامی در شبه جزیره ایبری خود متنوع و دچار تنشهای اجتماعی بود. بربرهای اهل شمال آفریقا که هسته اصلی ارتش خلیفه در اندلس را تشکیل میدادند، با رهبران عرب در خاورمیانه به مشکل برخوردند و به ستیز و منازعه پرداختند. با گذشت زمان جوامع موروی مسلمان در مناطق مختلف به ویژه در دره رودخانه گوادالکیویر (وادی الکبیر)، دشتهای ساحلی والنسیا، دره رودخانه ایبرو و مناطق کوهستانی گرانادا بر پا شدند.
کوردوبا، پایتخت خلیفه، بزرگترین و ثروتمندترین شهر اروپای غربی بود. بازرگانی و فرهنگ مدیترانهای شکوفا شد. مسلمانان یک سنت فکری غنی را از خاورمیانه و شمال آفریقا وارد کردند. دانشمندان و پژوهشگران مسلمان و یهودی نقش مهمی در احیا و گسترش آموزش کلاسیک یونانی در اروپای غربی ایفا کردند. فرهنگ رومی شبه جریزه ایبری با فرهنگ اسلامی و یهودی در آمیخت و فرهنگ ممتازی را در منطقه ایجاد کرد. بیرون شهرها بیشتر جمعیت را در خود جای داده بود. نظام زمینداری رومی در دوران اسلامی تقریباً دست نخورده باقی ماند. در قرن یازدهم، تشکیل امارتهای جداگانه ملوکالطوایفی رقیب در بین مسلمانان به دولتهای کوچک مسیحی اجازه داد تا قلمروی خود را گسترش دهند با ورود فرقههای اسلامی موحدون و مرابطان از شمال آفریقا و وضع قوانین سختگیرانه اسلامی یکپارچگی را به جامعه مسلمانان بازگشت. اتحاد دوباره کشور اسلامی تا حدود یک قرن پابرجا ماند. در سال ۱۴۶۹ م.، اتحاد دو مملکت مسیحی کاستیا و آراگون با وصلت ایزابلای یکم کاستیا و فردیناند دوم آراگون محقق شد. گسترش دامنههای تحت سلطه مسیحیان با تکمیل تصرف جزایر قناری توسط کاستیا در سال ۱۴۷۸ م. ادامه یافت، و بعد از آن نیز با امضای کاپیتولاسیون تحویل گرانادا در ۱۴۹۲ م. توسط ملک ابوعبدالله محمد دوازدهم، که طبق آن پادشاهان کاتولیک ایزابلا و فردیناند موظف رعایت دین اسلامی ساکنین گرانادا شدند. با تحویل گرانادا آخرین هسته سلطه اسلامی در شبهجزیرهی ایبری پس از ۷۸۱ سال از میان رفت. در همان سال٬ کریستف کلمب با سرمایهگذاری ملکه ایزابلا کاشف جهان نو شد و باز در همان سال نیز فرمانروایان کاتولیک دستور به ترک مذهب و گرایش به مسیحیت برای تعقیب انحرافات از مذهب کاتولیک و تقیهی یهودیان و مسلمانان را صادر کرد٬ ملکه ایزابلا از سال ۱۴۸۰ م. دادگاه انگیزیسیون را تاسیس کرده بود. روند تمرکز قدرت در شبهجزیره با تصرف ناوارا توسط پادشاه فردیناند در سال ۱۵۱۲ ادامه یافت، که این امر باعث شکلگیری مرزهای اصلی اسپانیای کنونی شد.
امپراتوری اسپانیا
اتحاد دو پادشاهی آراگون و کاستیل به واسطه ازدواج ملکه کاستیل و شاه آراگون پایههای امپراتوری اسپانیا و اسپانیای امروزی را استوار کرد گرچه هر یک از ممالک پادشاهی به عنوان یک کشور جداگانه با سیاست، قانون، واحد پول و زبان جداگانه باقی ماند. اسپانیا در قرن شانزدهم و بیشتر قرن هفدهم قدرت برتر اروپا بود. این موقعیت با ثروت حاصل از بازرگانی و مستعمرات تقویت شد. قدرت و شکوه امپراتوری در دوره دو تن از پادشاهان دودمان هابسبورگ اسپانیا، کارلوس یکم (بین ۱۵۱۶ تا ۱۵۵۶ میلادی) و فلیپ دوم (بین ۱۵۵۶ تا ۱۵۹۸ میلادی)، به اوج خود رسید. در این دوره حوادث مهم تاریخی همچون جنگهای ایتالیا، شورش اهالی کاستیل علیه شاه کارلوس، شورش هلند، شورش موریسکوها در گرانادا، جنگ با عثمانی، جنگ با انگلستان و جنگ با فرانسه به وقوع پیوست. امپراتوری اسپانیا با تصرف بخش بزرگی از قاره آمریکا، جزایر منطقه آسیا اقیانوسیه، مناطقی از ایتالیا، شهرهایی در شمال آفریقا، همچنین بخشی که امروزه فرانسه، آلمان، بلژیک، لوکزامبورگ و هلند را تشکیل میدهد، بسیار بزرگ شد. اسپانیا نخستین امپراتوریای بود که به امپراتوری بی غروب ملقب شد.
قرون شانزدهم و هفدهم عصر کاوش بود، با سفرهای اکتشافی جسورانه دریایی و زمینی. این سفرها و اکتشافات،مسیرهای بازرگانی جدیدی را بین اقیانوسها گشود و دوره استعمار اروپاییان را آغاز کرد. اکتشافگران اسپانیایی در کنار فلزات گرانبها، ادویه، لوازم تجملی و محصولات جدید کشاورزی، دانش و اطلاعات ارزشمندی را از دنیاهای جدید به همراه خود میآوردند و نقش محوری در افزایش دانش اروپاییان از جهان ایفا کردند. از شکوفایی فرهنگی آن دوره امروزه با عنوان عصر طلایی اسپانیا یاد میشود. اوجگیری انسانگرایی، اصلاحطلبی پروتستانی و اکتشافهای جدید جغرافیایی منجر به شکلگیری جنبش بانفوذ روشنفکری به نام مکتب سالامانکا شد. در اواخر قرن شانزدهم و نیمه نخست قرن هفدهم، اسپانیا با چالشهای همه جانبه سختی روبرو بود. دزدان دریایی بربر مسلمان زیر سایه امپراتوری در حال اوجگیری عثمانی جریان عادی زندگی را در بسیاری از مناطق ساحلی اسپانیا مختل میکردند و این به منزله احیای خطر حمله مسلمانان بود. این جریانات در حال به وقوع می پیوست که اسپانیا اغلب در حال جنگ با فرانسه بود. جنبش اصلاحات پروتستانی و تفرقه در کلیسای کاتولیک کشور و امپراتوری را هر چه بیشتر در باتلاق جنگهای مذهبی فرو برد و در نتیجه امپراتوری مجبور بود تا همیشه نظامیگری را در سراسر اروپا و مدیترانه گسترش دهد. در قرن شانزدهم و زمانی که امپراتوری در اوج قدرت بود افسانه سیاه یا تبلیغات ضد اسپانیایی توسط مبلغانی از قدرتهای رقیب اروپایی به خصوص هلند و انگلستانِ پروتستان رواج یافت. مبلغان،ضد وضعیت اخلاقی امپراتوری و اسپانیاییها تبلیغ میکردند. تبلیغات آنها در مورد میزان تفتیش عقاید و همچنین چگونگی رفتار اسپانیاییها با بومیان آمریکا، غیر کاتولیکها و یهودیان بیشتر اغراقآمیز و گاهی دروغ بود. در میانه قرن هفدهم و در حالی بیماری و جنگ اروپا را فرا گرفته بود، هابسبورگهای اسپانیایی قاره را در دام جنگها و اختلافات مذهبی سیاسی انداختند. این درگیریها اقتصاد را از پایه و بن ویران کرد و باعث جنگهای استقلال خواهانه شد با وجود این امپراتوری دربرابر این جریانات جدایی خواه مقاوت میکرد اما در نهایت امپراتوری مجبور شد تا جدایی پرتغال و هلند را به رسمیت بشناسد. این وضعیت منجر به جنگ سیساله در اروپا شد. در نیمه دوم قرن هفدهم اسپانیا وارد یک سیر نزولی نسبی شد و بخشهایی از قلمرویش در فرانسه و هلند را از دست داد گرچه کشورگشایی اسپانیاییها در قارههای دیگر ادامه داشت و این روند تا قرن نوزدهم ادامه پیدا کرد.
سیر نزولی اسپانیا در سالهای آغازین قرن هجدهم با افزایش رقابت و ستیز بر سر تخت سلطنت به اوج خود رسید و جنگهای جانشینی اسپانیا به وقوع پیوست. جنگهای جانشینی اسپانیا درگیریهای گسترده بینالمللی بود که با ضد و خوردهای داخلی در آمیخته بود. پادشاهی اسپانیا تاوان سنگینی به خاطر این جنگها پرداخت و قلمروی اروپایی خود و ابر قدرتیاش در این قاره را از دست داد. در پی این جنگ دودمان جدیدی با رگ و ریشه فرانسوی قدرت را در اسپانیا به دست گرفتند. کشور واقعی اسپانیا زمانی تشکیل شد که نخستین پادشاه بوربون فیلیپ پنجم پادشاهی های کاستیل و آراگون را با هم یکپارچه کرد و بسیاری از قوانین و مقررات محلی قدیمی را بر انداخت. در قرن هجدهم وضعیت امپراتوری کم کم بهبود یافت. خاندان جدید حاکم یعنی دودمان بوربون نظام جدید مدرنیزه کردن دولت و اقتصاد را پیاده کرد. جنبشهای روشنگری در میان برخی از نخبگان دربار و خاندان پادشاهی رسوخ کرد. کمکهای نظامی به شورشیان در مستعمرات بریتانیا در جنگ انقلاب آمریکا وجه بینالمللی کشور را بهبود بخشید.
حکمرانی ناپلئون، خیزشها و سرنگونی امپراتوری ناپلئون
در سال 1793 (۱۱۷۲) اسپانیا وارد جنگ علیه انقلابیان فرانسوی شد. اسپانیا در میدان نبرد شکست خورد و در سال ۱۷۹۵ (۱۱۷۴) صلح با فرانسه برقرار شد. در سال ۱۸۰۷ (۱۱۸۶) طی یک پیماننامه مخفی بین اسپانیا و ناپلئون بناپارت اسپانیا به پرتغال و بریتانیا اعلان جنگ داد. سربازان ناپلئون برای جنگ با پرتغال وارد اسپانیا شدند و تمام استحکامات نظامی را تصرف کردند. پادشاه اسپانیا به نفع برادر ناپلئون ژوزف ناپلئون استعفا داد. اسپانیایی ها به ژوزف ناپلئون به عنوان پادشاه دست نشانده نگاه میکردند. خیزش ۲ می ۱۸۰۸ (۱۲ اردیبهشت ۱۱۸۷) یکی از چندین قیام علیه رژیم ناپلئونی در اسپانیا بود.این شورشها نقطه آغاز جنگ خونین شبه جزیره علیه رژیم ناپلئون بود. ناپلئون مجبور شد شخصاً دخالت کند. او چندین ارتش اسپانیایی را شکست داد و انگلیسی ها را مجبور به عقب نشینی کرد. گرچه اقدامات نظامی بیشتر از سوی نیروهای اسپانیایی، انگلیسی و پرتغالی و تهاجم مرگبار ناپلئون به روسیه منجر به خروج ارتش امپراتوری فرانسه از اسپانیا و بازگشت فردیناند هفتم شد. در خلال جنگ یک سازمان انقلابی به نام “کادیز کورتس” برای هماهنگ سازی مبارزات علیه رژیم ناپلئونی و آماده سازی یک قانون اساسی شکل گرفت. اعضای این سازمان از تمام اسپانیا بودند. در سال ۱۸۱۲ (۱۱۹۱) یک قانون اساسی تدوین شد اما پس از سرنگونی رژیم بناپارتی فردیناند هفتم پارلمان کورتس تدوینگر قانون اساسی را ملغی و حکومت پادشاهی مطلقه اعلام کرد. این رخدادها نقطه آغاز درگیری های سالهای بعد بین لیبرالها و محافظه کاران بود. جنگهای دوران ناپلئون باعث بیثباتی و تفرقه سیاسی و همچنین نابودی اقتصاد اسپانیا شد. در بین این ناآرامی ها جنگهای استقلال خواهانه در مستعمرات اسپانیا در قاره آمریکا به وقوع پیوست و منجر به استقلال مستعمرات سابق اسپانیا در قاره آمریکا شد. شاه فردیناند هفتم تلاش کرد تا حرکات استقلالخواهانه را سرکوب کند اما نه تنها با مخالفتها در مستعمرات روبرو شد بلکه در داخل اسپانیا نیز افسران لیبرال دست به شورش زدند. تا پایان سال ۱۸۲۶ (۱۲۰۴) از تمام مستعمرات اسپانیا در قاره آمریکا تنها کوبا و پورتوریکو باقی ماند. ادامه بی ثباتی و بحران اقتصادی در اسپانیا منجر به شکلگیری حرکات استقلالخواهانه در فیلیپین و کوبا شد. به دنبال این مبارزات استقلال خواهانه، ایالات متحده وارد مناقشه شد و جنگ آمریکا و اسپانیا در بهار ۱۸۹۸ (۱۲۷۷) به وقوع پیوست.
جنگ داخلی اسپانیا
با آغاز قرن جدید پیشرفتهایی در اسپانیا به وقوع پیوست. با این حال اسپانیا نسبت به سایر اروپاییان نقش کمرنگی در تقسیم آفریقا داشت. صحرای غربی، مراکش اسپانیا و گینه استوایی تنها مستعمرات اسپانیا در آفریقا بودند. شکستهای سنگین در طول جنگ ریف در مراکش اعتبار حکومت و شاهنشاهی را خدشه دار کرد. بین سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۱ (۱۳۰۲ تا ۱۳۱۰) ژنرال میگوئل پریمو ده ریورا بر اسپانیا حکومت کرد و پایان این دوره با آغاز جمهوری دوم اسپانیا همزمان شد. جمهوری به استانهای باسک، کاتالونیا و گالیسیا خود مختاری اعطا کرد و برای زنان حق رای قائل شد. جمهوری دوم به شدت تحت حکمرانی تندروهای چپگرا بود. در شرایطی که وضع اقتصادی بدتر میشد سیاست اسپانیا هر چه بیشتر به سمت تندروی و خشونت در حرکت بود. جنگ داخلی اسپانیا ۱۷ ژوئیه ۱۹۳۶ (۲۶ تیر ۱۳۱۵) آغاز شد و به مدت سه سال بین نیروهای ملی گرا به رهبری فرانسیسکو فرانکو که توسط آلمان نازی و ایتالیای فاشیست پشتیبانی میشد در برابر جمهوری خواهان که توسط مکزیک، شوروی و گروهی موسوم به “سپاه بینالمللی” پشتیبانیمی شدند، ادامه داشت. دولتهای غربی بنا به سیاست عدم مداخله از هیچ یک از طرفین حمایت نکردند. ژنرال فرانکو پیروز جنگ شد و حکومت دیکتاتوری خود را آغاز کرد. جنگ داخلی اسپانیا جنگ بی رحمانهای بود و طرفین درگیر اعمال سبوعانهای را انجام دادند. جنگ جان ۵۰۰۰۰۰ نفر را گرفت و نیم میلیون نفر دیگر را مستقیماً درگیر کرد.
اسپانیا در دوران فرانکو
اسپانیای فاشیست تحت حکمرانی فرانکو در قبال جنگ جهانی دوم بی طرف بود. تنها حزب قانونی در رژیم فرانکو حزب فالانژ یا اسپانیولا ترادیسیونالیستا ای د لاس خونس بود که در سال ۱۹۳۷ (۱۳۱۵) تشکیل شده بود؛ خط مشی این حزب تقابل با کمونیسم، کاتولیکگرایی و ملیگرایی بود. در سال ۱۹۴۹ (۱۳۲۷) نام حزب به مویممیِنتو ناسیونال” به معنای حرکت ملی تغییر پیدا کرد.
پس از جنگ جهانی دوم اسپانیا از نظر سیاسی و اقتصادی در انزوا بود و در سازمان ملل متحد حضور نداشت. اما در سال ۱۹۵۵ (۱۳۳۳) در اوج جنگ سرد اوضاع تغییر پیدا کرد و اسپانیا عضو سازمان ملل متحد شد. در آن زمان اسپانیا اهمیت راهبردی برای حضور نظامی آمریکا در شبه جزیره ایبریا و حوزه دریای مدیترانه و در نتیجه تقابل با شوروی داشت. دهه ۶۰ میلادی اسپانیا شاهد رشد بی سابقه نرخ های اقتصادی بود که از آن به عنوان معجزه اسپانیا یاد میشود.
اسپانیا پس از فرانکو
پس از مرگ فرانکو در نوامبر ۱۹۷۵ (آبان ۱۳۵۴)، بر طبق قانون خوآن کارلوس اول به عنوان پادشاه اسپانیا و رئیس دولت جانشین وی شد. با تصویب قانون اساسی جدید اسپانیا در سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) و استقرار دموکراسی در اسپانیا، حکومت با ایجاد یک سازماندهی درونی بر پایه ایجاد بخشهای خودمختار قدرت بیشتری به مناطق و استانها اعطا کرد. در باسک ملیگرایان میانهروی باسکی در کنار ملیگرایان تندرو به رهبری سازمان مسلح اتا به حیات خود ادامه دادند. این گروه در سال ۱۹۵۹ (۱۳۳۸) در دوران فرانکو تشکیل شده بود اما به اقدامات خشونتبار خود حتی پس از استقرار دموکراسی و اعطای خودمختاری به منطقه باسک ادامه داد.
در ۲۳ فوریه ۱۹۸۱ (۴ اسفند ۱۹۵۹)، عناصر شورشی نفوذی اتا در میان نیروهای امنیتی مجلس اسپانیا در تلاش برای تحمیل یک حکومت نظامی مجلس را تصرف کردند. شاه خوآن کارلوس اول شخصاً پیگیری مسئله را بر دست گرفت و از طریق تلویزیون ملی کودتاچیان را وادار به تسلیم کرد. در ۳۰ مه ۱۹۸۲ (۹ خرداد ۱۳۶۱) در پی برگزاری یک همهپرسی اسپانیا به ناتو پیوست. در همان سال با پیروزی حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا نخستین حزب چپ در ۴۳ سال گذشته به قدرت رسید. در سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۴) اسپانیا به اتحادیه اقتصادی اروپا پیوست که بعدها به اتحادیه اروپا تبدیل شد. در پی انتخابات عمومی سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۴) حزب کارگران سوسیالیست پس از ۱۴ سال حکومت شکست خورد و جای خود را به حزب مردم داد. در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۰۲ (۱۱ دی ۱۳۸۰) دولت اسپانیا، یورو واحد پول شانزده کشور منطقه یورو را جانشین پزوتا کرد. در همان دوره اسپانیا شاهد رشد اقتصادی قوی، بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا بود. در همان حال تحلیلگران اقتصادی هشدار می دادند که قیمت شگفت آور املاک و کسری تجارت خارجی بالا در اوج رونق احتمالاً منجر به فروپاشی وحشتناک اقتصادی کشور خواهد شد. این پیشبینیها درست بود و رکود اقتصادی ناشی از رکود در بخش مسکن در سال مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ کشور را فرا گرفت. در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۶) ترکیدن حباب مسکن منجر به بحران مالی در اسپانیا شد که تا سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) ادامه شد. در صبح روز ۵ شنبه ۱۱ مارس ۲۰۰۴ (۲۱ اسفند ۱۳۸۲) و در اوج ساعات شلوغی شهر مادرید ده انفجار تروریستی در شبکه راه آهن مادرید بوقوع پیوست. سه سال بعد و طی تحقیق و برگزاری دادگاه مشخص شد این بمبگذاریها توسط گروه ستیزگر اسلامگرای محلی نزدیک به القاعده برنامه ریزی و اجرا شده بوده است.بر اثر این انفجار ۱۹۱ نفر کشته و ۱۸۰۰ نفر زخمی شدند. در ابتدا انگشت اتهام به سوی گروه جدایی طلب باسک اتا دراز شد اما مدارک و شواهدی آشکار شد که دخالت اسلامگرایان را ثابت میکرد و چون انتخابات عمومی اسپانیا قرار بود سه روز بعد انجام شود خیلی زود مسائل امنیتی در صدر مجادلات بین دو حزب رقیب حزب مردم و حزب کارگران سوسیالیست قرار گرفت. در آن انتخابات حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا به رهبری خوزه لوئیز رودریگز ساپاترو با کسب اکثریت آرا پیروز شد و ساپاترو به عنوان نخست وزیر اسپانیا برگزیده شد. بر طبق این قانون اساسی اسپانیای امروز شامل ۱۷ بخش خودمختار و دو شهر خودمختار با درجههای گوناگونی از خودمختاری میباشد با این حال این قانون اساسی، اسپانیا را صراحتاً کشوری متحد و غیر قابل تقسیم میداند. همچنین بر طبق قانونی اساسی اسپانیا هیچ دینی در این کشور رسمی نیست و همه مردم در اعمال و باورهای دینی خود آزادند.اسپانیا یک پادشاهی مشروطه میباشد که در آن سلطنت موروثی است و دارای دو مجلس قانونگذاری است. به مجموع قوه قانونگذاری اسپانیا یعنی هر دو مجلس “شورای عالی” یا کرتس خنرالس گفته میشود. قوه مجریه شامل شورای وزیران به سرپرستی نخست وزیر میباشد. نخست وزیر اسپانیا توسط پادشاه و با تایید کنگره نمایندگان (معادل مجلس نمایندگان) پس از انتخابات مجلس انتخاب منصوب میگردد. پادشاه فردی را برای نخست وزیری به کنگره نمایندگان معرفی می کند که توسط حزب دارای اکثریت در کنگره پیشنهاد شده باشد.
قوه قانونگذاری شامل کنگره نمایندگان با ۳۵۰ عضو و مجلس سنا با ۲۵۹ عضو میباشد که هر دو به انتخاب مردم به مدت چهار سال فعالیت میکنند به جز ۵۱ عضو مجلس سنا توسط مجلسهای منطقهای بخشهای خودمختار منصوب میشوند.
اسپانیا یکی از تمرکززدایی شده ترین کشورهای اروپایی است. تمام بخشهای خودمختار در اسپانیا دارای مجلس منتخب مستقل، دولت و ادارت دولتی مستقل، بودجه مستقل، نظام آموزشی و بهداشتی مستقل میباشند. افزون بر اینها باسک و ناوارا دارای نظام مالی مستقل خود هستند. در بخشهای خودمختار کاتالونیا و باسک نیروی پلیس محلی جانشین پلیس ملی شده است.
جغرافیای اسپانیا
اسپانیا با داشتن ۵۰۵۹۹۲ کیلومتر مربع وسعت پنجاه و دومین کشور بزرگ جهان است. اسپانیا تقریباً ۴۷۰۰۰ کیلومتر مربع کوچکتر از فرانسه و ۸۱۰۰۰ کیلومتر مربع بزرگتر از ایالت کالیفرنیا آمریکا است. قله آتش فشانی تید که در نزدیکی شهر تنریف در جزایر قناری قرار دارد با ارتفاع ۳۷۱۸ متر بلندترین نقطه کشور اسپانیا میباشد.
جزایر اسپانیا شامل جزایر بالئاری در دریای مدیترانه و جزایر قناری در اقیانوس اطلس میباشند. افزون بر اینها شماری جزیره غیر مسکونی دیگر در سمت مدیترانهای تنگه جبلالطارق نیز متعلق به اسپانیا است از جمله جزایر چافاریناس، آلهوسماس و جزیره کوچک پرخیل. جزیره آلبوران که بین اسپانیا و شمال آفریقا قرار دارد نیز تحت حاکمیت اسپانیا میباشد. جزیره کوچک فاسان که در رودخانه بیداسوآ قرار دارد تحت حاکمیت مشترک اسپانیا و فرانسه اداره میشود.
اسپانیا مدعی مالکیت بر جبل طارق است در حالی که این منطقه یکی از سرزمینهای آن سوی دریاهای بریتانیا محسوب میشود. در سال ۱۷۰۴ (۱۰۸۳) در خلال جنگهای جانشینی اسپانیا این شهر به دست نیروهای هلندی انگلیسی که برای کارل ششم، امپراتور مقدس روم میجنگیدند، تسخیر شد. وضعیت قانونی این منطقه در سال ۱۷۱۳ (۱۰۹۲) در پیماننامه اوترخت مشخص شد و طبق آن اسپانیا برای همیشه جبل طارق را به پادشاهی بریتانیا واگذار کرد. از دهه ۱۹۴۰ میلادی اسپانیا خواستار بازپسگیری این منطقه شده است. بیشتر مردم جبل طارق مخالف پیوستن به اسپانیا یا حاکمیت مشترک دو کشور هستند. سازمان ملل طی قطعنامههایی از دو کشور اسپانیا و بریتانیا خواسته است تا با انجام مذاکره به توافق برسند.
جزایر ساواگه منطقه دیگری است که مورد ادعای اسپانیا میباشد. این جزایر جزو خاک پرتغال میباشند و این کشور ادعای همسایه خود اسپانیا را بر جزایر ساواگه بیاساس میداند. بر طبق ادعای اسپانیاییها ساواگه مجموعهای از صخرهها است و جزیره محسوب نمیشود پس هیچ آب سرزمینیای برای پرتغال دراین منطقه وجود ندارد. در ژوئیه ۲۰۱۳ اسپانیا طی نامهای این نظر خود را به اطلاع سازمان ملل رساند. اسپانیا مدعی حاکمیت بر جزیره کوچک و خالی از سکنه پرخیل نیز میباشد. پرخیل در ۲۵۰ متری ساحل مراکش، ۸ کیلومتری سبته و ۱۳ کیلومتری سرزمین اصلی اسپانیا قرار دارد. در سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱) اختلاف اسپانیا با مراکش بر سر حاکمیت بر این جزیره منجر به حادثهای مسلحانه شد که با توافق طرفین به ادامه وضع موجود فیصله یافت. این جزیره هم اکنون کاملاً خالی از سکنه است و پرچم هیچ کشوری در آن دیده نمیشود. مناطقی از خاک اسپانیا نیز مورد ادعای سایر کشورهاست. مراکش مدعی بر حاکمیت خود بر دو جزیره سبته و ملیله است و پرتغال حاکمیت اسپانیا بر شهر اولیونزا را به رسمیت نمیشناسد.
اقتصاد:
پیش از بحران مالی:
اقتصاد سرمایهداریِ مختلط اسپانیا سیزدهمین اقتصاد بزرگ جهان، پنجمین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا و چهارمین اقتصاد بزرگ منطقه یورو میباشد.
پیش از آغاز بحران شدید اقتصادی اخیر دولت نخست وزیر پیشین خوزه ماریا اسنار در الحاق اسپانیا به کشورهای پایهگذار یورو موفق بود. نرخ بیکاری در اکتبر ۲۰۰۶ برابر با 7/6% بود که در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی و در مقایسه با نرخ بیکاری در اوایل دهه ۱۹۹۰ (حدود ۲۰٪) نرخ پایینی محسوب میشد. نقاط ضعف همیشگی اقتصاد اسپانیا: تورم بالا، وجود یک بازار سیاه وسیع و نظام آموزشی ضعیف (که بر اساس گزارشهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه یکی از ضعیفترین نظامهای آموزشی در میان کشورهای توسعه یافته میباشد) هستند.
رونق و رکود در بازار مسکن:
با انتخاب یورو به جای پزوتا در آغاز قرن جدید اقتصاد اسپانیا شاهد کاهش نرخ بهره به کمترین میزان خود در تاریخ بود. رشد بازار مسکن که از سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶) آغاز شده بود، شتاب گرفته و در عرض چند سال به یک حباب تبدیل شد. بازار املاک توسط بانکهای موسوم به کاخا (بانک های پس انداز منطقهای تحت نظارت دولتهای منطقهای) تامین مالی و با نرخ بهره پایین- که در تاریخ بینظیر بود- با رشد شدید مهاجرت تقویت میشد. اقتصاد اسپانیا به خاطر دور بودنش از نرخ رشد صفر مجازی نسبت به دیگر شرکای اروپاییاش اعتبار داشت. اقتصادی که بیش از نیمی از شغلهای جدید ایجاد شده در اتحادیه اروپا را در پنج ساله منتهی به پایان سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) ایجاد کرده بود. حباب مسکن اسپانیا در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) ترکید و باعث فروپاشی اقتصادی بخشهای مربوط به مسکن و ساخت و ساز، اخراج گسترده کارکنان و کارگران و توقف روند تقاضای کالا و خدمات شد. تا پایان ماه مه ۲۰۰۹ (اردیبهشت ۱۳۸۸) نرخ بیکاری به 7/18% رسید. (۳۷٪ در بین جوانان).
بانکها و موسسههای مالی اسپانیا در ابتدا تلاش کردند تا از بحران پیش آمده برای همتایان بریتانیایی و آمریکایی خود دوری کنند. بانکهای بینالمللی اسپانیا، بانک سانتاندر و بانک بیبیویای که سبدهای سهام متنوع بینالمللی داشتند خیلی سریع فعالیت خود را در بازار پر خطر مسکن محدود کردند. با این حال با عمیقتر شدن رکود اقتصادی و افت قیمت مسکن، بدهی سنگین رو به افزایش بانکهای پس انداز منطقهای، دولت و بانک مرکزی را مجبور به مداخله از طریق تدوین طرحهای تثبیتی کرد و در نهایت در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) دولت مجبور شد از بانک مرکزی اروپا کمک مالی دریافت کند.
کیفیت زندگی
بر اساس پژوهشهای انجام شده در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) اسپانیا از نظر کیفیت زندگی پس از کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، بریتانیا و کره جنوبی در بین ده کشور نخست جهان قرار دارد.
کشاورزی:
زمینهای کشاورزی به دو روش کلی مورد بهره برداری قرار گرفتهاند. زمینهایی که با تکیه بر کشت بدون آبیاری و تنها بوسیله بارندگی به عنوان منبع آب مورد استفاده قرار میگیرند که این زمینها ۸۵٪ کل زمینهای زیر کشت را تشکیل میدهد. مناطق مرطوب شمال و شمالغرب تحت این روش مورد بهره برداری قرار میگیرند. مناطق حاصلخیزتر به روش کشت با آبیاری مورد استفاده قرار میگیرند که تا سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۵) ۳ میلیون هکتار از مساحت کشور را پوشانده بودند که دولت امیدوار است که سطح زیر کشت با این روش دو برابر شود. یکی از مناطق قابل توجه از نظر گسترش کشاورزی استان آلمریا میباشد – یکی از خشکترین و متروکترین استانهای اسپانیا – که محصولات زمستانی متنوعی شامل میوه و سبزیجات را به اروپا صادر میکند.
با وجود این که ۱۷٪ سطح زیر کشت زمینهای کشاورزی در اسپانیا به روش آبیاری مورد استفاده قرار می گیرند اما ۴۰ تا ۴۵ درصد ارزش خالص کل محصولات و ۵۰ درصد حجم کل صادرات مربوط به این بخش از کشاورزی است. بیش از نیمی از مساحت زیر کشت در این بخش به ذرت، درختان میوه و ترهبار اختصاص دارد. دیگر محصولات شامل انگور، پنبه، چغندر قند، سیب زمینی، حبوبات، زیتون، توت فرنگی، گوجه فرنگی و علوفه دام میباشد.
گردشگری:
در طول چهار دهه گذشته صنعت گردشگری اسپانیا بسیار پیشرفت کرده است به طوری که به دومین صنعت گردشگری بزرگ دنیا بدل شده است و در سال ۲۰۰۶ ارزش آن حدود ۴۰ میلیارد یورو بوده است. امروزه اقلیم، آثار تاریخی و فرهنگی، موقعیت جغرافیایی و امکانات رفاهی اسپانیا باعث شده تا گردشگری به یکی از صنایع اصلی و همچنین منبع درامد و اشتغال ثابت برای این کشور بدل شود. سازوکار رتبهبندی هتلها و اقامتگاهها در اسپانیا بسیار سختگیرانهتر از دیگر کشورهای اروپایی است و به همین دلیل هتلهای اسپانیایی سطح بالاتر و گرانتر از دیگر کشورهای اروپایی دارند.
انرژی:
اسپانیا یکی از کشورهای پیشرو در تولید انرژیهای تجدید پذیر است. اسپانیا در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) با افتتاح یک نیروگاه بزرگ خورشیدی به نام لا فلوریدا در منطقه آلوارادو با پیشیگیری از ایالات متحده به بزرگترین تولیدکننده انرژی برق از خورشید تبدیل شد.همچنین اسپانیا در میان کشورهای اروپایی بیشترین مقدار برق را از انرژی بادی تولید میکند. در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) میزان تولید برق از این روش ۴۲۹۷۶ گیگاواتساعت برابر با ۱۶٪ کل برق تولید شده در اسپانیا بود. در ۹ نوامبر ۲۰۱۰ (۱۸ آبان ۱۳۸۹) میزان تولید برق از انرژی بادی به صورت آنی به اوج خود در تاریخ کشور رسید به طوری که ۵۳٪ از نیاز برق سرزمین اصلی اسپانیا را پوشش میداد و این انرژی تولید شده برابر با انرژی تولید شده توسط ۱۴ رآکتور هستهای میباشد. دیگر انرژیهای برگشت پذیری که در اسپانیا بکارگیری می شوند عبارتند از انرژی برقآبی، بیومس و انرژی دریایی (۲ نیروگاه انرژی دریایی در حال ساخت میباشد). منابع انرژی تجدید ناپذیر اسپانیا شامل انرژی هستهای (۸ نیروگاه)، گاز طبیعی، زغال سنگ و نفت میباشند.
ترابری
شبکه بزرگراههای اسپانیا عمدتاً بر شش بزرگراهی که مادرید را به باسک، کاتالونیا، والنسیا، آندلس، اکسترمادورا و گالیسیا متصل میکنند متمرکز است. همچنین بزرگراههای فرول به ویگو در خط ساحلی اقیانوس اطلس، اویدو به سن سباستین در خط ساحلی کانتابریا و خرنا به کادیس در خط ساحلی مدیترانه اطراف اسپانیا را به هم متصل میکند.
اسپانیا پس از چین دومین شبکه بزرگ قطار تندروی جهان و بزرگترین شبکه بزرگ قطار تندروی اروپا را در اختیار دارد. شبکه قطار تندروی اسپانیا در مجموع ۳۵۰۰ کیلومتر طول دارد که با سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت بین شهرهای مالاگا،سویا، مادرید،بارسلونا، والنسیا و وایادولید در تردد است. به طور میانگین شبکه قطار تندروی اسپانیا پر سرعتترین شبکه قطار تندروی جهان است که پس از اسپانیا شبکه قطار تندروی ژاپن، شینکانسن و شبکه قطار تندروی فرانسه، ت ژ و، در ردههای بعدی قرار دارند. از نظر وقتشناسی قطار تندروی اسپانیا پس از ژاپن دوم است. در صورتی که برنامههای جاهطلبانه گسترش شبکه قطار تندرو به ثمر بنشیند در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۸) طول این شبکه به ۷۰۰۰ کیلومتر خواهد رسید و تقریباً تمام شهرهای مهم در کمتر از سه الی چهار ساعت به مادرید دسترسی پیدا خواهند کرد.
۴۷ فرودگاه در اسپانیا وجود دارند. پررفتوآمدترین آنها فرودگاه مادرید-باراخاس است که با ۴۵ میلیون مسافر در سال ۲۰۱۲ نوزدهمین فرودگاه پررفتوآمدترین جهان و چهارمین در اروپا محسوب میشود. دیگر فرودگاه مهم این کشور فرودگاه بارسلونا-ال پرات میباشد که با ۳۵ میلیون مسافر در سال ۲۰۱۲ سی و چهارمین فرودگاه پررفتوآمدترین جهان محسوب میشود. دیگر فرودگاههای اصلی اسپانیا در شهرهای مایورکا (با ۲۳ میلیون مسافر)، مالاگا (با ۱۳ میلیون مسافر)، لاس پالماس (با ۱۱ میلیون مسافر)، آلیکانته (با ۱۰ میلیون مسافر) قرار دارند. سایر فرودگاههای بین ۴ تا ۱۰ میلیون مسافر جا به جا میکنند و در شهرهای تنریف،والنسیا، سویا، بیلبائو، ایبیزا، لانزاروته و فوئرتهونتورا قرار دارند. ۳۰ فرودگاه دیگر نیز کمتر از ۴ میلیون مسافر در سال جا به جا میکنند.دولت اسپانیا در نظر دارد تا سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) یک میلیون خودروی برقی را به منظور مصرف بهینه انرژی وارد شبکه ترابری کند.
جمعیتشناسی
در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۶) جمعیت اسپانیا رسماً به ۴۶ میلیون نفر رسید. تراکم جمعیت اسپانیا ۹۱ نفر در هر کیلومتر مربع میباشد که از بیشتر کشورهای اروپای غربی کمتر است. پراکنش جمعیت اسپانیا بسیار نابرابر میباشد. به جز مادرید و حومه آن بیشتر جمعیت در مناطق ساحلی زندگی میکنند. جمعیت اسپانیا در سال ۱۹۰۰ (۱۲۷۸) برابر با ۱۸ میلیون نفر بود که تاکنون دو برابر شده است. بیشتر رشد جمعیت مربوط به دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ است. در ۱۹۸۰ نرخ تولد رو به کاهش گذاشت و نرخ رشد جمعیت نیز کاهش یافت اما جمعیت باز هم رو به فزونی نهاد که دلیل آن بازگشت اسپانیاییهایی بود که در دهه ۱۹۷۰ به دیگر کشورهای اروپایی مهاجرت کرده بودند. در سالهای اخیر نیز با وجود کاهش نرخ تولد به دلیل ورود خیل عظیم مهاجران که هم اکنون ۱۲٪ جمعیت را تشکیل میدهند؛ جمعیت رو به فزونی بوده است. بیشتر مهاجران ساکن در اسپانیا اهل آمریکای لاتین (۳۹٪)، آفریقای شمالی (۱۶٪)، اروپای شرقی (۱۵٪) و آفریقای سیاه هستند. جمعیت قابل توجهی از اسپانیاییتبارها در سایر نقاط جهان به ویژه در آمریکای لاتین زندگی میکنند. با آغاز قرن پانزدهم جمعیت زیادی از ایبریاییها وارد آمریکای لاتین شدند. امروزه بیشتر سفیدپوستان آمریکای لاتین ریشهای از اسپانیا و پرتغال دارند.
زبان:
اسپانیا کشوری چندزبانه است. بر طبق قانون اساسی اسپانیا از حقوق انسانی، فرهنگ، رسوم و زبان تمام مردم اسپانیا محافظت خواهد کرد. اسپانیایی یا اسپانیولی (در قانون اساسی به نام کاستیلی ذکر شده است) زبان رسمی تمام کشور به حساب میآید و طبق قانون وظیفه و حق هر اسپانیایی است که این زبان را بیاموزد. بر طبق قانون اساسی تمام زبانهای دیگر اسپانیا نیز در مناطقی به کار برده میشوند رسمی به حساب میآیند.
دیگر زبانهای رسمی در اسپانیا عبارتند از:
زبان باسکی در باسک و ناوارا؛
زبان کاتالان در کاتالونیا و والنسیا که در والنسیا گونه متمایزی از کاتالانی یعنی گویش والنسیایی به رسمیت شناخته شده است؛
زبان گالیسی در گالیسیا
از نظر درصد گویشوران زبان باسکی ۲٪، کاتالانی و والنسیایی ۱۷٪ و گالیسی ۷٪ کار برد دارد.
دین:
مسیحیت کاتولیک به مدت طولانی دین اصلی اسپانیا بود. اما بر طبق قانون دیگر هیچ دینی جایگاه رسمی در قانون ندارد. با این وجود مذهب کاتولیک تنها مذهبی است که به طور رسمی آموزش داده میشود. بر اساس مطالعات مرکز پژوهشهای جامعهشناسی اسپانیا ۷۱٪ از مردم این کشور خود را مسیحی کاتولیک معرفی میکنند. همچنین ۲۴٪ مردم بیدین هستند (4/9% نیز هیچ اعتقاد به وجود خدا ندارند) و سایر مذاهب نیز 7/2% از جمعیت را تشکیل میدهند.
دیگر مذاهب مسیحیت نیز پیروانی دارند. کلیسای پروتستان دارای ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ عضو میباشد. شاهدان یهوه دارای ۱۰۵٬۰۰۰ پیرو، کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخر الزمان دارای ۴۶٬۰۰۰ پیرو میباشند. بر اساس مطالعه انجام شده توسط اتحادیه جوامع اسلامی اسپانیا ۱٬۷۰۰٬۰۰۰ نفر با پیشزمینه مسلمان در اسپانیا ساکن هستند که ۳ تا ۴٪ جمعیت را تشکیل میدهند. بخش عظیمی از آنها را مهاجرانی از مراکش و سایر کشورهای آفریقایی تشکیل میدهند. بیش از ۵۱۴٬۰۰۰ نفر از آنها دارای تابعیت اسپانیایی هستند. موج جدید مهاجرت به اسپانیا باعث افزایش شمار جمعیت هندوها، بوداییها، سیکها و مسلمانان شده است. پس از اخراج مسلمانان از اسپانیا در سال ۱۴۹۲ مسلمانان برای قرنها در اسپانیا حضور نداشتند. در اواخر قرن نوزدهم و پس از ورود استعمارگران اسپانیایی به شمال غرب آفریقا به شماری از ساکنان مسلمان مراکش و صحرای غربی تابعبت اسپانیایی اعطا شد. در سالهای اخیر ورود مهاجرانی از مراکش و الجزایر باعث افزایش حمعیت مسلمانان شده است.
یهودیان پس از اخراجشان در سال ۱۴۹۲ تا قرن نوزدهم در اسپانیا حضور نداشتند. در قرن نوزدهم به یهودیان اجازه اقامت داده شد. هم اکنون ۶۲٬۰۰۰ نفر معادل 14/0% از جمعیت یهودی هستند. بیشتر آنها در طول قرن اخیر وارد اسپانیا شدهاند اما برخی از آنها نوادگان یهودیان قدیمی اسپانیایی هستند. بر طبق برخی براوردها تقریباً ۸۰٬۰۰۰ یهودی پیش از تفتیش عقاید در اسپانیا زندگی میکردند.
فرهنگ:
از نظر فرهنگی اسپانیا یک کشور غربی است. به خاطر وجود جنبههای قدرتمندی از میراث فرهنگی روم در تمام زوایای زندگی اسپانیاییها، اسپانیا کشوری لاتین به حساب میاید. با این حال فرهنگ اسپانیایی به خاطر تاریخ و قدمت طولانی این کشور از جنبههای گوناگون از هنر گرفته تا کشاورزی تا آشپزی و موسیقی تحت تاثیر دیگر کشورهای اروپایی و کشورهای مدیترانهای بوده است. تاکنون(سال 2014) ۴۴ مکان تاریخی و فرهنگی در اسپانیا در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند. اسپانیا از نظر تعداد میراث فرهنگی مورد حمایت یونسکو پس از ایتالیا (50) و چین(47) در رده سوم جهان قرار دارد.
هنر:
هنرمندان اسپانیایی تاثیرات به سزایی بر پیشرفت جنبشهای هنری گوناگون اروپا داشتهاند. البته هنر اسپانیایی به دلیل گوناگونیهای تاریخی، جفرافیایی تاثیر زیادی نیز پذیرفته است. میراث مورها در اسپانیا به ویژه در آندلس هنوز مشهود است.
نقاشیهای فرانسیسکو گویا مربوط به دوره جنگ استقلال اسپانیا بسیار چشمگیر است. در سبک امپرسیونیسم خواکین سورویا و همچنین در مدرنیسم پابلو پیکاسو،سالوادور دالی،خوان گری و خوان میرو نقاشان مطرح اسپانیایی به حساب می آیند.
معماری:
معماری اسپانیایی به سبب گوناگونیهای تاریخی و جغرافیایی در طول تاریخ تاثیرات زیادی پذیرفته است. شهر کوردوبا که توسط رومیها و با معماری رومیوار ساخته شده بعدها با ورود مسلمانان و ساخت بناهایی با معماری عربی در دوره امویان از نمونههای بارز معماری اسپانیایی است. پس از امویها معماری عربی در دورههای بعدی حکومتهای اسلامی به رشد خود ادامه داد و در نهایت با حکومت نصریان که کاخهای مشهور خود را در گرانادا بنا نهادند به پایان رسید. در دوره بین قرون ۱۲ تا ۱۷ میلادی و پس از آشنایی اروپاییان با سبک، الگو و عناصر معماری عربی سبکی به نام سبک معماری مُدَجَّنی شکل گرفت.
همزمان پادشاهیهای مسیحی کم کم پدید آمدند و سبک معماری آنها به مرور گسترش پیدا کرد. این سبک که سبک معماری پیش از روم بود برای مدتی در اوایل قرون جدید از تاثیر نفوذ جریانهای معماری معاصر در اروپا در امان ماند و معماران اسپانیای مسیحی بعدها سبکهای معماری گوتیک و رومی را با هم در آمیختند. سپس سبک گوتیک در سراسر قلمروی اسپانیا به طرز شگفتآوری رشد و گسترش یافت.
گزارش سفر:
روز نخست 26 سپتامبر:
حدود ساعت دو بعدازظهر و پس از یک پرواز 7 ساعته با ایرباس 380 شرکت هواپیمایی امارات، وارد بارسلون شدیم. فرودگاه بین المللی بارسلون که به فرودگاه “ال پرات”مشهور است، همواره یکی از پرمسافرترین فرودگاههای اروپا بوده است. وجود توریستهایی از ملیتهای مختلف در پایان ماه سپتامبر که عملا پایان فصل توریستی است، بیانگر این واقعیت است که بارسلون برای تمامی فصول مشتریان ویژه خود را دارد. پس از انجام تشریفات گذرنامه ای که به سرعت انجام می شود از محوطه داخلی فرودگاه خارج می شویم. شاید این روزها یکی از نیازهای ضروری سفر را بشود تلفن همراه و ترجیحا با قابلیت اتصال به اینترنت دانست. لذا به سرعت سراغ محل فروش سیمکارت موبایل را گرفتم و بدون انجام هیچ تشریفاتی ،بجز ارائه پاسپورت، یک سیمکارت به همراه اینترنت در قبال 20 یورو خریداری کردم. تجربه به من گوشزد کرد که زحمت فعال سازی سیمکارت را هم به فروشنده بدهم که البته ایده خوبی بود چرا که برای انجام اینکار نیاز به دانستن زبان اسپانیولی است. همینجا این را هم بگویم که تا پایان سفر علی رغم تماسهای داخلی و استفاده مداوم از اینترنت، نیازی به شارژ مجدد سیمکارت نشد.
در ایستگاه تاکسی های فرودگاه به دنبال یک تاکسی ون می گشتیم تا شاید بتوانیم بار حجیمی که علاوه بر دو چمدان، دو کالسکه بچه و یک صندلی بچه را هم شامل می شد، در آن جای دهیم. بیشتر تاکسی های فرودگاه اتومبیلهای کوچک و کم مصرف و عمدتا بنزینی-برقی هستند که به وفور در اسپانیا می توان یافت. به هر حال مسوول ساماندهی به تاکسیهای فرودگاه، وضعیت ما را که دید به ناچار با بیسیم درخواست یک تاکسی ون کرد و کمتر از ده دقیقه بعد یک تاکسی ون از راه رسید و ما را سوار کرد. خوشبختانه آدرس هتل را در دست داشتم و با نشان دادنش به راننده کار تسهیل شد. او که انگلیسی نمی دانست با وارد کردن آدرس بر روی جی پی اس تاکسی، پس از بیست دقیقه ما را به درب هتل رساند. دوستان ما که ساعتی قبل از ما وارد بارسلون شده بودند در جلو درب هتل منتظر ما بودند. بعد از مراسم تحویل اتاقها وارد هتل که در اصل یک واحد سه خوابه به صورت هتل آپارتمان بود، شدیم. تقریبا تمام وسایل مورد نیاز جهت پخت و پز و همچنین سایر لوازم از قبیل ماشین لباسشویی، ماکروفر، اتو، سشوار و….. در آپارتمان موجود بود. این هتل آپارتمان که نامش Alguera Apartments Napols است را برای سه شب به مبلغ 508 دلار کرایه کردیم. این هتل آپارتمان تقریبا در مرکز شهر بارسلون قرار دارد و بسیاری از مناطق دیدنی شهر را حتی می توان با پای پیاده دید.
حدود ساعت چهار و نیم عصر قدم زنان به سمت طاق پیروزی یا Arc de Triomf رفتیم. بنای یادبودی است که در سال1888 میلادی با آجرهای قرمز رنگ ساخته شده است و با مجسمه های زیبایی آراسته شده. برای بازدید از این محل 15 دقیقه زمان لازم است.
سپس مسیر خود را به سمت یکی از آثار معماری معروف بارسلون به نام تالار موسیقی کاتالانا یا Palace of Catalan Music ادامه دادیم. این تالار که جزء میراث جهانی است در فاصله سالهای 1905 تا 1908 ساخته شد. نمای ورودی ساختمان با مجسمه های زیبایی تزیین شده. سقف تالار اصلی شیشه کاری بینظیری دارد. همچنین استفاده از شیشه های رنگین علاوه بر این که به زیبایی این تالار کمک کرده، نور بسیار ملایمی را هم وارد تالار می کند. مجسمه هایی که بیشترشان اشخاصی را در حال نوازندگی ساز نمایش می دهند در اطراف سن ساخته و قرار داده شده اند.
هم اکنون نیز در بیشتر مواقع سال از این سالن جهت برگزاری کنسرت استفاده می شود.ارگ بسیار بزرگ و قدیمی تالار هنوز کار می کند و همواره قطعه کوچکی از موزیک را برای گروههایی که برای بازدید مراجعه می کند می نوازد. بازدید از این بنای بسیار زیبا تنها در ساعتهای مشخصی از روز و در قالب تورهای گروهی با راهنما امکان پذیر است. قیمت بلیط ورودیه که شامل راهنما نیز می شود 18 یورو است. بچه های زیر 10 سال نیاز به بلیط ندارند. حداقل 2 ساعت برای بازدید از این بنا زمان نیاز است. https://www.youtube.com/watch?v=88XvAS9num4
مترو بارسلون بسیار گسترش یافته است و تقریبا تمام مناطق شهر را تحت پوشش دارد. متاسفانه ما نتوانستیم از مترو استفاده کنیم. در مورد تاکسی نکته جالب این است که تاکسی ها فقط مجاز به سوار کردن 4 نفر هستند، یعنی اگر شما نوزاد چند روزه ای هم داشته باشید از نظر قوانین تاکسی رانی بارسلون یک شخص محاسبه می شود!
روز دوم، 27 سپتامبر:
شب گذشته دو نفر دیگر از دوستان از لندن به جمع ما اضافه شدند تا آخر هفته را در بارسلون به همراه ما باشند.
طبق برنامه قبلی بعد از صبحانه به سمت معروفترین بنای بارسلون که پیاده کمتر از 20 دقیقه تا محل اقامت ما فاصله داشت حرکت کردیم. قبل از ساعت 10 صبح به کلیسا ساگرادا فامیلیا یا Basilica of the Sagrada Familia رسیدیم. برای تهیه بلیط صف طولانی وجود داشت که حدود 45 دقیقه طول کشید تا به باجه رسیدیم. بلیطی که برای ما صادر شد برای 6 بعدازظهر بود به قیمت 19:30یورو. البته پیشنهاد می شود که بلیط را از روزهای قبل بصورت آنلاین ابتیاع فرمایید تا زمانتان هدر نرود. کلیک کنید به هر حال به سمت بیمارستان قدیمی La Santa Creu i Sant Pau راه افتادیم. این مکان در انتهای خیابان Gaudi قرار دارد. این خیابان که از سمت دیگرش به کلیسا ساگرادا منتهی می شود، پر است از کافه و رستورانهایی که بساطشان در خیابان پهن است و کمتر گردشگری را می توانید پیدا کنید که بتواند بدون توجه به این محیط آرام و پرنشاط بدون خوردن چای، قهوه و یا تاپاس معروف اسپانیایی از این خیابان گذر کند. تاپاس که در اسپانیا معروف است در حقیقت بشقابهای بزرگی از انواع غذا یا پیش غذایی است که جهت صرف همگانی به سر میز می آورند. محتویات این بشقاب بسیار متنوع است و بستگی به سفارش شما و همچنین رستوران دارد. گاهی برخی خانواده ها ترجیح می دهند که بجای وعده غذاهای کوچک برای هر شخص، چندین بشقاب تاپاس با محتویات مختلف برای همگان سفارش دهند.
بیمارستان Sant Pau مجموعه ای بیمارستانی از ساختمانهای مختلف است که در فاصله سالهای 1901 تا 1930 ساخته شده و تا سال 2009 نیز کاربری بیمارستانی داشته است و پس از آن به موزه و مرکز فرهنگی تغییر کاربری داده است. ساختمانهای با آجر قرمز و سقفهای سفالین با رنگهای زرد، قرمز و سبز نمایی زیبا به این مجموعه داده است. این مجموعه از سال 1997 در لیست میراث جهانی قرار گرفته است. ورودیه این مکان 8 یورو است و برای بازدید از آن یکساعت کافی است. کلیک کنید
با توجه به فرصتی که داشتیم تصمیم گرفتیم از پارک Guell هم بازدید کنیم. این پارک فاصله چندانی با بیمارستان نداره ولی از اونجایی که بالای تپه قرار داره، پیاده کمی دشواره خصوصا با سه تا بچه کالسکه ای!!
لذا تاکسی گرفتیم و در عرض چند دقیقه به پارگ گوئل رسیدیم. این پارک که توسط Gaudi طراحی شده، دارای معماری جالب و همچنین بناهای مخصوص با سبک گائودی است. بلیط ورودیه 8 یورو است و بازدید از آن حداقل یکساعتی کار دارد. اما در اینجا هم با مشکل رزرو بلیط مواجه شدیم. یعنی ما حدود ساعت یک و نیم بود که بلیط را برای ساعت چهار و نیم خریدیم. البته در این فرصت نهار خود را در یکی از رستورانهای کنار پارک خوردیم. در داخل پارک با بناهایی با سبک گائودی مواجه می شویم. کاشی کاری ها و موزاییکهای رنگی در جای جای پارک به چشم می خورند. تراسی با ستونهای الهام گرفته شده از معبد آپولو در دلفوس، اژدهایی با موزائیکهای رنگی و همچنین سازه هایی با منارهای بلند. درختان نخل نیز بر زیبایی این پارک افزوده اند.کلیک کنید
قبل از ساعت مقرر به بنای معروف ساگرادا فامیلیا رسیدیم و وارد محوطه اصلی کلیسا شدیم. این بنا بسیار باشکوه است و سفر به بارسلون بدون بازدید از این بنا قطعا کامل نخواهد بود. اوج خلاقیت در معماری این بنا به چشم می خورد و همه بازدیدکنندگان را به تحسین وا می دارد. داستان ساخت این بنا نیز بسیار جالب است و هنوز هم ادامه دارد برخی حدس می زنند تا کامل شدن بنا هنوز بیش از بیست سال زمان نیاز است! کلیک کنید.
در سال 1882 میلادی قرارداد ساخت یک کلیسا به سبک Neo-Gothic در این محل منعقد شد. در سال 1883 معمار معروف، آنتونی گائودی به عنوان طراح و معمار اصلی شروع به کار کرد. هر چند که با مرگ او در سال 1926 سرعت ساخت پروژه موقتا کاهش یافت تا اینکه در سال 1936 و در جریان جنگهای داخلی اسپانیا تمامی طرحهای گائودی در ساخت این کلیسا نابود شدند و این موضوع به پیشرفت پروژه در سالهای بعد بسیار صدمه زد. هم اکنون در زیرزمین این کلیسا قسمتی به عنوان موزه وجود دارد که سعی شده از طرحهایی که گائودی ساخته بود و یا ترسیم کرده بود بازسازی و نگهداری شود. در ورود به محوطه کلیسا علاوه بر شیشه های رنگی پنجره ها که قسمت اعظم نور داخل کلیسا را تامین می کنند، ستونهایی بسیار عظیم دیده می شوند که در محل اتصال به سقف و سایر قسمتهای بنا خطوطی با زوایای بسیار تیزی را ایجاد کرده اند که برای بازدید کنندگان بسیار جدید و جذاب است. ستونهای اصلی از نیمه به بعد به چند ستون فرعی تقسیم می شوند و شکل ساقه اصلی درخت با شاخه های فرعی را به ذهن متبادر می کنند. نورپردازی داخلی بسیار زیباست و علاوه بر نور طبیعی که از طریق پنجره های بزرگ با شیشه های رنگین به داخل هدایت می شود، از سیستم نور مصنوعی نیز کمک گرفته شده است. در نمای خارجی کلیسا نیز تعدادی مجسمه کار شده است که بیاگر داستانهایی از دوران مسیحیت می باشد. مشتاقان می توانند از طریق آسانسور یکی از برجهای کلیسا بالا روند و از آنجا منظره شهر بارسلون را ببیندد. البته پایین آمدن از طریق پله های پیچاپپچ خالی از لطف نیست. آنطور که در منابع گفته شده برج اصلی کلیسا 170 متر ارتفاع دارد و سایر برجها که تعدادشان به 17 میرسد حدود 100 متر هستند. برای بازدید از این بنای بی نظیر حدود سه ساعت زمان لازم است. کلیک کنید
در خیابانهای اطراف تعداد زیادی فروشگاه وجود دارد که سوغاتی های شهر بارسلون را می توانید از آنها تهیه کنید. توصیه می کنم در صورتیکه علاقه مند به جمع آوری نمادهای شهری در اسپانیا هستید، حتما آنها را در همان شهر خریداری کنید که در شهرهای دیگر هرگز آنها را نمی توانید پیدا کنید. متاسفانه این اشتباه را من انجام دادم و به تصور اینکه در مادرید تمامی نمادهای شهرهای اسپانیا را خواهم یافت این خرید را به مادرید موکول کردم که در آنجا تنها توانستم نمادهای شهری مادرید را پیدا کنم.
اما کمی درباره آنتونی گائودی که به خدای آرشیتکتها معروف است:
آنتونی گائودی ای کُرنت (به اسپانیایی: Antoni Gaudí i Cornet) (۲۵ ژوئن ۱۸۵۲ – ۷ ژوئن ۱۹۲۶) معمار کاتالونیایی از بزرگترین معماران دو قرن اخیر شناخته میشود. عمدهٔ شهرت او به خاطر سبک منحصر به فرد و غریب و بسیار شخصی آثارش در شهر بارسلون است.
گائودی در منطقهٔ تاراگونیا از ایالت کاتالونیا به دنیا آمد. پدر، پدربزرگ و پدرجدش و همینطور خانوادهٔ مادرش، همه مسگر بودند. او تحصیلات دبیرستان را در سال ۱۸۷۰ در مدرسهٔ «پیاریست» در رِئوس به پایان رساند و سپس به «مدرسهٔ معماری» بارسلون رفت. خلق خوی پرهیجان و استعداد سرشار او سبب پیشرفت سریع او شد، چنان که سالوادور تاراگوی محقق در مورد او میگوید «همیشه تعلق خود به دیگ و تابهسازان را مهم میشمرد، و بارها گفت که تواناییاش در دیدن اشکال در فضا و عدم نیاز به رسم نقشهٔ آنها از همین پیشینه ناشی میشود.» گائودی در دو سال آخر تحصیل در پروژههای متنوعی با معماران بزرگی از جمله فرانسیس دل ویلار و فونتسره (Fontseré) کار کرد و در سال ۱۸۷۸ مدرک معماری خود را دریافت کرد و دفتری در بارسلون باز کرد. در همان سال نقشهٔ نمایشگاه بینالمللی «ماتارو» در پاریس را تهیه کرد.
در سال ۱۸۸۳ گائودی کار روی طرح کلیسای جامع خانوادهٔ مقدس (ساگرادا فامیلیا) در بارسلون را آغاز کرد، کاری که تا پایان عمر دست از آن نکشید. بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۴ به اندلس سفر کرد و بناهایی در این منطقه ساخت که تأثیری عمیق بر بافت معماری شهرهایی چون لئون و آستوریا گذاشت.
اولین جایزهٔ تالار اجتماعات شهری بارسلون، در سوم سپتامبر ۱۹۰۱ برای عمارت کاسا کالوِت به گائودی اهدا شد. همچنین در ۱۹۱۰ در نمایشگاه هنرهای زیبای پاریس موفقیت فراوانی به دست آورد. یک سال بعد با ابتلا به تب مالت وضع مزاجیش تحلیل رفت و به شدت مریض شد، و برایش مراسم «ویاتیکوم» (مراسم «نان و شرابی» که بعضی فرقههای کاتولیک برای اشخاص در حال مرگ انجام میدهند) اجرا کردند. با این وجود گائودی زنده ماند، و بیشتر وقتش را صرف اتمام طرح کلیسای خانوادهٔ مقدس کرد، هرچند با شروع جنگ جهانی اول اوضاع اقتصادی بارسلون نامساعد شد و اجرای طرحهای گائودی نیز متوقف گشت.
او در دوم ژوئن ۱۹۲۶ بر اثر برخورد با تراموا راهی بیمارستان شد و پنج روز بعد جان باخت.
کلیسای ساگرادا فامیلیا (خانوادهٔ مقدس) بیشک بزرگترین اثر گائودی است. او کار بر روی این بنا را در سال ۱۸۸۴ آغاز کرد و تا زمان مرگش در ۱۹۲۶ دست از آن برنداشت. ساخت نمای مصائب (Passion Façade) در سال ۱۹۵۲ تحت نظارت سه تن از همدورهایهای گائودی آغاز شد. نمای تولد مسیح (Nativity Façade) با چهار برج سر به فلک کشیدهاش چشمگیرترین قست بناست، بیشتر سطح آن با مجسمههای بسیاری که تولد و زندگی مسیح را به تصویر میکشند پوشیده شده است، و یکی از شناختهشدهترین مناظر بارسلونا در سراسر جهان به شمار میآید. ارتفاع برجهای ساگرادا فامیلیا ۱۰۰ متر است و به رغم ساخت ساختمانهای بلند در این سالها، در افق شهر کاملاً مشخص است. طبق برنامه ساخت و تکمیل این کلیسا تا سال ۲۰۲۶ طول خواهد کشید.
این کلیسا به سفارش اتحادیهٔ روحانی پیروان سان خوزه که مالک آن هستند با هدف ترویج بیشتر مذهب کاتولیک آغاز شد و لئوی هشتم بعدها نیمی از هزینهٔ آن را از محل اعتباراتی که از سراسر جهان جمعآوری میکرد و به واتیکان میپرداخت، تقبل کرد.
در ورودی کلیسا که «در امید» (به اسپانیایی: Puerta de la Esperanza) نام گرفته در سمت چپ نمای تولد مسیح قرار دارد و با تصاویری از خانوادهٔ مقدس تزئین شده است و سنگی از کوه مونتسرات در بالای آن جا گرفته است. «در نیکوکاری» (به اسپانیایی: Puerta de la Caridad) در وسط نما قرار گرفته و با تصاویر گیاهان که نمادی از سرود عشق به خالق است و همچنین با صحنههایی از زندگی مریم مقدس و درخت اجدادی مسیح تزئین شده است.
روز سوم، 28 سپتامبر
برای بازدید از یکی دیگر از یادبودهایی که از آنتونی گائودی به یادگار مانده از خانه خارج شدیم. بنای Casa Mila”La Pedrera” به فاصله بیست دقیقه ای از هتل آپارتمان ما قرار داشت. لذا پیاده این مسیر را طی کردیم علی رغم باران نم نم پاییزی هوا بسیار دلپذیر بود. بلوار دیاگونال یکی از خیابانهای زیبای بارسلون است که مسیرهای مخصوص پیاده روی و دوچرخه سواری هم در آن طراحی شده است. Casa Mila خانه ای شش طبقه است که ساخت آن از سال 1906 تا 1912 طول کشید و به سفارش Pere Mila جهت اقامت شخصی و همچنین اجاره برخی واحدهای آن ساخته شد. ورودیه این بنا 16.50 یورو است که کلا گران است! کوله پشتی یا کالسکه بچه را در کمدهایی که با استفاده از یک سکه یک یورویی کلید آنها آزاد می شود باید قرار داد چونکه داخل خانه فضاهای کوچکی وجود دارد و این وسایل برای دیگران ایجاد مزاحمت می کند. البته بعد از بازدید وقتی که درب این کمدها را باز می کنید آنگاه یک یورویی شما نیز آزاد می شود!!
با آسانسور می شود تا پشت بام رفت و از دودکش ها و خرپشته های ساختمان که با مجسمه های عجیب و غریبی تزیین شده اند بازدید کرد. داخل خانه ها با لوازم قدیمی که مربوط به خانواده Mila بوده همچنان حفظ شده است. قسمتی از این خانه نیز به موزه اختصاص داده شده است. این خانه نیز در لیست میراث جهانی ثبت شده است و برای بازدید از آن یک ساعت و نیم زمان نیاز است.کلیک کنید
Casa Battlo در خیابان معروف La Rambla Catalunya و با فاصله کمی از casa Melia قرار دارد. بسیاری از رستورانها و فروشگاههای معروف در این خیابان شعبه دارند و پیاده روی در این خیابان زیبا اکیدا توصیه می شود هرچند که با توجه به باران شدید ما موفق به این کار نشدیم و به خوردن یک نهار خوب در رستوران و تماشای عابرین در زیر باران شدید اکتفا کردیم. اما درباره Casa Battlo، ورودیه آن 21.50 یورو است که در میان مکانهای دیدنی اسپانیا تصور می کنم که گرانترین باشد. ساخت این خانه نیز توسط گائودی برای خانواده Battlo که از تولیدکنندگان پارچه بودند، انجام شد. خلاقیت گائودی نه فقط در خود ساختمان، که در طراحی داخلی و اثاثیه و مبلمان آن نیز به چشم میخورد و نشان از حساسیت و دقت معمار دارد. مقداری از اثاثیهٔ طبقهٔ اول و اتاق پذیرایی که اکنون دیگر وجود ندارد، در موزهٔ گائودی در پارک گوئل نگهداری میشوند.
سرامیکهای آبی رنگی که دیوارهای داخلی بنا را پوشانده و راهپلهٔ خارقالعاده و همچنین دودکشهایی با اشکال بدیع هر بینندهای را به شگفت میآورد.شایان ذکر است که اتاق زیر شیروانی و تراس ساختمان توسط گائودی طراحی به بنا اضافه شدند. این قسمت از بیرون به شکل پشت اژدهایی دیده میشود که از فلس پوشید شده و ستون فقراتش به یک برجک صلیبی پنجشاخه منتهی میشود. این ساختمان نیز در لیست میراث جهانی ثبت شده است و برای بازدید از آن یکساعت زمان نیاز است. کلیک کنید
متاسفانه بعلت باران شدید نتوانستیم از بعد از ظهر خود استفاده کنیم و ترجیح دادیم که بعد از یک نهار خوب در خیابان Rambla به خانه برگردیم.
روز چهارم، 29 سپتامبر
صبح برای تحویل گرفتن اتومبیلی که قبلا رزرو کرده بودیم به محل تحویل اتومبیل که تا محل اقامت ما فاصله ای نداشت رفتیم. خوشبختانه باران متوقف شده بود و هوا بسیار دلپذیر بود. بعد از انجام تشریفات لازم ، اتومبیل را تحویل گرفتیم. ما برای این سفر با توجه به تعداد و شرایط ویژه برای دو کودک زیر 6 ماه و یک پسربچه شیطون 4 ساله یک عدد اتومبیل ون بزرگ 9 نفره کرایه کردیم که فضای کافی برای بار و سه عدد کالسکه بچه و فضای کافی برای استراحت بچه ها داشت. پس از تحویل هتل ابتدا به سمت یکی از سواحل عمومی بارسلون حرکت کردیم تا یکی از جذابیتهای شهر بارسلون را از دست ندهیم. سواحل ماسه ای بارسلون شهرت جهانی دارند و توریستها را به شدت جذب می کنند. دسترسی به ساحل از طریق بلواری که با نخلهای بسیار شکیل مزین شده، امکان پذیر است.
در هنگام خروج از بارسلون به سمت شهر Tarragona از کنار استادیوم معروف Nou Camp که محل تمرین و خانه تیم محبوب FC Barcelona است عبور کردیم. این کمپ موزه ویژه ای نیز دارد که درصورت داشتن زمان کافی، بازدید آن خالی از لطف نیست.
از بارسلون تا تاراگونا 100 کیلومتر راه است که حدودا یکساعته طی می شود. این شهر به سبب مجموعه تاریخی که شامل آثاری بجا مانده از 218 سال قبل از میلاد است مشهور است که از سال 2000 میلادی در لیست میراث جهانی نیز ثبت شده است. کلیک کنید
صومعه Poblet در 50 کیلومتری شمال غربی شهر تاراگونا و در منطقه ای کوهستانی قرار دارد. از طریق اتوبان کمتر از 45 دقیقه می توان به آنجا رسید. در میان راه از میان تاکستانهای بزرگی عبور می کنید که بیانگر صنعت شراب سازی این منطقه هستند و به سبب اهمیت تاریخی اش از طرف کشور اسپانیا برای ثبت در لیست میراث جهانی به یونسکو پیشنهاد شده است. صومعه Poblet که ورودیه آن 6 یورو است تا ساعت 6 بعدازظهر باز است. در داخل کلیسا، مجموعه ای از تابوتهای سنگی مربوط به هشت پادشاه و شش ملکه قرار داده شده است. این مجموعه جزء میراث جهانی است و برای بازدید از آن حداقل نیم ساعت زمان نیاز است. البته باید در نظر داشت که بازدید در ساعات خاصی انجام می شود مثلا ما حدود ساعت پنج و نیم به بلیط فروشی مراجعه کردیم که به ما برای ساعت شش بلیط فروختند و این آخرین سانس بازدید بود. کلیک کنید
هنوز هوا کاملا تاریک نشده بود که صومعه را به مقصد شهر والنسیا ترک کردیم. خوشبختانه تا والنسیا تمامی مسیر اتوبان بود و این مسیر 300 کیلومتری را کمتر از سه ساعت طی کردیم. البته برای پیدا کردن هتل آپارتمانمان در والنسیا کمی با مشکل مواجه شدیم زیرا هتل ما در بافت قدیمی شهر قرار داشت و عبور از خیابانهای به شدت تنگ و یکطرفه برای پیدا کردنش بسیار مشکل بود ولی به لطف GPS ممکن شد. چون ما بعد از ساعت 9 شب به والنسیا رسیدیم، دفتر هتل بسته بود و وقتی با موبایل مدیر هتل تماس گرفتیم او شماره کد قفل درب ورودی را به ما داد تا وارد ساختمان شویم. سپس ما را راهنمایی کرد تا از صندوق کوچکی که در کنار درب آپارتمان ما قرار داشت با کد مخصوصش درب صندوق را باز کنیم و کلید آپارتمان را برداریم و از ما خواست که در زمان خروج از آپارتمان تمامی کلیدها را داخل آپارتمان گذاشته و درب را ببندیم. به این ترتیب بود که ما بعد از دو شب اقامت در این هتل آپارتمان بدون اینکه شخصی از کارمندان هتل را ملاقات کنیم، هتل را تحویل دادیم. هتل آپارتمان ما در والنسیا Valencia Flats Catedral نام داشت که ما برای دو شب اقامت در یک واحد دو خوابه که کاملا با وسایل رفاهی نیز مجهز بود 270 یورو پرداختیم. پارکینگ عمومی در نزدیک محل اقامت ما وجود داشت که شبی 20 یورو بود.
روز پنجم، 30 سپتامبر:
ساختمان La Lonja که در اواخر قرن پانزدهم میلادی مرکزی مهم در تجارت و بخصوص در تجارت ابریشم بود، اکنون در لیست میراث جهانی ثبت شده و به یکی از مهمترین مراکز گردشگری شهر والنسیا تبدیل شده است. این ساختمان نه چندان بزرگ با مجسمه هایی که اکثر آنها با اشکال عجیب و غریب ترس را در بیننده القا می کنند تزیین شده است. ورودیه این بنا 2 یورو است و برای بازدید از آن نیم ساعت زمان نیاز است این مجموعه از ساعت 10 صبح تا 6 یا 7 شب باز است. کلیک کنید
درست در روبروی این بنا بازار معروف Mercado قرار دارد که این بازار مسقف قدیمی اکنون مرکز فروش میوه، سبزی، ماهی و گوشت است.
در کوچه های تنگ مرکزی شهر ساختمانهای زیبایی وجود دارد که گردش در این منطقه را لذت بخش می کند. همچنین کلیسای مرکزی شهر نیز در همین مکان است که در صورت وقت کافی می توانید از آن بازدید کنید.
شاید والنسیا بیشترین شهرت خود را این روزها مدیون معماری مدرن در سازه های قسمتی از شهر که به City of Arts & Sciences معروف است،می باشد. کلیک کنید هر کدام از این سازه ها کاربری های خاصی دارند، مثلا یکی آکواریوم است، دیگری به موزه اختصاص داده شده و قسمتی هم Bioparc می باشد. این سازه ها در فاصله دو بلوار اصلی شهر قرار دارند که از شمال شهر تا جنوب شهر کشیده شده است. در قسمت شمالی فاصله این دو بلوار به پارک و فضای سبز اختصاص داده شده که در انتها به سازه های مذکور ختم می شود.
در قسمتی از این پارک مجسمه بزرگی از شخصیت داستانی گالیور به صورت خوابیده بر روی زمین ساخته شده است. دستها و پاهای او با طنابهایی به زمین بسته شده و بر روی قسمتهایی از بدن او سرسره تعبیه شده تا بچه ها بتوانند همچون کوتوله های شهر لی لی پوت از او بالا بروند و بازی کنند. به هر حال برای بازدید از این محل به حداقل سه ساعت زمان نیاز دارید.
روز ششم، اول اکتبر:
صبح بعد از تحویل هتل به سمت شهر Elche حرکت کردیم. کلیک کنید این مسیر 175 کیلومتر است و کلا اتوبان است. شهر Elche به سبب باغ بزرگ درختان نخل که در گذشته دور از شمال آفریقا به آنجا آورده شده است، معروف است و پارک نخل مرکز شهر که بیش از 200000 درخت نخل دارد در لیست میراث جهانی ثبت شده است. برای بازدید از این پارک باید به مرکز شهر رفت. بازدید از قسمت اصلی پارک یکساعت زمان نیاز دارد.
ما نهار را در بین راه خوردیم و به مسیر 327 کیلومتری خودمان تا شهر گرانادا ادامه دادیم. در طول مسیر از والنسیا تا گرانادا با تنوع اقلیمی مواجه شدیم که به جذابیت توریستی این کشور افزوده است. تنوع کشاورزی نیز علی رغم ماهیت صنعتی آن بسیار جالب است. ما از کنار باغهای مرکبات، زیتون، تاکستان، صیفی کاری و حتی گندمزار عبور کردیم. در بسیاری از قسمتهای این مسیر نیروگاههای خورشیدی بسیار عظیم و همچنین نیروگاههای بادی را دیدیم.
قبل از تاریکی هوا وارد گرانادا شدیم و با کمک GPS به سرعت هتل محل اقامتمان را پیدا کردیم. هر چند که چون هتل در یک خیابان بسیار باریک قرار داشت عملا برای تخلیه بار از اتومبیل هم با کمی مشکل مواجه شدیم. هتلی که ما انتخاب کرده بودیمAl Andalus نام داشت که بابت یک واحد دو خوابه بابت شبی که در آنجا گذراندیم 120 یورو پرداختیم. ماشین را هم در پارکینگ عمومی که نزدیک هتل قرار داشت گذاشتیم و بابت یک شب 20 یورو پرداختیم. هتل تمیز و با امکانات مناسب هتل آپارتمان بود. رستورانهای متنوعی در اطراف هتل قرار داشت که تقریبا همه آنها نیمی از میز و صندلی هایشان را در پیاده رو چیده بودند و غذا را در بیرون از رستوران سرو می کردند. لازم به ذکر است که اسپانیایی ها علاقه زیادی به صرف غذا و نوشیدنی در کافه و رستورانهایی دارند که میزهای پذیرایشان در فضای آزاد قرار دارد.
شهر گرانادا به سبب نزدیکی به کوه نسبت به سایر شهرهایی که در این سفر بازدید کردیم خنکتر بود. در کوهستان نزدیک شهر(20 کیلومتی شمال شرقی) که Sierra Nevada نام دارد، یکی از مشهورترین پیست های اسکی اسپانیا قرار دارد.
گرانادا در زبان اسپانیولی به معنی انار است. در این منطقه از اسپانیا باغهای انار مشهوری وجود دارد. اما بیش از انار، گرانادا شهرت خود را به کاخ الحمرا (قلعه سرخ) مدیون است که در قرن 11 میلادی توسط سلطان ساموئل یهودی ساخته شد و در قرن 13 با ورود مسلمانان به دست آنها افتاد و قسمتهای مختلفی از جمله کاخ به این قلعه افزوده شد و به مرکز حکومتی بدل شد.
برای بازدید از مجموعه الحمرا بهتر است بلیط را از سایت مجموعه به صورت آنلاین خریداری کرد تا گرفتار صف طولانی نشد کلیک کنید. البته تعداد بلیطهایی که به صورت آنلاین فروخته می شود محدود است و معمولا از چند هفته قبل تمام می شوند و به ناچار برای بازدید باید به سراغ گزینه های دیگر رفت.
روز هفتم، دوم اکتبر:
از آنجایی که بلیط آنلاین را نتوانستیم تهیه کنیم به ناچار ساعت 6 صبح برای خرید بلیط از باجه بلیط فروشی هتل را ترک کردم. ایستگاه مینی بوسهایی که به کاخ می روند در میدان Isabel La Catolica قرار دارد که با هتل ما تقریبا 10 دقیقه فاصله داشت. هوا هنوز تاریک بود که به میدان رسیدم و در صف ایستادم تا مینی بوس بیاید و ما را سوار کند. در این میدان مجسمه ای قرار دارد که بیانگر یک واقعه تازیخی مهم است. کریستوف کلمب در حال دریافت فرمان ملکه وقت اسپانیا مبنی بر سفر به هند است. هر چند این کاشف قاره آمریکا اصالتا پرتغالی است اما با هزینه دولت اسپانیا راهی آن سفر شده بود و نهایتا هم بجای هندوستان سر از آمریکا درآورد!.
مینی بوس با 2/1 یورو شما را تا درب ورودی مجموعه می رساند. ساعت هنوز هفت نشده بود که من وارد صف نسبتا طولانی تهیه بلیط شدم. از ساعت هشت و نیم بلیط فروشی شروع شد. نکته جالب این بود که افرادی که به صورت آنلاین بلیط را تهیه کرده بودند با در دست داشتن رسید خرید آنلاین و خارج از صف به باجه مراجعه می کردند و اصل بلیطشان را دریافت می کردند و این موضوع سبب می شد تا صف به کندی پیش برود. نیم ساعتی از شروع بلیط فروشی نگذشته بود که یک نفر با در دست داشتن بلیط به صف نزدیک شد و گفت که ماشینهای مخصوصی جهت خرید بلیط با کارت اعتباری در پشت فروشگاه مجموعه وجود دارد که به راحتی و بدون صف می توان بلیط را تهیه کرد. تعدادی از افراد برای خرید صف را ترک کردند و از آنجایی که از ترس سارقان! کارتهای اعتباریم را در هتل گذاشته بودم مجبور شدم در همان صف طویل بمانم. با نزدیک شدن به باجه با دوستان در هتل تماس گرفتم تا هر چه سریعتر خودشان را برسانند. قیمت بلیط این مجموعه که شامل بازدید از کاخ، قلعه و Generalife است، 14 یورو می باشد.
پس از ورود به این مجموعه زیبا، مسیر کاخ نظری و قلعه را در پیش می گیریم که از میان درختان عبور می کند. به نظر می آید که زمانی در اطراف این کاخ خانه های متعددی نیز وجود داشته است که باید از میان بقایای آن که اکنون در حال مرمتش هستند عبور کرد. ابتدا به بنای عظیمی که به کاخ چارلز پنجم مشهور است وارد می شویم که در قرن شانزدهم به این مجموعه اضافه شده است. برای ورود به کاخ نظری اگر همراه خود کوله پشتی بزرگ یا کالسکه دارید باید در مکان مخصوص به امانت بگذارید و سپس داخل شوید.
داخل کاخ نمای بسیار جالبی به شهر قدیم دارد. اتاقها و سالنهای متعددی وجود دارد که بسیاری از آنها با گچبری های بسیار زیبا آراسته شده اند. خارج از ساختمان کاخ باغهای بسیار زیبایی قرار دارد. برای بازدید از کل این مجموعه بیش از چهار ساعت زمان نیاز است. لازم به ذکر است که مجموعه الحمرا یکی از مهمترین سایتهای باستانی است که در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. من شرح کوتاهی از این مجموعه را از زبان ویکیپدیا برایتان انتخاب کرده ام که در زیر می خوانید:
الحمرا کاخی است مشرف بر شهر گِرانادا (غرناطه) در اسپانیا، که به عنوان یکی از شاخصترین نمونههای هنر شمال آفریقا (عرب) و شاید یکی از مشهورترین بناهای اسلامی جهان بشمار میآید. این بنا شامل چندین قسمت مجزا است که در دورههای مختلف ساخته شدهاند. نام کاخ که به معنای سرخگون است، بنا به نظر بسیاری، از رنگ غالب بر بنا گرفته شدهاست. پیشینه اصل بنای الحمرا به سده ۱۳ برمیگردد، اما درواقع الحمرا مجموعهای از چندین قصر است که هر حاکم، برای خود بنا کردهاست. ایده اصلی موجود در چند ساختمان این مجموعه، کوششهایی برای بوجود آوردن بهشت بر روی زمین بودهاست. مسلمانان صحرانشین که آب برایشان از هر گوهری ارزشمندتر بود، با کشیدن نهرهایی از سرچشمهها و جویبارها، باغهای کاخ را با چشمههای رویایی، فوارهها و حوضهای کم عمق و پر انعکاس تزیین کردند. صدای زمزمه آب در سراسر باغها و حوض خانهها به گوش میرسد و کشف چشمههای کوچک، لذت گشتن در باغ را صد چندان میکند.
مسیحیان در سال ۱۴۹۲ گرانادا را تسخیر کردند و چند سال بعد، زمانی که شاه و ملکه کاتولیک، فردیناند (Ferdinand) و ایزابلا (Isabella) درگذشتند، گرانادا برای مدفن آنها انتخاب شد.
الحمرا شامل ۳ بخش است: قصر سلطنتی، که مشهورترین بخش آن است و خودش به سه قسمت: بارگاه یا Mexuar، شبستان یا Serallo و حرم سرا تقسیم شدهاست، بخشهای دیگر کاخ شامل باغهای پلکانی Generalife و قلعه Alcazba هستند.
بارگاه بخشی از قصر سلطنتی بود، جایی که سلطان به امور روزانه مملکتی و تجاری رسیدگی میکرد. این قسمت از نظر تزیین و تجلل به پای بخشهای دیگر کاخ نمیرسد و درواقع از فضایی فروتنانه برخوردار است. ورود به چند اتاق برای مراجعین آزاد بود، از جمله تالار پذیرش و اتاق طلایی که مخصوص کارکنان قصر بود. جذابترین قسمت بارگاه، حیاط خلوت اتاق طلایی بود.
قسمت اعظم بخش شبستان در زمان سلطنت یوسف اول در قرن ۱۴ انجام شدهاست و دارای تزینات بسیار زیاد بود تا برای شرفیابی سفرا و مهمانان خاص مناسب باشد. این بنا شامل مجموعهای از اتاقها و حیاطهای بسیار زیبا بود.
در انتهای شمالی شبستان برج کمارس (Torre de Comares) قرار داشت که تالار کشتی (Sala de la Barca) در درون آن واقع شده بود. کمی جلوتر در برج به تالار سفیران میرسیم که بزرگترین و شاید بهترین اتاق در تمام قصر سلطنتی باشد. این تالار یک مربع کامل است و یک گنبد بسیار زیبای چوبی دارد که به معنای هفت طبقه آسمان است. این تالار شاهد امضای تسلیمنامه گرانادا به شاه و ملکه کاتولیک، توسط سلطان بوعبدل (Boabdil) بودهاست و در همین تالار شاه فردیناند موضوع سفر کریستف کلمب را، برای یافتن راهی به هندوستان مورد بررسی قرار داد.
هنگامی که به محوطه و آبنمای شیران وارد میشوید، باید بنشینید و با آسودگی ذهن خود را در وضعیتی مطلوب قرار دهید. اینجا مکان شماره یک فرهنگی و گردشگری اسپانیا است و از هر زاویه، هر ریزه کاری و هر بخش آن به دفعات بی شماری عکس گرفته شدهاست. اما این مکان تا قرنها مورد بی توجهی قرار گرفته بود و مانند بسیاری از موارد مشابه در جهان، ارزش این بنا توسط یک خارجی به چشم آمد و مورد توجه همگان قرار گرفت. این شخص، واشنگتن اروینگ (Washington Irving) نویسنده آمریکایی، بود.
در ۱۸۱۲، نیروهای فرانسوی ارتش ناپلئون در این کاخ اقامت کردند و تنها کار مفیدی که برای خودشان انجام دادند، دزدیدن اشیا گران قیمت و سبک وزن کاخ بود. اما زمانی که اروینگ در اواخر دهه ۱۸۲۰ به گرانادا رسید، ماجرا دچار تغییری فاحش شد و داستانهای الحمرا (Tales of the Alhambra) او بیش از هر چیز در ستایش اسپانیای مسلمان نشین و گرانادا است و به واسطه این نوشته، کاخ الحمرا نیز جایگاه اصلی خود را بازیافت.
محوطه شیران در نیمه دوم قرن ۱۴ و دوران حکومت محمد پنجم ساخته شدهاست. از این حیاط به سه اتاق زیبا وارد میشویم، تالار دو خواهر، تالار Abencerrajes، تالار شاهان. این سه تالار همراه با محوطه شیران حرم سرای کاخ سلطنتی را تشکیل میدهند.
حرم سرا کاخ الحمرا از حیاط شیران منشعب میشود و شامل مجموعهای از اتاقهای زیبا و یک حمام است. در جنوب این سالن به تالار Abencerrajes میرسیم که دارای حیرت انگیزترین سقفها در کل مجموعهاست.
سقف یک ۱۶ ضلعی است با تزئینات مقرنس و توسط پنجرههایی که بر روی گنبد نصب شدهاند و نوری که بر روی آب چشمه کف منعکس میشود، روشن میشود. سقف تالار دو خواهر نیز بسیار شگفت انگیز است و از بیش از ۵۰۰۰ خانه لانه زنبوری ساخته شدهاست. در تالار شاهان، به یک اثر نامتعارف هنری برمی خوریم، که تمثالهایی زنده نمایانه از انسان است که در دین اسلام حرام دانسته میشده. سازنده این آثار به احتمال فراوان مسیحی بودهاست اما دستور ساخت آن را سلاطین دودمان نصر صادر کرده بودند. حمامها آخرین قسمت با اهمیت حرم هستند که نمیتوان به آن داخل شد، اما میتوان درون آن را از میان پنجره تماشا کرد.
Generalife باغهای مطبق با آبنماها و فواره های بسیار زیباست که در قسمت دیگری از این مجموعه ساخته شده است توجه داشته باشید که بهتر است برای بازدید از این مجموعه با توجه به اینکه بسیار بزرگ است، زمان کافی در نظر بگیرید. بازدید شبانه هم از قسمتهایی از این مجموعه وجود دارد که احتمالا باید جالب باشد.
گرانادا کلیسا مشهوری نیز دارد که در صورت فرصت کافی، بازدید از آن توصیه می شود.
عصر از گرانادا خارج شدیم و به سمت کوردوبا حرکت کردیم. فاصله این دو شهر از طریق بزرگراه حدود 220 کیلومتر است که به راحتی در سه ساعت طی می شود. برای پیدا کردن هتل مجددا دست به دامن GPS شدیم که اینبار این وسیله ما را از میان خیابانها و کوچه های بسیار باریکی به هتل رساند که گه گاه مشکلاتی را نیز به وجود می آورد از قبیل عدم عبور راحت اتومبیل از میان این کوچه ها طوری که در برخی مواقع آینه های ماشین به دیوار خانه ها برخورد می کرد و یا به راحتی نمی شد با یک فرمان به داخل کوچه بعدی رفت. به هر حال ساعت کمی از هفت گذشته بود که به درب هتل آپارتمان Turisticos Duque de Hornachuelos رسیدیم، در موقع Check In متوجه شدیم که با توجه به قوانین این هتل در صورتی که مسافر بعد از ساعت 7 وارد شود باید 30 یورو نیز اضافه پرداخت کند! که به ناچار پرداختیم. خوشبختانه این هتل دارای پارکینگ بود که بابت آن 18 یورو نیز پرداختیم. نکته جالب درباره این هتل، وجود آثار تاریخی در داخل هتل بود! ظاهرا در هنگام گودبرداری برای ساخت آن با آثار تاریخی که قدمت 2000 ساله داشته است، مواجه می شوند که تصمیم گرفته می شود این قسمت در داخل حیاط مرکزی ساختمان جای داده شود و دور آن هم حصار شیشه ای کشیده شود. اتاق ما در طبقه فوقانی قرار داشت که از طریق پله به بالکنی اختصاصی بر روی پشت بام راه داشت. ما بابت یک شب اقامت در یک واحد دوخوابه با تمام امکانات یک هتل آپارتمان خوب، 150 یورو پرداختیم.
جهت صرف شام تصمیم گرفتیم به میدان Corredera برویم. این میدان که اکنون با رستورانهای متعدد احاطه شده است در نزدیکی هتل ما قرار داشت و ما از میان کوچه های باریک و قدیمی شهر با بیست دقیقه پیاده روی به آنجا رسیدیم. و شام خود را در فضای باز این میدان زیبا صرف کردیم. این میدان از چهار سو با ساختمانهایی که شبیه هم و همگی چهار طبقه هستند احاطه شده است و اینطور به نظر می رسد که این میدان در داخل یک ساختمان بسیار بزرگ قرار دارد.
روز هشتم، سوم اکتبر:
شاید یکی از مکانهایی که در اسپانیا بیشترین بازدید کننده را داشته باشد کلیسا-مسجد شهر کوردوبا باشد. این مکان که به مسجد قرطبه یا مثکیته نیز معروف است در مکانی که ابتدا کلیسا بود در سال 785 میلادی ساخته شد در این زمان کوردوبا مرکز آندلس بود،ولی در سال 1236 میلادی مجددا به کلیسا تغییر یافت.
باجه بلیط فروشی در داخل حیاط قرار دارد و قیمت بلیط ورودیه 8 یورو می باشد. در داخل رواقها تعدادی از ستونها و تیرکهای چوبی که در سقف قرار داشته به نمایش گذاشته شده است. با ورود به داخل ساختمان بنا با ستونهایی مواجه می شوید که به شکل نعل اسبی با سنگهایی به رنگ کرم و قرمز به شکل یک در میان ساخته شده است.
محراب مسجد با گچبری های زیبا و بسیار ظریف است که به خوبی حفظ شده است.
عبدالرحمن اول پایه گذار ساخت این مسجد بود و سایر خلفای پس از او هم قسمتهایی به این مسجد افزودند. اما بعد از ورود مجدد مسیحیان، با حفظ مسجد، کلیسای مجللی در داخل این بنا ساخته و به آن اضافه شد. به واقع این کلیسا یکی از زیباترین کلیساهای اسپانیا است و در ساخت آن هنر بسیاری به کار گرفته شده است. نیایشگاه، سالن اجتماعات و کر کلیسا از مکانهای دیدنی این مجموعه هستند و سبکهای گوتیک، رونسانس و باروک در ساخت آنها به چشم می خورند. نقاشی ها، گچبری ها و مجسمه های بسیار زیبایی در این کلیسا وجود دارند که هر کدام روایتی از زندگی حضرت عیسی می باشند. چندین نیایشگاه کوچک نیز در این بنا ساخته شده است همچنین اتاق کوچکی با نام خزانه وجود دارد که اشیا قیمتی کلیسا در آنجا نگهداری می شوند و عمدتا از طلا ساخته شده اند. برای بازدید از این مجموعه دو تا سه ساعت زمان نیاز است. کلیک کنید
پل رومی بر روی رودخانه گوادال کیویر در ضلع جنوبی بنای مسجد کوردوبا قرار دارد. همچنین در کنار رودخانه می توانید آسیاب چرخ-آبی بزرگی را کنار رودخانه مشاهده کنید. قلعه کوردوبا هم در فاصله کمی از مسجد قرار دارد و با پنج دقیقه پیاده روی می توان به آن رسید.
قسمت قدیمی شهر کوردوبا که هنوز بقایایی از دیوار قدیمی آن باقی مانده بعلاوه بناهایی که شرح داده شد در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده اند. بافت قدیمی، کوچه های بسیار باریک و بعضا سنگ فرشی دارد. که توصیه می شود حداقل یک ساعتی را صرف پیاده روی در این محله کنید. کلیک کنید
سپس شهر زیبای کوردوبا را به مقصد روستای Baeza ترک کردیم که تقریبا در 150 کیلومتری شرق کوردوبا قرار دارد. این روستا که در انبوهی از باغهای زیتون مخفی شده دارای کلیسا معروفی به سبک کلیساهای دوران رونسانس است که به ثبت جهانی رسیده است. کلیسا تا ساعت 6 عصر برای بازدید باز است و ما به سختی خودمان را قبل از ساعت شش به آنجا رساندیم. بلیط ورودیه 2 یورو است و برای بازدید از آن نیم ساعت کافی است. کلیک کنید
شهر Ubeda تنها 10 کیلومتر از Baeza فاصله دارد و کلیسا Sacra Capilla del Salvador که جز میراث جهانی است در آنجا قرار دارد. این کلیسا که به سبک کلیساهای رونسانس است، در میدان Vazquez de Molina واقع شده است. این محل، مکانی است برای گردهمایی افراد محلی برای گذراندن اوقات فراقت. متاسفانه ما چون بعد از ساعت 6 به کلیسا رسیدیم با درب بسته مواجه شدیم. اما دیدن این کلیسا از نمای خارجی نیز خالی از لطف نبود. کلیک کنید
از این شهر تا Toledo 270 کیلومتر فاصله است که طی کردن آن حدود سه ساعت زمان نیاز دارد. در این مسیر از کنار شهر Consueqra گذشتیم که به خاطر آسیابهای بادی آن معروف است. امروزه در بالای تپه ای که از بزرگراه نیز مشخص است، 12 آسیاب بادی وجود دارد. البته در نزدیک این شهر چندین آسیاب بادی دیگر نیز وجود دارد که ما از یکی از آنها که در یک پمپ بنزین قرار داشت بازدید کردیم.
حدود ساعت 10:30 شب به شهر Toledo رسیدیم و پس از تماس با مدیر هتل آپارتمان Casa del Grial در این هتل بسیار کوچک و تمیز اقامت کردیم. واحدی که به ما داده شد یک واحد دوبلکس با دو اتاق خواب بود که بابت یک شب حدود 92 یورو و بابت یک شب پارکینگ 9 یورو پرداختیم. شام را در پارک نزدیک هتل که نمای بسیار زیبایی به رودخانه محاط کننده شهر دارد صرف کردیم.
روز نهم، چهارم اکتبر:
بی تردید بازدید از کلیسا جامع شهر Toledo یکی از اولویتهای توریستی اسپانیا است. شهر Toledo بر روی تپه ای واقع شده که سه طرف آن توسط رودخانه Tagus احاطه شده است. قسمت قدیمی شهر که بیشتر آن با دیوار باستانی احاطه شده است، دارای کوچه و خیابانهای بسیار باریک است که به علت وجود پله، تردد با اتومبیل در برخی از آنها ممکن نیست. شهر Toledo در لیست میراث جهانی به ثبت رسیده است. کلیسا جامع تقریبا در مرکز شهر قرار دارد. قیمت ورودیه 12 یورو است. این کلیسا که به سبک Gothic است دارای 88 ستون بسیار عظیمی است که این سازه 100 متری را سرپا نگه داشته است.
سازه ابتدایی این کلیسا در سال 1085 به مسجد تغییر داده شد و مجددا در قرن سیزدهم میلادی به کلیسا تبدیل شد. این کلیسا عظیم دارای هفت سالن عبادتگاه بسیار زیبا و مجلل است که با ظرافت بسیاری با مجسمه ها و تصاویر و نقاشی های متعدد آراسته شده است.
همچنین سالن ویژه ای به نمایش آثار نقاشی از بزرگانی چون El Greco, Van Dick, Orrente, Goya و .. اختصاص داده شده است. سقف این سالن هم توسط El Greco نقاشی شده است. سالن کر دارای صندلی های چوبی است که بر هر یک نقشی بسیار جالب از داستانهای انجیل خراطی شده است. عبادتگاه اصلی با کارهای چوبی طلاکوبی، مزین شده است.
در این کلیسا اتاق کوچکی به خزانه اشیا با ارزش، اختصاص داده شده است. شاید جالبترین آنها سازه ای دو ونیم متری به شکل کلیسا است که از 5600 قطعه و 12500 پیچ طلایی(18 کیلو) و نقره ای(183 کیلو) ساخته شده است. عمده نور کلیسا از نورگیرهایی که با شیشه های رنگین پوشیده می شود ، تامین می گردد و بسیار شکیل هستند.
در یکی از اتاقها تعداد زیادی پرتره از کاردینالهای این کلیسا از ابتدای شکل گیری تاکنون وجود دارد. برای بازدید از این کلیسا توصیه می کنم که حتما دوربین دوچشمی همراه داشته باشید چرا که برای دیدن برخی جزئیات به کارتان می آید. بازدید از این کلیسا حداقل دو ساعت زمان نیاز دارد. کلیک کنید
همانطور که گفتم این شهر بر روی تپه ای است که رودخانه سه طرف آن را احاطه کرده است. بهترین نمای شهر از آنسوی رودخانه و از تپه مجاور است. کسانی که قصد دارند با پای پیاده به بالای تپه در شهر قدیمی برسند، می توانند از پله برقی که از ساعت 8 صبح تا 2 بامداد کار می کند استفاده کنند.
از Toledo به سمت شهر بعدی یعنی Aranjuez حرکت کردیم. فاصله این دو شهر 46 کیلومتر است که کمتر از یکساعت طی می شود. شهر Aranjuez بخاطر کاخ سلطنتی آن معروف است. این کاخ که جز میراث جهانی است کار خود را از زمان فلیپ دوم با عنوان کاخ تابستانی آغاز کرد و دارای 300 اتاق است. ورودیه این کاخ 9 یورو است و عکاسی در آن ممنوع است. این کاخ در میان باغ و کنار رودخانه واقع شده است. هنوز هم این کاخ برای اقامت مدعوین دولتی و سلطنتی اسپانیا استفاده می شود. زمان مورد نیاز برای بازدید یکساعت و نیم است. کلیک کنید
از Aranjuez تا مادرید 55 کیلومتر است که کمتر از یکساعت برای آن زمان باید گذاشت. ما بلافاصله پس از پیداکردن هتل آپارتمان در محله Retiro تشریفات Check In را انجام دادیم و یک واحد آپارتمان دوخوابه را برای دو شب به قیمت 175 یورو کرایه کردیم( اسم این هتل آپارتمان: Apartamenos Adelfas). هنوز کاملا جاگیر نشده بودیم که یکی از دوستان خوبمان در مادرید به ما پیوست تا بتوانیم از شبهای مادرید هم لذت ببریم. شام را با کلکسیونی از Tapasهای مختلف شروع کردیم. از کنار استادیوم معروف گاوبازی مادرید (Plaza de Toros) و همچنین استادیوم معروف فوتبال تیم رئال مادرید یا Santiago Bernabeu گذر کردیم که در صورت اقامت بیشتر در مادرید، از جاهای دیدنی شهر هستند.
روز دهم، پنجم اکتبر:
کمی درباره مادرید:
پایتخت و بزرگترین شهر اسپانیا است. مادرید همچنین پایتخت یک بخش خودمختار و مرکز استان مادرید نیز هست.
مادرید در وسط کشور، و در فلات اسپانیا واقع شدهاست. این شهر پس از لندن و برلین سومین شهر بزرگ اتحادیه اروپا است و منطقه کلانشهری آن پس از لندن و پاریس سومین منطقه کلانشهری بزرگ این اتحادیه است. جمعیت مادرید حدود ۳.۳ میلیون نفر است و منطقه کلانشهری مادرید (مادرید و حومه) ۶.۲۷۱ میلیون نفر جمعیت دارد. مساحت شهر مادرید ۶۰۴.۳ کیلومتر مربع است.
شهر مادرید به خاطر مرکزیت جغرافیایی، پیشینه، و کارکردهای سیاسی و مالیاش شهر اصلی از شبه جزیره ایبری بهشمار میآید. با وجود اینکه این شهر امروزه شبکه آمدوشد شلوغ و سومین شبکه متروی بزرگ در اروپا را دارد، اما بیشتر محلههای آن توانستهاند حال و هوای اصلی خود را حفظ کنند.
جاذبههای عمده دیدنی در مادرید عبارتند از پالاسیو رئال یا کاخ سلطنتی، پارک رتیرو، موزه باستانشناسی، و سه موزه هنری معروف: موزه دل پرادو، موزه ملی مرکز هنری رئینا سوفیا و موزه تایسن-بورنمیسا.
نخستین اطلاعات موجود تاریخی در مورد مادرید به سده نهم میلادی بازمیگردد. که در مقایسه با شهرهای دیگر اسپانیا بسیار جدید است. برخلاف دیگر شهرها چون سویا، والنسیا و بارسلون در مادرید آثاری چندانی از دوران رومیها و ویزیگوتها یافت نشدهاست. این امر احتمالاً به این خاطر است که منطقه مادرید امروزی برای این دو قوم جذابیتی نداشت زیرا نه در کنار دریا و بنادر بود و نه در مسیر شهرهای اصلی قرار داشت.
بخش اعظم شبه جزیره ایبری در سده نهم میلادی در دست مورهای مسلمان بود. محمد اول قرطبه، امیر عرب اندلس در آن زمان کاخی در محل کنونی پالاسیو رئال در مادرید ساخت و در آن محل ارگ کوچکی نیز به نام المدینه بنا کرد.
این کاخ در کنار رود مانزانارس قرار داشت و مورها این رود را مَیرا، مینامیدند که به معنای سرچشمه و منبع مادر است؛ بعدها پسوند رومی-ایبری «-ایت» به معنای مکان به آن چسبید. مادرید امروزی و نام این شهر از این بنا و این نام سرچشمه میگیرد.
ارگ مادرید در سال ۱۰۸۳ توسط آلفونسو ششم کاستیا، که در واقع در راه خود به تولدو بود، فتح شد. وی مسجد آن زمان مادرید را تبدیل به کلیسا کرد و آن را کلیسای جامع الُمِدنا نامید. ساکنان شهر مادرید را تا دهههای زیادی از سده پانزدهم مورها و یهودیان تشکیل میدادند.
پس از دشواریهای بسیار و یک آتشسوزی ویرانگر، شهر توسط هنری سوم کاستیا بازسازی شد اما خود او برای امنیت، بیرون از دیوارهای شهر و در دهکدهای به نام «ال پاردو» در نزدیکی مادرید مستقر شد. در این زمان اسپانیا شاهد نبرد میان پادشاهی کاستیل و پادشاهی آراگون بود که بازگشت ایزابلای یکم و فردیناند دوم به این ستیزها پایان بخشید.
مناطق دیدنی مادرید:
1. کاخ سلطنتی
بنای این کاخ توسط آرشیتکت ایتالیائی جیووانی ساچتی و بدستور فیلیپ پنجم در سال ۱۷۳۶ شروع و تا سال ۱۷۶۴ بطول انجامید. قبلاٌ در این محل کاخی بوده که در اثر حریق سال ۱۷۳۴ بکلی از بین رفته است. اگرچه اکنون این کاخ به یکی از اماکن مهم و دیدنی تبدیل شده است، اما به لحاظ اهمیت تاریخی آن هنوز نیز بسیاری از مراسم تشریفاتی پادشاه در آن برگزار میشود.
2. پارک رتیرو
این پارک زیبا که دارای فوارهها و مجسمههای زیبائی میباشد قسمتی از جنگلهائی است که در زمان فلیپ دوم اطراف مادرید را احاطه کرده بودند. نزدیک درب ورودی این پارک دریاچه کوچک و زیبایی قرار دارد و قایقهای داخل دریاچه همواره مورد استفاده مردم میباشند.
3. طاق پیروزی
این طاق زیبا در سال ۱۷۷۸ توسط آرشیتکت معروف ساباتین بنا شده و در زمانی یکی از دروازههای مهم شهر بوده است.
برای برنامه امروز تصمیم گرفتیم که از چند شهر نزدیک مادرید بازدید کنیم. ابتدا به سمت کاخ El Escorial در 48 کیلومتری شمال غربی مادرید حرکت کردیم که تقریبا یکساعت طول می کشد. این کاخ سلطنتی که کلیسایی به همین نام هم در آن قرار دارد جزو میراث جهانی است. ورودیه آن 10 یورو است و برای بازدید از آن یکساعت زمان نیاز است عکاسی در داخل این مجموعه ممنوع است. داخل این کاخ که به دستور فلیپ دوم ساخته شده است اتاقهایی وجود دارد که دکوراسیون آنها از آن زمان تاکنون دست نخورده نگه داشته شده است حتی تخت خوابی که فلیپ دوم بر روی آن دنیا را بدرود گفت همانگونه حفظ شده. دکوراسیون برخی اتاقها گاهی عجیب می آیند مثل یکی از اتاقهای همسر فلیپ به سبک اتاقهای پادشاهان چین تزیین شده است. در جای جای این کاخ تعداد بسیار زیادی از تابلوهای نقاشی از نقاشان مشهور قرن 15 میلادی وجود دارد که توسط فلیپ جمع آوری شده است. به سرداب این کاخ با تعداد زیادی پله می توان دسترسی یافت. پیکر بسیاری از پادشاهان اسپانیا از زمان فلیپ دوم به بعد در اینجا نگه داری می شود. همچنین اشیا بسیار باارزشی از جنس طلا نیز در این محل وجود دارند.به این محل Panteon de los Reyes یا دخمه پادشاهان گفته می شود. همچنین در طبقه همکف قسمتی نیز برای نگهداری جنازه بچه ها و همسران پادشاهان درنظر گرفته شده است. کلیسا این مجموعه نیز دکوراسیون بسیار زیبایی دارد و در اوقاتی از هفته مراسم عبادی در آن انجام می شود که در این زمان بازدید از آن ممکن نیست. کتابخانه این مجموعه سالنی است که سقف و دیوارهای آن توسط Pellegrino Tibaldi نقاشی شده است. برای بازدید از این مجموعه یک ساعت و نیم زمان نیاز است. کلیک کنید
سپس به سمت شهر Avila که در 70 کیلومتری El Escorial است، حرکت کردیم و پس از یکساعت به شهر رسیدیم. طبق پیشنهاد سایتهای گردشگری، به سمت روستای Los Cuatro Postes حرکت کردیم. از کنار پمپ بنزین این منطقه بهترین نما به شهر Avial وجود دارد و به راحتی می توان دریافت که شهر در میان دیوار،برج و بارو محصور شده است. دو و نیم کیلومتر دیوار به همراه 88 برج دیده بانی و 9 دروازه دور شهر کشیده شده است. قطر دیوار 3 متر و ارتفاع آن 12 متر است. گفته می شود که دیوار دور شهر یکی از سالمترین و دست نخورده ترین نمونه هایی است که به این شکل حفظ شده است. از طریق چندین دروازه می توان به داخل این شهر که در لیست میراث جهانی قرار دارد راه پیدا کرد. با پرداخت 4 یورو می توان به بالای برخی از قسمتهای دیوار و قلعه رفت. برای ساخت کلیسا جامع از قسمتهایی از این دیوار کمک گرفته شده است. یا شاید بهتر است بگویم که کلیسا قسمتی از این دیوار است.برای بازدید از این مجموعه حداقل دو ساعت زمان نیاز دارید. کلیک کنید
از Avila به سمت Segovia حرکت کردیم که 66 کیلومتر است و کمتر از یکساعت طی می شود. یک راست به سمت سازه معروف شهر که به سبب آن جز میراث جهانی شده است رفتیم. کانال آب و سیستم آبرسانی که سازه ای از دوران حکومت رومیان در این شهر است. این سازه که جوی آب را از ارتفاعات مشرف به داخل شهر هدایت می کند در برخی قسمتها همچون پلی سنگی و مرتفع ساخته شده است که طاقهای کمانی شکل دارد. برای ساخت این طاقها از ملاط در لابه لای سنگها استفاده نشده و سنگها که شکل گوه ای دارند خودشان، خودشان را نگه می دارند. قدمت این راه آب سنگی به قرن اول میلادی بر می گردد.اکنون 894 متر از این جوی سنگی حفظ شده است که در ساخت آن از بیش از 20000 قطعه سنگ گرانیت استفاده شده است. 163 طاق کمانی که مرتفعترین آنها 28 متر بلندی دارد جلوه ای زیبا به این سازه داده است. در بسیاری از قسمتهای شهر دیوار محاط کننده شهر دیده می شود. کلیسا و قلعه شهر Segovia از جاذبه های توریستی اسپانیا است. برای بازدید بهتر است بیش از سه ساعت زمان در نظر بگیرید. کلیک کنید
ما به سرعت شهر را به سمت مادرید ترک کردیم. فاصله این شهر تا مادرید 90 کیلومتر است و طبق برآورد ما حداکثر یکساعت زمان لازم داشت، اما گرفتار ترافیک سنگین شدیم و پس از سه ساعت و نیم به مادرید رسیدیم و بلافاصله برای خرید سوغاتی ها عازم محله Sol شدیم. تا 11 شب تقریبا بیشتر مغازه های سوغاتی فروشی باز هستند و می توان خرت و پرت های لازم را خریداری کرد. بعد از خرید به میدان معروف Plaza Mayor رفتیم. دور تا دور این میدان که البته اتومبیلی در آن تردد نمی کند پر است از رستورانهای متنوع که ما هم شام شب آخر سفر را در آنجا صرف کردیم. در وسط میدان مجسمه فلیپ سوم قرار دارد و به طور سنتی محل اجرا و گردهمایی بسیاری از فستیوالها و تجمعات شهر مادرید است. میدان Plaza de la Puerta del Sol که محله ای قدیمی در مادرید است به عنوان نقطه صفر مادرید شناخته می شود و کلیه مسافتها با توجه به این محل اندازه گیری می شوند. به همین دلیل در همین محل نشانی فلزی بر روی زمین نصب شده که یادآور چنین داستانی است.
با کمک دوست مادریدی خود، در شهر با اتومبیل گردشی کوتاه کردیم و او چندین بنا و منطقه تاریخی شهر از جمله کاخ سلطنتی، دروازه Alcala و Plaza de Cibeles را به ما نشان داد.
روز یازدهم، ششم اکتبر:
روز آخر سفر همیشه برای خودش روز خاصی است، از طرفی استرس به موقع رسیدن به فرودگاه و از طرف دیگر وداع با مکان یا مکانهایی که شاید هرگز دوباره فرصت بازگشت به آنها نباشد و از طرف دیگر شوق بازگشت به خانه!
از آنجا که ساعت پرواز ما حدود سه بعدازظهر بود، حیفمان آمد که روز آخر را به بطالت تلف کنیم. لذا تصمیم گرفتیم تا از یکی دیگر از مناطقی که در لیست میراث جهانی ثبت شده دیدن کنیم. شهر Alcala De Henares در 35 کیلومتری شمال شرقی مادرید قرار دارد. از مرکز مادرید حدودا 45 دقیقه زمان نیاز است تا به یکی از قدیمیترین دانشگاههای جهان برسید. گفته می شود که نخستین بنا در این مجموعه دانشگاهی در سال 1293 میلادی ساخته شده است و تاکنون نیز این مجموعه دانشگاهی حفظ شده و کاربری دانشگاهی دارد. در داخل این مجموعه کلیسایی قرار دارد که از سقف چوبی زیبایی درست شده است و قدمت آن به سال 1497 میلادی برمی گردد. محله های قدیمی این شهر هم بسیار دیدنی است و در صورت فرصت کافی، پیاده روی در آن خالی از لطف نیست.کلیک کنید
پس از بازدید از این شهر به سمت فرودگاه بین المللی Barajas که در فاصله 20 کیلومتری Alcala واقع شده است حرکت کردیم و پس از تحویل اتومبیل وارد فرودگاه زیبا و بسیار بزرگ مادرید شدیم. برای رفتن به ترمینال مورد نظر سوار قطار داخل فرودگاهی شدیم که نشان از وسعت این فرودگاه دارد. مسیر پروازی مادرید تا دبی حدود هفت ساعت و نیم است.
در این سفر حدودا 2250 کیلومتر با اتومبیل کرایه ای راندیم که حدودا 250 لیتر گازوئیل مصرف کرد و توانستیم 15 میراث جهانی را ببینیم. در کل سفر در کشور اسپانیا خصوصا برای خانواده ها بسیار راحت است. شاید هفته اول و دوم مهرماه از بهترین زمانهای سفر به اسپانیا باشد چرا که با بازشدن مدارس در نیمه های شهریورماه، فصل سفر در اروپا تقریبا به انتها می رسد و همین موضوع به کاهش تعداد توریستها منجر می شود که متعاقب آن قیمت مکانهای اقامتی تا حدودی کاهش می یابد و همچنین برای بازدید از بسیاری از مکانهای توریستی با ازدحام کمتری مواجه می شوید.
افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
iranpour@kanoonirangardan.ir
مهرماه 1393
عالی بود عمو افشین، توی لحظه لحظه اش خودم رو اونجا تصور کردم، اینقدر خوب نوشته بودی که یه شبهِ اسپانیا گردی بود…
بسیار بسیار عالی
خیلی گزارش کاربردی ئه
علاوه بر اطلاعات مکان های مورد بازدید، سایر اطلاعات لازم برای برنامه ریزی سفر در گزارش به خوبی و به تفصیل ذکر شده
قیمت بلیت ها، زمان خریدشون، مسیرها، خلق و خوی آدما و …