برنامه صعود به قله بزمان
کوه بزمان که به کوه خضر زنده (کوه زنده ) شهرت دارد ،آتشفشانی خاموش است که با ارتفاع 3495 متر در جنوب شرقی ایران واقع شده است.
فکر صعود به بزمان ، سالیانی قبل وقتی در بلندای تفتان چشم به غروب آفتاب دوخته بودم، در ذهن من خطور کرد . ولی تا روز حرکت بیش از هفت سال طول کشید !!نقشه صعود در گروه مطرح شد .دوستان همراه شدند . بلافاصله به جمع آوری اطلاعات در مورد بزمان پرداختیم :”چند گزارش برنامه ناقص ! مراجعه به چند کوهنورد با سابقه ! راهنمایی از هیأت کوهنوردی کرمان و سیستان و بلوچستان ، اینترنت و …“در آخر هم اطلاعات خوبی دستگیرمان نشد . با خودم عهد کردم در صورت موفقیت دربرنامه گزارش مفصلی تهیه کنم.
30 اردیبهشت 82 ،یقینا زمان مناسبی جهت صعود نبود . با مراجعه به سایتهای هواشناسی ، دمای هوا در منطقه حدود 44 درجه سانتی گراد پیش بینی شده بود. ولی مانع مهمی در سر راه ما نبود .با قطار به کرمان رفتیم . بلافاصله خود را به بم رساندیم. استراحت کوتاهی در شهر خوش آب و هوای بم،صرف نهار و بازدید از بنای زیبای ارگ بم، خستگی راه را تا حدودی از تن به در کرد.
بیش از دو ساعت در پمپ بنزین روبروی ترمینال مسافربری که محل تجمع کرایه های بین شهری است به دنبال وسیله ای جهت حرکت به سمت بزمان بودیم . دلایل موجه و غیر موجهی پاسخ سؤال ما بود . اتوبوس مسافری هم ساعت 5 حرکت می کرد و گزینه مناسبی برای ما نبود چرا که یک روز از برنامه پیش بینی شده عقب میافتادیم . بماند که چطور ! ولی به هر حال حرکت کردیم، 290 کیلومتر مسیری که بیش از 200 کیلومتر آن بسیار کم تردد و حدد ۱۰۰ کیلومتر آن نیاز به تعمیر و بازسازی اساسی دارد . آخرین آبادی در طول مسیر روستای مسجد ابوالفضل است . از اینجا به بعد 110 کیلومتر تا بزمان فاصله است. کم کم آثار و بقایای سنگهای آتشفشانی سیاهرنگ که حاصل فعالیت آتشفشانی است در سطح زمین نمایان می شود.
ظاهرأ در هنگامی که کوه، فعال و در حال آتشفشانی بوده سنگها، به سبب اندازه و وزن خود چنین یکدست پراکنده شده اند.
پس از طی حدود 30 کیلومتر کم کم سر و کله کوه عظیمی در جنوب غربی جاده ظاهر می شود . در وهله اول کمی جا می خوریم . هر چند می دانستم ارتفاع منطقه کم است ولی انتظار چنین بلندایی را نداشتم !
کم کم کوه را دور می زنیم و به شهر بزمان با جمعیت حدود 5000 نفر که مرکز بخش بزمان نیز می باشد می رسیم.
طبق روال گذشته ابتدا به پاسگاه انتظامی منطقه بزمان می رویم تا ورود خود را به منطقه اعلام نمائیم . سالی که نکوستاز بهارش پیداست ! استقبال گرمی از ما می شود . افسر نگهبان پاسگاه به دقت به درخواست ما گوش می دهد . تقاضای راهنما برای صعود به کوه بزمان را داریم . به زبان پلوچی با چند نفر دیگر صحبت میکند و به سرعت سوار بر موتور، پاسگاه را ترک می کند . چند دقیقه دیگر به همراه شخص دیگری باز می گردد . این هم راهنمای کوه خضر، آقای محمد نارویی معلم بازنشسته و رئیس شورای اسلامی بخش بزمان است . گپ کوتاهی با هم می زنیم و از ما می خواهد بدون اتلاف وقت سوار وانت او شویم تا ما را به گوانز یعنی نقطه شروع حرکت ببرد .در راه فرصتی بود که اطلاعات منطقه را از آقای نارویی بگیرم . او گفت که در سالهای اخیر راهنمای چند گروه کوچک و بزرگ کوهنوردی در منطقه بزمان بوده است . از صحبتهای او فهمیدم استقبال در خوری از بزمان نشده است .که دلایل آن در حوصله گزارش ما نیست.
مجددا وارد جاده بزمان – بم شدیم و پس از طی 58 کیلومتر به سمت غرب با ورود به یک راه خاکی، حدود 23 کیلومتر را طی کردیم و به روستای کوچک گوانز که دارای 50خانوار و ساکن در سیاه چادرهای بلوچی بودند رسیدیم. اهالی این روستا که دامداران فقیری بودند استقبال کم نظیری از ما کردند . کوه بزمان در دور دست نمایان بود و راهی طولانی در انتظار ما . حالا هوا کاملا تاریک شده بود . به پیشنهاد آقای نارویی هرچه سریعتر وسایل را جمع کردیم تا از خنکی هوای شب برای طی کردن قسمتی ازمسیر طولانی که در پیش داشتیم استفاده کنیم . یکی از اهالی روستا به نام منصورنارویی که به ”آخرداد“ شهرت داشت از این پس همراه ما شد . مقدار کافی آب برداشتیم و در زیر نور ستارگان در مسیر سفید رنگی که از میان سنگهای سیاه رنگ بزمان باز شده بود حرکت کردیم . هوا همچنان گرم بود. زمین سفت و اثری از پوشش گیاهی سبز دیده نمی شد . به گفته اهالی 5 سال است که در این منطقه حتی یک قطره باران هم نباریده و اکنون زندگی چادرنشینان این منطقه که عمدتا از راه دامداری کوچک (چند بز و گوسفند ) امرار معاش می کنند به خطر افتاده است . آب که مایع حیات و اصل اول زنده ماندن است مدتهاست وجود ندارد و اهالی به کمک تانکر از بزمان روزی یک بار آب می آورند.
پس از 4 ساعت پیاده روی راهنما اعلام کرد که شب را در این منطقه می مانیم . حالا وجود کوه را با وزش باد خنک نزدیکتر احساس می کنیم . ساعت 6 صبح از خواب بیدارشدیم طلوع آفتاب از پشت کوه تفتان یادآور خاطره غروب آفتاب از پشت بزمان در 7سال قبل بود ! 10 دقیقه بعد به چند سیاه چادر دیگر رسیدیم، به این منطقه “بن استان” (Banestan) می گویند تا اینجا 7 کیلومتر راه آمده ایم . به گرمی پذیرفته و با صبحانه مختصری که شامل نان و ماست و چای بود پذیرایی شدیم . وسایل اضافی را درچادرها گذاشتیم قمقمه ها و ظرفهای آب را پر کردیم . به راستی مردم شریفی هستند که ارزشمند ترین ماده موجود یعنی آب را با چنین خلوص نیتی در اختیار ما قرار می دهند . گفتند که آب را با شتر از گوانز می آورند یعنی همان آبی که از بزمان به آنجا آورده شده است !! حالا یقین یافته ام که آنچه در مورد این منطقه از گوشه و کنارشنیده ام غیر واقعی است. اکنون ما هستیم و کوه زیبای خضر زنده بزمان.
در قسمت شرقی کوه زنده، کوه منحصر به فردی نیز که یادآور یک مخروط آتشفشانی با شیب تندی است به چشم می خورد. در اصطلاح محلی به این کوه”بچه“ گفته می شود و به مفهوم بچه کوه زنده است.
ساعت 7 به راه می افتیم و پس از یکساعت پیاده روی به شیب تندکوه رسیدیم .مسیر صعود بعلت عبور از چند مسیر شن اسکی نفس گیر بود . پس از سوار شدن بر یال شرقی و پس از طی هفت کیلومتر در ساعت یازده و نیم بر بلندای کوه زنده ایستادیم . قله بزمان در میان قلل آتشفشانی ایران بی نظیر است . دهانه کوه قطری حدود 250 متر دارد و عمق آن حدود 150 متر است.
نهار را در قله می خوریم . بیش از 1000 متر از مسیر بازگشت از طریق مسیرهای شن اسکی طی می شود شاید مسیری را که صعود آن بیش از سه ساعت طول کشیده است را در کمتر از 20 دقیقه فرود می آییم . در بن استان توقف کوتاه دیگر ، تجدید قوا و حرکت . حالا گرمای هوا مسیر طولانی در پیش رو را طولانیتر جلوه می کند . با خود فکر می کنیم اگر قرار بود این مسیر را در طول روز صعود می کردیم آیا موفق می شدیم؟ !!. طبق پیش بینی آقای نارویی، ساعت7 بعدازظهر به گوانز رسیدیم و به اتفاق به بزمان برگشتیم . آبگرم بزمان آخرین ایستگاه برای رفع تمام خستگی های روزهای گذشته است.
دکتر افشین ایران پور
اردیبهشت 82
iranpour@kanoonirangardan.ir
پاورقی
- بهترین وسیله برای رسیدن به شهر بزمان از تهران، استفاده از اتوبوسهای تهران-ایرانشهر است.
- شایسته است فدراسیون کوهنوردی و هیات کوهنوردی استان سیستان وبلوچستان تدابیر لازم جهت ایجاد جاده مناسب و همچنین احداث یک جانپناه را بیاندیشند. قطعا وجود تسهیلات در این منطقه علاوه براینکه باعث آشنایی کوهنوردی با این کوه زیبا خواهد شد به اقتصاد منطقه نیز کمک شایانی می کند.
- بهترین زمان صعود به قله در اواخر زمستان و اوایل بهار است.
- تدارک آب کافی، مهمترین فاکتور در صعود موفق به بزمان است.
- از مناطق دیدنی در اطراف بزمان ،علاوه بر آبگرمهای بزمان ، می توان از شهر بمپور که دارای قلعه ای به همین نام است دیدن کرد، متاسفانه بعلت عدم حفاظت فعال ،این بنا رو به تخریب است.
6. این صعود توسط افراد زیر انجام شد: آرش قهرمانی- محمدرضا سعیدی-فرهادصاحب جمع-افشین ایران پور
?یادمه بهنگام سربازى گذشته ام سفرى به بزمان بلوچستان داشتم مردمش میپرسیدندکه سربازقاجارید؟پذیراییم بانانى ازهستهٰ خرمابود؛حال مى بینیم مردممان ملخ وجیرجیرک میخورند؛چه رسدبگوشت سگ وکلاغ مرده❗️
@behkam1