سفر به موریس – بهشت زیر آب
در اقیانوس هند تعداد زیادی جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که شاید از نظر اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی بسیار با اهمیت تر از جزیره کوچک موریس باشند. تفاوت این جزیره برای ما ایرانیان با بقیه جزایر این اقیانوس در اهمیت تاریخی است که در آن نهفته است. هر ایرانی که حتی یکبار تاریخ معاصر کشورش را خوانده باشد، نهایتا به جزیره موریس می رسد. جایی که رضا شاه پهلوی به دستور حکام بریتانیا در بندر عباس سوار بر کشتی به مقصدی نامشخص تبعید و بعد از یک سفر طولانی در جنوب اقیانوس هند و در یکی از مستعمره های بریتانیا به نام جزیره موریس پیاده می شود.
اما دلیل اصلی سفر ما به این جزیره زیبا، کنکاش تاریخی نبود. ما چند سال قبل که به مجمع الجزایر سیشل سفر کرده بودیم، بچه ها از طبیعت و سواحل آن لذت وافر برده بودند و اینبار نیز درخواست داشتند که به مکانی مشابه با سیشل سفر کنیم. من از قبل می دانستم که موریس طبیعت زیبا و سواحل منحصر به فرد دارد. حتی چند سال قبل از سفر به سیشل، تحقیقات لازم را انجام داده بودم ولی با توجه به اینکه در آن زمان سفر به موریس برای ایرانیان نیازمند ویزا بود، از این سفر منصرف شدیم.
اینبار وقتی در وبسایت کنسولگری موریس در دبی، جستجو می کردم متوجه شدم که برای ورود ایرانیان به کشور موریس شرط داشتن ویزا را برداشته اند و ایران جزو کشورهایی است که ویزای فرودگاهی برایش صادر می کنند. با تمام این اوصاف به کنسولگری تلفن کردم و تاییدیه نهایی را از آنها گرفتم.
قبل از اینکه به گزارش سفر بپردازم کمی از جزیره موریس و پیشینه آن می گویم تا ذهنیت مناسبی از آن داشته باشیم.
” موریس حدود یک میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت دارد که از نژادهای متنوع تشکیل شدهاند(هندی، چینی، اروپایی و آفریقایی). زبان رسمی اداری این کشور انگلیسی است ولی مردم به دو زبان انگلیسی و فرانسوی تسلط کامل دارند.این کشور در اقیانوس هند جنوبی و در ۹۰۰ کیلومتری شرق ماداگاسکار قرار دارد. پایتخت آن شهر پورت لوئیس با ۱۵۰ هزار نفر جمعیت است. وسعت این جزیره حدود ۲هزار کیلومتر مربع است و خط ساحلی دور تا دور آن ۱۸۰ کیلومتر می باشد.
دریانوردان عرب اولین کسانی بودند که این جزیره خالی از سکنه را در حدود سال ۹۷۵ کشف کردند و آن را دینا عروبی نامیدند. اولین کشف تأیید شده این جزیره از سوی اروپاییان در سال ۱۵۰۷ توسط ملوانان پرتغالی بود. هلندیها در سال ۱۵۹۸ مالکیت این جزایر را به دست گرفتند و رشتهای از سکونتگاههای موقت را طی یک دوره حدود ۱۲۰ ساله در آن ایجاد کردند، ولی نهایتا در سال ۱۷۱۰ آنجا را رها کردند. هلندیان این مستعمره را به افتخار شاهزاده موریس ناساو، جزیره موریس نامیدند. فرانسه در سال ۱۷۱۵ کنترل موریس را به دست گرفت و نام آن را به «ایل دو فرانس» (جزیره فرانسه) تغییر داد. در سال ۱۸۱۰، این جزیره توسط بریتانیای کبیر تصرف شد و چهار سال بعد فرانسه موریس و مناطق وابسته آن را به بریتانیا واگذار کرد و بریتانیاییها نام پیشین جزیره را به آن برگرداندند. موریس تا زمان استقلال در سال ۱۹۶۸ عمدتاً مستعمره کشاورزی بریتانیا باقی ماند. موریس اکنون عضو اتحادیه کشورهای همسود (مشترکالمنافع بریتانیا) است.
موریس در طی سالیان اخیر ثبات و رشد اقتصادی خوبی داشته، زیرساخت های کشور بسیار خوب است اکثریت باسواد هستند و عده کثیری قادرند علاوه بر زبان کریول(زبان بومی موریس) به دو زبان انگلیسی و فرانسوی تکلم کنند.
گزارش سفر
شنبه سوم دسامبر ۲۰۲۲، دوازدهم آذر ۱۴۰۱:
ساعت ۱۰:۱۵ با پرواز خطوط هوایی امارات از دبی به سمت جزیره موریس حرکت کردیم و پس از ۶ ساعت و نیم و طی ۵۰۶۰ کیلومتر در ساعت ۱۶:۵۵ به وقت محلی وارد فرودگاه بین المللی Sir Seewoosagur Ramgoolam شدیم.
قبل از مراجعه به افسر گذرنامه، باید فرم مخصوصی که حاوی اطلاعات شخصی مسافر است را تکمیل کرد. افسر گذرنامه با دیدن گذرنامه ایرانی ما کمی آن را تورق کرد و از ما خواست تا ویزای ورود به موریس را نشانش دهیم. من هم گفتم که طبق اطلاعات وبسایت و گفته کنسولگری موریس در دبی ایرانی ها نیازی به ویزا ندارند. او کمی در موبایلش جستجو کرد و فایلی را به من نشان داد که در آن جلو ملیت ایرانی نوشته شده بود که نیاز به ویزا است. ولی با احترام به ما گفت که صبر کنیم تا با افسر مافوق صحبت کند. کمی بعد با افسر مافوقش برگشت و او به ما گفت که علی رغم اینکه ویزاهای توریستی موریس یکماهه است، متاسفانه او نمی تواند ویزای بیش از ۱۴ روز اقامت برای ما صادر کند.
در صرافی سالن خروجی، هر دلار آمریکا را با ۴۶ روپیه موریس تعویض می کردند و ما چون برای خرید سیمکارت نیاز به روپیه داشتیم ۲۰۰ دلار را به ۹۲۷۰ روپیه تعویض کردیم. قیمت سیم کارتی که من تهیه کردم با اعتبار یک ماه و حجم دیتا ۱۰ گیگ و تماس نامحدود داخل کشور ۷۵۰ روپیه معادل ۱۵ یورو بود. برای تهیه سیم کارت داشتن پاسپورت الزامی است. خرید و فعالسازی سیمکارت به سرعت انجام می شود. سپس برای تحویل اتومبیل به دفتر شرکتی که از قبل رزرو را انجام داده بودم رفتم. برای اجاره اتومبیل در موریس به پاسپورت، کردیت کارت و گواهینامه ای که به زبان انگلیسی باشد نیاز است. رانندگی در موریس به سبک کشورهای بریتانیایی است.
هوا به سمت تاریکی می رفت و بارانی بود که به سمت هتل به راه افتادیم. شب نخست را در Sikamifer Tourist Resort که در شهر Quatre Bornes بود گذراندیم. در ورود به این شهر بیش از هر چیز جمعیت قابل توجه از ملیت هندی به چشم می خورد که البته بعدا متوجه شدم که در این منطقه هندی های مهاجر نسبت به قسمتهای دیگر از جزیره بیشتر هستند. ما برای یک شب اقامت در این هتل با صبحانه ۲۰۰ درهم پرداختیم. چون این هتل در مرکز شهر قرار داشت تصمیم گرفتم که کمی داخل شهر گردش کنم ولی به محض اینکه وارد خیابان اصلی شدم از تصمیم خود منصرف شدم. بیشتر خیابانهای این شهر بسیار باریک و تاریک بودند. تک و توک مغازه هایی که مواد غذایی می فروختند باز ولی -احتمالا بخاطر قیمت بالای الکتریسیته- بسیار کم نور بودند.
روز دوم، یکشنبه سیزدهم آذر:
بعد از صرف صبحانه به سمت باغ گیاهشناسی Sir Seewoosagur Ramgoolam در منطقه Pamplemousses که تا هتل ما حدود ۳۰ کیلومتر فاصله داشت رفتیم. در مسیر متوجه شدم که جاده های بین شهری از کیفیت بسیار مناسبی برخوردارند و بسیاری از آنها به شکل آزادراه های دو باند هستند.
ورودیه این باغ گیاهشناسی که گفته می شود یکی از بهترین باغهای گیاهشناسی در دنیاست برای توریستها 200 روپیه است.
این باغ گیاه شناسی در ابتدا به عنوان یک باغ خصوصی توسط فرماندار فرانسوی موریس حدود 300 سال پیش افتتاح شد و بعدها به باغ گیاه شناسی ملی موریس تبدیل شد. این باغ بیش از ۹۰ هکتار وسعت دارد و ممکن است بیش از یک هفته طول بکشد تا همه باغ را با دقت ببینید. در این باغ بیش از ۶۵۰ گونه گیاه وجود دارد که شاید معروفترین آنها نیلوفرهای آبی غول پیکر، باغ ادویه جات، آبنوس ، نیشکر و 85 نوع نخل از آمریکای مرکزی، آسیا، آفریقا و جزایر اطراف اقیانوس هند است.
یکی از جالبترین درختان این باغ، درخت بائوباب است که از کشور ماداگاسکار به اینجا آورده شده است. بسیاری از درختان توسط رهبران جهان و خانواده سلطنتی، از جمله شاهزاده خانم مارگارت، کنتس اسنودون ، ایندیرا گاندی ، فرانسوا میتران و رابرت موگابه کاشته شده اند.
در قسمتی از این باغ، تعدادی لاک پشت غول پیکر و گوزن هم نگهداری می شوند. در دریاچه داخل پارک چندین گونه اردک، غاز و پرندگان کنار آبزی هم زندگی می کنند.
بنای یادبودی برای Sir Seewoosagur Ramgoolam که نخستین نخست وزیر موریس بود در این پارک احداث شده است. او در سال ۱۹۰۰ در موریس به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۵ در پورت لوئیس فوت کرد. جسد او را در این پارک و طی مراسم ویژه ای سوزاندند. برای بازدید از این پارک حداقل دو ساعت اختصاص دهید.
بعد از ظهر به سمت هتلی که برای روزهای آتی رزرو کرده بودیم حرکت کردیم. هتل Le Peninsula Bay Beach در ساحل جنوب غربی جزیره قرار دارد. ما برای شش شب اقامت در این هتل به همراه صبحانه ۴۳۰۰ درهم پرداختیم.
کلیه سواحل در جزیره موریس آزاد هستند و شما می توانید در امتداد ساحل دور جزیره را بزنید ولی نکته اصلی در اینجاست که دسترسی به ساحل فقط از طریق پلاژها و پارک هایی که در کنار ساحل احداث شده برای عموم امکان پذیر است. هر چند که هتل ها و ویلاهای خصوصی که در کنار ساحل هستند برای خودشان ورودی اختصاصی دارند ولی هرگز به حریم دریا دست اندازی نکرده اند. در روزهای تعطیل اغلب جمعیت قابل توجهی از ساکنین جزیره برای تفریح به پارک ها و تفرجگاه ها می روند، باربیکیو کردن، توپ بازی و پاسور بازی از مهمترین تفریح خانواده ها در این ایام است.
خوشبختانه هتل ما در محدوده منطقه حفاظت شده دریایی Blue Bay قرار داشت و همین موضوع سبب شده بود تا بتوانیم حداکثر استفاده را از تفریح های دریایی ببریم. تنوع جانوران و گیاهان این منطقه کم نظیر است. هر چند که با ورود انسان آسیب جدی به مرجانها و به طبع آن اکوسیستم این منطقه وارد شده است ولی هنوز هم می توان از شنا و غواصی در این منطقه لذت برد. در منابع آمده است که ۷۸۶ گونه ماهی و ۱۷ گونه پستاندار دریایی در آبهای موریس شناخته شده اند. که برخی از آنها مختص همین منطقه هستند. محدوده نزدیک به ساحل که شبیه به Lagoon است و با ریف(صخره های مرجانی) از اقیانوس جدا شده، بیشتر تحت تاثیر جذر و مد قرار دارد و از نظر تنوع گونه های جانوری و گیاهی نیز بسیار غنی است. این محدوده از لب ساحل تا منطقه ای که به آبهای عمیق اقیانوس می رسد، تقریبا 300 متر طول دارد که البته تحت تاثیر جزر و مد, عمق آن تغییر می کند. زمان جزر بهترین موقع برای اسنورکلینگ(غواصی در عمق کم) و زمان مد، مناسب برای کایاک سواری و سایر ورزشهای آبی است.
با توجه به زمان برگزاری مسابقه های جام جهانی فوتبال در قطر، تب و تاب فوتبال در همه جا فراگیر شده بود و جزیره موریس هم از این رویداد مستثنی نبود. هر شب در هتل تلویزیون بزرگی که در سالن اصلی قرار داشت، مسابقات فوتبال را نمایش می داد و مهمانهای هتل با توجه به ملیتشان از تیم مورد علاقه شان طرفداری می کردند.
روز سوم، دوشنبه پنجم دسامبر، ۱۴ آذر:
صبح با آواز پرندگان که پشت پنجره اتاق ما مشغول آواز خواندن بودند از خواب بیدار شدیم. بر روی شاخه های درخت بزرگی که در کنار اتاق ما بود سه پرنده آواز خوان دیدم. پرنده زرد رنگ یک قناری، پرنده قرمز رنگ Red Fody ماداگاسکاری و دیگری که در سطح جزیره پراکندگی قابل ملاحظه ای دارد، بلبل زیر دم سرخ بودند.
امروز را با توجه به زمان مناسبی که جزر آب در اختیار ما گذاشته بود به اسنورکلینگ گذراندیم. اکتشاف زیبایی های زیر آب با شنا کردن در لابه لای مرجانها و مشاهده انواع و اقسام ماهی های رنگارنگ سبب ایجاد شعف بسیاری برای ما شد. بچه ها با اشتیاق خاصی ماهی های مختلف را به هم نشان می دادند و درباره آنها صحبت می کردند. دیدن مار آبی و همچنین ماهی بادکنکی به سبب خطرناک بودنشان، شاید برایشان جالب تر بود. از طرف دیگر هر بار که از دریا برمی گشتیم، کتاب موجودات دریایی موریس را تورق می کردیم و درباره اسم و مشخصات موجوداتی که دیده بودیم، صحبت می کردیم و این موضوع سبب شد تا در روزهای بعد بیشتر و بهتر آنها را بشناسیم.
روز چهارم، سه شنبه ۱۵ آذر:
صبح زود تصمیم گرفتم تا در امتداد ساحل به سمت شمال پیاده روی کنم. نسیم فرح بخش صبحگاهی سبب شده بود که عده ای برای ورزش و قدم زدن به کنار دریا بیایند. حدود پنج کیلومتر را در امتداد ساحل قدم زدم و از کنار چندین هتل و ویلا عبور کردم. در کنار دریا به جسد یک ماهی بادکنکی که آب آن را به ساحل آورده بود، برخوردم. همچنین یک Eel که نوعی مارماهی است را در لا به لای سنگها در حالی که تقلا می کرد به دریا برگردد، دیدم. نهایتا در نزدیکی Mahebourg به جاده ساحلی رسیدم. خوشبختانه یک تاکسی پیدا کردم و به هتل برگشتم. از راننده تاکسی خواستم که در حیاط هتل منتظر بماند تا برایش پول بیاورم و او هم که شرایط من را دید، چند برابر نرخ معمولی از من کرایه گرفت.
پس از صبحانه تصمیم گرفتیم تا از فرصتی که مد در اختیار ما گذاشته بود استفاده کنیم و کمی کایاک سواری کنیم ولی چون مد هنوز کامل نشده بود به پیشنهاد محلی ها با یکی از قایقهای کف شیشه ای به اطراف جزیره Ilot Des Deux Cocos رفتیم. از کف قایق می شد مرجانها و موجودات کف دریا را دید که البته به هیچوجه به خوبی اسنورکلینگ در ساحل هتل نبود. حدود نیم ساعت در آبهایی که عمق آنها ۳-۴ متر بود شنا و غواصی کردیم و به هتل برگشتیم.
حدود ظهر که مد کامل شده بود، کایاک دونفره اجاره کردیم و به دریا زدیم. به ما اکیدا توصیه شد که زیاد از دور نشویم و به محدوده ریف نزدیک نشویم. جریان قوی آب در این زمان سبب شد که از پارو زدن زیاد خسته شویم و زودتر از موعد مقرر به ساحل برگردیم.
روز پنجم، چهارشنبه ۷ دسامبر:
هوا کمی بارانی بود که به سمت مرکز جزیره و منطقه Moka حرکت کردیم. در این منطقه که به نظر می آید از سکونتگاههای قدیمی موریس است چندین ویلا و خانه قدیمی تاریخی وجود دارد.
شاید یکی از مهمترین آنها ویلایی باشد که رضا شاه در مدت تبعید، مدتی را در آن گذراند. متاسفانه درب این ویلا بسته است و امکان بازدید از آن وجود ندارد. بر روی تابلو سفید کوچکی نوشته شده که این ملک (Chateau Val Ory) متعلق به جمهوری اسلامی ایران است و ورود به آن ممنوع است. از بالای دیوار و همچنین از لای در می شد نگاهی به داخل انداخت. ساختمان بسیار قدیمی و متروکه در میان باغ بزرگی که به نظر می آید به حال خود رها شده است، قرار دارد. از حال و احوال آن اینطور بر می آید که به زودی در اثر بی توجهی تخریب شود.
در همین منطقه Maison de l’Etoile که تبدیل به رستوران شده و همچنین مجموعه Eureka قرار دارد.
Eureka در دوران استعماری و در سال ۱۸۳۰ ساخته شد. ورودیه آن ۳۰۰ روپیه است. اتاقها و وسایل داخل آن به خوبی حفظ شده اند و کاملا این حس را در بازدیدکننده به وجود می آورند که این عمارت دو طبقه در زمان خودش بسیار مجلل بوده است. بعد از عبور از حیاط به دره بسیار سرسبزی می رسیم که یک مسیر جنگلی با درختان بامبو های غول آسا ما را به کف دره و کنار رودخانه می برد. با ادامه مسیر در کنار رودخانه چهار مجموعه آبشار بسیار زیبا را خواهید دید که آبتنی در آبگیرهای زیر این آبشارها خالی از لطف نیست. پیشنهاد می کنم که لباس شنا و کفش مناسب همراهتان باشد. حتما ۳ ساعت را برای این مجموعه اختصاص دهید و مخصوصا از طبیعت زیبای دره دیدن کنید.
برای بازدید از میراث جهانی Aapravasi Ghat به بندر پورت لوئیس آمدیم. ورودیه این مجموعه رایگان است. برای آشنا شدن بازدیدکنندگان از این مجموعه، موزه ای که حاوی تصاویر و اشیاء مرتبط با آن دوره است احداث شده که حاوی اطلاعات مفیدی درباره تاریخ استعماری موریس می باشد.
اما بهتر است کمی بیشتر درباره Aapravasi Ghat بدانیم. داستان از آنجا شروع می شود که پادشاهی بریتانیا تصمیم گرفت برای تامین مایحتاج خود، نیروهای کار را به مستعمرات خود بفرستد و از آنجا که دوران برده داری به سر آمده بود لذا کارگران را تحت عنوان “نیروی کار قراردادی” به این مستعمرات فرستاد و با قراردادهایی که دست کمی از قوانین برده داری نداشت آنها را به کار گماشت. کارگران موظف بودند در بدو ورود ابتدا معاینه پزشکی شوند و مدتی را در مکانهای مشخصی تحت قرنطینه بمانند. سپس قرارداد کاری که در آن حقوق و شرایط کاری ذکر شده بود را می بایست امضا می کردند و سپس به مزارع منتقل می شدند. در حد فاصل سالهای ۱۸۴۹ تا ۱۹۲۳ متجاوز از نیم میلیون کارگر هندی به همراه مهاجرانی از مالزی، اندونزی و سواحل شرقی آفریقا تحت همین قوانین به کار گماشته شدند. با کمک این نیروهای ارزان قیمت، موریس به یکی از بزرگترین صادرکنندگان شکر در اقیانوس هند تبدیل شد و نقش قابل ملاحظه ای در تاریخ استعماری ایفا کرد. شایان ذکر است که هم اکنون نیز بیش از ۶۰٪ از جمعیت موریس را هندی تباران تشکیل می دهند.
از سنت لوییس به شهر curepipe رفتیم و با گذر از خیابانها و کوچه ها ی شلوغ و پرترافیک خودمان را به دهانه آتشفشان Trou aux Cerfs رساندیم. گفته می شود این آتشفشان یکی از کوه هایی بوده که در نتیجه آن در 2 میلیون سال قبل، جزیره موریس را شکل داده است. قطر دهانه آن حدود 300 متر و عمق ان 80 متر است. در داخل دهانه حوضچه ای که گفته می شود از آب و گل پر شده قابل مشاهده است. خوشبختانه با اتومبیل میتوان تا بالای دهانه آتشفشان رفت. در این مکان که با ارتفاع 605 متر یکی از بلندهای موریس است یک ایستگاه رادار هم نصب شده. دور تا دور دهانه آتشفشان مسیر مناسبی برای پیاده روی ساخته شده و در در زمانی که ما آنجا بودیم تعداد نسبتا قابل توجهی از اهالی را دیدیم که برای ورزش و پیاده روی به این مکان آمده بودند. برای بازدید و یک دور گردش در دور تا دور دهانه حداقل به یک ساعت زمان نیاز دارید.
مقصد بعدی ما Flic En Flac بود که یکی از معروفترین سواحل غربی موریس است. سواحل این منطقه برای شنا و تفریحات دریایی بسیار مناسب است. ویلاها و هتلهای بسیار خوبی در آنجا ایجاد شده و یکی از مکانهایی است که توریستهای برای گذراندن تعطیلات انتخاب می کنند.
روز ششم، پنجشنبه 16 آذر 1402:
به پیشنهاد البرز برای بازدید از موزه تاریخ طبیعی، به شهر پورت لوئیس رفتیم. این موزه که در ساختمانی قدیمی است، بیشترین شهرت خود را مدیون تعدادی از اسکلتهای کامل پرنده منقرض شده این جزیره یعنی دودو (Dodo) است. موزه در مرکز شهر واقع شده و به سختی می توان پارکینگ برای اتومبیل پیدا کرد. درست روبروی درب اصلی موزه، پارک زیبایی به نام Les Jardins De La Compagnie با درختان انجیر معابد کهنسال که ریشه های هوایی آنها نمای بسیار زیبایی به این پارک داده اند و مکان مناسبی برای استراحت است، قرار دارد.
موزه در ساختمان دو طبقه است که طبقه اول موزه تاریخ طبیعی و طبقه دوم موزه جنگ است که با موضوع تاثیر جنگ جهانی اول و دوم در این منطقه و تاثیر آن بر این جزیره است.
در بدو ورود به موزه تاریخ طبیعی با فسیل استخوانها و همچنین تخم یک پرنده ماقبل تاریخ مواجه می شویم. در اتاقهای دیگر انواعی از پرندگان، حشرات، ماهی ها و جانوران دریایی و پستانداران ساکن در موریس به نمایش گذاشته شده اند. تنها گونه پستاندار بومی جزیره موریس نوعی خفاش میوه خوار است که جثه ای به بزرگی یک کلاغ دارد. پستانداران دیگر جزیره بعدها توسط مهاجرین به این جزیره آورده شدند. بی شک هیجان انگیزترین گونه جانوری موریس پرنده ای منقرض شده به نام Dodo است. یک سالن برای نمایش چند اسکلت کامل از Dodo با شرح حال کاملی از روش زندگی و داستان انقراض آن اختصاص داده شده است و گفته می شود که اینها کاملترین اسکلت پیدا شده از این پرنده هستند.
این پرنده که توانایی پرواز نداشت در سال ۱۶۸۱ منقرض شد. دودو به تیرهٔ کبوتریان تعلق داشت و حدود یک متر ارتفاع و وزنی نزدیک به ۲۰ کیلوگرم داشت. از میوهها تغذیه و بر روی زمین آشیانهسازی میکرد. دودوها از معروفترین جانوران منقرضشده ای هستند که بهعنوان یک مثال علمی در نقش مستقیم انسان در انقراضشان مورد مطالعه قرار گرفته اند. این پرنده که در خشکی، دشمن طبیعی نداشت با ورود انسانها علی رغم اینکه گفته می شد گوشت سفت و بدمزه ای داشت،به راحتی شکار می شد. این باور وجود دارد که دریانوردان مالزیایی و اندونزیایی توجه ویژه به دودو داشته، و آنها را تنها برای ساختن کلاه که در مراسم مذهبیشان کاربرد داشت، میکشتند. گرچه گزارشهای پراکندهای از کشتار جمعی دودوها برای خوراک کشتیها وجود دارد، بررسیهای باستانشناختی تاکنون مدارک کمی از شکار این پرندگان توسط انسان یافتهاند. مقداری استخوان از حداقل دو تا دودو در غارهای بای دو کپ که اقامتگاه بردههای پناهنده و محکومان در سدهٔ هفدهم بود، یافت شد. به هر روی، زمانی که آدمی به جزیره موریس رسید، با خود حیواناتی چون خوک، سگ، گربه، موش صحرایی سیاه و ماکاک خرچنگ خوار (که یک نوع میمون است) را وارد جزیره کرد. همانطور که آنها آشیانه دودوها را چپاول میکردند، همزمان انسانها، جنگلها را که محل آشیانهسازی دودوها بود را نابود کردند. امروزه تاثیری را که این حیوانها بهویژه خوکها و مِکاکها بر جمعیت دودوها داشتهاند بسیار جدیتر از شکار آنها در نظر میگیرند.
در مجاور بندگاه پورت لوئیس تعدادی رستوران و همچنین تعدادی فروشگاه مدرن ساخته شده است که محل مناسبی برای قدم زدن و تفریح است. از یکی از مغازه های سوغاتی فروشی تعدادی مجسمه دودو و همچنین یک کشتی چوبی کوچک که سوغاتی اصلی جزیره موریس است خریدیم. همانطور که در کتابهای راهنمای سفر به موریس خوانده بودم معمولا چانه زدن یکی از اصول خرید در این کشور است. من به فروشنده پیشنهاد نصف قیمت روی اجناس را دادم و او هم بدون هیچ اعتراضی قبول کرد.
در این فصل سال در بیشتر مراکز توریستی و حتی در کنار جاده های بین شهری، دستفروشان به فروش میوه استوایی خوشمزه ای به نام Lychee که در فارسی به آن سرخالو گفته می شود، مشغولند. درخت این میوه به بزرگی یک درخت گردو بالغ است که تعداد زیادی میوه می دهد و این میوه ها چون قرمز رنگ هستند نمای زیبایی به این درخت داده اند. اکثر کشاورزان برای در امان ماندن درختان از دستبرد پرندگان، کل درخت را با توری پوشانده اند. برای هر کیلوگرم از این میوه حدود ۲۰۰ روپیه باید پرداخت کرد.
روز هفتم، جمعه ۱۷ آذر، ۸ دسامبر ۲۰۲۲:
قبل از ظهر بود که برای بازدید قسمت مهمی از طبیعت موریس، هتل را ترک کردیم. در مسیر خود به سمت غرب، ابتدا به سراغ هرمهای موریس در دشت مگنین که در قسمت شمالی فرودگاه قرار دارد رفتیم. هرمهای مگنین شامل ۷ هرم است که بین ۷ تا ۱۱ طبقه دارند و از سنگهای آتشفشانی سیاه رنگ در میان زمینهای کشاورزی نیشکر ساخته شده اند. فرضیات زیادی درباره این هرم ها وجود دارد. یکی از افرادی که درباره هرم ها تحقیق کرده، معتقد است شکل و اندازه آنها به هرم هایی که در جزایر قناری و همچنین جزیره سیسیل وجود دارد بسیار شبیه است و احتمال دارد که توسط ملوانانی که در این جزایر رفت و آمد می کرده اند، ساخته شده باشند. نظریه دیگر که به نظر من عقلانی تر می آید، معتقد است که این هرمها نتیجه جمع آوری سنگهای آتشفشانی از زمینهای کشاورزی بوده که توسط کارگران در چند منطقه به روی هم انباشته شده است و احتمالا با ذوق صاحب مزرعه به شکل هرم درآمده است. برای ساخت این هرمها از هیچ ملاتی استفاده نشده و سنگها با دقت روی هم گذاشته شده است و همانطور که گفته شد حالت پلکانی دارند و به راحتی می توان از آنها بالا رفت. بالای هرمها تقریبا مسطح است و گروه کوچکی از افراد می توانند روی آن بایستند.
متاسفانه حفاظت فعالی از این سازه ها انجام نمی شود و هرم ها در وسط زمینهای کشاورزی هستند. ماشین آلات سنگین کشاورزی از کنار آنها عبور می کنند و فعالیتهای کشاورزی بالقوه می توانند به آنها صدمه بزنند. ما با اتومبیل خود از میان مزارع نیشکر تا کنار یکی از این هرم ها رفتیم. به راحتی می توان به بالای یکی از آنها رفت و از فراز آن دشت بزرگ مجاور را که مابقی هرم ها مثل نگین انگشتر در آنها قرار دارند، مشاهده کرد.
در ادامه مسیر به منطقه کوهستانی Grand Bois رسیدیم. در اینجا مزارع بزرگی از چای به سبک مزارعی که در سریلانکا دیدم، وجود دارد و می شود اینطور فرض کرد که بریتانیایی با توجه به شرایط مناسب جغرافیایی، چای را به این کشور وارد کرده اند.
کمی جلوتر در منطقه ساوان و بر فراز مرتفعترین قسمت این مسیر، به دریاچه کوهستانی گراند باسین یا گانگا تالائو می رسیم. مقدس ترین معبد هندوها در موریس با دو مجسمه ۳۳ متری از شیوا در کنار دریاچه ساخته شده است. در زمان جشن شیواراتری ، بسیاری از زائران با پای برهنه از خانه های خود به سمت دریاچه به راه می افتند و در پای مجسمه دعا می کنند. طبق افسانه، شیوا و همسرش پارواتی در حال گردش روی کره زمین بودند که نظرشان را جزیره ای که در میان دریایی زمردین قرار داشت، جلب کرد. شیوا که برای محافظت از جهان در برابر سیل، رودخانه گنگ را روی سر خود حمل می کرد، تصمیم گرفت فرود بیاید که ناگهان چند قطره آب از روی سر او به زمین چکید و دریاچه Grand Bassin Ganga را پدید آورد. گنگ از باقی ماندن آب خود در جزیره ای خالی از سکنه ابراز ناراحتی کرد اما شیوا پاسخ داد که ساکنان سواحل گنگ روزی در آنجا ساکن خواهند شد.
پارک ملی دره بلک ریور Black River Gorges National Park یکی از بهترین مناطق طبیعی در موریس است. حدود ساعت یک بعدازظهر به این پارک ملی وارد شدیم. این پارک در یونسکو تحت عنوان یکی از مناطق بیوسفر کره زمین ثبت شده است. محل مناسبی برای پارکینگ اتومبیلها ساخته شده و تابلوهای راهنما اطلاعات مفیدی درباره مسیرهای پیاده روی و دیدنی های این منطقه به گردشگران ارائه می کنند.
در بدو ورود به منطقه با تابلو هشداری مواجه شدیم که روی آن نوشته شده بود: “لطفا پوست درختان پوست کاغذی پهن برگ را جدا نکنید”. با کمی دقت متوجه شدیم که در این منطقه درختانی با نام علمی Melaleuca Quinquenervia وجود دارند که پوست ساقه آنها لایه لایه است و می توان مثل کاغذ این لایه ها را از هم جدا کرد.
با ۲۰۰ متر پیاده روی به محلی می رسیم که از یک طرف به سواحل و از سوی دیگر به آبشار الکساندرا که ۵۰ متر ارتفاع دارد ، مشرف است. در صورتی که فرصت کافی داشته باشید و بارندگی هم نباشد، با صرف کمتر از دو ساعت می توانید در مسیر یک جاده جنگلی خود را به آبشار برسانید و از همین مسیر هم برگردید. در این منطقه حفاظت شده گونه ای میمون زندگی می کنند که معمولا تعدادی از آنها را در مسیر عبور خواهید دید.
وقتی به روستای Chamarel رسیدیم مسیر جنوب را دنبال کردیم. یکی از جاذبه های تفریحی این منطقه پارک موضوعی(Theme Park) چامارل Curious Chamarel است. در این پارک با موضوعات مختلفی که عمدتا بر اساس خطای بینایی است آشنا می شویم. در ابتدا شما را وارد یک اتاق می کنند و از شما می خواهند که درب خروج را پیدا کنید و بعد از مدتی متوجه میشوید که با برداشتن تلفن روی میز، درب مخفی اتاق باز می شود. سپس وارد اتاق دیگری می شوید که همه چیز وارونه قرار دارد و حتی به سقف چسبیده است. با گرفتن چند عکس و سر و ته کردن آنها، تصاویر بامزه ای خواهید داشت. تابلو ها و بازی های زیادی وجود دارند که مستقیما خطای دید را به ما نشان می دهند. برای این مجموعه که ورودی آن ۴۳۰ روپیه است حداقل یک ساعت و نیم زمان نیاز دارید.
درب ورود ژئوپارک زمین هفت رنگ چامارل (Chamarel Seven Colored Earth Geopark) درست در روبروی این پارک موضوعی قرار دارد. ورودیه آن ۲۰۰ روپیه است. با اتومبیل وارد یک مسیر بسیار زیبا خواهید شد. اولین توقفگاه آبشار چارمال است که بیش از ۱۰۰ متر ارتفاع دارد.
با چند دقیقه رانندگی در همان مسیر کوهستانی به تپه های رنگی رسیدیم. این قسمت که با مسیرهای چوبی برای پیاده روی محافظت شده، شامل تپه هایی است که به صورت لایه به لایه طیفی از رنگهای مختلفی از قرمز تیره تا قهوه ای و زرد دارند. در منابع آمده است که این پدیده بخاطر تغییر رنگ گدازه هایی است که هنگام سرد شدن به لایه های مختلف زمین وارد شده اند و شامل ترکیبات مختلف اعم از آهن، پتاس، اسید فسفریک و آلومینیوم می باشد. در کنار این مجموعه محوطه ای برای نگهداری چند لاک پشت غول پیکر و همچنین یک کافه رستوران احداث شده تا بازدیدکنندگان بتوانند با خیال راحت زمان بیشتری را به مشاهده این پدیده زیبا بگذرانند. بازدید از ژئوپارک ۳ ساعت زمان نیاز دارد.
مقصد بعدی ما شبه جزیره La Morne Brabant در منتهی الیه جنوب غربی موریس بود. با گذر از جاده ای کوهستانی با پیچ و خم بسیار ولی زیبا، به ساحل غربی رسیدیم.
در منطقه La Morne که در لیست میراث جهانی ثبت شده، یک کوه منفرد بازالتی با ارتفاع ۵۵۶ متر اولین چیزی است که جلب توجه می کند. در این کوهستان تعدادی غار و پناهگاه طبیعی وجود دارد و همین موضوع سبب شده بود تا در قرن ۱۹ تعداد زیادی از بردگان فراری به این منطقه پناه ببرند. پس از لغو قانون برده داری، گروهی از طرف پلیس محلی برای اطلاع دادن این موضوع به بردگان فراری عازم این منطقه شدند و از آنجا که بردگان تصور می کردند برای دستگیری آنها آمده اند به سمت قله کوه حرکت کردند، عده ای از ترس اینکه دستگیر شوند، خود را به اقیانوس افکندند یا از کوه سقوط کردند. به این ترتیب قبل از اینکه پیغام پایان برده داری را دریافت کنند، به زندگی خود پایان دادند. هر ساله بزرگداشتی برای یاد این افراد برگزار می شود. تعدادی مجسمه و یادمانهایی از آن دوران در مجموعه ای که در فضای باز قرار دارد به این موضوع اختصاص داده شده است. وقتی ما به این محل رسیدیم، با درب بسته مواجه شدیم. از نگهبان و یا مسوول خبری نبود. لاجرم مجبور شدم که با یک کار غیرقانونی از بالای درب به داخل بروم تا از نزدیک بتوانم این کارهای هنری را ببینم.
ساحل ماسه ای La Morne با درختان بومی و کهنسال مکان مناسبی برای توریستهایی است که تصمیم دارند از تفریحات آبی استفاده کنند. همینطور که بچه ها مشغول شنا و آب بازی در دریا بودند، من کنار ساحل را گرفتم و به سمت منتهی الیه جنوب غربی جزیره حرکت کردم. هتل های بسیار مجلل و گران قیمتی در این منطقه ساخته شده که چون از مرکز جزیره فاصله دارند، بسیار دنج و ساکت هستند. در هنگام قدم زدن متوجه صدایی آشنا شدم. کمی که جلوتر رفتم متوجه شدم یکی از هتلها موسیقی سنتی ایرانی پخش می کند.
هوا کم کم تاریک می شد که از جاده ی جنوبی به سمت هتل که در ساحل جنوب شرقی واقع است، حرکت کردیم. روستاهایی که در ساحل جنوبی قرار دارند نسبت به قسمتهای دیگر جزیره که ما از آنها بازدید کردیم فقیرتر هستند و به نظر می رسد که هنوز توسعه کافی برای جذب توریست ندیده اند.
روز هشتم، شنبه ۱۸ آذر:
ساعت ۴ صبح به سمت فرودگاه حرکت کردیم. خوشبختانه بدون مشکل خاصی اتومبیل را تحویل دادیم. با توجه به کوچک بودن فرودگاه، تشریفات فرودگاهی به سرعت انجام شد و ما را به یک محوطه بسیار کوچک که فقط یک مغازه کوچک داشت هدایت کردند. مجبور شدیم دو ساعت را در آنجا بمانیم تا ساعت پرواز فرا برسد. سپس با پرواز مستقیم به سمت دبی حرکت کردیم.
افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
عالى بود