خانه / گزارش سفرهای سال98 / گزارش سفر دیدار گنبد سلطانیه و غار کتله خور
گزارش سفر دیدار گنبد سلطانیه و غار کتله خور

گزارش سفر دیدار گنبد سلطانیه و غار کتله خور

برنامه شماره ۹۸۰۶ کانون گردشگران جوان

تاریخ : جمعه ۴ مرداد ۹۸
تعداد نفرات: ۲۱ نفر
لیدر: سید محمدرضا آیت اله زاده
وسیله نقلیه: میدل باس
هزینه سفر: ۹۰ هزار تومان
ساعت حرکت: ۵ صبح
ساعت بازگشت: ۲بامداد
محل آغاز و پایان برنامه: پارک نوشین

۲۱ ساعت سفر ناب به همراه ۲۱ همسفر تاپ
قرار بود ساعت ۵ صبح همه پارک نوشین باشیم که از اونجا حرکت کنیم. این بار بچه های خوش قول با ما همسفر بودن و راس ساعت ۵ همدیگرو دیدیم و سوار میدل باس شدیم.
ساعت ۵:۱۰ حرکت از پارک نوشین آریاشهر آغاز شد. در مسیر گفتیم، خندیدیم و با هم آشنا شدیم و سرپرست گروه(محمدرضا) اطلاعات خوب و مختصری راجع به مکان هایی که قرار بود بازدید کنیم به ما داد. این مکان ها شامل گنبد سلطانیه( که یکی از آثار ثبت شده در سازمان جهانی یونسکو می باشد)، چلبی اوغلی، مقبره قیدار نبی و غار کتله خور بودند. بعد از گذراندن ۴ساعت از اتوبان زنجان به سمت سلطانیه خارج شدیم و از همان پیچ اول رخ زیبای فیروزه ‌ای رنگ گنبد، دلربایی خودشو شروع کرد.
با هماهنگی هایی که سرپرست گروه قبلا انجام داده بود از سازمان میراث فرهنگی یک لیدر محلی (آقای رحمانی) به استقبال ما آمد و ما را به داخل محوطه گنبد راهنمایی کرد. خیلی شیک درب ورودی را برایمان باز کردند و وارد محوطه شدیم، اتراق کردیم و بساط صبحانه را آماده کردیم.
گنبد سلطانیه محوطه دارای بسیار زیبا، پوشیده از چمن، درختان سرسبز می باشد و امکاناتی چون سرویس بهداشتی، کیوسک نگهبانی، و گیشه بلیط فروشی برای بازدید کنندگان مهیا است.

صبحانه ساعت ۹:۱۵ شروع شد و طبق برنامه قرار شد که تا ۱۰ آماده بازدید از گنبد زیبا سلطانیه بشیم. بعد از خرید بلیط که نفری ۳۰۰۰ تومان بود ساعت ۱۰ بازدیدمان آغاز شد.
وارد گنبد شدیم و در ابتدا اقای رحمانی توضیحاتی اجمالی ارائه دادند. بعد از آن، خودمان هم گشتی در محل زدیم و از دیدن این مکان زیبا لذت بردیم. بعد از گشت زنی مجدداً آقای رحمانی توضیحاتی از تزئینات بنا اعم از کاشی کاری و گچ کاری های خاص، نحوه خواندن اسم های کار شده در دیوار و سوره های نوشته شده در سقف به ما ارائه دادند. از بخت خوش ما یکی از همسفران مطلع و آگاه توضیحات تکمیلی و پرباری از مکانهایی که بازدید کردیم اعم از گنبد سلطانیه، خانقاه و آرامگاه چلبی اوغلی و زیارتگاه قیدار نبی به ما ارائه دادند.اجازه بدهید در ابتدا تاریخچه‌ی شهر سلطانیه را برای شما بازگو کنیم:

سلطانیه

شهر سلطانیه یکی از مراکز مهم دوره ایلخانی بود. از آنجا که ایلخانان امتداد چنگیزخان و هولاکوخان مغول بودند منطقه سرسبز سلطانیه فعلی محلی جذاب برای این ایل مغول تبار که همواره همزیستی با اسب داشته اند بود. ارغون خان که جانشین هولاکوخان بود این مکان را به عنوان ییلاق خود برگزید و دستور ساخت این شهر را که محل پیشین شهر ویاژ یا ویاز را داشت صادر کرد.


در کاوش های باستان شناسی که در تپه تاریخی یوسف آباد انجام شده، آثاری از هزاره‌ی دوم قبل از میلاد به دست آمده است. همچنین ۶ تپه تاریخی در اطراف شهر شرویاژ اعم از تپه های تاریخیِ یوسف آباد، سنبل اباد، قلعه تپه و … نشان از قدمت دیرینه‌ی این منطقه دارد. ویرانه های قصر فتحعلی شاه در قلعه تپه که در لایه های زیرین، آثار عصر ایلخانی و هزاره ی دوم پیش از میلاد به دست آمده است.
همچنین در قلعه تپه، قصری منتسب به فتحعلی شاه یافته اند که در لایه اول کاوش ها،آثاری از هزاره دوم، دوره دوم ایلخانی و دوره سوم قاجاری به دست آمده.

عوامل موثری که باعث انتخاب این مکان از جانب ارغون خان قرار گرفته بود این بود که شهر شرویاژ در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و ساکنین این شهر معروف به رسامان ماهر، مهندسان شاهر و استادان معمار حاذق بودند. همچنین موقعیت سوق الجیشی فوق العاده‌‌ی آن که دسترسی آن را از شمال به گیلان، از غرب به تبریز، از جنوب به همدان، کرمانشاه و بغداد میسر می کرد. وجود کوه های اطراف شهر، بادهای جنوب غربی و شمال شرقی و دو رودخانه پر آب ابهررود و زنجان‌رود و چمنزارهای همیشه سبز از جاذبه های دیگر آن منطقه بود.

در زمان ساخت شهر سلطانیه ارغون خان فوت کرد(ارغون خان ۲ پسر داشت، پسر بزرگتر غازان خان و پسر کوچکتر اولجایتو (به زبان ترکی – مغولی به معنی مبارک). اولجایتو کار ناتمام پدر را پیش گرفت. اوج شکوفایی شهر در زمان اولجایتو بود. وی از سال ۷۰۲ ه.ق کار ساخت شهر را از آغاز کرد و برای انجام این کار بسیاری از هنرمندان، صنعت‌گران و بازرگانان دیگر را به این شهر کوچاند و این محل از آن پس سلطانیه (محل شاه‌نشین) نامیده‌شد.
اولجایتو دستور ساخت شهر، ارگ و ابواب البر را صادر کرد و تولیت و ساخت بنا را به خواجه رشید الدین فضل الله همدانی سپرد. وزیر باکفایت خواجه رشید الدین فضل الله همدانی محلی با نام رشیدی با هزار خانه احداث کرد و محل زندگی صد هزار نفر محیا شد.
این شهر و ارگ آن شامل ۱۶ برج و بارو به طول سی هزار گام (۱۴ هکتار) بود و دیوار های بیرونی شهر از حصاری سنگی و با عظمت (همچون دیوار چین) ساخته شده بود، به طوری که امکان عبور چهار سوار همزمان کنار هم بر روی دیوارها وجود داشت.
همچنین اولجیاتو امر کرد تا آرامگاه با عظمتی درون این ارگ برایش ساخته ‌شود. بدین ‌ترتیب بنای باشکوهی ساخته شد که امروزه گنبد سلطانیه نامیده می‌شود.
طبق تحقیقات باستان شناسی این شهر و ارگ آن احتمالا توسط خندق عمیقی محاط شده بود و دسترسی آن از طریق پل شناور امکان پذیر بوده است.

این ارگ دارای دو درب شمالی و جنوبی بود که درب شمالی درب اصلی ارگ محسوب می شد.
نکته جالب اینکه هنگام ورود از درب شمالی (اصلی) امکان دیدن مستقیم کاخ نبود. به این صورت که افراد ابتدا باید از دهلیزی عبور می کردند.

ابواب البر چیست؟
ابواب البر، در دوره ایلخانی یکی از عناصر اصلی شهر بود چنانکه در همدان و تبریز هم وجود داشته. مغز اصلی شهر(البواب البر) از روی شهر تبریز ساخته شده است.
البواب البر مجموعه‌ای با طرح و نقشه مهندسی شده شامل کاخ سلطانی، بیت القانون، دار الشفا، مدرسه، دار الکتاب، برج بارو، مسجد سلطانی، بازار و خانقاه می باشد.

و اما اولجایتو که بود؟!
اولجایتو پسر دوم ارغون خان بود و مادر وی مسیحی بود و نام نیکولا را برایش انتخاب کرده بود. وی در ۲۳ سالگی بعد از برادرش غازان خان که در تبریز در گذشت بر تخت نشست.
اولجایتو پس از مرگ مادرش با زنی حنفی ازدواج کرد اما با تبلیغات خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، شافعی شد و سپس در نجف اشرف هنگام دیدار با علامه حلی، شیعه شد و علامه ۲ کتاب (نهج الحق و منهاج الکرامه) به او پیشکش کرد.
او پس از گرویدن به دین اسلام لقب خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر داد. وی حکومت خود را از شهر سلطانیه کنترل می کرد و در شب عید فطر ۷۱۶ فوت کرد و در بقعه سلطانیه دفع شد.
اما جالب اینکه در کاوش های دقیقی که از سردابه و محل قبر اولجایتو انجام شده بود هیچ گونه اثری از او یافت نشد و خاک سردابه بکر بود.
گمان می رود اولجایتو شمنیزم بوده (در آیین شمنی اجساد در اماکن کوهستانی دفن می شده). وی تنها در جهت تقویت پایه های حکومتی و تحکیم موقعیت در جامعه مسلمین به اسلام تظاهر می کرد.

و حالا بنای شگفت انگیز گنبد سلطانیه:
گنبد سطلانیه بزرگترین گنبد آجری در جهان و سومین گنبد بزرگ بعد کلیسای بزرگ سانتا ماریا در فلورانس و ایاصوفیه در ترکیه می باشد.
همانطور که گفته شد گنبد سلطانیه به منظور مقبره سلطنتی بنا گردید.
در نفایس الفنون آورده اند که این بنا در سال ۷۰۴ (دوره ایلخانی) به مدت ۱۰ سال با به کار گیری ۳۰۰۰ نفر ساخته شده است.
گنبد به شیوه‌ی طاق ضربی ساخته شده و طرح قرینه ای دارد و کتیبه های داخل آن به خط ثلث نوشته شده است.
طبق تحقیقات وزن گنبد ۱۶۰۰ تن تخمین زده شده که بر روی ستون های هشت گانه ای به قاعده هر کدام ۵۰ متر، بروی پی نیم متری سنگی ساخته شده و دور تا دور این بنا دارای دیواره های عظیمی به قطر ۷ متر می باشد.


ستون ها در ارتفاعات مختلف توسط قوس های متعدد به هم می پیوندند و فشار بارها را بر روی نقاط ثابت و جدا از هم تقسیم می کنند که این شیوه معماری دوره ساسانی هم دیده می شود.
آمار دقیقی از تعداد زلزله های به وقوع پیوسته در شهر سلطنیه از ابتدای ساخت این بنا تا سال ۱۲۸۰ وجود ندارد بین سال ۱۲۸۰ تا ۱۳۶۵ یعنی در فاصله ۸۵ سال ۳۰ زلزله در مکان ثبت شده است که ۵ بار از آن شدتی بالای ۴.۴ ریشتر داشته اما خوشبختانه آسیب چندانی به بنا وارد نشده است.
گنبد سلطانیه اولین گنبدیست که از تکنیک معماری دو پوش یا دو جداره برای ساخت آن استفاده شده است. فضای خالی بین ۲ گنبد که به جهت عایق حرارتی، مقاومت بنا در مقابل زلزله، استحکام بخشی به جزییات داخلی و… حدود ۶۰ سانتی متر می باشد.

این بنا دارای سرداب (محل دفن شاهان)، محراب، تربت خانه، ۸ ایوان و ۸ مناره است که هنگام اذان ۸ موذن بانگ اذان را به ۴ سوی اصلی شهر از این طریق می رساندند.
بنای بیرونی گنبد با کاشی های فیروزه ای تزئین شده است و در ۴ دوره ایلخانی، صفوی، پهلوی اول و جمهوری اسلامی (سال ۱۳۸۴) مرمت گردیده است.
ارتفاع این گنبد زیبا ۴۸.۵ متر و قطر آن ۲۵.۵ متر میباشد. این بنا ۱۱۰ پله دارد که این پله ها شامل ۳۶ پله تا طبقه اول( دهلیز) و ۳۲ پله تا طبقه دوم (ایوان های هشت گانه) و ۴۲ پله تا بالای مناره ها می باشد. (در حروف ابجد ۱۱۰ نشان امام علی است و در کل بنا اسم علی و محمد به خط کوفی به وفور دیده می شود)

تا طبقه اول تزیینات داخلی توسط کاشی و آجر انجام شده است. در این تزیینات کاشی کاری ، کلمات سلطان ظل الله، خان الجایتو خلد الله ملکه و سبحان الله به شکل رمزی دیده می شود.

در طبقه دوم نرده های چوبی زیبایی به چشم می خورد که از دوره ایلخانی باقی مانده است. این چوبها را از هندوستان آورده و با آب و آهک در برابر فرسایش مقاوم سازی کرده اند.

تزیینات طبقه دوم، تا سقف گنبد، گچی است و نقوش اسلامی و آیات قرآنی و اسامی خلفا بر آن نقش بسته است. در قسمت هایی از قوس های گچی، آیاتی از ۵ سوره ی قرآن دیده می شود.

در حال حاظر داخل بنا داربست های فلزی به چشم می خورد که در سال ۱۳۴۶ توسط تیم مرمت ایتالیای نصب شده و تا تاریخ ۱۳۵۳ به مرمت بنا می پرداختند. پس از آن کار مرمت تا سال ۱۳۷۳ متوقف و مجدداً تا به امروز(۱۳۹۸/۰۵/۰۴) ادامه دارد.

گنبد سلطانیه همچنان از ۳۰ کیلومتری شهر دیده می شود.
ضمناً بقایای مسجد جامعی کنار گنبد سلطانیه به جای مانده که گفته می شود بلندترین بنای شهر بوده و در سال ۱۲۹۰ هجری در اثر زلزله ویران شده است. همچنین این مسجد بعد از گنبد سلطانیه بلندترین بنای شهر بوده است.

بازدید ما از بنای گنبد حدود ۲ ساعت به طول انجامید که بعد از آن همراه تیم راهی بازدید از جاذبه بعدی چلبی اوغلی (خانقاه مولانا) شدیم.
(خانقاه به محل زندگی، آموزش، و گردهم‌آیی و فعالیت درویشان و صوفیان گفته می‌شود. مرکز اصلی خانقاه ها در قونیه و بعد در قره حصار، مغنیسا، حلب و … است)
خانقاه مولانا ۵۰۰ متری جنوب غربی ارگ سطلانیه به شماره ثبت ۱۶۷ مقبره‌ی براق بابا و جلال الدین اولو عارف چلبی می باشد.

مشخصات خانقاه براغ بابا (و آرامگاه منصوب به نوه مولانا – اولو عارف چلبی – پیشوای طریقت مولویه):
برای مقبره‌ ی امیر عارف چلبی گنبدی بر روی برجی ۸ گوش بنا شده است. قرینه سازی در کل بنا دیده می شود.
شرح فضای خانقاه اینگونه است:
بخش نخست دارای حجره‌ های انفرادی برای اسکان میهمانان و فقرا و سپس حیاط(محل سماع صوفیان) که در طرفین آن چله خانه ‌ها برای چله نشینی عرفا بنا شده است. پس از آن ایوان، که در طرفین آن جمع خانه و در نهایت بنای گنبد دیده می شود.
از کتیبه های بدست آمده در سال ۷۳۳ هجری قمری، بانی بنا محمد جوینی و معمار بنا شخصی به نام خانلرلو عبدی استخراج شده است.
زیر و طرفین محراب کتیبه های گچی وجود دارد که به خط ثلث شکسته نوشته شده اند.
و اما جلال الدین چلبی اوغلو عارف که بود؟اوغلو چلبی نوه ی مولانا در واقع پسر سلطان ولد و نوه دختری شیخ صلاح الدین زرکوب بود و در سال ۶۷۰ زاده شد.
جلال الدین محمد فریدون نامی بود که مولانا بر این کودک گذاشت.
چلبی بزرگ، شیخ طریقت قونیه بود که مردم امیر عارف چلبی را عموماً اوغلو عارف می خواندند.
اسم جلال الدین اوغلو عارف چلبی از دو لقب (چلبی به معنی آقا) و (اوغلو معادل ترکی امیر) تشکیل شده است. گفته می شود مولانا علاقه ویژه‌ ای به نوه خود (جلال الدین محمد فریدون) داشت چنانکه به او در رباعیات و غزلیات خویش اشاراتی کرده است. اوغلو عارف چلبی دو بار به سلطانیه آمد. بار اول مقارن با جلوس غازان در ۶۴۹(همسر غازان خان در این دیدار مرید او شد) و بار دیگر در ۷۱۶ مقارن با اواخر سلطنت اولجایتو (سلطان محمد خدابنده) بود که از او در این زمان به عنوان رهبر مولویه استقبال شد.
(در دوران ایلخانی ادیان، آزادی نسبی‌ای داشتند)
هنگامی که چلبی اوغلو به سلطانیه آمد خلیفه ‌ی غازان خان یعنی حیران امیر جی(خلیفه و جانشین براغ بابا) از او استقبال کرد و چلبی را به خانقاه براق بابا برد. در سال ۷۱۹ عارف در گذشت. وی ۲سال بیشتر آنجا سکونت نداشت و پس از فوت مقبره کنونی را برای او ساختند.
اولو عارف چلبی در ۲۴ ذی حجه ۷۱۹ در ۴۹ سالگی فوت شده و بنا بر قولی در سمت چپ قسمت فوقانی مقبره مولانا در بالای صوفه مدفون شده است.

براق بابا که بود؟!
براق بابا یکی از سفرای ایلخانان بود. به روایتی او در سال ۷۰۶ یا ۷۰۷ در گیلان کشته شد و مریدانش پیکر وی را به سلطانیه آوردند و بنایی بر قبر او ساختند. شاید هم چلبی مجموعه ای در جوار آرامگاه براق بابا برای خود ساخته بود.

بازدید ما از خانقاه حدوداً نیم ساعت زمان برد. پس از آن راهی بازدید از مقبره ی قیدار نبی شدیم. حدودا ۴۵ دقیقه بعد به مقبره ی قیدار نبی در خدابنده رسیدیم.
قیدار نبی نیز مکانی مقدس دارای گنبد، حیاط، ضریح، تزیینات و گچبری های دوره قاجاری بود.
این مکان مربوط به سده های هفت و هشت هجری قمری در زمان بلغار خاتون همسر غازان خان تخریب می شود و مجدداً در همان زمان(سال ۷۱۹ هجری) بنا می شود و بعد در سال ۱۳۱۹ هجری قمری توسط امیر افشار جهان شاه مرمت می شود.
قیدار نبی جد سی ام پیامبر اسلام، بزرگ ترین پسر حضرت اسماعیل و همچنین جانشین او بوده است . این بقعه در ۲۱ آبان سال ۱۳۱۷ خورشیدی به شماره ۳۲۱ ثبت ملی شده است.


بازدید ما از قیدار نبی زمان چندانی طول نکشید سپس راهی غار کتله خور شدیم…
حدودا ساعت ۳:۳۰ به محوطه پارکینگ غار کتله خور رسیدیم. از آنجایی که گشنگی بر تیم غلبه کرده بود تصمیم بر این شد بعد از صرف نهار به دیدن این جاذبه طبیعی شگفت انگیز بپردازیم.
در محوطه غار کتله خور امکاناتی از قبیل پارکینگ، فضای سبز، آلاچیق هایی برای استراحت، رستوران، سرویس بهداشتی، فروشگاه صنایع دستی، سوپر مارکت، اسب و درشکه تفریحی وجود دارد.


همچنین در نزدیکی این محوطه، دریاچه ای کوچک و خوش منظره ای با دشت های طلائی رنگ به چشم می خورد. آب این دریاچه از طریق بارش های فصلی تأمین می شود و متناسب با شدت باران کم و زیاد می شود.


پس از صرف نهار و کمی استراحت آماده بازدید از غار شدیم.
به صورت شگفت انگیزی در هوای گرم ۴۰ درجه تابستانی از دهانه غار نسیم بسیار خنکی به بیرون می وزید.
پس از تهیه بلیط (هر نفر ۱۵۰۰۰ تومان) توسط سرپرست گروه و هماهنگی های لازم با آقای یوزباشی مسئول غار رأس ساعت ۵ تیم ما وارد غار شد.

غار کتله‌خور
در منطقه مستطیل شکلی حدوداً به ابعاد ۲۰۰۰×۱۵۰۰ متر به‌وجود آمده‌ است. دهانه غار در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. کتله خور غاری است خشکی – آبی که در استان زنجان، شهرستان خدابنده و در ۸۰ کیلومتری جنوب قیدار و ۱۷۳ کیلومتری شمال همدان و ۴۱۰ کیلومتری تهران و ۵ کیلومتری شهر گرماب واقع است.
در بعضی مناطق غربی ایران به کوه کم ارتفاع “کَتَله” می‌گویند و احتمالاً وجه تسمیه این غار نیز همین است که در یکی از این کوه ‌ها قرار گرفته‌ است و خورشید از پشت آن طلوع می‌کند و به جای کتله خورشید به آن کتله خور می‌گویند.
در حال حاضر این غار به سه بخش فرهنگی، تفریحی و ورزشی تقسیم شده ‌است. بخش ورزشی آن که تنها مورد استفاده غارنوردان و صخره‌نوردان قرار می‌گیرد، حدود ۴ کیلومتر است که البته هنوز انتهای آن کشف نشده‌ است. بخش تفریحی غار نیز که جهت بازدید عموم مورد استفاده قرار می‌گیرد.
غار دارای ۲ دهانه قابل دسترسی می باشد، حدود ۷۰۰ متر اولیه غار قطری حدود ۷۰ سانتیمتر داشته‌ است به‌طوری که رهنوردان اولیه(اعضای باشگاه کوهنوردی “نیرو راستی”) غار این مسیر ۷۰۰ متری را سینه‌خیز طی کرده و مسیر خود را با علامت گذاری مشخص کرده‌اند. این دالان ها هیچگونه راه خروجی به بیرون نداشته و راه خروجی آن به صورت مصنوعی کنده شده است.
دهانه ی سمت چپ(جنوبی) به سالنی بزرگ راه دارد و بدون تهیه بلیط میتوان از آن دیدن کرد و از هوای خنک داخل آن لذت برد. در واقع از این سالن برای مقاصد فرهنگی استفاده می شود و امروزه از آن به عنوان سالن انتظار استفاده می شود.


و اما دهانه ی سمت راست(شمالی)، ورودی اصلی(تفریحی) برای بازدید کنندگان می باشد. برای بازدید از غار نیاز به هماهنگی است چنانکه بازدید هر یک ساعت یکبار به صورت دسته جمعی و با راهنمای ویژه انجام می شود.
داخل غار ۷۰ تا ۹۰ درصد رطوبت دارد که دمایی بین ۱۹ الی ۲۴ درجه ایجاد می کند.
۱۳ کیلومتر از غار نقشه برداری شده اما امکان بازدید برای عموم تنها یک و نیم کیلومتر است. داخل غار نور پردازی شده و پیمایش مسیر برای عموم راحت و لذت بخش است. در طول مسیر شاهد تشکیل قندیل های زیبا((استلاکتیک و استلاگمیت) = (چکنده و چکیده)) بودیم.
این غار دارای بخش‌هایی است که به ترتیب می‌توان میدان شیر خوابیده، میدان بیستون، میدان چهل‌ستون، سه‌راهی کوهی، میدان پنج‌شیر، تالار عروس، تونل قندیلی، اتاق عقد، پای فیل، شتر با جهاز، عروس و داماد، میدان شمع، دو جادوگر، نخل سوخته، میدان مریم مقدس و… را نام برد.
طبق گفته های راهنما تشکیل هر یک سانتی متر از این قندیل ها حدودا ۷۰ سال زمان می برد.
اکسیژن داخل غار به صورت طبیعی تامین می شود. ارتفاع بلندترین قله غار ۴۰۰ متر می باشد. تنها موجود زنده داخل غار خفاش است.
شناسایی این غار ۱۰۰ سال پیش توسط بومیان انجام شده اما به صورت حرفه ای نخستین بار در بهار سال ۱۳۳۱ خورشیدی گروهی از سرشناس ‌ترین کوهنوردان ایران از اعضای باشگاه “نیرو راستی” اقدام به کشف و بازدید غار کتله خور کردند. یکی از اعضای زنجانی گروه نامبرده به نام سید اسدالله جمالی اقدام به ثبت رسمی غار کرد. از آن پس غار کتله خور به عنوان پدیده شگرف طبیعی مورد توجه علاقه‌مندان غارنوردی قرار گرفته ‌است.

۱۰۰ متر ابتدای غار محل زندگی انسان ‌های نخستین بوده ‌است که این موضوع را اسکلت ۸۰ انسان و سفال هایی که در این محل پیدا شده تأیید می‌کند.(عمر سفال ها را ۴۰۰۰ سال تخمین زده اند)

ساعت ۶:۳۰ بازدید تیم ما از غار به اتمام رسید و رأس ساعت ۷ راهی تهران شدیم. متاسفانه از آنجایی که در پلیس راه اول مامور راهنمایی رانندگی به اشتباه مهر باطل شد را بر روی دفترچه، برای راننده ما ثبت کرده بود امکان بازگشت از جاده اصلی برایمان مقدور نبود و این امر باعث طولی تر شدن مسیر شد.
در بازگشت طبق معمول سفرهای کانون جلسه پایان سفر برگزار شد و ما ساعت ۲ صبح شنبه، صحیح و سالم با کلی تجربه به تهران رسیدیم.
جا داره اینجا از تمام همسفران عزیز و به خصوص سرپرست برنامه، راننده های محترم آقای عسگری و آقای خدابنده تشکر ویژه ای کنیم.
به امید سفر های دیگر. بدرود.

کانون گردشگران جوان ایران kanoonirangardan.ir

                                                           نوید آمری-yek.navid@gmail.com                                                      

        امید صاحب اختیاری-Oumood@gmail.com

Share

یک دیدگاه

  1. بسیار بسیار عالی. توصیف معماری در گزارش سفرها داره روز به روز بهتر و بهتر میشه. آفرین به نوید و امید.

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

برو بالا !