خانه / گزارش سفرهای سال88 / بهشهر – باداب سورت

بهشهر – باداب سورت

بهشهر – باداب سورت

پاییز1388

پس آواز برآمد که “قصد رفتن باید کرد – که هیچ امن ورای احتیاط نیست و هیچ حصن استوارتر از بدگمانی. و ماندن بسیار عمر ضایع کردن است. و دشمنان بر اثر ما همی آیند و خبرها همی پرسند.” (سهروردی)

00

این سفر نامه با قلم یک نو سفر به شما پیشکش می گردد. سفر ما در دو روز به ساری- بهشهر- باداب سورت است.

دیدار در راه آهن تهران

اعضای گروه 19 نفرند. همسفران از همان ابتدا به نظرم آدم های جالبی می آیند و اشتیاق من را برای رفتن بیشتر میکنند. این نخستین گروهی است که رویایی مشترک با من دارند.

فصل قطار

ساعت 8:50 قطار حرکت خود را آغاز می کند. سفر در راه آهن سراسری تهران- شمال با یک قطار سالخورده آلمانی برای همه ما خاطره انگیز است. پیمودن راه با قطار تصمیم هوشمندانه ای بود. اغلب ما وقتی سفر می کنیم دوست داریم زود به مقصد برسیم و همین باعث می شود از راه لذتی نبریم.

روی واگن های قطار شماره هایی به آلمانی نوشته شده، یولیه لویبه یکی از همسفران ما که آلمانیست از این موضوع ذوق کرده و چند تا عکس می گیرد. آرام آرام به تونل های پرپیچ وخم که در دل کوه ها جا خشک کرده اند نزدیک می شویم. همه ی بچه ها با شوروشوق کنار پنجره ها ایستاده اند وبرای ملاقات با پل ورسک ثانیه شماری می کنند. پل ورسک آرام و استوار بین دو کوه عظیم و سخت گذر عباس آباد جای گرفته، آنقدر آرام که اکثر بچه ها متوجه  رد شدن از روی آن نشدند، اما من با تمام وجود رد شدن از روی این تاریخ زنده راه آهن ایران را لمس کردم. هنگامی که قطار روی پل می رود لبه ی پرتگاه قرار می گیرید، اگر ترس ازارتفاع داشته باشید برای چند ثانیه میخکوب می شوید. (حرکت از روی پل حدود ساعت 13)

01

مسیر حرکت قطار: تهران – بن کوه – کبوتردره – سیمین دشت – زرین دشت – مهاباد – فیروزکوه – گدوک – دوگل – ورسک – سرخ آباد – سوادکوه – پل سفید – زیرآب – شیرگاه – قائم شهر – گونی بافی – ساری

ساعت 15:50 به راه آهن ساری قدم می گذاریم. طبق آمار هواشناسی همگی به پیش بازهوایی سرد آمدیم، اما هوای گرم و کمی مرطوب ساری غافلگیرمان می کند. من که کم تجربه هستم از اینکه کوله ام را با لباس گرم سنگین کرده ام پشیمان می شوم، اما در پایان سفر زمانی که با دونه های برف روبه رو شدم آموختم در سفر باید برای هر شرایطی آماده بود.

ساعت 16:20 با مینی بوس به سوی بهشهر راهی می شویم. بهشهر فضایی متفاوت از سایر شهرهای مازندران دارد.

خیابان های پهن، خانه های ویلایی و کوه های پوشیده با جنگل در اطراف چهره ی شهر را دوست داشتنی کرده. ساعت 18:30 به یک خانه ویلایی در بهشهر می رسیم، نسیم بی رمقی می وزد اما گرما کاملا ملموس است. شام ساده اما به یاد ماندنی که با همکاری بچه ها پخته شد می خوریم.

روز دوم، فصل اول: چشمه عمارت(باغ چشمه)

ساعت 7:50 صبح حرکت به سوی چشمه عمارت در جنوب شرقی بهشهر.

یکی از نکات جالب سفر ما آشنایی با حاج اسماعیل حدادی نگهبان بنای چشمه عمارت است که عاشقانه از سال 1342 در آنجا خدمت می کند و تاریخ آنجا را زنده نگه داشته است. حاج اسماعیل جوری تاریخ را نقل می کند که گویی خود در آن دوران می زیسته.

02

03

به روایت حاج اسماعیل حدادی

شاه عباس صفوی به دلیل اینکه مادرش اهل مازندران بود بهشهر را پایتخت تابستانی خود قرار داد. طبق روایت حاج اسماعیل همسرشاه عباس به نام اشرف مازندرانی بوده وبه همین دلیل این شهر در آن دوران اشرف البلاد (شریف ترین شهرها) نام گرفت.(در این خصوص روایات متفاوتی موجود است) نام منطقه بهشهر قبل از دوران صفوی تمیشه، نامیه، پنجهزار، آسابسر و خرگوران بوده که طبق روایت حاج اسماعیل پیش از خرگوران کتانی شلوار داران نام داشته (مردم این ناحیه شلوارهای کتان بند دار پا می کردند).

 روزی شاه عباس متوجه ی چشمه ای در جنوب باغی شد که مردم از آب آن استفاده می کردند. او دستور داد بنایی وسط چشمه ساخته گردد وبه نوعی آب را لوله کشی کرد. چون این آب برای شرب بود، شاه عباس دستور داد برای جلوگیری از آلودگی منشا آن را از دید عموم پنهان کنند. این بنا قابل مقایسه با عمارت شاه عباسی باغ فین کاشان و هشت بهشتاصفهان می باشد. این بنا به صورت قرینه در دو طبقه ساخته شده که سقف آن حدود دویست سال پیش فرو میریزد. عمارتی با نقشه مربع مستطیل به طول 25.22 سانتی متر. واقع شدن باغ در زمینی با شیب ملایم امکان بازی با آب و جریان آسان آن را فراهم ساخته. آب با بهره گیری از اختلاف سطح به وسیله تنبوشه های سفالین به حوضچه ای در طبقه بالا هدایت می شده و از آن جا نیز به چهار حوضچه که در مرکز چهار اتاق طبقه بالا تعبیه شده است می ریخته. هم اکنون آثار تنبوشه های سفالی به وضوح قابل رویت است. در وسط عمارت همکف مظهر چشمه قرار دارد. آب آن از چهار قسمت توسط جوی هایی از داخل بنا به خارج آن سرازیر و وارد حوض ها و جوی های اطراف می گردد و به وسیله نهرهای اصلی به خارج باغ هدایت می شود. در حال حاضر روی حوض وسط را پوشانده اند (آب شرب منطقه را تامین می کند).

04

آثار به جا مانده از تنبوشه های سفالین

اکنون تنها بخش اندکی از باغ و یک طبقه از کوشک باقی مانده است. در مرمت بنا قوس طاق از کف طبقه فوقانی بالاتر قرار گرفته طاقی که با آجرهای متخلخل، آهکی، و سنگین وزن ساخته شده است.

به روایت حاج اسماعیل آب چشمه عمارت به چهار سو می رود که او به سه سوی آن اشاره می کند:

1ـ باغ تپه (همایون تپه)

2ـ باغ شاه (که تفریگاه شاه عباس بوده وحیوانات زیادی دارد. در حال حاضر منطقه آزاد است وقصر چهل ستون آن شهرداری بهشهر شده)

3ـ گرجی محله

05

       نمایی از داخل بنای چشمه عمارت

در کنار چشمه عمارت بر فراز کوه ها در میان انبوه درختان کاخ صفی آباد چشم ها را به خود خیره می کند. چهره ی زیبا و استوار بنا  همه را برای دیدنش وسوسه کرده، اما به دلیل اینکه این کاخ در اختیار نهادهای نظامی است امکان بازدید از آن وجود ندارد.

img_03

کاخ صفی آباد

فصل دوم: تپه عباس آباد

ساعت 8:50 حرکت به سوی دریاچه مصنوعی عباس آباد. مسافت تپه عباس آباد از چشمه عمارت زیاد نیست. ساعت 9:10 قدم به محوطه دریاچه عباس آباد می گذاریم.

07

بنای وسط دریاچه مصنوعی عباس آباد

دریاچه مصنوعی عباس آباد

این دریاچه در بلندی کوه های اطراف شهر و در ارتفاع 400 متری از سطح دریا در وسط دره ای با عمق 10متر و وسعت 10هکتار قرار گرفته است. این دریاچه با بستن سدی محکم توسط شاه عباس ایجاد شده که آبهای زمستانی را از اطراف با کمک کانال جمع آوری و در تابستان مقدار زیادی اراضی برنجکاری را مشروب می سازد.

بناهای موجود در مجموعه عباس آباد:

1ـ سدوبرج کنترل جریان آب(در حال حاضر با مرمت های صورت گرفته و توجه اهالی سالمترین بنای کل مجموعه سد و برج می باشد)

2ـ بنای وسط دریاچه (که متشکل از سه طبقه بوده، اکنون تنها یک طبقه از آن باقی مانده که با افزایش سطح آب به زیر آن می رود)

3ـ برج های دیده بانی دوگانه به فاصله 175 متر در شرق دریاچه (به روایت حاج اسماعیل چهار برج دیده بانی موجود بوده که اکنون دوتایش باقی مانده)

4ـ محوطه سازی شمالی

5ـ صفه و محوطه سازی جنوبی

6ـ حمام مجموعه در جهت غرب محوطه شمالی

فصل سوم: باداب سورت (دومین اثر طبیعی ملی ایران)

08

نمایی از حوضچه های چشمه باداب سورت

حرکت به سوی کیاسر و چشمه باداب سورت.

 جاده ی کیاسر جاده ای زیبا و گردنه ایست. در پایین دره شالیزارها با زیبایی و نظم خاص چشم نوازی می کنند. در این میان پرنده ای شکاری در آسمان پرواز می کند. آرام آرام که به کیاسر نزدیک می شویم ارتفاع و پوشش گیاهی کم شده وهوا کمی خنکتر می گردد.

ساعت 13:30 در کیاسر، تلما دره، جنب پاسگاه انتظامی به یک رستوران بین راهی می رسیم. فرصت خوبیست برای خوردن ناهار و چای. ساعت 14:30 حرکت به سوی کوات. پس از حدود نیم ساعت به دو راهی می رسیم. سمت چپ، جاده ی آسفالت ادامه دارد و سمت راست تابلویی به سوی جاده ی خاکی اشاره می کند که روی آن نوشته اروست ـ مالخواست (پشت تابلو با رنگ سبز نوشته باداب سورت اما چون واضح نیست مسافران را به خطا می اندازد). به سمت راست تغییر مسیر داده و وارد جاده ی خاکی می شویم. مینی بوس برای این جاده ی باریک مناسب است. آرام آرام باران شروع به باریدن می کند. بعد از حدود بیست دقیقه درساعت 15:30 توقف می کنیم، ادامه ی مسیر را باید پیاده رفت…

باران کمی شدت می گیرد. لباس های گرم و پانچوهایمان را به تن کرده، راهی تپه ای با شیب متوسط می شویم. در راه گونه ای از زرشک وحشی به چشم می خورد. مبهوت و خیره به مناظر اطراف می نگرم، با دیدن معدن کاوی که بلای جان این اثر ملی شده خیلی افسوس می خورم. آسمان از همیشه نزدیک تر است. بعد از بیست دقیقه پیاده روی به چشمه می رسیم. دیدن طبیعت بکر ودل انگیز باداب سورت یک حس غریبی داره که پیشنهاد می کنم حتما تجربه اش کنید، البته بماند که آثاری از آتش خاموش شده نیز در کنار چشمه به وضوح خودنمایی می کند. حسام خالقی با کنجکاوی فراوان از دور به چشمه چشم دوخته و بعد از دقایقی به ما می گوید که راه رفتن روی حوضچه ها باعث آسیب زدن به آنها می شود. پس اگر حوس کردید روی طبقات و حوضچه ها گام بردارید لطفا بدون کفش این کار را انجام دهید و مسیر آب را برای جریان داشتن روی طبقات باز کنید.

09

باداب سورت

چشمه های آب معدنی باداب سورت اروست در جنوب شهر ساری و یک کیلومتری شرق روستای اروست و در ارتفاع 1840 متری در مراتع این روستا واقع شده است. باداب به معنای آب گازدار است. این چشمه شامل دو چشمه با آب های کاملا متفاوت از لحاظ رنگ، بو، مزه و حجم آب می باشد. چشمه پر آب دارای آب بسیار شور و استخری با حدود 15 متر وسعت و عمق زیاد است. چشمه دوم که در بالادست و شمال غربی این چشمه قرار دارد ترش مزه ودارای آبی به رنگ قرمز و نارنجی است. آب های رسوبی این دو چشمه در مسیر جریان خود از بالای کوه به پایین طی هزاران سال ده ها حوضچه کوچک در رنگ های نارنجی، قرمز و زرد ایجاد کرده اند. وجود اکسید آهن در کنار چشمه موجب بازی رنگها شده است. در ترکیه چشمه ای به نام باموکاله تا حدی شبیه باداب سورت وجود دارد.

11

فصل آخر: بازگشت

پس از بازگشت از چشمه ساعت 16:30 سوار مینی بوس شده و به سوی جاده سمنان حرکت می کنیم. 60کیلومتر مانده به سمنان نزدیک به منطقه شهمیرزاد آرام آرام برف شروع به باریدن می کند و در ارتفاعات شدت می گیرد. در اوج جاده، زمین سفیدپوش شده، که ما متوجه آن نمی شویم، بعدها سرپرست ما از نگرانی خود در آن لحظه با ما صحبت می کند. با کم شدن ارتفاع برف تبدیل به باران می شود. بعد از گذشت دو ساعت و پانزده دقیقه به سمنان می رسیم. با مینی بوس وداع کرده وسوار اتوبوس سیروسفری که انتظارمان را می کشد می شویم. ساعت 8 شب راهی تهران شده و ساعت 11:30 قدم به ترمینال جنوب تهران می گذاریم.

عکس: فردادقانعی، روژاواکمالی، مهدی طالبی

عطیه نوری

کانون گردشگران جوان ایران

Share

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

برو بالا !