گزارش سفر به ویتنام سال 87
ساعت 11 شب از تهران به بانکوک با ماهان پرواز داشتم. وقتی رسیدیم به ما گفتند که هواپیما به دو هواپیما کوچک تبدیل شده و ما 45 دقیقه دیر تر پرواز میکنیم. پرواز تا بانکوک خوب بود اگرچه صندلیهای هواپیما خیلی فشرده بود. صبح حدود ساعت 8 به وقت محلی به بانکوک رسیدم. چمدانها را گرفته و منتظر باز شدن کانتر ایر فرانس برای پرواز هوشی مینه شدم. فرودگاه بانکوک فرودگاهی بسیار بزرگی است. پرواز بانکوک به هوشی مینه به علت دیر رسیدن پرواز از پاریس با 4 ساعت تاخیر، بجای 12 ظهر 4 بعد از ظهر انجام شد. با این حساب بین ساعت نشستن پرواز و پرواز بعدی به هانوی نیم ساعت فاصله بود. تمام پرواز از بانکوک تا هوشی مینه را با استرس پرواز بعدی گذراندم. آخرسر آ نچه می ترسیدم شد و تا پاسپورتم را مهر بزنم و چمدانها رو بگیرم پرواز هانوی که ساعت 6.30 بود ،پریده بود.
به دفتر جت استار رفتم و توضیح دادم که به علت تاخیر پرواز قبلی از پرواز جا مانده ام. با وجودی که بلیط من ارزان قیمت بود حاضر شدند من را سوار کنند ولی به علت اینکه روز اول عید تت بود همه پرواز ها پر بود. تعداد زیادی هم مسافر در لیست انتظار در فرودگاه بودند. فرد مسئول گفت تا 12صبر کن شاید در یک پرواز جا باز شود. جالب اینکه هر یک ساعت یک پرواز به هانوی با این ایرلاین وجود داشت. هواپیمایی ویتنام ایر لاین از جت استار هم بیشتر پرواز داشت. بالاخره در آخرین لحضات یک پرواز ویتنام ایر لاین جا داد فوری بلیطم را پس داده و با ویتنام ایرلاین پرواز کردم. برای اولین بار هواپیمای بی نظیر بوئینگ 777 را تجربه کردم. ساعت 1 به هانوی رسیدم. سریع به هتلی که از lonelyplanet پیدا کرده بودم ، رفتم. هتل مثل مغازها کرکره داشت که پایین بود و من تلفن زدم تا در را باز کرد. ولی هتل بسیار تمیز با اتاق بزرگ بود. قیمت هتل شبی 30 دلار بود.
روز اول
بعلت خستگی 24 ساعت پرواز تا ظهر خواب بودم. روز دوم عید تت بود و مردم یا در حال دید و بازدید بودند یا در سفر. اکثر مغازه ها تعطیل بودند. هتل در منطقه مرکزی شهر هانوی قرار داشت. پس از صرف صبحانه ابتدا در کوچه های اطراف هتل به گشت و عکاسی پرداختم. برای روز اول گشتن در کوچه های هانوی و دیدن هر چیز کوچک جدید هیجان انگیز بود. بعد از ناهار به temple of literature رفتم. معبدی که در سال 1070 بنا نهاده شده و به کنفسیوس اهدا شد. شش سال بعد اولین دانشگاه ویتنام برای خانواده سلطنتی و طبقه اشرافی اینجا شکل گرفت. این مدرسه تا سال 1802 که پایتخت جدید به هوئه منتقل شد به کار خود ادامه داده.
این معبد سه شنبه تا شنبه از 8.30-11.30 و 13.30-16.30 باز است و ورودی آن 0.25 دلار است.
روز دوم
ابتدا هتلم را عوض کردم و به هتلsunshine با قیمت 20 دلار که درست در میدان مرکزی شهر و کنار دریاچه Hoan Kiemقرار داشت، رفتم . بعد تور Ha Long buy را برای فردا گرفتم همینطور بلیط قطار پس فردا شب به هوئه.
هانوی تعداد چند دریاچه دارد .در وسط دریاچه Hoan Kiem معبدی جزیره مانند به نام Ngoc son Temple قرار دارد که بوسیله پلی میتوان وارد آن شد. تاریخچه این معبد به قرن 14 میرسد و بنای کنونی آن در قرن 18 ساخته شده است. در داخل حیاط معبد قبر سرداران جنگ ویتنامی که در مقابله با حمله مغول کشته شده اند با سنگ قبر های عمودی قرارداشت. به علت ایام عید تت همه محلهای مذهبی بسیار شلوغ و مملو از بازدید کننده است.
در ویتنام غالبا مرده ها دفن میشوند.در یکی از اتاقهای معبد جنازه لاک پشت بسیار بزرگی در محفظه شیشه ای نگهداری میشود که با یک خنک کن سرد نگه داشته میشود. طول این لاک پشت نزدیک به 2 متر است. این لاک پشت در همین دریاچه که معبد در آن قرار دارد زندگی میکرده و یکی دیگر به همین اندازه هنوز در دریاچه زندگی میکند. در ویتنام لاک پشت حیوان مقدسی است. چهار حیوان مقدس برای ویتنامیها یا در حقیقت بوداییها لاک پشت ، درنا ، روباه و اژدها هستند. از اینجا به سمت موزه هوشی مینه رفتم. موزه تعطیل بود. در کنار آن کاخ که محل زندگی رهبر کمونیستهای ویتنام بوده قرار داشت که شامل وسایل شخصی و محل زندگی اوست.
سپس به بزرگترین دریاچه شهر هانوی در شمال شهر بنام Ho Tay رفتم. پیاده 40 دقیقه طول کشید. اینجا منطقه اعیان نشین هانوی است که از مرکز شهر فاصله دارد و هتلهای 5 ستاره و ساختمانهای بلند و لوکس در کنار آن ساخته شدهاند.
در کنار دریاچه معبد Tran Quc Pagoda قرار گرفته که یک مجموعه مزار و معبد است. پس از دیدن معبد پیاده تا هتل رفتم. حدود 45 دقیقه بود. خیابانهای هانوی خیلی پهن و با درختهای بلند هستند. شام را در رستوران هندی تندور در نزدیکی هتل خوردم.
روز سوم و چهارم
ساعت 8 صبح با سرویس تور به سمت ها لونگ حرکت کردم. اتاق هتل را تحویل دادم و کوله اضافی را به هتل سپردم. حدود دو ساعت و نیم راه بود. در راه تعداد زیادی توریست را میدیدیم که با اتوبوس و مینی بوس به سمت ها لونگ میرفتند. با قایقهای کوچک تا کشتی رفتیم. مسافران تور ما از کشورهای مختلف مثل آلمان ،استرالیا ، روسیه ،فرانسه بودند . در ویتنام با هر کسی صحبت می کردم ، می گفتن که من اولین ایرانی هستم که می بینند.
ها لونگ به معنای اژدهای نزول کرده خلیج کوچکی در شمال شرقی ویتنام است که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و کاندید عجایب هفتگانه جدید بوده.
خلیج ها لونگ مساحتی درحدود ۱٬۵۵۳ کیلومتر مربع شامل ۱٬۹۶۰ جزیرهٔ کوچک و عمدتاً سنگ آهکی را در بر میگیرد. مرکز این خلیج منطقهای به مساحت ۳۳۴ کیلومتر مربع است که با دارا بودن ۷۷۵ جزیرهٔ کوچک از تراکم بالایی برخوردار است. سنگ آهکی که در این خلیج وجود دارد در طول ۵۰۰ میلیون سال و تحت شرایط و محیطهای گوناگون شکل گرفته است. همچنین تکامل کارستهای خلیج ها لونگ در طی ۲۰ میلیون سال و تحت تأثیر آب و هوای مرطوب گرمسیری روی داده است. تنوع جغرافیایی محیط منطقه، تنوعی زیستی را بهوجود آورده است که اکوسیستمهای همیشهسبز گرمسیری، اقیانوسی و ساحلی را در بر میگیرد. خلیج ها لونگ همچنین موطن ۱۴ گونهٔ گیاهی بومی و ۵۰ گونهٔ جانوری بومی است. این منطقه مرکز منطقه بزرگتریست که خلیج بای تو لونگ در شمال شرقی و جزیره کات با در جنوب غربی را در بر گرفته است.
بنا بر پژوهشهای تاریخی انجامگرفته، انسانِ پیش از تاریخ در حدود دهها هزار سال پیش در این منطقه میزیسته است. فرهنگ سوئی نهو در حدود ۱۸٬۰۰۰ تا ۷٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، فرهنگ کای بئو در حدود ۷٬۰۰۰ تا ۵٬۰۰۰ سال پیش از میلاد و فرهنگ ها لونگ در حدود ۵٬۰۰۰ تا ۳٬۵۰۰ سال پیش از جمله فرهنگهای باستانی این منطقه بودهاند. خلیج ها لونگ همچنین شاهد رویدادهای مهمی در تاریخ ویتنام بوده و مصنوعات بسیاری در بای تو موت، غار دائو گو و بای چای کشف شدهاست.
پس از معارفه با همسفران ، وسایل را در کابینهای کشتی که خیلی مجهز بود گذاشتیم. هر کابین یک دستشویی و دوش بسیار تمیز داشت.
کشتی حرکت کرده بود که ما برای نهار به رستوران روی کشتی رفتیم. پس از نهار به غار
Thien Cung grotto رسیدیم و با قایق برای دیدن غار رفتیم. در این منطقه غار های بسیار
زیادی وجود دارد که این یکی از مهمترین آنهاست.
پس از دیدن غار کشتی حدود نیم ساعت حرکت کرد و به منطقه ای که دهکده ماهیگیری شناور نام داشت رفتیم. در اینجا سوارکایاک شدیم . اولین بار بود که کایاک میکردم. حفظ تعادل کار آسانی نبود ولی لذت بخش بود.
نزدیک غروب کشتی به محلی که تعداد زیادی کشتی دیگر در آنجا لنگر انداخته بودند آمد و لنگر انداخت. شب هوا حسابی سرد شده بود. منظره چراغهای کشتیها و انعکاس آن در آب جالب بود.
روز بعد کشتی تا ظهر در منطقه و بین صخره ها گشت زد. اگر هوا افتابی بود امکان شنا را هم داشتیم. همچنین مناظراینجا در هوای آفتابی خیلی زیباتر میباشند. کسانیکه تور 3 روزه میگیرند یک شب هم در جزیره cat ba میمانند. در جزیره یک پارک ملی هست و برنامه های پیاده روی میگذارند. هزینه تور دو روزه 70 دلار شد. البته نسبت به کیفیت کشتی و تور قیمتهای پایین یا بالاتری وجود داشت.
حدود 3 بعد از ظهر از کشتی پیاده شدیم و به سمت هتل حرکت کردیم. ساعت 6 به هتل رسیدم و 8 بلیط قطار داشتم به شهر تاریخی هوئه.
قطار بصورت اتوبوسی بود و اکثرا مسافران ویتنامی بودند تا توریست. کنار من یک پسر ژاپنی نشسته بود . خودم را با مطالعه و سروکله زدن با بچه های ویتنامی سرگرم کردم .
روز پنجم
صبح ساعت 8.30 به هوئه رسیدم. با سیکلو به هتلی که هتل هانوی برام رزرو کرده بود رفتم.
هتل تمیز بود ولی از مرکز شهر دو خیابان فاصله داشت. ساعت 9 بود و تور شهر ساعت 8.30 حرکت کرده بود. قرار شد نیمه دوم تور را امروز و نیمه اول را فردا صبح بروم. برای فردا ساعت 1 بعد از ظهر هم بلیط اتوبوس به “هوی آن” گرفتم. قیمت تور 12 دلار و بلیط اتوبوس به هوی آن 5 دلار بود. کمی فشرده شد ولی چون مسافت 4 ساعت بود اگر دیر تر میرفتم به تاریکی میخوردم و پیدا کردن هتل مشکل میشد. یکی از همسفران کشتی هم قرار بود امروز زودتر از من به هوی آن برود و قرار شد هتلی را که پیدا میکند من هم آنجا بروم. شهر هوئه پایتخت قدیمی ویتنام ومرکز امپراطوری Nguyen بوده و تعداد زیادی کاخ و معبد دارد.
معابد آن در سال 1993 در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. در ساعت 1 به رستوران رفتم تا با تور نهار بخوریم. نهار به صورت سلف سرویس و خیلی متنوع بود. بعد از نهار به CITADEL رفتیم شهر شاهنشاهی با دیوارهای بلند و محوطه بسیار زیبا به مساحت 2 کیلومتر مربع. در اینجا کاخ و قبر 13 پادشاه سلسله نگویان قرار دارد. ورودی کل مجموعه 55000 دانگ یا حدود 3 دلار بود.
در داخل محوطه کاخ فیلهای شاهنشاهی آزاد میچرخیدند.
بعد از این مجموعه به معبد Thien Mu Pagoda در کنار رودخانه هوئه رفتیم. در این پاگودا اعتقاد داشتند که زوجهای جوان نباید با هم به آن بیایند یا در داخل آن کنار هم نایستند چون خوش یمن نیست برایشان..
از اینجا سوار قایقی شدیم و بر روی رودخانه Perfum تا مرکز شهر آمدیم.
صبح کمی دیر بیدار شدم و اتوبوس تور آمده بود. ابتدا به دیدن نحوه تولیدعود دست ساز رفتیم. سه مقبره (Tomb) را بازدید کردیم. متاسفانه دوربینم را شارژ نکرده بودم. یکی از زیبا ترین مکانهای این سفر را در اینجا دیدیم. کاخهایی که بدلیل مقبره درون انها به tomb شهرت دارند. امروز با دو پسر یکی پاکستانی و دیگری هندی آشنا شدم. اشیش و کاشیف که در هانوی زندگی میکنند و تجارت گوشی موبایل میکنند. چون دوربین نداشتم چند عکس از من گرفتن که علارغم قولشان هنوز با وجود پیگیریهای من خبری از عکسها نیست!!
در راه رفتن به مقبره سوم مجسمه بودای سفید رنگ و بزرگی در روی دامنه کوه مقابل دیده میشد که یاد مجسمه ریودوژانیرو افتادم. کسانیکه بچه دار نمیشوند برای حاجت به پای این مجسمه میروند.
پس از صرف نهار با موتور منو به هتل بردند، اتوبوس 15 دقیقه بود که منتظر من بود. وسائل را که جمع کرده بودم برداشتم و به سمت هوی آن راه افتادم. مسیر جاده بسیار باریک بود و راننده با بوقهای مداوم رانندگی میکرد. امکان خواب 0 در صد است. برای رسیدن به هوی ان اتوبوس از گردنه ای بالا میرود و از تونل بلندی عبورمیکند. بعد از تونل همه چیز تغییر کرد. هوا آفتابی و گرم شد.
تفاوت فرهنگی مردم هم کاملا مشهود بود. اینجا مرز ویتنام شمالی و جنوبی در زمان جدایی بوده.
از کنار شهر زیبای دانانگ که بندری بسیار بزرگ و شهر پیشرفته و مدرنی است گذشتیم و به دهکده زیبا و دوست داشتنی هوی آن رسیدیم. ساعت 5 عصر است و هوا رو به تاریکی . guest house بسیار زیبای چوبی که در آن ماندم در کنار بازار روز هوی آن و نزدیک رودخانه است.
شام را در کنار رودخانه خورده و در شهر کمی گشت زدم. برای فردا با 4 نفر از دوستان هاستل قرار شد به می سان بریم.
روز ششم
صبح سه موتور اجاره کردیم و من هم که تا حالا موتور سوار نشده بودم یه اموزش 5 دقیقه ای از جان گرفتم و راه افتادیم. به غیر از اول کار که با موتور رفتم تو دیوار مشکل دیگه ای پیش نیومد. برای رفتن به می سان 1.5 ساعت به بیرون شهر راه بود. مسیر از بین روستاها و شالیزارهای بسیار زیبایی میگذشت. موتورها را در ورودی گذاشته و وارد میسان شدیم.
مسیر 55 کیلومتر .برای هر موتور هشتاد هزار دانگ و برای سوخت هم همین اندازه دادیم. ابتدای مسیر حدود 5-6 کیلومتر باید از جاده اصلی عبور کرد که پر از کامیون اتوبوس وموتوری است وکمی خطرناک است.
My son
مجموعه معابد هندو که بین قرون 4 تا 14 پس از میلاد توسط سلسله champa بنا نهاده شده است. این مجموعه در 69 کیلومتری جنوب غرب شهر دانانگ به طول 2 کیلومتر در دره ای بین دو کوه قرار دارد. این معابد بین قرون4 تا 14 محل انجام مراسم مذهبی و دفن پادشاهان و قهرمانان ملی بوده است. این معابد در شامل 70 معبد و کتیبه های مهم سانسکریت و چمپی بود. می سان شاید سکونتگاه باستانی باشد که طولانیترین سکونت در آن وجود داشته است ولی در حمله آمریکا در طی یک هفته تخریب شد. این مجموعه یکی از قدیمی ترین معابد هندو جنوب شرق آسیاست و با معابد جاوا در اندونزی ، آنگکوروات در کامبوج ، باگان در میانمار و آیوتهارا در تایلند مقایسه می شود و در سال 1999 در لیست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت. احتمال دارد این مجموعه مرکز فرهنگی و مذهبی سلسله چمپا بوده باشد.
معمولا کسانیکه از شمال به سمت جنوب میروند بعد از هوی آن به Dalat میروند ولی من به دلیل محدودیت ویزا که 15 روزه بود و می خواستم برای ویزای کامبوج اقدام کنم از دالات صرف نظر کردم. دالات منطقه ای کوهستانی است که پارک ملی وتورهای جنگل گردی در آنجا وجود دارد.
روز هفتم
به دلیل روزهای آخر تعطیلات پروازها و اتوبوسهای تخت دارپر بود.از اتوبوس صندلی دار هم چون 22 ساعت تا سایگون راه بود و در این صورت یک روز هم می بایست در آنجا به استراحت می گذراندم ترجیح دادم بلیط هواپیما بگیرم تا زمان بدست بیارم.
بلیط هواپیما 150 دلار بود و اتوبوس صندلی حدود 30 دلار و اتوبوس تختی 50 دلار.
بعد از نهار برای دیدن از دهکده سفالگری در 13 کیلومتری هوی آن دوچرخه اجاره کردم. دوچرخه سواری بهتر از موتور است چون بهتر میتوان اطراف را دید. در روستای Tan hua که کاملا آماده پذیرش توریست است به خانه ای رفتم. سفالگر 86 ساله با مهارت وسرعت شروع به درست کردن ظروف مختلف از یک گل اولیه کرد. بعد امتحان سفالگری و خرید کوچکی از ظروف سفالی به سمت هاستل برگشتم.
روز هشتم
یک دوچرخه یک روزه اجاره کردم و مسیری را به اطراف شبه جزیره هوی آن که از کنار ساحل می گذشت رکاب زدم. در ابتدا به یکpagoda رسیدم. حیاط بسیار زیبایی داشت. در حیاط آن مجسمه بزرگی از بودا و دو مزارگاه در دو طرف ساختمان. معلوم بود با وجودیکه در لیست جاذبه های توریستی هوی آن است بازدید کننده زیادی ندارد. حیاط پشتی و نمای ساختمانها بی نظیر بود.
به سمت مزار ژاپنی راه افتادم. چیز خاصی برای دیدن نداشت. به سمت ساحل رکاب زدم.
ساحل بسیار زیبایی داشت. گرمای هوا هم طوری بود که میشد در آب رفت ولی من مایو نداشتم. جمعیت در ساحل هم خیلی کم بود. در کنار ساحل که حدود یک ساعت و نیم رکاب زدم چند هتل 5 ستاره وجود داشت. امشب پرواز داشتم و به مسئول هاستل سپرده بودم وسائل منو از اتاق بیرون بیارد. حدود ساعت 4 برگشتم. و منتظر رفتن شدم.
در راه فرودگاه دنانگ با راننده تاکسی دوست شدم و نصف راه رو من نشستم پشت فرمون.
رانندگی در ویتنام رو هم تجربه کردم.
در سایگون هم مثل هانوی چون دیر وقت رسیدم کرکره هتلی که از تو lonely planet پیدا کرده بودم، پایین بود.این اتفاق در هتلهای کوچک می افتد. پیاده راه افتادم تا هتل دیگری پیدا کنم. کوچه های اطراف خیابان Le laiپر از هتل و هاستل است.
روز نهم
هتلی خیلی تمیز پیدا کردم که کارت بین المللی دانشجویی تخفیف میداد. اتاقی یک نفره به قیمت 18 دلار گرفتم.
صبح اولین کار به سمت سفارت کامبوج رفتم.با دیدن پاسپورت ایرانی نگاه سنگینی کردند و گفتند باید بلیط هواپیما داشته باشم. چون اکثر مسافران به کمبوج از ویتنام با یک تور 3 روزه دلتای مکونگ که به کامبوج ختم میشود به آنجا سفر میکنند. فوری به دفتر ویتنام ایر رفتم و بلیط هواپیما به قیمت 150 دلار خریدم.
بلیط از بانکوک یا کوالالامپوربه کامبوج بین 50 تا 70 دلار است.
مسیر سفارت تا دفتر هواپیمایی را پیاده رفتم و کمی هم خرید کردم. بعد از خرید بلیط در اطراف خیابان لی لوی که مرکز شهر هو شی مینه به حساب می آید، گشت زدم.
کارت طلایی ویتنام ایر لاین هم جایزه خرید 3 بلیط در 10 روز بود.
روز دهم
صبح به سفارت رفتم و همان شخص که گفته بود بلیط بگیر گفت به ایرانیها ویزا نمی دهیم. همه اصرارهای من هم نتیجه نداد.در برگشت به مرکز خریدی که دیروز نهار خورده بودم رفتم و غذای مالایی خوردم. بلیط را پس دادم و 40 دلار جریمه کم شد. با ترانگ دوست ویتنامی که پیدا کرده بودم برای شام به یک مرکز خرید در طرف دیگر منطقه هتل رفتیم. اینجا خبری از توریستها نیست.
برای فردا با ترانگ قرار گذاشتم که به موزه جنگ برویم.
روز یازدهم
صبح ترانگ با موتور دنبال من آمد و ابتدا در دفتر ایر فرانس بلیط برگشتم را عقب انداختم و بعد به موزه جنگ رفتیم. موزه بی نظیروتکان دهنده بود. مقداری غنائم جنگی و آمار وحشتناک کشتار. از اینجا برگشتیم ترانگ موتورش را گذاشت و با اتوبوس برای دیدن کوچی تونل رفتیم. وقتی با وسائل نقلیه عمومی میروی هزینه خیلی از تور کمتر می شود ولی زمان بیشتری میبرد. هر اتوبوس 5000 دانگ بود. 1.5 ساعت تا سایت کوچی تونل طول کشید.
در روستایی در نزدیکی سایت پیاده شدیم و پس از خوردن نهار با 5 دقیقه پیاده روی به سایت رسیدیم. تونلها داخل منطقه جنگلی بزرگی بود.در ورودی محوطه ساختمان یادبود بزرگی برای بزرگ داشت هو شی مینه وجود داشت. بلیط ورودی 9000 دانگ بود که معادل 3.5 دلار است. برای هر گروه 8 تا 10 نفری یک راهنما وجود داشت که در تمام طول مسیر ما را همراهی کرد. در ابتدا فیلم های مستند مربوط به جنگ و تونلها رو میبینیم .
از روی ماکت ساختار این تونلهای بی نظیر را توضیح دادند. تونلهایی با طول حدود 250 کیلومتر که در برخی جاها تا 7 طبقه میرسید. داخل آنها آشپزخانه بیمارستان ، فاضلآب ، منبع آب در طبقات زیرین برای جلوگیری ازمسموم کردن آب و مسیر های جداگانه برای هوا و دود که با چوب بامبو به مکانهای دور از محل اصلی تونل وجود داشت. در داخل تونلها تله هایی برای احتمال نفوذ امریکاییها وجود داشت و ورودی تونل در فاصله خیلی زیاد با اقامتگاه اصلی است که مسیر های پیچیده ای تا اقامتگاه اصلی دارند که عملا نفوذ را برای مهاجم غیر ممکن میکند. کامل شدن کل این تونلها 20 سال طول کشیده است.
از تونل که برگشتم با یکی از همسفرها که در هولانگ بای آشنا شدم قرار شام گذاشتم. بعد از شام
تور فردا برای دلتلی مکونگ را گرفتم. تورها یک روزه دو روزه و سه روزه که تور سه روزه از طریق دریایی در کامبوج تمام میشود. برای اینکه بیشتر در هوشی مینه باشم تور یک روزه گرفتم.
روز 12
صبح ساعت 8 از نزدیکی هتل با چند مینی بوس با طی مسیر حدود نیم ساعت سوار قایق شدیم.در هر قایق حدود 20 نفر بودیم. ابتدا در رودخانه پهناور مکونگ گشت زدیم و از کارگاه روغن گیری نارگیل و مزرعه گیاهان بازدید کردیم. سوار قایقهای باریک محلی شدیم و در شاخه های باریک رودخانه حرکت کردیم و زندگی مردم روستایی را از نزدیک دیدیم. نهار را در یکی از روستاهای مکونگ خوردیم و در روستاها دوچرخه سواری کردیم. بشقاب میوه های استوایی عالی بود.
بعد به دو گروه تقسیم شدیم و با کسانیکه تور یک روزه داشتیم به سمت هوشی مینه برگشتیم. بر خلاف بانکوک که بازار شناور نمایشی دارد بازار شناور مکونگ واقعی و بخشی از زندگی مردم منطقه است ولی بازدید از این بازار در روز دوم تور مکونگ بود که من نتوانستم ببینم.
روز 13
روز دوازدهم را به گشت زنی در هوشی مینه و خرید گذروندم و عصر به سمت فرودگاه رفتم. خداحافظی از ویتنام بسیار غم انگیز بود.
حدود 8 شب به بانکوک رسیدم. در فرودگاه شرکتهای خصوصی تاکسی سعی در جلب مشتری دارند . هزینه تاکسی تا مرکز شهر 60 دلار بود. از روی بروشور موجود در سالن ترانزیت فهمیده بودم که از طبقه پایین اتوبوسهایی به مرکز شهر وجود دارد. با اتوبوس با هزینه 10 دلار به مرکز شهر جایی که اکثر هاستل ها هست رفتم. این محله به کاخها و معابد اصلی شهر نزدیک است. کوچه ها پر از توریست است وهیچ ایرانی به این منطقه نمی آید. بعد از گرفتن هتل کمی برای گشت به خیابانهای اطراف رفتم. در خیابان Kao San که فقط پیاده رو است همه تا پاسی از شب در حال خرید و آواز و خوردن از دست فروشها هستن. با وجود گرسنگی هیچ جوره دلم نیومد از دست فروشها چیزی برای خوردن بگیرم. یه سوپر 7-11 رفتم و نان و کیک و آب میوه خریدم. فردا پرواز برگشت داشتم.
گزارش عالی بود . در گزارش هوی ان را مرز جنوب و شمال ویتنام معرفی کردیدو گفته شد تفاوت فرهنگی مشهودی بین این دو قسمت است. کدام بخش با فرهنگترند؟
موفق باشید و پایدار.
موفق باشید و پایدار.