گزارش سفر به مالزی- در مسیر توسعه
سفر ما به مالزی از شهر دبی در یک زمستان سرد و پر بارش در اواخر بهمن 1395 شروع شد. با توجه به اینکه مالزی در نزدیک خط استوا قرار دارد میشد اینطور برداشت کرد که آب و هوای معتدلی در پیش روی ماست. در این ماه از سال، بارندگی های فصلی نسبتا کاهش یافته است و مالزی را به عنوان مقصد جذابی برای کسانی که از سرمای زمستان در حال فرار هستند، تبدیل کرده است.
تصمیم داشتم که مختصری درباره جغرافیا و تاریخ کشور مالزی بنویسم که با توجه به وجود منبع خوبی مثل ویکیپدیا فارسی از این موضوع صرف نظر کردم و عینا مطالب آن را برایتان در اینجا آورده ام. توصیه می کنم آن را بخوانید، در ابتدا ممکن است کمی کسالت آور باشد ولی نهایتا دید بسیار خوبی درباره این کشور پر نشیب و فراز در قرن حاضر را به شما می دهد. شاید بتوان گفت که مالزی می تواند الگوی خوبی برای توسعه کشورهای جهان سومی باشد که علی رغم وجود منابع بسیار هنوز در کوره راههای سیاست گیر افتاده اند و منابع غنی خود را صرف تجهیزات نظامی و سرکوب مردم خود می کنند.
مساحت کشور تقریبا 330 هزار کیلومتر مربع(66 امین کشور جهان و معدل مساحت استان سیستان و بلوچستان با خراسان جنوبی) و جمعیت آن تقریبا 30 میلیون نفر (40 امین کشور جهان) است. واحد پول مالزی، رینگت است. در زمان سفر ما هر 100 دلار آمریکا را میشد با 440 رینگت تعویض کرد.
پایتخت شهر کوالالامپور است که اهالی اصطلاحا به آن KL می گویند و جمعیتی معادل دو میلیون نفر دارد.
نوشته زیر برگرفته از ویکیپدیا فارسی است:
“ جغرافیا:
کشور مالزی در جنوب شرقی آسیا واقع شده و از لحاظ جغرافیائی از دو قسمت کاملاً جدا تشکیل شده. میان ۱ تا ۷ درجه عرض شمالی و ۱۰۰ تا ۱۱۹ درجه طول شرقی قرار دارد.
دو بخش متمایز مالزی از طریق دریای چین جنوبی از یکدیگر جدا شدهاند، که هردو بخش غربی شبه جزیره مالزی و شرق مالزی، دارای منظره بسیار مشابهی از دشتهای مرتفع ساحلی هستند که اغلب از تپهها و کوهستانهای جنگلی انبوه پوشیده شده که مرتفعترین آن، کوه کینابالو به ارتفاع ۴٬۰۹۵ متر بر روی جزیره بورنئو قرار دارد. آب و هوای محلی، استوایی بوده که مشخصه آن بادهای موسمی سالانهاست که (در ماههای آوریل و اکتبر) در جنوب غرب و (از اکتبر تا فوریه) در شمال غرب میوزد. تانجونگ پی آی، که در ایالت جنوبی جوهور قرار دارد، جنوبیترین نقطه قاره آسیا میباشد. تنگه مالاکا که بین سوماترا و شبه جزیره مالزی قرار دارد، به شکل بحثبرانگیزی مهمترین مسیر کشتیرانی جهان محسوب میشود.
پوتراجایا، مرکز اداری جدید التاسیسی برای دولت فدرال مالزی است که تاحدی در نظر دارد از تراکم فزاینده داخل پایتخت مالزی، کوآلالامپور بکاهد. سازمانهای دولتی و وزارتخانههای این کشور در شهر جدید پوتراجایا (پایتخت اداری) این کشور واقع است. مالزی عضو سازمان ملل متحد و اتحادیه کشورهای همسود است. این فدراسیون شامل سیزده ایالت در جنوب شرقی آسیا است. نام «مالزی» زمانی انتخاب شد که فدراسیون مالایا؛ سنگاپور، صباح و ساراواک یک اتحادیه متشکل از ۱۴ ایالت را تشکیل دادند. در سال ۱۹۶۵ سنگاپور از مالزی جدا شد و به کشوری مستقل تبدیل گردید.
مالزی دربردارنده دو ناحیه جغرافیائی است و دریای جنوبی چین آنها را از هم جدا میکند: شبه جزیره مالزی یا مالزی غربی که بر روی شبه جزیره مالایی قرار دارد و از شمال با تایلند مرز خشکی دارد و از طریق جاده شوسه جوهور از جنوب با سنگاپور پیوند دارد. این کشور دربردارنده شاه نشینهای جوهور، کداه، پاهنگ، نگری سمبیلان، کلانتان، پراک، سلانگور، پرلیس و ترنگانا بوده و دو ایالت آن را فرمانداران ملاکا و پنانگ و دو منطقه فدرال پوتراجایا و کوآلالامپور سرپرستی میکنند. بورنئوی مالزی یا مالزی شرقی که بخش شمالی جزیره بورنئو را دربردارد باآنکه هممرز اندونزی است، زیر سرپرستی حکومت شاه نشین برونئی قرار دارد. مالزی شرقی دربردارنده ایالات صباح و ساراواک و حوزه فدرال لابوآن است. اگرچه از دیدگاه سیاسی این بخش را مالاییها سرپرستی میکنند، اما جمعیت جدید مالزیایی با وجود اقلیتهای چینی و هندی یکدست نیست. سیاستهای مالزی برای بیان ماهیت ادعاشده مشاورهای آن گفته شدهاست و سه حزب اصلی تشکیل دهنده ناسیونال باریسان، هریک وابستگی خود را به یکی از گروههای نژادی کاستهاست. تنها تنش مهم دیده شده در این کشور، از زمان استقلال آن تا کنون، شورشهای نژادی ۱۳می در آستانه مبارزه انتخاباتی و بر سر درگیریهای نژادی بودهاست. با این همه، مالزی الگویی از هماهنگی نژادی شمرده میشود.
شبه جزیره مالایی مدت زیادی است که از یک جایگاه مهم (مرکزی) در مسیرهای تجاری بین چین و خاورمیانه برخوردار بودهاست و از آن به عنوان “شبه جزیره طلائی”، یاد شدهاست.
تاریخ و سیاست:
قبل از این که اقوام مالایی به این کشور مهاجرت کنند, در بخش شبه جزیره ای مالزی, اجداد گروههای مختلفی زندگی می کردند که در حال حاضر به همه آنها اورنگ اصلی, یا ساکنان اولیه می گویند.
اولین پادشاهی مالزی که بر بنادر شهرهای ساحلی حکومت میکرد در قرن ۱۰ میلادی تشکیل شد. این پادشاهی شامل لنگ کاسوکا، لمبابوجانگ، کداه، برآس، گانگانگارا در پراک و پان پان در کلانتن میباشند. تصور بر این است که آنها در گذشته کشورهای هندی یا بودائی بودهاند.
در سال ۱۵۱۱ میلادی، مالاکا توسط پرتغال تصرف شد و در آنجا یک مستعمره ایجاد نمود. پسران آخرین سلطان مالاکا، دو سلطان نشین را در آن شبه جزیره تاسیس کردند- سلطان نشین پراک در شمال، و سلطان نشین جوهور در جنوب. پس از سقوط مالاکا، سه کشور برسر کنترل تنگه مالاکا با یکدیگر به جدال پرداختند: پرتغالیها (در مالاکا)، سلطان نشین جوهور، و سلطان نشین آچه. این درگیریها تا زمانی که هلند کنترل مالاکا را به دست گرفت در سال ۱۶۴۱ ادامه داشت.
انگلستان اولین مستعمره در شبه جزیره مالایا را در سال ۱۷۸۶، با اجاره جزیره پنانگ، بنیان گذاری نمود. در سال ۱۸۲۴، بریتانیا در پی پیمان ۱۸۲۴ انگلیس – هلند که مجمع الجزایر مالایا را به دو بخش بریتانیایی و هلندی تقسیم کرده بود و مالایا در حوزه انگلیس قرار داشت، مالاکا را تحت کنترل خود درآورد.
در پی تصرف مالزی از سوی ژاپنیها در (۱۹۴۵-۱۹۴۲) طی جنگ جهانی دوم، حمایت عمومی از استقلال افزایش یافت. برنامههای پس از جنگ انگلیسیها برای یکپارچگی اداره مالایا تحت یک مستعمره پادشاهی واحد که اتحادیه مالایی نامیده شد با مخالفت شدید از سوی مالایاییها موجه شد که مخالف تضعیف حاکمان مالایایی و اعطای شهروندی به نژاد چینی بودند. اتحادیه مالایایی در سال ۱۹۴۶ تاسیس شد و شامل تمامی املاک بریتانیادر مالایا به استثنای سنگاپور میشد، در سال ۱۹۴۸ منحل گردید و با فدراسیون مالایا جایگزین شد که باعث حفظ خودمختاری حاکمان مالایایی ایالات تحتالحمایه بریتانیا در آن میشد. طی این زمان، شورشیان تحت رهبری حزب کمونیست مالایا عملیات چریکی خود را برای مجبور ساختن بریتانیا به خروج از مالایا انجام دادند. دوره شناخته شده اضطراری مالایا از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۰ طول کشید، و شامل مبارزه ضدشورش طولانی از سوی نیروهای کشورهای مشترکالمنافع در مالایا بود. در برابر این دورنما، استقلال برای فدراسیون در داخل مشترکالمنافع در ۳۱ اوت ۱۹۵۷ اعطا گردید. در سال ۱۹۶۳، این فدراسیون با پذیرش مستعمرات سلطنتی جدید بریتانیا در سنگاپور، ساباه (بورنئوی شمالی بریتانیا)و ساراواک، تغییر نام داد. سلطان نشین برونئی در ابتدا نسبت به پیوستن به این فدراسیون ابراز تمایل نمود، ولی در اثر مخالفت از سوی فرقههای مشخصی از مردم و نیز مشاجرات بر سر پرداخت حقالامتیاز نفتی و جایگاه سلطان در این اتحادیه ادغامی از آن خارج شد. سالهای اولیه استقلال، مالزی با مشکلاتی در اثر درگیری با اندونزی همراه بود و سرانجام در سال ۱۹۶۵ سنگاپور از مالزی جدا شد و اعلام استقلال نمود.
مالزی پس از استقلال از انگلیس در سال ۱۹۵۷، حکومت سلطنتی دورهای را پذیرفت. بر اساس قانون اساسی مالزی، پادشاه، از میان ۹ سلطان ایالتهای مختلف مالزی از ۱۳ ایالت، بطور دورهای و برای مدت ۵ سال انتخاب میشود. در چهار ایالت دیگر که سلطان ندارند بالاترین مقام رسمی، فرمانداران انتصابی هستند که آنها نیز با ترتیب خاصی انتخاب شده و مقام تشریفاتی و اختیارات رسمی سلاطین را دارا میباشند. پادشاه در مالزی دارای اختیارات و وظایف تشریفاتی است و بر اساس توصیههای مجلس و کابینه عمل میکند. پادشاه در مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح کشور دارای اختیاراتی رسمی بوده و بعنوان بالاترین مقام کشور، تنفیذ نخست وزیر (پس از انتخاب شدن وی از طریق پارلمان) و توشیح پیشنهاد انحلال مجلس یا عدم قبول آن را بر عهده دارد. انتصاب قضات دادگاه فدرال و دادگاههای عالی از جمله معدود وظایف پادشاه است. تصمیمات پارلمان نیز به سمع و نظر شاه میرسد ولی وی اجازه اظهار نظر ندارد. انحلال مجلس هم از معدود اختیارات پادشاه محسوب میشود. قوه قانونگذاری مالزی متشکل از دو مجلس سنا و مجلس نمایندگان است که ۴۰ نفر از ۶۹ عضو مجلس سنا را پادشاه انتخاب مینماید.“
گزارش سفر:
روز نخست 11 فوریه 23 بهمن:
ساعت 8:35 صبح به وقت محلی وارد فرودگاه کوالالامپور شدیم، پرواز 7 ساعته ما بیش از حد انتظار ما را خسته کرد که دلیل آن هم اختلاف 4 ساعته مالزی با دبی بود یعنی ما 4 ساعت از یک روز را از دست داده بودیم. این مشکل در پروازهای طولانی مدتی که اغلب از غرب به شرق انجام میشود معمولا اتفاق می افتد و به Jet Lag معروف است. پیش زمینه ذهنی من از فرودگاه کوالا خیلی بهتر از چیزی بود که دیدم. هر چند که فرودگاه توسعه یافته و بزرگ است ولی به هیچ وجه قابل مقایسه با فرودگاههای بزرگی از قبیل مادرید، دبی و حتی دوحه نیست.
برای ورود به مالزی خوشبختانه نیاز به ویزا نیست و پلیس گذرنامه پاسپورت شما را مهر می کند و اجازه اقامت 15 روزه صادر می شود. از فرودگاه تا شهر کوالا حدود 60 کیلومتر فاصله است که اغلب برای طی این مسیر از تاکسی یا قطار استفاده می شود. ما طبق معمول سفرهایمان و با توجه به دو کودک 2 و 6 ساله ، از داخل فرودگاه اتومبیل اجاره کردیم. برای شش روز تقریبا 250 دلار پرداختیم. اتومبیلی که تحویل گرفتیم یک خودرو نیسان Almera بود. که مناسب سفر برای چهار نفر با صندوق عقبی که به راحتی دو چمدان بزرگ، یک چمدان کوچک و دو کالسکه بچه در آن جا می شود. رانندگی در مالزی صرف نظر از اینکه فرمان اتومبیلها در سمت راست قرار دارد(مثل انگلستان) ساده است، خصوصا که کیفیت اغلب جاده های داخل و برون شهری خوب است و بیشتر افراد قوانین رانندگی را رعایت می کنند. اغلب جاده ها دارای عوارض جاده ای است و اتومبیلها به سه طریق این عوارض را پرداخت می کنند: یا اتومبیلشان مجهز به چیپ الکترونیکی است یا دارای کارت مخصوص تردد در جاده هستند که از قبل مبلغی را در آن شارژ می کنند و هنگام ورود به عوارضی آن را روی کارتخوان می زنند و در آخر هم برخی مثل ما که هیچ کدام را ندارند و بایست پول نقد پرداخت کنند. قبل از نزدیک شدن به عوارضی با توجه به اینکه از کدام سیستم می خواهید استفاده کنید، مسیر مناسب را بایست انتخاب کنید. معمولا پرداخت نقدی در لاین منتی علیه چپ قرار دارد. با ورود به این لاین مسوول باجه مربوطه کارتی را به شما می دهد که شما در انتهای اتوبان آن را به مسوول باجه خروجی می دهید و پس از محاسبه مسیر طی شده به شما اعلام می شود که چقدر باید بپردازید. مثلا برای مسیر فرودگاه تا شهر Ayer Keroh که 100 کیلومتر مسافت بود ما حدود 15 رینگت پرداختیم.
طبق برنامه ما باید مستقیما سفر را از فرودگاه آغاز می کردیم و فرصتی برای رفتن به هتل نداشتیم. لذا ابتدا یک سیم کارت تلفن همراه که 2 گیگ اینترنت هم همراهش بود با قیمت 30 رینگت که برای کل سفر ما کافی بود، تهیه کردیم. واقعا بدون استفاده از جی پی اس پیدا کردن برخی مراکز و همچنین برخی مسیرها اگر نگویم غیر ممکن است، لااقل بسیار دشوار است. از فرودگاه به سمت جنوب و شهر مالاکا راندیم. اولین چیزی که بسیار به چشم آمد، سبزی و طراوت خاصی است که در گیاهان و درختان می شود دید، احساس می کنید که همه چیز تازه است و همین حظ بصری سبب می شود تا خستگی پرواز از تن به در برود. قبل از رسیدن به مالاکا و طی 100 کیلومتر در عرض 2 ساعت، وارد شهر Ayer Keroh شدیم و یک راست سراغ Taman Mini Malaysia یا پارک مینیاتوری مالزی را گرفتیم. ورودیه برای بزرگسالان 24 و برای بچه ها 15 رینگت است. این پارک به دو قسمت تقسیم شده است. قسمت نخست نمونه واقعی از خانه هایی است که در 13 استان مالزی وجود دارد که در هر خانه سعی شده فرهنگ و رسوم کشور مالزی هم نمایش داده شود. قسمت دوم مربوط به خانه های سنتی است که در کشورهای همسایه مالزی وجود دارد که البته این قسمت هنوز تکمیل نشده است. معمولا اجرای رقص سنتی از نواحی مختلف مالزی نیز در محل مخصوصی که برای این کار در نظر گرفته شده است اجرا می شود که بسیار جذاب و دیدنی است. برای بازدید از این مجموعه حدود دو ساعت زمان نیاز است. با توجه به اینکه حدود ساعت یک بعد از ظهر یه این مکان رسیدیم لذا تصمیم گرفتیم که نهار را هم در رستوران مجاور پارک صرف کنیم. از میان منو رستوران غذایی را که بیشتر به نظرمون قابل خوردن بود انتخاب کردیم. برنج با مرغ و یک سوپ کاملا آبکی مرغ، البته که خیلی لذیذ نبود ولی میشد آن را خورد.
به سمت شهر مالاکا حرکت کردیم، مسیر 15 کیلومتری را با توجه به ترافیک حدود نیم ساعت طی کردیم و به شهر قدیمی ملاکا وارد شدیم. این شهر به سبب موقعیت و اهمیت خاصی که در مسیر تجارت کشورهای آسیای شرقی با آسیای غربی و اروپا داشته است دارای تاریخی پر فراز و نشیب است. یونسکو در سال 2008 این شهر را به همراه شهر جورج تاون در لیست میراث جهانی ثبت کرد. http://whc.unesco.org/en/list/1223/video
میدان قدیمی شهر و بناهایی که در مجاورت و خیابانهای اطراف آن قرار دارند اغلب به رنگ قرمز اخرایی هستند.
خیابان Jonker که در محله چینی ها قرار دارد نمونه ای از جذابیتهای خیابانی است که فروشندگان دوره گرد را در خود جای داده است. به علت برگزاری جشنهای سال جدید چینی، بازدید از محله های چینی ها از جذابیت بیشتری برخوردار است.آذین بندی های خاص چینی ها با رنگهای متنوع بر زیبایی خیابانها و کوچه ها افزوده است.
رودخانه ملاکا که از وسط شهر عبور می کند همانند شریانی که زندگی را به شهر می آورد در جریان است. در جای جای شهر بر حفظ پاکیزگی شهر تاکید شده است.
کلیسا St Paul همان جایی است که جسد سنت خاویر(مبلغ مسیحی معروف) نود روز قبل از انتقالش به کلیسا شهر گوا در هند، در آنجا نگهداری شد.
پرسه زدن در کوچه و پس کوچه های ملاکا واقعا لذت بخش است. ریکشا سواران این شهر از جذابیتهای اصلی شهر هستند، آنها با اشکال مختلف وسیله نقلیه خود را آذین بسته اند و اغلب در هنگام حرکت نیز از موسیقی با صدای بلند استفاده می کنند. https://www.youtube.com/watch?v=HIBFTcDj-vE
مسجد صلات ملاکا، در کنار ساحل و در میان دریا ساخته شده است و هنگام غروب آفتاب نمای بسیار زیبایی دارد و به نظر می رسد که مسجد در میان دریا شناور است.
بعد از غروب به سمت کوالالامپور حرکت کردیم و شب را در هتل Fraser Residence اقامت کردیم. ما بابت دو شب اقامت در این هتل 185 دلار پرداختیم که شامل صبحانه و پارکینگ بود. http://klcc-kualalumpur.frasershospitality.com/en
روز دوم 24 بهمن:
باغ پرندگان کوالالامپور قطعا یکی از محلهای دیدنی شهر است. گونه های متنوع پرندگان که بیشترشان آزادانه در حال پرواز و گشت و گذار هستند.بازدید از این مجموعه حداقل 2 ساعت زمان نیاز دارد. https://www.klbirdpark.com/index.php
در صورت فرصت کافی می توان از موزه اسلامی و مسجد Negara که در نزدیک باغ پرندگان قرار دارند بازدید کرد.
سپس به محوطه اطراف برجهای دوقلو پتروناس رفتیم .
ادامه گشت در شهر را با بازدید از میدان Merdeka و بنای سلطان عبدل صمد ادامه دادیم. Petaling street در محله چینی ها قرار دارد و محل خوبی برای قدم زدن و لذت بردن از فعالیت فروشندگان خیابانی چینی است. https://www.youtube.com/watch?v=TzOJjXWSeNE
روز سوم 25 بهمن:
بعد از تحویل هتل، به سمت یکی از معابد هندو که به Batu Cave شهرت دارد حرکت کردیم. مثل بیشتر معابد هندو که در سایر کشورها دیده ام خبری از پاکیزگی نیست. مجسمه 43 متری Lord Murugan در کنار 272 پله ای قرار دارد که شما را به غار بسیار بزرگی می رساند. تعدادی میمون و مرغ و خروس هم در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی دارند. بازدید رایگان است و حدود یکساعت و نیم زمان نیاز است. https://www.youtube.com/watch?v=soZ_Tu73XIo
مقصد بعدی منطقه ییلاقی و توریستی Cameron Highland است. برای رسیدن به این منطقه کوهستانی باید از جاده ای جنگلی و پر پیچ و خم عبور کرد. جنگلهای این منطقه از قدیمیترین جنگلهای جهان هستند .در قسمتهایی از این مسیر جاده به حدی باریک است که دو اتومبیل به سختی از کنار هم عبور می کنند.
در میانه راه به ناگاه با ترافیک مواجه می شویم و کمی بعد متوجه می شویم که درختی به وسط جاده سقوط کرده و راه را مسدود نموده است. در همین منطقه آبشار اسکندر قرار دارد و ما هم از فرصت ایجاد شده استفاده می کنیم و تا کنار آبشار قدم می زنیم.
اولین شهرک این منطقه توریستی Ringlet نام دارد. ویلا سازی و همچنین آپارتمانهایی که در این منطقه ساخته شده نشان از تمایل افراد برای گذراندن تعطبلات در این منطقه دارد. کمابیش رد پای سیستم انگلیسی را در جای جای این منطقه می توان دید. دو شهرک بعدی Tanah Rata و Brinchang نام دارند. این سه شهرک 15 کیلومتر به هم فاصله دارند.
مزارع توت فرنگی و همچنین کشتزارهای چای که به شکل تراس در دامنه تپه های این منطقه قرار دارند، مناظر متفاوتی را ایجاد کرده اند. برخی از این کشتزارها( مثل Cameron Bharat Tea Plantation) با ایجاد قهوه خانه هایی که چای همان کشتزار را سرو می کنند اقدام به فروش مستقیم محصولات خود می کنند. چیدن توت فرنگی از مزارع یکی از جذابیتهای توریستی این منطقه است.
از کوالالامپور تا شهرک Brinchang حدودا 210 کیلومتر فاصله است که با توجه به کوهستانی بودن قسمت عمده آن باید بیش از سه ساعت و نیم زمان برای پیمودنش وقت صرف کرد. https://www.youtube.com/watch?v=iFB8fVvotIk
مسیر را به سمت شهر Ipoh ادامه دادیم که البته کیفیت و شرایط جاده بسیار بهتر است.با این وجود مسیر 90 کیلومتری در دوساعت طی می شود. هتل Symphony محل اقامت شبانه ماست و برای یک شب ما حدود 80 دلار پرداختیم. این هتل نیز صبحانه و پارکینگ مسقف دارد. http://www.symphonysuites.com.my/
روز چهارم 26 بهمن:
شهر Ipoh یکی از شهر های بزرگ مالزی است و به سبب “قهوه سفید” مشهور است. البته واقعا رنگ آن سفید نیست ولی به این نام مشهور است. دانه های این قهوه با روغن پالم(نخل) تفت داده می شوند و با شیر خیلی غلیظ سرو می شود. کمی در شهر گردش کردیم و سپس به سمت شهر Kuala Kangsar حرکت کردیم. فاصله 45 کیلومتری را در کمتر از یکساعت طی می کنید. در طول مسیر می توانید درختان کائوچو را ببینید که بر روی ساقه آنها ظرف کوچکی بسته شده تا شیره درخت را که از طریق شیارهایی به این ظرف هدایت می شود را جمع آوری کنند. این شیره، سفید رنگ و چسبناک است و وقتی کمی خشک می شود حالت لاستیکی و جامد پیدا می کند. این ماده سفید و الاستیک مانند را جمع آوری کرده و با حرارت دادن آن با گوگرد که به پدیده ولکانیزاسیون معروف است، به لاستیک یا لاتکس تبدیل می کنند. استفاده گسترده این ماده در صنایع، از دستکشهای لاتکس جراحی گرفته تا تولید تایر ماشین، سبب شده تا به صنعتی مادر تبدیل شود. با توجه به فرصت کافی که داشتیم در کنار یکی از این درختزارها ایستادیم تا با دست خود این شیره معجز را لمس کنیم. برای من جالب بود که درختان همه در فاصله مناسبی از هم قرار داشتند و به نظر نمی آمد که به صورت خودرو باشند. بعدا متوجه شدم که درخت کائوچو، اصلا درخت بومی این مناطق نیست و اصالتا به آمریکای جنوبی و مرکزی تعلق دارد و نام کائوچو نیز در فرهنگ بومیان آمریکای جنوبی به معنی “درخت گریان” است اما نام اصلی این درخت، Hevea است. در تاریخچه آن آمده که این درخت در قرن نوزدهم توسط یک انگلیسی از برزیل یا به صورت نهال از باغهای سلطنتی “کیو” در لندن به مالزی قاچاق شده و با توجه به شرایط اقلیمی مناسب در این مناطق خوب رشد کرده، البته بعدها تعداد دیگری از این درخت از باغ گیاهشناسی سنگاپور نیز به این منطقه منتقل شد و صنعت عظیم کائوچو با همان چند نهال در مالزی پا گرفت. ظاهرا برای اینکه بتوان شیرابه یا صمغ این درخت را به درستی استخراج کرد باید به شیوه مخصوصی پوست درخت را در فاصله زمانی مشخصی خراش داد. صمغ جمع شده را که حالت لاستیکی به خود گرفته را در آفتاب کمی خشک می کنند و سپس به کارخانه های تولیدی می فرستند. این صمغ بوی خاصی دارند که بسیار شبیه به بوی لاتکس دستکشهای یکبارمصرف جراحی هستند. از یکی از مغازها که مقداری از این مواد را در جلو مغازه اش برای خشک شدن ریخته بود پرسیدم که قیمت هر کیلو صمغ چقدر است و او گفت که آنها هر کیلو از این مواد را حدود یک و نیم دلار می فروشند!
حالا که صحبت از صنایع گیاهی شد بهتر است که به صنعت بسیار مهم دیگری که از صنایع مادر کشور مالزی است هم اشاره ای بکنیم. صنعت روغن کشی از نوعی از درختان خانواده خرما به نام درخت روغنی پالم که به Oil Treeمعروف است. این روغن جامد که برای مصارف خوراکی، صنعتی و گاها نظامی کاربرد دارد یکی از مهمترین صادرات مالزی است. شکل درخت بسیار شبیه درخت خرما است ولی دانه های آن با خرما متفاوت و بسیار روغنی است.
بهتر است به سفر برگردیم و شهر Kuala Kangsar. این شهر محل زندگی شاه ایالت Perak است. کاخ شاه در یک منطقه زیبا قرار دارد. مسجد عبودیه از مکانهای دیدنی این شهر است.
و کمی جلوتر Istana Kenangan قرار دارد که خانه ای است با چوبهای بامبو بدون استفاده از هیچ میخ و پیچ آهنی. گالری سلطان ازلان شاه مجموعه ای است تاریخی و زیبا از اشیاء و هدایایی که او در طول زندگی خود جمع آوری کرده بود. http://gsas.perak.gov.my/index.php/en/ سلطان ازلان، در سال 2014 فوت کرد و اکنون پسر او در قصر زندگی می کند. همانطور که قبلا گفته شد حکومت مالزی یک حکومت پادشاهی است که پادشاه هر پنج سال از میان فرمانروایان ایالات به طور چرخشی و به ترتیب انتخاب می شود. سلطان ازلان در فاصله سالهای 1989 تا 1994، عنوان پادشاه مالزی را داشت.
مقصد بعدی دره Lenggong است مسیری 50 کیلومتری که در کمتر از 40 دقیقه طی می شود و مملو است از درختان کائوچو و نخلهای روغنی. این دره که یکی از قدیمی ترین مناطق زیستگاه انسان است در لیست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. http://whc.unesco.org/en/list/1396/ اسکلت و جمجمه کشف شده در این منطقه که به “Perak Man” معروف است قدمتی نزدیک به 11 هزار سال قبل دارد.
http://www.malaysia-traveller.com/perak-man.html تنها موزه این سایت باستانی در دست تعمیرات کلی بود. البته یافتن سایت حفاری و باستانی هم کاری بسیار مشکل است.
نهایتا بعد از گشتی کوتاه در شهر کوچک لنگونگ که اغلب جمعیت آن چینی تبار بودند مسیر را به سمت شهر Gerik ادامه دادیم. سد و دریاچه پشت آن در این مسیر نمایی زیبا به این منطقه سرسبز و جنگلی بخشیده است. مسیر 50 کیلومتری را 45 دقیقه ای طی کردیم تا نهار را در شهر کوچک Gerik بخوریم. یکی از بهترین پارکهای ملی مالزی که حیات وحش آن به سبب زیستگاه ببر و Tapir و همچنین پرندگانی از قبیل Hornbill معروف است، Royal Belum State Park است که حدودا 50 کیلومتر در شمال شرقی Gerik قرار دارد و بازدید از آن باید با هماهنگی قبلی انجام شود. در این پارک امکان ملاقات با بومیان جنگلی مالزی که به Orang Asli معروف هستند نیز امکان پذیر است. https://www.youtube.com/watch?v=RofwaBlclMQ
مقصد بعدی شهر جورج تاون در جزیره پنانگ است. 130 کیلومتر فاصله که با توجه به ترافیک مسیر حدود دو ساعت و نیم طول می کشد. باید از روی پل معروف پنانگ گذشت. این پل در سال 1985 افتتاح شد و 13500متر طول دارد البته در سال 2014 دومین پل ارتباطی نیز که 24 کیلومتر طول دارد گشوده شد تا به ترافیک پل اول کمک کند.
هتل ما در 20 کیلومتری خارج شهر(منطقه Batu Ferringhi ) و با توجه به ترافیک بین نیم ساعت تا یکساعت از مرکز شهر جرج تاون قرار دارد. هتل Hard Rock برای سه شب محل اقامت ماست که بابت این سه شب 385 دلار پرداختیم که شامل صبحانه هم بود. این هتل با توجه به ساحل ماسه ای و همچنین پارک آبی داخل آن محل مناسب برای افرادی است که با بچه مسافرت می کنند. اتاقهای رو به دریا با تراسهایی که بوی دریا را به مشام شما می رسانند از ویژگی های این هتل است. همچنین شما می توانید غذای مورد نظر خود را از رستوران هتل با قیمت مناسب تهیه کنید. http://penang.hardrockhotels.net/
روز پنجم 27 بهمن:
بازدید از شهر جورج تاون برنامه اصلی امروز ماست. اتومبیل را در یکی از پارکینگ های داخل شهر پارک می کنیم و قدم زنان به سمت مرکز اطلاعات رسانی توریستی شهر می رویم. با گرفتن چند نقشه شهری کار گردش در شهر راحتتر می شود. شهر جورج تاون نیز در لیست میراث جهانی قرار دارد. https://www.youtube.com/watch?v=Flhgqm4kv6c شاید یکی از دیدنی های کاملا خاص جورج تاون نقاشی های خیابانی باشند که با سبک خاصی در خیابانها و کوچه پس کوچه های شهر خودنمایی می کنند. این نقاشی ها که به هنر خیابانی(Street Art) تعبیر می شوند، ابتدا در سال 2012 در زمانی که فستیوال جورج تاون در جریان بود توسط Ernest Zacharevic هنرمند اهل لیتوانی پایه گذاری شد. او 6 نقاشی دیواری که از عناصر شهری هم در خلق آنها کمک گرفته بود ایجاد کرد. از آن پس برخی دیگر از هنرمندان نیز این سبک را ادامه دادند و اکنون در شهر حدود 30 اثر هنری وجود دارد. http://www.onlypenang.com/penang-attractions/penang-street-art-wall-painting-at-penang/
تعدادی کاریکاتور دیواری که با میله های آهنی درست شده اند نیز در جای جای شهر مشاهده می شوند که خود جذابیت مضاعفی برای شهر ایجاد کرده است. جورج تاون شهر شلوغ و پرترافیکی است اما تا نیمه های شب کاملا زندگی در آن جریان دارد.
خانه Pinang Peranakan یکی از موزه های شهر است که اشیاء قیمتی و تاریخی را در خود جای داده و شما را با فرهنگ چینی به خوبی آشنا می کند. ورودیه آن 21 رینگت است و یکساعت زمان برای بازدیدش نیاز است. http://www.pinangperanakanmansion.com.my/index.htm
پیاده از محله هندی ها و چینی ها گذر کردیم، سعی کردیم نقاشی های دیواری را با نقشه ای که در دست داشتیم بیابیم و ببینیم. کمی هم از سوغاتی فروشی های محله چینی ها یادگاری خریدیم. بازار روی آب Chew Jetty که باقی مانده بازارهایی است که از قرن نوزدهم در این شهر ایجاد شده است، اکنون قسمتی از محله های قدیمی و میراث جهانی جورج تاون است. اکنون 75 خانه و مغازه و تعدادی معبد چینی بر روی این سازه چوبی که از ساحل تا روی آب ساخته شده است، قرار دارند. http://travelerfolio.com/penang-georgetown-chew-jetty/
عصر را به تفریحات آبی هتل و همچنین قدم زدن در هتل سپری کردیم. ساحل Batu Ferringhi ماسه های بسیار نرمی دارد و برای بازی مناسب است اما شیب ساحل به دریا زیاد است و شنا در دریا می تواند بسیار خطرناک باشد. شرکتهایی که انواع و اقسام تفریحات دریایی را ارائه می کنند در ساحل مرتبا پیشنهادهای وسوسه انگیزی از پاراسیلینگ گرفته تا جت اسکی با قیمتهای مناسب به شما می دهند.
روز ششم 28 بهمن:
کلیسا St George با نمای سفید رنگ در قسمت قدیمی شهر قرار دارد
در کوچه های اطراف هم خانه های قدیمی شهر را می توان به وفور دید که خوشبختانه بسیاری از آنها سالم نگه داشته شده اند. در لابه لای آنها هنوز می توان نقاشی های دیواری را یافت.
معبد Hainan معبدی بودایی-چینی است که جزئیات زیبایی دارد. مجسمه ها و همچنین اشکال برجسته دیوارها و ستونها بسیار دیدنی است.
معبد Kuan Yin Teng (Temple of the Goddess of Mercy) یک معبدی چینی است. خارج از معبد تعداد زیادی فقیر و ژنده پوش در حال تردد هستند. چندین دکه فروش لوازم عبادت مثل شمع، گردنبند، عود و… در اطراف معبد موجود است. به ناگاه تمامی فقرا اطراف معبد جلو یکی از این دکه ها به صف می شوند و خانم فروشنده از دسته اسکناسی که در دست دارد به هر کدام 2 رینگت می دهد. دقت کردم و دیدم که هیچ کس در میان صف نزد و یا دو بار برای گرفتن پول در صف نیایستاد!! وقتی هم که پول تمام شد هیچ کس التماس نکرد. به یاد نذری عاشورا در محله های بالا شهر تهران افتادم که برای یک وعده غذا، میلیاردرها همدیگر را کتک می زنند.
شما با قدم زدن در خیابانهای جورج تاون هر لحظه با موضوع یا عمارت جذابی مواجه می شوید. بعد از دو ساعت شهر گردی، به سمت بزرگترین معبد بودایی مالزی حرکت کردیم. این معبد Kek Lok Si نام دارد و 10 کیلومتر تا مرکز شهر جورج تاون فاصله دارد. به نظر می آید بدون بازدید از این معبد هرگز سفر به جزیره پنانگ پایان نمی یابد. Kek Lok Si مجموعه ای از معابد است که بر روی تپا ای قرار دارد و برای رسیدن به بالای تپه یا باید از اتومبیل شخصی استفاده کرد یا از قطار کابلی. در بالاترین قسمت معبد، مجسمه بودای ایستاده از جنس برنز به بلندای 36 متر قرار دارد. تعداد زیادی از مجسمه های سنگی به اشکال حیوانات و انسان در اطراف معبد وجود دارد که محل مناسبی برای عکاسی است. معابد پایین دستی از دکوراسیون بسیار زیبایی برخوردارند. مجسمه های بودا در اشکال مختلف وجود دارد. در زمانی که من آنجا بودم تعداد زیادی از زائران در سالن اصلی به صورت گروهی مشغول خواندن دعا بودند. https://www.youtube.com/watch?v=xnhvYUeuQ8w برای بازدید از این معبد دو ساعت زمان نیاز است. ورودیه زیارتگاه 2 رینگت است.
روز هفتم، 29 بهمن:
قبل از ساعت 9 صبح، هتل را به مقصد فرودگاه ترک کردیم. برای رسیدن به فرودگاه پنانگ که با شهر جورج تاون 20 کیلومتر فاصله دارد دو راه موجود است یا به جورج تاون بروید یا مستقیما از قسمت غربی و کوهستانی جزیره عبور کنید. طبعا ما مسیر دوم را انتخاب کردیم. ابتدا به روستای Teluk Bahang رسیدیم که در 5 کیلومتری غرب هتل قرار دارد.
سپس مسیر را به سمت جنوب ادامه دادیم. جاده کم کم کوهستانی و کاملا جنگلی می شود. در لا به لای کوهها دریاچه بزرگ و زیبایی که در حقیقت دریاچه پشت سد است نمایان می شود و منظره بسیار زیبایی را در پیش رو قرار می دهد. تا رسیدن به شهر Balik Pulau مسیر کوهستانی است. باغ پروانه ها و همچنین باغ میوه های استوایی در این مسیر قرار دارد و در صورت اینکه زمان کافی در اختیار داشته باشید بازدید از آنها خالی از لطف نخواهد بود. این مسیر 20 کیلومتری کوهستانی را تقریبا در 40 دقیقه میشود طی کرد. از این شهر تا فرودگاه مسیر عادی است(کوهستانی نیست) و حدودا این مسیر 17 کیلومتری را در کمتر از نیم ساعت می توان پیمود. ما قبل از اینکه اتومبیل را تحویل دهیم ابتدا باک بنزین را طبق قرار با کمپانی اجاره اتومبیل پر کردیم و سپس اتومبیل را تحویل دادیم. قیمت هر لیتر بنزین در مالزی در این زمان 3/2 رینگت یعنی تقریبا نیم دلار است و ما در کل مسافرت 1175 کیلومتری که داشتیم 100 لیتر بنزین مصرف کردیم.
فرودگاه پنانگ، فرودگاهی بین المللی است که به کشورهای مختلف پرواز مستقیم دارد مخصوصا به کشورهای آسیای جنوب شرقی. پرواز ما به KL پنجاه دقیقه طول کشید و ازآنجا پس از چهارساعت استراحت به سمت دبی حرکت کردیم.
افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
واقعاً عالی نوشته بودی افشین جان،
عکس ها هم خیلی زنده بودند…