گزارش سفر کرمانشاه- قصر شیرین اسفند 89
سفر در شب سه شنبه 89/12/16 با 10 نفر از ترمینال بیهقی شروع شد. اتوبوس رأس ساعت 11 حرکت کرد و ساعت 7 صبح به ترمینال کرمانشاه (هفتمین شهر بزرگ کشور) که آب و هوای نسبتاً ابری داشت رسیدیم و از آنجا یکدستگاه مینی بوس را برای طول سفر سه روزه کرایه و به سمت قصر شیرین حرکت کردیم. صبحانه را در ماهی دشت(رباط) خوردیم. روغن کرمانشاهی طعم و بوی خاصی به نیمرو داده بود. ساعت 9:20 به مکانی رسیدیم که عملیات مرصاد سال 67 در آنجا انجام شد. در ادامه از شهرهای اسلام آباد (تپه تاریخی چغاگاوانه که 25 متر ارتفاع و در مرکز شهر اسلام آباد قرار دارد را به علت بارانی بودن هوا و گلی بودن محل از دست دادیم) و کرند گذشتیم حدود 15 کیلومتری سرپل ذهاب به سه راهی ریجاب رسیدیم و برای بازدید از طبیعت زیبای این منطقه به سمت روستای ریجاب (در زبان کردی به آن ریژاو به معنی محل ریزش آب و آبشار گفته می شود) حرکت کردیم این جاده در سمت شمالی جاده اصلی قرار دارد، علایم و تابلوهای راهنمای کافی نیز وجود دارد. ساعت 11 پس از حدود 12 کیلومتر به روستای ریجاب رسیدیم. شغل بیشتر اهالی آن باغداری و پرورش ماهی است و مهمترین دلیل انتخاب این شغل هم آب پاکیزه و فراوانی است که از سراب ریجاب به سمت روستای شالان جاری است. حوضچه های پرورش ماهی قزل آلا در تمامی طول مسیر دیده می شود که هرچند محیط طبیعی رودخانه را از بین برده اند ولی ظاهرا درآمد خوبی برای اهالی دارد. با یکساعت پیاده روی از کناره رودخانه به سراب می رسیم این سراب نیز مانند بسیاری از سرابهای استان کرمانشاه آب بسیار زیادی دارد. قسمت اعظم آب این سراب از زیر یک درخت چنار کهنسال به سطح زمین جاری می شود. در طول مسیر چندین سرو زیبا هم به چشم می خورند. از مسیر کوهستانی به سمت مسجد باستانی ریجاب حرکت می کنیم.
قدمت این مسجد به صدر اسلام بر می گردد، گفته می شود که این مکان قبلا آتشکده بوده که پسر عمر (عبدالله بن عمر) آن را تبدیل به مسجد کرده است.از ویژگی جالب این مسجد محراب آن است که بر خلاف مسجد های دیگر که محراب فرو رفته دارند، محراب برآمده گچی دارد.
از محلی ها سراغ دره اژدها را گرفتیم که گفتند به سمت روستای ژالکه بروید. بدون درنگ برای دیدنی ترین قسمت سفر آماده شدیم البته در بین راه از یک قبرستان قدیمی هم دیدن کردیم که گفته می شود قدمت آن به صدر اسلام می رسد. مقبره ابودجاجه که در میان اهالی محل از احترام خاصی برخوردار است نیز در این قبرستان قرار دارد.
دره اژدها واقعاً هیجان انگیز بود و تا حدودی ترسناک، دره ای به طول 2کیلومتر و عرض 50 تا 100 متر و ارتفاع حدوداً 150 متر (می شد با پرتاب یک سنگ و تخمین سرعت اولیه و زمان رسیدن به کف دره با جایگذاری در فرمول H=1/2gt^2+Vt ارتفاع را حساب کرد) که کف آن رودخانه با آبشارهای کوچک قرار دارد. چون شیب دره تقریبا 90 درجه است ایستاده بر لبه دیواره بسیار وهم انگیز است. در انتهای دره منظره بسیار زیبایی از آبشار پیران که آبشاری چهار طبقه است، دیده می شود. از کف دره می توان وارد دره شد و به سمت آبشار حرکت کرد. این آبشار بیش از 100 متر ارتفاع دارد. برای بازدید از دره اژدها و آبشار پیران به 2 ساعت زمان نیاز است.
برای صرف نهار به سمت روستای «بان زرده» در ارتفاعات دالاهو که مقبره بابایادگار در آنجا واقع شده، حرکت کردیم. این مقبره، یکی از زیارتگاه های مهم اهل حق به شمار می رود. شروع باران مانع شد تا نهار را در این روستا صرف کنیم. بابایادگار از مکانهای مقدس در میان اهالی حق است. داخل بنا سنگ قبر بزرگی قرار دارد. هنگام ورود به این زیارتگاه بوی گل نرگس که در کنار پنجره ها قرار داشت بوی بسیار خوشی را در آنجا به راه انداخته بود. تقدس این مکان به حدی است که باید از میان حیاط کفشها را درآورد و با پای پاکیزه وارد شد. به هر حال قید ماندن در روستا را زدیم و به سمت قصر شیرین حرکت کردیم.
لازم به دکر است که در منطقه ریجاب بنایی موسوم به قلعه یزدگرد وجود دارد که به دلیل کمبود وقت موفق به بازید از آن نشدیم. ساعت 19:15 به قصر شیرین رسیدیم. اولین اتفاق جالبی که در قصر شیرین به آن برخوردیم عبور تریلی بود که درب رواق های ساخته شده برای حرمین شریفه را به کربلا می برد. شب را در مهمان خانه هتل آپارتمان ارگ(ارم) ماندیم تا خستگی روز اول را از تن به در کرده باشیم.
روز دوم :
پس از صرف صبحانه ساعت 9 صبح به قصد بازدید اماکن دیدنی و تاریخی قصر شیرین که اکثراً نزدیک به هم و داخل شهر بودند، راهی شدیم. البته یکی از کارشناسان اداره میراث فرهنگی قصر شیرین،جناب عسگری، همراه و راهنمای ما شدند. کاروانسرای شاه عباسی در داخل شهر قرار دارد و احتمالا جزء یکی از همان 999 کاروانسرای ساخته شده به فرمان شاه عباس! است که قسمتی از آن به موزه مزدم شناسی تبدیل شده است. موزه شامل پوشش مردها و زنان کرد این منطقه ، حیوانات منطقه، وسایل کشاورزی و اشیاء و وسایل عتیقه است. قسمتی دیگر از کاروانسرا هم به بازارچه فروش اجناس عمدتا چینی که از عراق آورده می شود، تبدیل شده است (زمان مورد نیاز برای بازدید یک ساعت).
بنای ” بان قلعه” که در خیابان مدرس قرار دارد، بنا بر روایتی یادگار دوران ساسانی است اما طبق آخرین مطالعات انجام شده عمر آن به دوران امویان بر می گردد. این بنا از لاشه سنگ و ملات گچ ساخته شده و وسعت آن بر اساس نقشه ترسیمی دمورگان 145 × 145 متر و در حال حاضر به شکل تپه ای درآمده است.(زمان مورد نیاز نیم ساعت).
سپس به بازدید آتشکده ” چهارقاپی” یا “چهار قاپو” به معنی چهار در که از دوره عباسی به یادگار مانده، رفتیم. این آتشکده 25 × 25 متر وسعت و دارای سقف گنبدی بوده که متأسفانه تنها بقایای کمی از آن باقی مانده است( زمان مورد نیاز نیم ساعت). قبلا اعتقاد بر این بود که این بنا به عهد ساسانی تعلق داشته است ولی با مطالعات جدید این فرضیه رد شده است.
بعد به سمت منطقه نظامی مرزی رفتیم و اگر ریزگردهای موجود در هوا اجازه می داد، در بسیاری از مواقع خاک عراق قابل رویت بود، جایی که حس وطن پرستی غلیان می کنه و می دونی خون های زیادی ریخته شده تا الآن من و تو بیایم اینجا رو ببینیم و با افتخار بگیم جزء کشورمون هست و اینکه بدونی عراقی ها این منطقه رو گرفته بودند ولی با جانفشانی نیروهای مسلح و مردمی آزاد شده است. نمایشگاهی موقتی هم از تانک ها و ادوات نظامی و همچنین تصاویر جنگ در نزدیک قصرشیرین و به مناسبت رسیدن عید دایر شده است و ما این شانس را آوردیم که از داخل تانک واقعی که چند لحظه قبل به آنجا وارد شد بازدید کنیم. بعد به سمت کاخ خسرو رفتیم نزدیک منطقه مرزی پرویزخان صف طولانی تریلی های عراقی و ایرانی برای ورود و خروج کالا جالب بود. کاخ خسرو (حاجی قلعه سی) در حاشیه شمالی قصر شیرین واقع شده، بنایی شرقی غربی دارای اتاق های بسیار که به دو بخش خصوصی و عمومی تقسیم می شده که بخش عمومی برای پذیرایی از مهمانان بوده و بخش خصوصی احتمالاً حرم سرای شاه را تشکیل می داده است. بیشتر پژوهشگران اعتقاد دارند این بنا را کاخی از زمان خسرو پرویز (628-590 میلادی) می دانند که برای همسر مسیحی اش “شیرین” ساخته است، هر چند برخی مدارک و شواهد باستان شناسی این کاخ برون شهری را از زمان عباسی می دانند ( زمان مورد نیاز برای بازدید یک ساعت).
نخلستان کوچکی هم در جوار این بنا قرار دارد که آثار جنگ بر روی تنه درختان گواه استقامت این درختان می باشد این نخلستان روزگاری قسمتی از باغ بزرگی به نام “باغ شاه” بوده که به فرمان ناصرالدین شاه قاجار احداث شده بود. از دیگر آثار قدیمی منطقه سیستم های آبرسانی موسوم به “نهر شاهگدار” یا آسیاب آبی است که در شمال عمارت خسرو به طول 10 کیلومتر وجود دارد. در ساخت آن از بلوک های سنگی و ملات گچ و ساروج استفاده شده. این کانال بوسیله بندی از شمال شرقی روستای سید ایاز آب رودخانه حلوان را به حاشیه شهر قصر شیرین انتقال می داد. اکثر این 4 بنایی که دیدیم متأسفانه در اثر مرور زمان و آثار تخریبی جنگ از بین رفته است.
ساعت 1 در سفره خانه سنتی سیاوش قصرشیرین نهار را خوردیم. پس از طی 25 کیلومتر به سمت مرز خسروی -بزرگترین پایانه ترانزیتی کشور- رفتیم. با راهنمایی یک سروان نیروی انتظامی و به شرط اینکه عکس و فیلم نگیریم با گذر از گیت های چک پاسپورت به نقطه صفر مرزی رسیدیم که در طرف مقابل نقطه صفر مرزی عراق قرار داشت. در مسیر بازگشت به قصر شیرین و در بین راه از “بیمارستان سوسن” بازدید کردیم. سوسن (گل اندام طاهرزاده) هنرمند و خواننده در کردستان به دنیا آمده، در خانواده کرد و در قصر شیرین بزرگ شده، از معروف ترین ترانه هایش فیلم قیصر هست، نیمی از هزینه های ساخت بیمارستان را پرداخت کرده و ظاهراً هیچ وقت هم افتتاح نشده و اتمام آن با آغاز انقلاب همراه بوده این بیمارستان در زمان جنگ در اثر برخورد موشک به خرابه ای تبدیل و به همان شکل باقی مانده است و اکنون نیز به عنوان شاهدی بر خاطرات جنگ حفظ شده است. به سادگی می توان قدرت تخریبی موشکها و راکت ها را بر تیر آهنهای قطور که همچون ماکارونی به هم گره خورده اند مشاهده کرد.( زمان مورد نیاز یک ساعت)
سپس به قصر شیرین برگشتیم و با جناب عسگری خداحافظی کردیم و راهی سرپل ذهاب شدیم. در طی مسیر دو نقش برجسته را دیدیم که متأسفانه حتی یک تابلو و راهنما برای پیدا کردنشان نبود حتی وقتی از محلی ها هم سراغ نقش برجسته آنوبانی نی را می گرفتیم اظهار بی اطلاعی می کردند! نقش برجسته آنوبانی نی در صخره های سرپل ذهاب واقع شده و 2800 سال قبل از میلاد قدمت دارد به همراه کتیبه ای با خط اکدی و نقوش برجسته دیگری از پادشاهان لولوبی که اقوام کوهستانی بودند و در شمال زاگرس اقامت داشتند، طوری که گفته می شود داریوش بزرگ جهت ایجاد کتیبه جهانی بیستون از این نقش برجسته الهام گرفته. بخش عمده ای از این نقش برجسته در اثر مرور زمان از بین رفته طوری که حتی این کوه در حال حاضر دیوار مدرسه دخترانه را تشکیل می دهد! در ادامه گور دخمه ” دکان داوود” در 3 کیلومتری سر پل ذهاب را بازدید کردیم که محلی ها به آن کل داوود (کل داو) نیز می گویند و قدمت آن به دوره هخامنشی برمی گردد. این مکان در میان اهل حق متبرک بوده و در ایامی از سال برای انجام مراسم مذهبی در آنجا جمع می شوند.(زمان مورد نیاز برای بازدید یک ساعت)
آخرین بنای بازدید شده در روز دوم، بنای “طاق گرا” یا “طاق شیرین” واقع در گردنه پاتاق در سر راه کرمانشاه به سرپل ذهاب و در 15 کیلومتری سرپل ذهاب بود که قدمت آن به زمان حکومت خسرو دوم پادشاه ساسانی برمی گردد. این بنا به شکل ایوان بوده و تماماً از سنگ ساخته شده و احتمالاً کارکردهای متفاوتی مثل پاسگاه مرزی و بنای یادبودی از پیروزی، اریکه سلطنتی و … داشته است.( زمان مورد نیاز نیم ساعت)
ساعت 8 شب به کرمانشاه رسیدیم و در هتل آپارتمان لیژان ساکن شدیم.
روز سوم :
صبح ساعت 8:30 به سمت ترمینال رفتیم و بلیط برگشت را تهیه کردیم، سپس راهی دو گور دخمه قدیمی که روبروی کوه بیستون و آنطرف رود گاماسیاب واقع شده،شدیم. از کرمانشاه به سمت همدان 30 کیلومتر که می رویم دست راست وارد جاده هرسین می شویم و پس از طی 5 کیلومتر و درست پس از عبور از پل رودخانه گاماسیاب وارد یک جاده روستایی در سمت راست شده و بعد از 11 کیلومتر به اولین گور دخمه قبل از روستای سرخده به نام گور دخمه سرخده می رسیم.
در ادامه پس از طی 6.5 کیلومتر و گذر از روستای پاسار و پس از روستای اسحاق وند، جاده خاکی که در سمت جاده قرار دارد و به سمت کوه می رود را دنبال می کنیم، این جاده خاکی دو و نیم کیلومتر طول دارد و پس از پایان راه خاکی باید 350 متر هم پای پیاده طی کرد تا به پای گوردخمه ها رسید. این گور دخمه ها در شمال شرقی روستای نوده واقع شده. در اینجا هم نبود تابلو و راهنما بدجوری توی ذوق بازدید کنندگان می زنه ولی ارزش دیدن رو داره.( زمان مورد نیاز برای بازدید یک ساعت). مختصات جغرافیایی این گوردخمه ها موجود است.
ساعت 11 به بیستون می رسیم با علم به اینکه ساعت 3 بعد از ظهر بلیط برگشت به تهران داریم ولی با شوق و علاقه بیشتر به دیدن یکی از 12 سایت بزرگ کشور که ثبت جهانی هم شده می رویم و از خوش اقبالی ما راهنمای محوطه بیستون جناب مقداد عمرانی با توضیحات کاملی که دادند تاریخ و فرهنگ ایرانی را یک بار دیگر برایمان زنده کردند. نام بیستون بر خلاف تصور خیلی ها که “بدون ستون” می پندارند، از واژه پارسی باستان “بغستان” به معنی جایگاه بغ (خدایان) گرفته شده است. سراب بیستون به این مکان جایگاه ویژه ای داده طوری که آب عنصر مقدس بوده و تمام آثار این محوطه یک جوری با این سراب در ارتباط هستند مخصوصاً کتیبه و نقش برجسته داریوش که درست در نمای روبروی سراب قرار گرفته. مجسمه هرکول سمبلی از خدایان یونانی “ورثرغنه” است طوری که روی دست چپ خوابیده، بدن تماماً عریان و با مو و ریش مجعد در حال استراحت بر روی پوست شیر نشان داده شده است. زمان ساخت آن به مهرداد اول اشکانی برمی گردد که تنها اثر با ارزش دوره سلوکی در ایران است. در کوه بیستون بیشتر نقش شاه به یادگار گذاشته شده و اینکه سلوکیان سمبل خدایان شان را نمایش داده اند نشان از عدم مقبولیت شاهان سلوکی از طرف مردم دارد.
در ادامه از کتیبه و نقش برجسته داریوش که پیروزی داریوش بر گوماته مغ و به بند کشیدن 9 یاغی را نشان می دهد بازدید کردیم. پای چپ داریوش بر سینه گوماته که زیر پای او افتاده است را نشان می دهد و نشان فروهر بالای سر داریوش و دو فرمانده در پشت داریوش هستند. و در نهایت بنای “فرهاد تراش” که نیمه تمام مانده است. هدف از ایجاد فرهاد تراش ثبت فتوحات پادشاه ساسانی به تقلید از داریوش بوده. بیشتر آثار دوره ساسانی در زمان خسرو پرویز، مثل پل خسرو در جنوب غرب شهر بیستون، کاخ نیمه کاره خسرو و کاروانسرای بیستون نیمه تمام مانده است که علت آن را مرگ خسرو پرویز می دانند.( زمان مورد نیاز برای بازدید حداقل 2 ساعت)
نهار را در محوطه طاق بستان به صرف دنده کباب مشغول شدیم هر چند وقتمان بسیار کم بود ولی حیفمان آمد که طاق بستان را نبینیم. طاق بستان به معنی طاق سنگی شامل سنگ نگاره ها و نبشته های دوره ساسانی و تاج گذاری اردشیر دوم است که وجود چشمه و کوه محیط آن را با صفا کرده.
بعد از بازدید از طاق بستان، البته از راه دور، راهی ترمینال شدیم و ساعت 3:15 به سمت تهران حرکت کردیم. سفر در ساعت 12:15 شب در میدان آزادی تمام شد و باز هم این جمله معروف در ذهنم تداعی شد :
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
کانون گردشگران جوان ایران- محمدرضا آیت اله زاده، افشین ایران پور