سفر به شمال غربی ایتالیا، میلان-تورین
“قضاوت درباره زیبایی های یک کلیسا، بدون مشاهده کلیسای جامع میلان هرگز کامل نخواهد بود.” این جمله را نه در جایی خوانده ام و نه کسی به من گفته است! بلکه واقعیتی است که پس از بازدید از میلان به آن رسیدم.
من قبلا به ایتالیا سفر کرده بودم و کم و بیش با فرهنگ و آداب و رسوم این کشور آشنا بودم. اما همیشه دوست داشتم تا شهر میلان را به سه دلیل ببینم: پایتخت صنعت مد و زیبایی ، تابلو شام آخر و پائولو مالدینی. البته پس از ترک میلان چند مورد دیگر را هم به این لیست برای خوانندگان این گفتار اضافه کرده ام.
وقتی تصمیم به این سفر گرفتم تعدادی از همکاران و دوستان ایتالیایی به من گفتند که بهتر است به جای میلان از شهرهای دیگر و زیبای ایتالیا بازدید کنم مثل ونیز ، فلورانس ، تورین و رم. با توجه به اینکه بیشتر این شهرها را در سفرهای قبل دیده بودم، تورین را در لیست سفر اضافه کردم. از قبل تورین را فقط به دلیل تیم فوتبال یوونتوس می شناختم که هیچوقت تیم مورد علاقه من نبود. بعد از کمی جستجو دریافتم که شهر تورین خواستگاه شرکت معروف اتومبیل سازی فیات است و اکنون نیز یکی از بزرگترین کارخانه های اتومبیل سازی جهان است. داستان فیات داستان جالبی است که توصیه می کنم آن را از لینک زیر بخوانید (لطفا اینجا را کلیک کنید).
درباره تاریخ کشور ایتالیا در سفرنامه قبلی (اینجا را کلیک کنید) مفصل توضیح داده شده است. البته شمال غربی ایتالیا در طول تاریخ بیشتر تحت تاثیر حکومت هایی بوده که بر فرانسه حکمرانی می کردند. توضیحات ضروری را در صورت لزوم بعد تر بیان خواهم کرد.
گزارش سفر:
روز نخست،جمعه 25 اکتبر 2019 ، سوم آبان 1398
با پرواز مستقیم از دبی به میلان پرواز کردیم. طول پرواز تقریبا شش ساعت و نیم است و هواپیما در ساعت 14:30 در فرودگاه میلان(فرودگاه مالپنسا) به زمین نشست. کمی طول کشید تا بار را تحویل گرفتیم و از سالن اصلی فرودگاه خارج شدیم. برای دریافت چرخ دستی به منظور حمل بار باید 2 یورو بپردازید پس بهتر است از قبل پول خرد همراه داشته باشید.
بر اساس اطلاعاتی که از قبل جمع آوری کرده بودم تصمیم گرفتم تا سیمکارت تلفن همراه را در سالن خروجی فرودگاه تهیه کنم. سیم کارت شرکت ودافون به خاطر آنتن دهی بهتر طرفداران بیشتری دارد. این شرکت دو عدد سیم کارت را در یک بسته که 16 گیگابایت اینترنت دارد به قیمت 55 یورو می فروشد. مراسم خرید سیم کارت که برای تهیه آن به غیر از پول به پاسپورت هم نیاز است حدود نیم ساعت طول می کشد. متصدی فروش به من گفت که سیم کارت و به تبع آن اینترنت بعد از دو ساعت وصل می شود. خوشبختانه من از اینترنت رایگان فرودگاه استفاده کردم و مسیر بعدی خود را در تلفن همراه خود ذخیره کردم. سپس برای تحویل اتومبیلی که قبلا رزرو کرده بودم به باجه شرکت کرایه اتومبیل رفتم.علاوه بر فرم رزرواسیون، گواهینامه بین المللی و گواهینامه اصلی به همراه کردیت کارت را هم از من خواستند. علاوه بر مبلغ کرایه اتومبیل که برای یک هفته تقریبا 100 یورو می شد. مبلغ 800 یورو هم از روی کارت بلاک کردند تا در صورت خسارت به اتومبیل از آن بردارند. مراحل تحویل اتومبیل به سرعت انجام شد و ما با یک دستگاه اتومبیل استیشن Skoda Octavia فرودگاه را ترک کردیم. اندازه اتومبیل کاملا با توجه به دو چمدان بزرگ و یک چمدان کوچک و یک کالسکه بچه برای ما کافی بود. ساعت، 4 بعدازظهر را نشان می داد که وارد اتوبان خروجی فرودگاه شدیم. همینجا بهتر است یادآوری کنم که بیشتر اتوبانهای ایتالیا، عوارض دارد و مقدار آن با مسافت طی شده متفاوت خواهد بود. در صورتی که برای سفر خود اتومبیل کرایه کردید حتما توجه داشته باشید که در هنگام ورود به عوارضی، لاینی را انتخاب کنید که پرداخت عوارض دستی یا ماشینی صورت می گیرد در غیر اینصورت با گذر از مسیر پرداخت الکترونیکی جریمه خواهید شد. معمولا نحوه پرداخت به این صورت است که با قرار گرفتن در کنار جایگاه، دستگاه به شما بلیطی می دهد که در انتهای اتوبان با وارد کردن مجدد آن به دستگاه میزان عوارض بر روی مانیتور دستگاه ظاهر می شود و شما مبلغ مورد نظر را در دستگاه قرار می دهید. در برخی از اتوبانها، مبلغ مورد نظر را باید به مسئول باجه پرداخت کنید. ما در مسیر شهر Pavia ابتدا به دهکده Certosa رفتیم که کلیسا و صومعه معروفی دارد ولی چون ساعت از 5 گذشته بود نتوانستیم داخل مجموعه را ببینیم. کمی بعد و حدود ساعت 6 به شهر Pavia رسیدیم. بیشتر شهرهای ایتالیا یک قسمت مرکزی دارند که معمولا بافت قدیمی و تاریخی شهر در آن واقع شده است و معمولا ورود اتومبیل به آنجا ممنوع یا تابع مقررات خاصی است. تابلوهای خاصی قبل از ورود به این مناطق نصب شده اند که به رانندگان هشدار می دهند که در صورت ورود توسط دوربینهای مدار بسته تصویربرداری می شوند و اگر اجازه ورود نداشته باشند، آنگاه جریمه سنگین در انتظارشان خواهد بود. در بیشتر شهرها قبل از نزدیک شدن به این مناطق تابلوهایی نصب شده که رانندگان را به نزدیکترین پارکینگ هدایت می کنند. البته همچنان این شانس برای رانندگان وجود دارد که خودرو خود را در مناطق خاصی که با رنگ آبی در خیابان مشخص شده اند پارک کنند. پارک در این مناطق تابع قوانین پارکومتر است. قیمت یک ساعت پارک با توجه به منطقه بین 0.8 تا 1.8 یورو متفاوت می باشد و معمولا از ساعت 7 شب تا 8 صبح و همچنین روزهای تعطیل مجانی می باشد. منطقه قدیمی شهر Pavia خیلی وسیع نیست و با اختصاص دو ساعت همه آن را می شود پیاده طی کرد.کلیسا Santa Maria Del Carmine در همین محدوده واقع شده است. ما از درب پشتی وارد شدیم و دریافتیم که کلیسا برای بازدید کنندگان تعطیل است و فقط تعدادی برای نیایش در داخل کلیسا باقی مانده اند.
در کوچه های قدیمی کمی پرسه زدیم. وقتی به کلیسا جامع رسیدیم تقریبا تعطیل شده بود ولی مسئول آنجا به ما اجازه داد تا در حد چند دقیقه داخل کلیسا را ببینیم که در قیاس با سایر کلیساهای ایتالیا چیزی برای گفتن نداشت!
شام را در یک رستوران محلی صرف کردیم، هوا تاریک شده بود که به سمت اتومبیل حرکت کردیم غافل از آنکه مسیر را اشتباه رفتیم و تا یافتن ماشین نیم ساعتی را تلف کردیم. بی درنگ به سمت شهر جنوآ حرکت کردیم. حدود ساعت 10 شب بود که به هتل Novotel رسیدیم. خوشبختانه این هتل در ازای دریافت 8 یورو پارکینگ مسقف در اختیار شما قرار می دهد. نکته ای که در بیشتر هتلهای ایتالیا با آن مواجه شده ام این است که معمولا کسی برای جا به جایی چمدانها و اسباب و اثاثیه به کمک شما نمی آید!. اقامت یک شب در این هتل 125 یورو برای ما هزینه داشت.
روز دوم، شنبه چهارم آبان:
پس از صرف صبحانه و تحویل اتاق هتل عازم مرکز شهر جنوا شدیم. جنوا شهری ساحلی است که قدمتی 2300 ساله دارد. سواحل این منطقه معمولا صخره ای است و شهر جنوا هم بر روی ارتفاع قرار دارد لذا بیشتر خیابانهای شهر شیبدار هستند.
شهر جنوا، مرکز استان لیگوریا است و در کنار خلیج جنوا ساخته شده است و از نظر جمعیتی ششمین شهر ایتالیا می باشد. جنوا در قرن 11 و 12 دارای نیروی دریایی قدرتمندی بود. این شهر در قرن 18 میلادی برای مدت کوتاهی ضمیمه خاک فرانسه شد ولی مجددا به کشور ایتالیا برگشت. کریستوف کلمب نیز در این شهر به دنیا آمد.
اتومبیل را در پارکینگ عمومی در کنار بندرگاه پارک کردیم. اطراف خیابان ساحلی پر است از رستورانها و فروشگاههای مختلف. در بندرگاه علاوه بر قایقهای تفریحی و ماهیگیری تعدادی کشتی کروز بسیار بزرگ هم پهلو گرفته اند. ایتالیا از دیر باز یکی از سازندگان کشتی های تفریحی غول پیکر بوده است و همچنین یکی از مقاصد اصلی این کشتی ها. بندر جنوا معمولا در این سفرها گنجانده می شود. تعدادی از مناطق دیدنی شهر جنوا در همین بندرگاه قرار دارند از قبیل آکواریوم بزرگ، پارک بیوسفر و زیردریایی. در گوشه ای از بندر کشتی قدیمی بزرگی جلب توجه می کند که اکنون به موزه کشتی دزدان دریایی تبدیل شده است. این کشتی در سال 1985 به شکل کشتی اسپانیایی به نام نپتون (در کلاس گالئون) ساخته شد. نپتون در قرن 16 تا 18 در دریاها مشغول حمل و نقل دریایی بود. بازدید از داخل آن با 9 یورو امکان پذیر است. این کشتی لوکیشن چندین فیلم از جمله دزدان دریایی ساخته رومن پولانسکی بوده است. برای بازدید از این کشتی که مخصوصا برای کودکان ممکن است جالب باشد حداقل نیم ساعت وقت بگذارید.
برای گردش سریع در داخل شهر می توانید از تورهای شهری که با اتوبوس یا ترن باس(برای گشت 45 دقیقه ای 8 یورو) اجرا می شود، استفاده کنید که خیلی به صرفه است و بیشتر مناطق توریستی شهر را در کمتر از یکساعت به شما نشان می دهد. البته بعد از اینکه به مبدا بازگشتید بهتر است پیاده روی را به داخل بافت قدیمی شهر شروع کنید. جنوا دارای تعدادی ساختمان قدیمی است که به سبب سبک ساخت و تاریخچه آنها در لیست میراث جهانی ثبت شده اند. تعدادی از این بناها در خیابان معروف Garibaldi قرار دارند. تعدادی از آنها به موزه یا گالری تبدیل شده اند و تعدادی هنوز هم به اداره ها و سازمانهای دولتی یا خصوصی تعلق دارند.
شاید مهمترین قسمت شهر، میدان Piazza Ferrari باشد که با یک آبنمای زیبا و تعدادی ساختمان و بنای قدیمی احاطه شده است.
برای گشت و گذار در بافت قدیمی و سرک کشیدن به بناها و کلیساهای قدیمی حتما نیاز به حداقل دو ساعت زمان دارید. در صورت علاقه می توانید از محل تولد کریستوف کلمب هم بازدید کنید.
ما بعد از صرف غذا به سمت روستای بارولو حرکت کردیم. جاده کنار ساحل را به سمت غرب تا نزدیک شهر Savona ادامه دادیم. این جاده که در برخی مناطق مناظر جالبی از دریا و کوه دارد از میان شهرها و روستاهای ساحلی متعددی می گذرد که برخی از آنها سواحل خوبی برای شنا دارند و بدین سبب توریستهای بیشتری را در خود جای داده اند. کمی مانده به شهر ساونا مسیر را به سمت شمال ادامه دادیم و وارد بزرگراهی شدیم که به تورین ختم می شود اما در نیمه های این راه از اتوبان خارج شدیم و ادامه راه را از جاده های باریک و پیچ در پیچ محلی تا روستای Barolo طی کردیم. این منطقه به سبب تاکستانها و صنعت شراب سازی شهرت جهانی دارد و در لیست میراث جهانی ثبت شده است. در این موقع از سال و محصولات برداشت شده اند و در برخی از مناطق که امکان توقف اتومبیل وجود دارد می توان برای عکاسی و همچنین آشنا شدن با شکل تاکستانها، لحظاتی توقف کرد.
روستای بارولو به همراه تعداد دیگری از روستاهای دیگر این منطقه شهرت زیادی در این صنعت دارند و به همین جهت می توانید از کارگاههای شراب سازی که بسیاری از آنها فروشگاه مخصوص خود را نیز دارند بازدید کنید. روستای بارولو با منظره ای بسیار زیبا بر روی تپه واقع شده است و نمای شگفت انگیزی از تاکستانهای اطراف را در پیشرو شما قرار می دهد. در بالاترین قسمت تپه کلیسا روستا و موزه شراب به همراه فروشگاه قرار دارد. شما برای بازدید از این منطقه و کسب اطلاعات بیشتر درباره تاریخچه شراب سازی به دو ساعت زمان نیاز دارید.
در ادامه مسیر که به سمت شهر Asti داشتیم از میان تپه هایی که با تاکستانهای زیبایی پوشیده شده اند گذر کردیم. با اتومبیل از میان شهر Asti رد شدیم و مسیر را به سمت شهر تورین ادامه دادیم. هوا تاریک شده بود که به منطقه Moncalieri در حومه شهر تورین رسیدیم. هتل ما که برای دو شب اقامت در تورین رزرو کرده بودیم Best Quality Hotel La Darsena نام داشت و در کنار رود زیبای Po واقع شده است. این رود که یکی از مهمترین رودهای کشور ایتالیا است از کوههای آلپ سرچشمه می گیرد و با گذر از شهر تورین، پیاچنزا و چندین شهر دیگر و پس از طی 682 کیلومتر در جنوب ونیز به دریای آدریاتیک می ریزد. با احداث کانالهای متعدد بر روی این رود، سیستم آبرسانی و قایقرانی ویژه ای برای حمل و نقل در قسمتهایی از کشور ایجاد شده است. گفته می شود که اولین طراح این سیستم لئوناردو داوینچی بود.
ما برای اقامت در این هتل برای دو شب که شامل صبحانه هم میشد 180 یورو پرداختیم. البته قیمت پارکینگ هم برای هر شب 8 یورو محاسبه می شود. با توجه به فاصله 10 کیلومتری هتل تا مرکز شهر تورین، اقامت در این هتل را برای افرادی که اتومبیل شخصی دارند توصیه می کنم.
روز سوم، یکشنبه پنجم آبان:
برنامه امروز ما بازدید از دیدنیهای شهر تورین است.خوشبختانه در روزهای تعطیل نیازی به پرداخت پارکینگ نیست و جای پارک هم راحت تر پیدا می شود. شاخص ترین بنای شهر تورین، برج Mole است. این بنای 167 متر ارتفاع دارد و در بالای آن ابزار و ادوات مخابراتی نصب شده است. داخل بنا از سال 1990 به موزه سینما تغییر کاربری داد و اکنون یکی از پربازدیدترین موزه های ایتالیا است. شما می توانید بلیط ورودی را به دو طریق تهیه کنید، یکی اینکه فقط بتوانید موزه را ببینید که قیمت آن 8.50 یورو است و به سرعت وارد موزه می شوید و یا اینکه بلیط توام موزه و برج را تهیه کنید که اولا بهای آن 13 یورو است و ثانیا می بایست مدت طولانی در صف آسانسور منتظر بمانید. آسانسور شیشه ای از وسط موزه به سمت طبقه فوقانی برج حرکت می کند و نمای زیبا و پانورامیک از موزه را در هنگام حرکت آن می توانید ببینید. از فراز برج در زمانی که هوا ابری نباشد تمامی شهر و حومه تورین پیداست.
در موزه سینما با داستان پیدایش سینماتوگرافی آشنا می شوید و در جای جای آن با پوسترها، کتابها، عکسها و قطعات کوتاه فیلم هایی برخورد می کنید که در خاطرات شما جای دارند. موزه سینما برای کودکان سنین دبستان و راهنمایی می تواند بسیار جذاب و آموزنده باشد. برای بازدید از این موزه مهیج به همراه برج بیش از 3 ساعت زمان نیاز است.
با خروج از موزه با کمی پیاده روی به میدان مرکزی شهر به نام Piazza Castello می رسید که ساختمان معروف تئاتر Regio تورین در ضلع شرقی آن قرار دارد.
در وسط میدان قلعه و ساختمان قدیمی Palazzo Madama قرار گرفته است این ساختمان اولین ساختمان سنا در پادشاهی ایتالیا بود. خانواده Savoy از سال 1861 تا اواخر جنگ جهانی دوم حاکمان پادشاهی ایتالیا بودند تا اینکه در یک رفراندوم در سال 1946 که توسط پسر ویکتور مانوئل سوم برگزار شد حکومت به جمهوری تغییر کرد. در دوران حاکمیت خانواده Savoy بناهای زیبایی که بیشتر آنها قدمتی دویست ساله داشتند مرمت شدند و به عنوان کاخ مورد استفاده قرار گرفتند و با آثار هنری بسیاری مزین شدند. اکنون بسیاری از آنها را در لیست میراث جهانی تحت عنوان Residences of the Royal House of Savoy می بینیم.
محدوده مرکزی شهر با ساختمانها و میدانهای قدیمی و با خیابانهای باریک به هم مرتبط هستند. فروشگاهها، رستورانها و کافه های بسیاری در این مناطق وجود دارند که پرسه زدن در آنجا را برای ساعتها لذتبخش می کند. Piazza Carignano و Piazza Carlo Alberto در دو سوی ساختمان Palazzo Carignano قرار گرفته اند. این قصر سبک باروک که اکنون به موزه Risorgimento تبدیل شده تاریخ مهمی در کشور ایتالیا دارد و محل تولد پرنسس لامبلا، چارلز امانوئل و ویکتور امانوئل دوم(اولین پادشاه ایتالیا) است. همچنین در فاصله سالهای 1861 تا 1864 این ساختمان پارلمان ایتالیا بود.
موزه Egizio یا موزه مصرشناسی تورین، به جرات بهترین موزه مصرشناسی خارج از قاهره است. این موزه که ورودی آن 13یورو است حاوی بیش از 40 هزار قطعه از مجسمه ها، سنگ نگاره ها، مومیایی ها، اسناد نوشته شده بر روی پاپیروس و اشیا مختلف از زمان مصر باستان است. این موزه به لطف استفاده از تکنولوژی فضای خوبی برای آموزش دانش آموزان و محققان فراهم کرده است. به وضوح می توان کودکانی را دید که با هیجان به مومیایی حیواناتی چون تمساح و پرندگان نگاه می کنند یا با دقت به تصاویری که از سی تی اسکن مومیایی های موجود در موزه وجود دارد زل زده اند و به توضیحات راوی فیلم گوش می دهند.
اینقدر تعداد اشیا زیاد است که انسان حس می کند بسیاری از آنها را روی هم انباشته کرده اند- اشیایی که قدمت برخی به بیش از 5 هزار سال قبل از میلاد می رسد. برای بازدید از این موزه سه طبقه ای، حداقل سه ساعت زمان اختصاص دهید.
میدان Piazza San Carlo از دیگر فضاهای جذاب تورین است که توصیه میکنم حتما برای صرف شام به یکی از کافه ها یا رستورانهای اطراف این میدان بروید. پرسه زدن در خیابانها و بافت قدیمی تورین بسیار لذت بخش است و کاملا یک روز شما را پر خواهد کرد. اگر طرفدار بازدید از موزه ها و ساختمانهای قدیمی هستید مطمئن باشید برای چند روز دیگر می توانید در این شهر زیبا گردش کنید. مکانهای دیدنی شهر تورین برخلاف بیشتر شهرهای ایتالیا که من بازدید کرده ام بیشتر تحت تاثیر حکومت پادشاهی بوده تا تاثیرپذیری از حکومت مذهبی کلیسا.
روز چهارم، دوشنبه ششم آبان:
بعد از تحویل هتل، تصمیم گرفتیم که از کلیسا Sacra di San Michele دیدن کنیم. این بنا در غرب شهر تورین و کمی پس از شهر کوچک ریولی و بر روی یک کوه سنگی( کوه Pirchiriano با 962 متر ارتفاع) که مشرف به شهر ریولی است قرار دارد. این کلیسا که ساخت آن از قرن دهم شروع شد به حدی بزرگ است که در هنگام ورود به اتوبان تورین-ریولی به خوبی قابل مشاهده است.
با خروج از اتوبان باید وارد جاده ای شد که از میان جنگل و دریاچه ای کوهستانی عبور می کند. در طول مسیر تعداد نسبتا زیادی دوچرخه سوار و همچنین افرادی که برای پیاده روی به این منطقه آمده اند را می توانید ببینید. هر چه به بنا نزدیکتر می شوید به عظمت آن اضافه می شود این بنا به سبک گوتیک-رنسانس ساخته شده است. از محل پارک اتومبیل تا رسیدن به پای کلیسا حدود 20 دقیقه پیاده روی لذت بخش انتظار شما را می کشد. شیب مسیر بسیار ملایم است و امکان ورود وسایل نقلیه معمولی به این جاده وجود ندارد. قیمت بلیط ورودی 8 یورو است و برای بازدید حداقل یکساعت و نیم زمان نیاز دارید. از فراز تراس کلیسا منظر زیبایی به کوههای پر برف آلپ در پیشرو قرار دارد.
مقصد بعدی شهر Ivrea است. پس از 45 دقیقه رانندگی به شهر وارد می شویم این شهر در لیست UNESCO با عنوان ” شهر صنعتی قرن بیستم” ثبت شده است. تاریخ این شهر به قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد و در آن زمان به نام Eporedia مشهور بود. این شهر در طول تاریخ بین حکومتهای مختلف دست به دست شد و نهایتا در قرن چهاردهم تحت سلطه پادشاهی Savoy قرار گرفت. در قرن بیستم کاملا به یک شهر صنعتی تبدیل شد طوری که در سال 1970 بیش از 90000 کارگر که اهل جنوب ایتالیا بودند در این شهر زندگی و کار می کردند. کلیسا جامع شهر در کنار قلعه قدیمی قرار دارد. تزیینات داخل کلیسا زیباست ولی امکان بازدید از قلعه وجود ندارد.
مراسم جالبی تقریبا چهل روز قبل از روز Easter در این شهر برگزار می شود که به جنگ پرتقال معروف است و شرکت کنندگان با پرتاب کردن پرتقال به جان هم می افتند. فلسفه این مراسم کاملا مشخص نیست مخصوصا اینکه در این نواحی اصلا درخت پرتقال وجود ندارد و برای اجرا این مراسم مجبور هستند مقدار زیادی پرتقال از جزیره سیسیل به این شهر بیاورند.
بعد از نهار در یک رستوران کاملا محلی به سمت شهر کوچک و کوهستانی Varallo حرکت کردیم طبیعت مسیر کم کم با نزدیک شدن به کوههای آلپ تغییر می کرد تا اینکه پس از یکساعت و نیم رانندگی و طی 90 کیلومتر به وارالو رسیدیم. وارالو شهری کوچک و توریستی در دامنه کوههای آلپ است که رود پر آب Sesia از میان آن می گذرد. با ورود به این منطقه به یاد روستای رودبارک در کلاردشت افتادم. یکی از 9 کوهستان مقدس منطقه Piedmont و Lombardy در ارتفاعات مجاور این شهر قرار دارد. این 9 کوه مقدس که بناهای ساخته شده بر روی آنها به قرن 15تا 18 میلادی بر می گردد در لیست میراث جهانی ثبت شده اند. Sacro Monte of Nuova Gerusalemme of Varallo Sesia در قرن 15 ساخته شده است. خوشبختانه برای رسیدن به کلیسا و سایر بناهای (45 محل عبادت یا Chapel) تنها با پرداخت 5 یورو می توان از بالابرهای کابلی استفاده کرد که تقریبا در کمتر از 15 دقیقه شما را 150 متر بالا می برد و به بالای کوه می رسانند. پوشش محل کاملا جنگلی-کوهستانی است و از فراز کوه منظره زیبایی از شهر و کوههای آلپ در جلو چشم شما قرار دارد.
در اواخر قرن 15 کشیشی به نام Bernardino Caimi تلاش کرد تا با اجرای مراسمی شبیه به مراسمی که در شهر اورشلیم برای حضرت مسیح برگزار می شد، به اهمیت مذهبی این محل اضافه کند و بعدها عنوان کرد این مکان به عنوان اورشلیم جدید می تواند محلی باشد تا کسانی که نمی توانند به شهر اورشلیم سفر کنند برای اجرا مراسم مذهبی به این محل بیایند. با رونق گرفتن این مراسم به تعداد ساختمانها و بناهایی مذهبی افزوده شد و هنرمندان معروفی نیز با ساخت مجسمه و اهدا تابلوهای نفیس به اهمیت این مکان افزودند.
هوا کاملا تاریک شده بود که راه شهر میلان را در پیش گرفتیم. بیشتر مسیر 120 کیلومتری، اتوبان بود و در کمتر از دو ساعت به هتل رسیدیم. ما برای چهار شب اقامت در شهر میلان هتل Idea Hotel Milano San Siro را انتخاب کردیم و بابت این چهار شب 540 یورو پرداخت کردیم که شامل صبحانه هم می شد. هتل برای پارکینگ هم شبی 6 یورو ما را شارژ کرد. این هتل که کمی خارج از مرکز شهر میلان قرار دارد بسیار به استادیوم معروف سن سیرو میلان نزدیک است و محل خوبی برای اقامت طرفدارنی است که برای تماشای فوتبال به میلان سفر می کنند.
روز پنجم، سه شنبه 7 آبان:
برای بازدید از یکی از بناهایی که یادگار حضور قبایل ژرمن Lombard در قرن هشتم بود راهی شهر Castelseprio در 45 کیلومتری شمال غربی میلان شدیم. این شهر در ایالت Varese قرار دارد. این مجموعه شامل چند بنای مختلف است متاسفانه امکان بازدید از برج Torba به علت مرمت وجود نداشت ولی کلیسا Santa Maria foris که در دل یک پارک جنگلی زیبا قرار دارد با ده دقیقه پیاده روی قابل بازدید بود. البته حتما باید با نگهبان هماهنگ کنید تا او کلید درب کلیسا را برای شما بیاورد. داخل این کلیسا کوچک چند نقاشی دیواری وجود دارد. بازدید از آن رایگان است و بیش از یک ربع زمان نیاز ندارد.
هوا کم کم بارانی شده بود که به سمت کلیسا Sacro Monte de Varese حرکت کردیم و با گذر از کنار دریاچه زیبای Varese به شهر وارس رسیدیم. با مه آلود شدن هوا و کاهش دید. فقط به کمک تابلوهای راهنما سعی کردیم تا راه خود را به سمت کلیسا پیدا کنیم. بعد از پارک ماشین در پارکینگ محل، با کمتر از ده دقیقه پیاده روی به کلیسا رسیدیم. این بنا به قرن 16 تعلق دارد. مجسمه جالب سیاه رنگی از یک اسقف با شنلی بلند و چند گوسفند و جمجمه، در کنار کلیسا قرار داده شده است.
مسیری تقریبا دو کیلومتری شما را به پایین تپه ای که کلیسا بر روی آن قرار دارد می رساند. در طول این مسیر 15 نمازخانه یا Chapel وجود دارد که قدمت آنها به قرن 16 میلادی برمی گردد. برای بازدید کامل از این محل دست کم دو ساعت زمان نیاز دارید.
ما تصمیم گرفتیم که به بندر Porto ceresio در کنار دریاچه Lugano که در حقیقت دریاچه مرزی ایتالیا و سوییس است برویم. شهر پورتوچرزیو، بندر کوچک ماهیگیری است که در دامنه کوه San Giorgio قرار دارد. این کوه به علت ویژگی های مخصوص زمین شناسی و همچنین تنوع فسیلهای دریایی در لیست میراث جهانی کشور ایتالیا و سوییس به طور مشترک ثبت شده است.
بعد از صرف نهار در رستورانی با صفا در کنار دریاچه به سمت مرز سوئیس حرکت کردیم. کمی که در کنار دریاچه راندیم با گذر از زیر یک طاق آجری که زمانی مرزبانی بوده، رسما وارد کشور سوئیس شدیم. جالب این بود که حتی یک نفر نیروی امنیتی هم در این مرز رسمی مستقر نبود! بعد از نیم ساعت در یک جاده کمی پیچ در پیچ که کوه san Giorgio را بالا می رفت به روستای Meride در کشور سوئیس رسیدیم.
این روستا به سبب موقعیت ویژه اش محل یکی از جالب ترین موزه های تاریخ طبیعی یعنی موزه فسیلهای دریایی است.. موزه فسیلهای دریایی در یک ساختمان سه طبقه کوچک و در میان روستا قرار دارد. بسیار مرتب و زیبا و با تکنولوژی های پیشرفته کامپیوتری تجهیز شده است. قیمت بلیط ورودی 12 شیلینگ سوییس است و برای بازدید حداقل یک ساعت زمان نیاز دارد. فسیلهای بسیار عالی از دایناسورهای دریایی که متعلق به 160 تا 55 میلیون سال قبل است با فیلمهای آموزشی به نمایش درآمده اند. با کمک تکنولوژی نور و تصویر چگونگی تشکیل فسیلها به بازدیدکنندگان آموزش داده می شود و به آنها کمک می کند تا درک درستی از دورانهای مختلف زمین شناسی داشته باشند.
ادامه مسیر را به سمت جنوب دریاچه Lugano در پیش گرفتیم و با ورود به اتوبان اصلی سوئیس-ایتالیا، از مرز عبور کردیم و وارد ایتالیا و شهر Como شدیم. البته در این قسمت از مرز نیروهای مرزبانی مستقر بودند و به طور رندوم اتومبیلها را چک می کردند.
شهر Como در کنار دریاچه کومو قرار دارد و یکی از مناطق توریستی ایتالیا به حساب می آید. بسیاری از پولدارهای میلان در اطراف این دریاچه ویلاهای بسیار گران قیمت دارند. چون کم کم هوا داشت تاریک می شد اتومبیل را در کنار دریاچه پارک کردیم و به بازدید مشهورترین ساختمان شهر یعنی Villa Olmo رفتیم. این ساختمان در قرن 18 به دست معمار معروف سوییسی، سیمون کانتونی ساخنه شد. اکنون برای بازدید عمومی به طور رایگان باز است. در داخل ساختمان وسایل و تزیینات و همچنین نقاشی هایی مربوط به قرن 18 را می توانید ببینید.
در کنار دریاچه مسیری برای پیاده روی ساخته شده است که از کنار چندین بنا و ویلای قدیمی از جمله Villa Gallia و همچنین بنای یادبود جنگ و موزه Volta Temple که بنای یادبود الکساندر ولتا- مخترع باتری الکتریکی-عبور می کند.
روز ششم، چهارشنبه هشتم آبان:
برای گردش در شهر میلان به گفته بسیاری نیاز به استفاده از وسیله نقلیه شخصی نیست چرا که برای یافتن جای پارک و همچنین ورود به مناطق مرکزی شهر با مشکل مواجه خواهید شد. شهر میلان دو منطقه ترافیکی دارد یکی Zone C که در حقیقت همان منطقه طرح ترافیک خودمان است و با سیستم هوشمند کنترل می شود. همه اتومبیلها می توانند به داخل این محدوده وارد شوند به شرط اینکه تا ساعت دوازده نیمه شب مبلغ ورودی را که 3 یورو است را بپردازند. این پرداخت آنلاین یا از طریق تلفن انجام می شود. اخیرا یک محدوده دیگر که وسعت بیشتری از شهر را در بر می گیرد و به محدوده Zone B معروف است طراحی شده است که فعلا اجازه تردد به ماشینهای سنگین و همچنین وسایل نقلیه ای که آلایندگی زیادی دارند نمی دهد. برای ورود به این محدوده اتومبیلهای معمولی نیاز به اجازه یا پرداخت ندارند.
در مسیر ما به سمت مرکز شهر استادیوم بسیار معروف سن سیرو قرار داشت. این استادیوم علاوه بر اینکه بزرگترین استادیوم شهر میلان است یکی از معروفترین استادیومهای جهان نیز می باشد بسیاری از بازیکنان برجسته دنیا چه به عنوان مهمان و یا میزبان در این استادیوم بازی کرده اند.
برای شروع میلان گردی، ما تصمیم گرفتیم که ابتدا به کلیسا Santa Maria delle Grazie برویم. خوشبختانه در نزدیک آنجا، پارکینگ عمومی پیدا کردیم و اتومبیل را تا پایان شب در آنجا رها کردیم. این کلیسا بیشتر به سبب تابلو دیواری شام آخر اثر لئوناردو داوینچی مشهور است و در لیست میراث جهانی UNESCO قرار دارد. لئوناردو برای خلق این شاهکار از سال 1495 تا 1497 وقت صرف کرد. این اثر در طول جنگ جهانی دوم و علی رغم محافظتی که از آن می شد، بر اثر بمباران صدمه جدی خورد. در حال حاضر بازدید از این اثر برای همگان و در قالب گروههای 25 نفره امکان پذیر است. تهیه بلیط 10 یورویی آن معمولا باید از چند ماه قبل انجام شود یا اینکه شما آنقدر خوش شانس باشید که فردی بلیط خودش را کنسل کرده باشد و آن لحظه شما موفق به خرید آن بشوید. خوشبختانه این موضوع برای ما اتفاق افتاد و من توانستم بلیط بازدید را برای ساعت 5:30 بعد از ظهر بخرم. بعد از خرید بلیط ابتدا از داخل کلیسا بازدید کردیم و سپس به سمت میدان مرکزی شهر به راه افتادیم.
خیابانهای مرکزی میلان با فروشگاهها و برندهای مشهور مزین شده اند و به درستی حس پایتخت مد و زیبایی جهان را به شما القا می کنند. کمی قبل از رسیدن به میدان مرکزی از کنار کلیسایی عبور می کنید که San Maurizio al Monastero Maggiore نام دارد. اکیدا توصیه میکنم که سری به داخل آن بزنید. کلیسا کوچکی است ولی نقاشی های دیواری محشری دارد. برای بازدید از آن نیم ساعت کافی است و رایگان است. در کنار این کلیسا موزه باستانشناسی در محوطه ای باستانی که قدمت آن به روم باستان می رسد وجود دارد.
با رسیدن به میدان مرکزی، کلیسا جامع میلان در میدان Piazza del Duomo خود نمایی می کند. در نگاه اول عظمت بنا به همراه پرواز هزاران کبوتری که در محوطه میدان وجود دارد احساس عجیبی را منتقل می کند. کلیسا جامع میلان یکی از بزرگترین و مشهورترین کلیساهای جهان است. ساخت آن از سال 1368 شروع شده و گویا هنوز هم کاملا تمام نشده است. کلیسا به سبک گوتیک ساخته شده است و نمای خارجی آن با مجسمه های زیبا و گاها عجیب و غریب تزیین شده است. قیمت بلیط ورودی که بازدید از پشت بام را هم شامل می شود 18یورو است.
با ورود به داخل کلیسا قطعا چند دقیقه ای را مبهوت عظمت آن می شوید. ستونهایی که هر کدام قطری بیش از سه متر و طول آنها 25 متر است. این 52 ستون با مجسمه های از افرادی که عمدتا اسقف های قبلی این کلیسا بوده اند آراسته شده اند. همچنین نقاشی های بسیار نفیس در کنار نقاشی های روی شیشه های رنگی راوی داستانهای مذهبی هستند. طول کلیسا 157 متر است و گنجایش 40000 نفر را دارد. در کل در این کلیسا 3159 مجسمه در داخل و 2245 مجسمه در خارج کلیسا وجود دارد. در هنگام بازدید از داخل کلیسا حتما سری هم به سردابه کلیسا بزنید. قبر کاردینال Borromeo به همراه مخزن جواهرات و اشیا قیمتی در آنجا قرار دارد.
در گوشه ای از کلیسا مجسمه تیره رنگی از شاهکارهای هنرمند ایتالیایی Marco d’Agrate قرار دارد که آن را به “سانتا بیارتولومه فلید” نسبت می دهند. این فرد یکی از حواریون بود که بعدها به منطقه ای که ارمنستان کنونی است رفت و به همراه سنت تاتائوس نقش مهمی در گسترش مسیحیت در این سرزمین داشت. همانطور که میدانید قره کلیسا که در چالدران ایران قرار دارد منتسب به سنت تاتائوس است. این مجسمه به این سبب معروف است که مردی را نمایش می دهد که پوست از روی بدنش برداشته شده است، تمامی عضلات، تاندونها و عروق با مهارت عجیبی به نمایش گذاشته شده است. این مرد پوست خود را بر روی شانه اش حمل می کند. برای اطلاعات تکمیلی اینجا را کلیک کنید.
بازدید کنندگان همچنین می توانند از حفاری های باستانی که در زیر کلیسا انجام شده و آثاری از قرن چهارم به دست آمده است نیز بازدید کنند. برای رسیدن به پشت بام دو راه وجود دارد یا باید با پله و یا از دو آسانسور که در ضلع شمال شرقی و جنوب شرقی کلیسا وجود دارند استفاده کنید. اکیدا توصیه می کنم که بازدید از پشت بام را در برنامه خود بگنجانید. از روی پشت بام علاوه بر اینکه منظره زیبایی از شهر میلان و میدان مرکزی را در پیش رو دارید، قادر خواهید بود با دقت بیشتری مجسمه های زیبای بنا را ببینید. نمای خارجی کلیسا از سنگ مرمر سفید ساخته شده و بر فراز بلندترین ستون، مجسمه معروف مسی Madonnina میلان قرار داده شده است. بازدید از این بنا حداقل سه ساعت زمان نیاز دارد. برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.
یکی دیگر از جاذبه های این میدان وجود هزاران کبوتری است که از مدتها پیش عادت کرده اند تا برای غذا خوردن از دست توریستها به این میدان بیایند. تقریبا هیچ تصویری از این میدان بدون این کبوترها وجود ندارد و انصافا بازیچه خوبی برای کودکان و سوژه مناسبی برای عکاسی هستند. مجسمه امانوئل دوم اولین پادشاه ایتالیا بر روی اسب درست روبروی کلیسا قرار داده شده است.
در ضلع شمالی میدان پاساژ معروف، لوکس و بسیار زیبای ویتوریو امانوئل ساخته شده که بسیاری از بهترین برندهای جهان در آن فروشگاه دارند.
در کنار درب شمالی و مجاور میدانی که مجسمه لئوناردو داوینچی قرار دارد، موزه ای به همین نام تاسیس شده است. بلیط ورودی 12 یورو است. در داخل موزه مدلی از اختراعات و همینطور طرح ها و نقاشی های این هنرمند وجود دارد. همچنین با کمک تکنولوژی دیجیتال و واقعیت مجازی می توانید درک بهتری از چگونگی و کاربرد اختراعات او کسب کنید.
در خیابانهای اطراف میدان می توانید تعداد زیادی از فروشگاهها و گالری ها مجلل را پیدا کنید. اگر هنوز دغدغه تهیه سوغاتی برای دوستان خود را دارید شاید چند مغازه سوغاتی فروشی اطراف میدان به داد شما برسند! در مسیر برگشت از کنار قلعه قدیمی شهر میلان که اکنون در کنار پارک زیبایی قرار دارد گذشتیم.
با توجه به ضیق وقت فورا به سمت کلیسا Santa Maria delle Grazie حرکت کردیم. طبق زمان بلیط تهیه شده، در ساعت 5:30 از دری که برای بازدید تابلو شام آخر اختصاص داده شده وارد شدیم. پس از عبور از گیت بازرسی در سالنی جمع شدیم که تصاویری از کلیسا و وضعیت این نقاشی دیواری در زمانهای مختلف در آن به نمایش گذاشته شده بود. شاید جالبترینش عکسی بود که نشان می داد دیوارهای کلیسا بر اثر بمباران تخریب شده است و برای جلوگیری از صدمه به این اثر هنری جلوی آن را تا سقف گونی های پر از شن چیده اند.
کمی بعد درب الکترونیکی باز شد و ما به داخل سالن کوچکی رفتیم که می توانستیم گروه قبل از خود را که هنوز مشغول بازدید بودند ببینیم. طولی نکشید که آنها از سالن خارج شدند و با باز شدن درب بعدی ما وارد سالنی شدیم که دو نقاشی دیواری بزرگ در دو سوی آن قرار داشت یکسو نقاشی شام آخر و روبروی آن تابلو مصلوب کردن مسیح اثر Gionanni Donato da Montorfano.
تابلو شام آخر یا The Last Supper اثری است از لئوناردو داوینچی که برای خلق آن نقاش سه سال زمان صرف کرد.( از سال 1495 تا 1498) این نقاشی که در حقیقت یک دیوارنگاره است تقریبا 9 متر طول و چهار و نیم متر عرض دارد و روایتگر آخرین روزهای عمر مسیح است که با 12 نفر از حواریون نمایش داده شده است. علی رغم اینکه تخصصی در زمینه هنر نقاشی ندارم ولی به واقع دیدن این اثر تجربه ای منحصر به فرد است. خوشبختانه اجازه عکاسی بدون فلاش وجود دارد و شما اجازه دارید 20 دقیقه در این سالن بمانید. سپس باید از درب خروجی به سالن دیگری بروید و بعد از چند دقیقه اجازه خواهید داشت تا آنجا را ترک کنید.
هوا تاریک شده بود که تصمیم گرفتیم قبل از رفتن به هتل گردشی در قسمتهای دیگر شهر بکنیم. نقشه توریستی شهر به ما نشان می داد که در فاصله کمی منطقه City Life قرار دارد که منطقه ای با برجهای بلند مرتبه و تجاری شهر است که البته در قیاس با موارد مشابه در شهرهای دیگر اروپایی و حتی آسیایی بسیار محقر بود. در همین حوالی دو برج 111 و 76 متری که به صورت مجتمع مسکونی هستند قرار دارند (Bosco Verticale) که به سبب داشتن باغچه و فضای سبز عمودی شهرت جهانی پیدا کرده اند. یعنی بر روی بالکن ها و پشت بام درخت و فضای سبز وجود دارد طوری که شاخه و برگ درختان بیشتر قسمتهای ساختمانها را پوشانده است.
روز هفتم، پنجشنبه نهم آبان:
به سمت شهرک Crespi d’Adda حرکت کردیم. فاصله این شهرک با مرکز شهر میلان تقریبا 45 کیلومتر است که با توجه به ترافیک حدودا یک ساعت زمان نیاز دارد. این شهرک که در لیست میراث جهانی ثبت شده است، در سال 1878 ساخته شد و حکایت جالبی دارد. ورود اتومبیل به این شهرک در تعطیلات آخرهفته تابع مقررات خاصی است ولی در طول هفته شما می توانید به داخل شهرک وارد شوید. با ورود به خیابان اصلی شاید اولین چیزی که نظر شما را جلب می کند بنایی است که در انتهای این خیابان قرار دارد. در سمت راست خیابان کارخانه صنعتی و در سمت چپ محوطه مسکونی و سایر بناهای شهری از قبیل مدرسه و کلیسا و درمانگاه قرار دارند.
خیابان کشی در محدوده مسکونی که خانه های دوطبقه با حیاط را در برگرفته است بسیار منظم و زیبا ساخته شده است. نهایتا این خیابان تقریبا یک و نیم کیلومتری در انتها به قبرستان شهر ختم می شود که به اندازه کافی دیدنی است. در کنار گورستان پارک و فضای سبز مناسبی برای تفریح ساکنین شهر ساخته شد.
در حال حاضر علی رغم تعطیلی کارخانه، افرادی در خانه های زیبای این شهرک زندگی می کنند در مجاورت کلیسا دفتر قدیمی مدیر و صاحب این مجموعه قرار دارد که در حال حاضر به موزه شهر تبدیل شده است و علاوه بر نمایش برخی از وسایل و ادوات کارخانه و همچنین دفتر مدیریت، عکسهای بسیار جالبی از نحوه فعالیت ساکنین را هم به نمایش گذاشته است. وقتی در این شهرک قدم می زنید با گروههای مختلفی از دانش آموزان و تورهای مختلف برخورد می کنید که برای بازدید به این شهرک آمده اند.
در کنار رودخانه آدا مسیر حدودا یک کیلومتری برای پیاده روی وجود دارد که از قلعه کرسپی شروع می شود و از کنار کارخانه برق شهرک می گذرد. در زمانی که ما در این شهرک بودیم، امکان بازدید از کارخانه و قلعه وجود نداشت.
برای گردش کامل دراین شهرک زیبا به حداقل سه ساعت زمان نیاز دارد. برای آشنایی با این شهرک ترجیح دادم که خلاصه ای از طریقه ساخته شدنش را به روایت ویکی پدیا در اینجا بیاورم.
“کرسپی د آدا (به ایتالیایی: Crespi d’Adda) یک منطقهٔ مسکونی تاریخی در کاپریاته سن جروازیو، در لمباردی در شمال ایتالیا است. این بناها یک نمونهٔ برجسته از شهرکهای صنعتی به جای مانده از اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی است. نمونههای مشابه آن در اروپا و شمال آمریکا نیز ساخته شده بود، این شهرکها برای فراهم کردن نیازهای کارگران در نزدیکی مناطق صنعتی ساخته میشدند. این شهرک هنوز دست-نخورده باقیماندهاست و بخشهایی از آن نیز همچنان برای کاربردهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. با گذر زمان و تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی نگرانیهای از به خطر افتادن این شهرکها به وجود آمدهاست. از سال ۱۹۹۵ این شهر به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شدهاست. در ۱۸۶۹ کریستوفورو بنینیو کرسپی، که یک تولید کنندهٔ پارچه از بوستو آرسیتسیو، از استان وارزه بود؛ زمینی را در درهٔ میان رود برمبو و آدا تا جنوب کاپریات به قصد ساخت یک کارخانهٔ نخریسی در ساحل رود آدا خرید.
کریستوفورو کرسپی به روزترین فن تابیدن، بافتن و فرایند پایانی نخریسی را ارائه کرد. در سال ۱۹۰۶ کارخانهٔ برق آبی ترزو بر روی رود آدا تنها چند کیلومتر بالاتر برای صنایع تولیدی کریستوفورو کرسپی ساخته شد. منطقهٔ مسکونی که در سال ۱۸۷۸ کنار کارخانهٔ نخریسی ساخته شد، یک روستا بود که نیازهای یک زندگی اجتماعی مانند درمانگاه، مدرسه، سالن تئاتر، گورستان، حمام عمومی و کلیسا همگی در آن فراهم بود. شهرک مسکونی و کارخانه به دلیل داشتن جریان الکتریسیته از روشنایی برق بهرهمند بود. روستای کرسپی دادا، اولین روستای ایتالیا بود که از امکانات به روز زندگی مانند روشنایی با جریان الکتریسیته، بهرهمند شده بود. خانههای کارگران انگلیسی در طول جادههای موازی به سمت شرق کارخانه قرار دارد.] یک خیابان چند شاخه نیز بخش تولید را از محل زندگی کارگران جدا کردهاست. معماری و طراحی مهندسی تمام شهر (به جز اولین بخش نخریسی که بوسیلهٔ مهندس آنجلو کولا طراحی شد.) بوسیلهٔ مهندس معمار ارنستو پیرُوانو در طول پنجاه سال طراحی شدهاست؛ در این مدت مهندس پیترو بروناتی نیز در ساخت سازهٔ این روستا با پیرُوانو همکاری میکرد. در ۱۸۸۹ سیلویو، پسر کریستوفورو، به عنوان مدیر کارخانه شروع به کار کرد. پس از مدتی کار در اولدهام او از سیاست زندگی در بلوکهای ساختمانی خوابگاهی روی گردان شد و به سوی تک خانههای حیاط دار برای یک خانواده روی آورد. از نظر او این گونه خانه در مقابل زندگی صنعتی، مانند یک منطقهٔ امن بود و باعث ایجاد آرامش بیشتر در میان کارگران میشد. وی به اندیشهٔ خود در سال ۱۸۹۲ جامهٔ عمل پوشید، که با موفقیت بسیاری همراه شد، چون در آن مدت هیچگونه اعتصاب یا بینظمی در طول پنجاه سال مدیریت کرسپی اتفاق نیفتاد.
در دورهٔ رکود بزرگ اقتصادی در سال ۱۹۲۹ و سیاستهای نادرست و نژادپرستانهٔ مالی، خانوادهٔ کرسپی ناچار به فروش تمامی شهر به STI یا شرکت پارچهٔ ایتالیا (به انگلیسی: the Italian textile enterprise) شد، که این کار باعث شد تا در ۱۹۷۰ به Rossarl e Varzi company تغییر پیدا کند. پس از آن به Legler company تغییر یافت که آنها بیشتر خانههای آن منطقه را فروختند. در مرحلهٔ آخر این مجموعه به دست Polli industrial group افتاد که آنها تنها ۶۰۰ نفر را استخدام کردند که نسبت به ۳۲۰۰ نفری که پیش از آن در دورهٔ پرکاری کارخانه مشغول به کار بودند، رقم بسیار کمی است. امروزه این روستا به منطقهٔ مسکونی بازماندههای کارگران اصلی کارخانه تبدیل شدهاست. کارخانه با وجود تمام مشکلات تنها در سال ۲۰۰۴ از تولید دست کشید؛ و زمینهٔ کاری آن همواره تولید پارچههای کتانی باقیماند.”
سپس به سمت مقصد بعدی یعنی شهر Bergamo حرکت کردیم. کمی بیش از نیم ساعت طول کشید تا به برگامو رسیدیم و مستقیم به سمت مرکز شهر رفتیم. بافت قدیمی شهر بر روی تپه قرار دارد و Citta Alta نامیده می شود و قسمت جدید شهر بر دامنه و دشت اطراف گسترده شده و به Citta Bassa معروف است. برای یافتن رستورانی مناسب در اطراف خیابان جیووانی پرسه زدیم. بنای یادبود پارتیزان (مردی که از پا آویخته شده و زن جوانی که نظاره گر اوست) مجسمه ای است که توسط Giacomo Manzù ساخته شده و در میدان Piazza Giacomo Matteotti قرار داده شده است.
سپس به سمت بافت قدیمی شهر که در بالای تپه قرار دارد حرکت کردیم. برای رسیدن به بالای تپه یا باید با اتومبیل رفت و یا با قطار کابلی. قیمت بلیط قطار کابلی 2 یورو است و کمتر از 10 دقیقه شما را به بالای تپه می رساند. بافت قدیمی شهر که تردد اتومبیل در آن ممنوع است در حقیقت قسمتی از شهر قدیمی است که توسط دیوار قطور و مستحکمی محصور شده است (طول این دیوار در این شهر حدود 5 کیلومتر است). این شیوه محافظت از شهر در قرن 16 و 17 میلادی و در محدوده فرمانروایی ونیزیها بر بخشهایی از اروپا متداول بود. گشت و گذار در این بخش از شهر بسیار لذت بخش است، کافه های خیابانی، فروشگاههای کوچک و بزرگ و بناهای قدیمی سبب می شوند که گذر زمان را احساس نکنید. در Piazza Vecchia که گفته می شود یکی از زیباترین میدانهای اروپا است ، فواره با شیرهای مرمری، برج ناقوس و چند ساختمان تاریخی به اسامی Palazzo Nuovo, Palazzo del Podesta و Palazzo della Ragione قرار دارند.
کمی که به جلوتر می روید وارد میدان Duomo می شوید که تعدادی از زیباترین کلیساهای ایتالیا در آنجا هستند. اولین بنا ساختمانی است که در حال حاضر به بخش خصوصی تعلق دارد به Cappella Colleoni مشهور است و در کنار کلیسا واقع شده. این عبادتگاه محل غسل تعمید بوده و دکوراسیون داخلی زیبایی دارد ولی عکسبرداری از داخل آن ممنوع است. درست در مجاورت آن کلیسا Basilica di Santa Maria Maggiore است. ساخت آن از سال 1137 شروع شد و تکمیل شدن آن تا قرن 17 طول کشید. به جرات می توانم بگویم که یکی از زیباترین کلیساهایی است که من تاکنون دیده ام. دکوراسیون و مجسمه های داخل کلیسا بی نظیر هستند. سقف و دیوارها اکثرا با مجسمه ها و تزییناتی پوشیده شده که احساس سه بعدی بودن نقاشی را القا می کنند. برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.
بعد از خروج از این کلیسا بلافاصله به کلیسا جامع که در مجاورت این کلیسا قرار دارد بروید. این بنا نیز تزیینات زیبایی دارد. شما می توانید با استفاده از نقشه ای که در تمامی مناطق اصلی Citta Alta وجود دارد. مسیر مورد نظر خود را انتخاب کنید و از مکانهای توریستی شهر بازدید کنید.
با تاریک شدن هوا به سمت میلان به راه افتادیم و علی رغم برخی مناطق پرترافیک در زمان مناسب به هتل رسیدیم.
روز هشتم، جمعه دهم آبان:
بعد از تحویل اتاق هتل به سمت فرودگاه حرکت کردیم و بعد از تحویل اتومبیل وارد سالن پروازهای خروجی شدیم. قسمت بازرسی علی رغم اینکه با سرعت و نیروی انسانی کافی انجام می شود ولی همچنان زمان بر است لذا توصیه می کنم حتما این موضوع را در نظر داشته باشید که دچار استرس از دست دادن پرواز نشوید. فرودگاه میلان Free Shop بزرگی دارد و در زمان انتظار برای سوار شدن به هواپیما حوصله شما سر نخواهد رفت.
افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
www.kanoonirangardan.ir