گزارش سفر به شمال خوزستان- نوروز 1396
5 تا 10 فروردین 1396
برنامه شماره 9601 کانون گردشگران جوان ایران- (سفر به شهر های دزفول- شوش- شوشتر- ایذه)
وسیله سفر: اتوبوس غیر دربستی و مینی بوس دربستی- هواپیما
سرپرست برنامه: علیرضا نور علیشاهی
مبدا | مقصد | مسیر طی شده | زمان طی شده |
تهران- ترمینال جنوب | دزفول | 677 کیلومتر | 11 ساعت |
دزفول | شوش | 35 کیلومتر | 42 دقیقه |
شوش | شوشتر | 84 کیلومتر | 1 ساعت و 17 دقیقه |
شوشتر | ایذه | 183 کیلومتر | 2 ساعت و 37 دقیقه |
ایذه | اهواز | 182 کیلومتر | 2 ساعت و 32 دقیقه |
اهواز | تهران | 874 کیلومتر | با هواپیما 1:40 دقیقه |
مقدمه:
اقلیم استان خوزستان:
استان خوزستان را از نظر پستی و بلندی میتوان به دو منطقه کوهستانی و جلگهای تقسیم کرد. منطقه کوهستانی در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگهای آن از جنوب دزفول، مسجد سلیمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا کرانههای خلیجفارس و اروند رود ادامه مییابد. استان خوزستان دارای آب و هوای مختلف استآب و هوایی نیمهبیابانی که شهرهای آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هندیجان، دشت آزادگان و نواحی دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحی شمال اهواز را در بر میگیرد. آب و هوای استپ گرم که نواحی شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را در بر میگیرد.
استان خوزستان تحت تأثیر سه نوع باد قرار دارد: اولین باد، جریان سرد نواحی کوهستانی و دومین باد (شرجی)، جریان گرم و رطوبی از خلیجفارس است که به سوی جلگه میوزد. سومین باد یا باد سموم از عربستان میوزد و همیشه مقداری شن و خاک و رطوبت همراه دارد. براساس دادههای ایستگاههای سینوپتیک استان خوزستان در سال ۱۳۷۵، حداقل مطلق درجه حرارت ۰.۲- درجه سانتیگراد و حداکثر مطلق درجه حرارت با ۵۰.۴۰ درجه سانتیگراد در اهواز گزارش شده است.
رودخانههای مهم:
1. رود کرخه: این رود از دامنههای جنوبی الوند سرچشمه میگیرد و از دشت اسدآباد ونهاوند در حوالی کنگاور عبور میکند سپس رود « دنیاور» به آن میپیوندد و از پای بیستون میگذرد و قبل از آن از درههای کوچکی عبور میکند و در نهایت پس از طی باتلاقهای متعدد به رود دجله میریزد.
2. رود کارون: سرچشمه اصلی این رودخانه، زردکوه بختیاری است که در طول مسیرش شعبههای متعددی را دریافت میکند و به سوی جلگه خوزستان سرازیر میشود. کارون در شمال شوشتر دو شعبه شده و این شهر را مانند جزیرهای در برمیگیرد و در جنوب آن در محلی به نام « بند قیر» هر دو شاخه به هم پیوسته میشود کارون شهر اهواز را به دو قسمت تقسیم کرده و در خرمشهر به دو شاخه تقسیم میشود یک شاخه آن به نام بهمنشیر که از شرق آبادان میگذرد وارد خلیجفارس میشود و شاخه دیگر که همان کارون است وارد اروند رود میگردد.
3. رود دز: دارای چندین شاخه مهم است.شعبههای اصلی این رودخانه از ارتفاعات شهرستانهای اراک بروجرد،الیگودرز و کوههای بلند بختیاری سرچشمه میگیرند. این رودخانه به اتفاق کارون قریب به 31400 کیلومتر مربع از زمینهای استان را مشروب مینماید.
4. رود مارون: نام اصلی و قدیمی این رودخانه « تاب» است و از کوه نیل سرچشمه میگیرد و از لوداب میگذرد و از این محل به بعد مارون نامیده میشود پس از دریافت رودهای کوچکتری از قسمت شمال وارد دشت بهبهان میشود و از شمال غربی این شهر میگذرد در نزدیکی چم هاشم شعبه دیگری از شمال به نام رود اعلاء با شعبهاش به نام(رود زرد)که از رامهرمز میآید به مارون میپیوندد از این محل به بعد به نام رود جراحی معروف است. سرانجام در بندر امام خمینی به آبهای خلیجفارس میریزد.
5. رود خیرآباد: نام این رود شیرین است و از دیلکان سرچشمه میگیرد از تسوج شعبه دیگری به نام شاه بهرام به آن ملحق میشود پس از عبور از روستای نازمکان شعبه دیگری از شمال بدان میپیوندد. در این محل به رود خیرآباد معروف است سپس در محل سردشت شاخه پرآبی به آن متصل میشود این رود در این محل به نام زهره معروف است که این رود پس از رسیدن به هندیجان به نام هندیجان نامیده میشود رود هندیجان سرانجام در جنوب این شهر به خلیجفارس میریزد.
پوشش گیاهی
در استان خوزستان به طور کلی 500 هزار هکتار جنگل و 5.2 میلیون هکتار مرتع وجود دارد. از کل جنگلهای استان 10% دارای کیفیت خوب و 30% تنک و بقیه تخریب شده و غیرقابل استفاده است. جنس درختان جنگلی بیشتر از نوع بلوط است که 95% جنگل را شامل می شود و 5% بقیه از نوع بادام وحشی و گونههای دیگر است. مراتع از نوع مراتع قشلاقی نامرغوب است که در مناطق کوهستانی از پوشش گیاهی غنیتری برخوردار است و دارای درختانی نظیر بلوط، بن، انجیر، بادام کوهی، کنار(سدر) و بوتههایی از نوع گون است.
آغاز سفر – 5 فروردین تا 10 فروردین 1396
سال نو رسیده است و تعطیلات جذاب آن سودای سفر را برای بچه های کانون دو چندان کرده است. طبق برنامه ریزی به شمال استان خوزستان سفر خواهیم کرد. هیجان سفر به خوزستان دوست داشتنی نوروز را دلچسب تر می کند. بعد از کلی انتظار تو تعطیلات عید نوروز بالاخره روز موعود فرا رسیده. 5 فروردین است و طبق قرار قبلی ساعت 8 شب اتوبوس از ترمینال جنوب ما را به مقصد دزفول خواهد برد و سفر نوروزی ما آغاز خواهد شد. ساعت 6:45 است که به سمت ترمینال حرکت می کنم. حالا دیگر ساعت 7:30 است و هر17 نفر گروه سفر لحظه شماری می کنیم که در خوزستان دوست داشتنی چند روزی مهمان باشیم. ساعت 8 شده و راننده اعلام می کند که حرکت خواهیم کرد اتوبوس حرکت می کند و سفر آغاز می شود. بعد از چند دقیقه همگی سوپرایز می شویم اینجا اتوبوس است یا هواپیما آیا پرواز خواهیم کرد که اینچنین با جوجه کباب گرم پذیرایی می شویم؟ نخیر اینجا اتوبوس دزفول است و از همینجا اعلام می شود که مهمان جنوبی های خونگرم و مهمانواز خواهیم بود. شام را می خوریم و بعد از کمی گپ دوستانه چشمهایمان گرم می شود و به خواب می رویم.
روز اول- دزفول 6 فروردین 96- دزفول شهری از سپیده دم تاریخ
ساعت 7:20صبح است که به دزفول رسیدیم جلوی ایستگاه ایران پیما کوله ها را تحویل می گیریم و منتظر راننده مینی بوس می مانیم از قبل هماهنگی های لازم را با او انجام داده ایم. بعد از آمدن راننده خوبمون آقای عادل یلالی اهوازی و جاسازی کوله ها سمفونی شکم ها آهنگ صبحانه را میخواند ولی دریغ از یک رستوران باز بالاخره بعد از کلی گشتن و به در بسته خوردن با کمک عادل یه کافه کوچک که فقط املت داشت پیدا کردیم و دلی از عزا درآوردیم. صاحب کافه آقای فرشاد صبوحی بود که بعد از گپ و گفت دوستانه متوجه شدیم خودش کوهنورده و اهل دل. طعم دلچسب املتش هم واقعا فراموش نشدنی بود.
کنار دفتر ایران پیما- در انتظار مینی بوس عادل
کافه – صبحانه- دزفول
بقعه شاه ابوالقاسم – مقبره منسوب یعقوب لیث صفاری
بقایای محوطه تاریخی جندی شاپور
ساعت9:30 برای بازدید از مقبره منسوب به یعقوب لیث صفاری و محوطه تاریخی گندی شاپور حرکت می کنیم ساعت 10:20 به مقبره رسیده ایم. بنای بقعه، با گنبد اورچین (=گنبد مخروطیشکل دندانهدار) در قسمت شمالشرقی روستای شاه آباد در ۱۰ کیلومتری جاده دزفول به شوشتر در استان خوزستان، در میانیکی از مهمترین محوطههای تاریخی ایرانیعنی خرابههای شهر جندی شاپور قرار دارد، وجود گورستانی با سنگ قبرهای باستانی در اطراف مقبره گواهی بر قدمت این اثر دارد.
جلال و زیبایی نمای گنبد از دور کاملا جلوهگر این است که روزی این بقعه برای شخصی بزرگ بنا شده است. بنای آرامگاه یک ورودی دارد.. سازه اصلی بنا آجر و خشت پخته است و از داخل ملات گچ و سیم گل اندود شده است. قدمت بنای آرامگاه به دورهی سلجوقی میرسد، اما در دوره های مختلف مرمتهایی بر روی آن انجام شده است.
بنا به گفتهی مردم محلی حدود چندین دهه پیش روی دیوار گنبد کتیبهای با خط عربی قدیم وجود داشته و روی آن اسم یعقوب لیث سردار بزرگ به وضوح نوشته شده بود که بعدها توسط عدهای با اسپری مشکی پوشیده شده است. با وجود همه این حرف ها علی رفیع برای ما توضیح داد که این احتمالی است که محققان صد سال اخیر به آن معتقدتد قبلا این مکان را به نام “شاه ابوالقاسم”می شناختند و مردم محلی آن را به یکی از نوادگان امام موسی کاظم نسبت می دادند. برخی دیگر از محققان معتقدند اینجا آرامگاه “یعقوب لیث” نیست و آن را به یکی از عرفای فرقه کبریه به نام “ابوالقاسم ابن رمضان بلخی”که در سده های میانه در این ناحیه پیروانی داشته نسبت می دهند.
ساعت 10:49 بعد از گرفتن چند عکس به سمت محوطه تاریخی گندی شاپور حرکت می کنیم. ویرانههای جندی شاپور در خوزستان واقع در شرق شوش، جنوب شرقی دزفول و شمال غربی شوشتر جای دهکده شاه آباد کنونی بوده است. طرح شهر جندی شاپور تلفیقی از معماری تمدنهای دوره باستان است. این شهر بر روی اصول معماری یونانی به ویژه سبک معماری هیپوداموس بوده است. این طرح سبک ویژهای است که از سده ۵ پیش از میلاد در شهرهای روم و یونان اجرا میشده است که در شهر گندی شاپور نیز پیاده شده و آن عبارت است از طرح مستطیل شهرسازی با خیابانهای وسیع و مستقیم و چهارراههای منظم و کوچههای موازی که بناها نیزیک طبقه و گاهی دو و یا سه طبقه بودهاند. روی هم رفته شهر گندی شاپور به شکل یک مستطیل همانند شطرنج و دارای چندین خیابان طولی و چندین خیابان عرضی بوده و خیابانها یکدیگر را قطع میکردهاند، به گونهای که شهر شباهتی به یک صفحه شطرنج داشته است. به هر روی شهر گندی شاپور پس از نزدیک به ۱۰ سال که از بنایش گذشت تبدیل به یک شهر بزرگ تجاری و داد و ستد شد و افزون بر رونق و کار زیاد و تحرک در شهر، در بیرون شهر در مزارع، نیشکر و گندم و جو تولید میشد که به وسیله بازرگانان به سراسر ایران فرستاده میشد. آوازه رونق تجاری در شهر گندی شاپور به شهرهای مجاور و حتی به میان رودان و سوریه و لبنان رسید که در نتیجه کارگر و کارفرماهای بسیاری به سمت گندی شاپور رهسپار شدند. ساعت حدودا 12 ظهر است که بازدید از محوطه تاریخی گندی شاپور تمام می شود و به سمت شهر دزفول برای بازدید از آسیاب های آبی و پل دزفول حرکت می کنیم.
ساعت 12:40 به آسیاب های آبی می رسیم آسیابهای آبی دزفول یکی از آثار ارزشمند تاریخی شهرستان دزفول به شمار میروند این آسیابها دارای مالکیت خصوصی بوده که به آسیابان به اصطلاح محلی لُوینه میگفتند. تعداد آسیابها در دوره صفویه حدود ۵۰ تا ۶۰ عدد بود که بخشی از آنها در اثر سیلابهای فصلی تخریب شدند. آسیابهای آبی دزفول در بخشهای مختلف رودخانه دز قرار دارند. بخشی از آنها به فاصله حدود ۸۰۰ متر از سد تنظیمی (دزفول) و در جنوب تفریحگاه ساحلی دز، بخشی در زیر پل جدید (دوم) دزفول و بخشی دیگر نیز در کنار پل قدیم این شهرستان ساخته شدهاند، پیشینه تاریخی آسیابهای آبی دزفول در ارتباط با پل قدیم (دزفول) بوده که به دوره ساسانیان باز می گردد اما عمده آثار موجود از آسیابها که در سه بخش از رودخانه موجود است به دوره تاریخی صفویه و قاجاریه باز می گردد. این سازهها از مصالحی چون قلوه سنگ رودخانه ایی،آجر و با ملات ساروج ساخته شده اند. شکل معماری آسیابها برگرفته از سبک معماری بومی شهرستان دزفول بوده و به صورت یک مجموعه به هم پیوسته ساخته شده و به هم مرتبط هستند. بعد از اتمام بازدید ساعت 1:30 است که در یک پارک نزدیک پل بساط ناهار برپا می کنیم، بعد از خوردن ناهار و کمی استراحت ساعت 2:45 به سمت پل دزفول حرکت می کنیم و بعد از پیاده روی روی پل و گرفتن عکس ساعت 3:30 به سمت بافت تاریخی شهر می رویم و قرار است از خانه تیزنو بازدید کنیم. وارد خانه می شویم خانه ای تاریخی و زیبا. خانه تیزنو یکی از کهنترین خانههای شهر دزفول است و یکی از بزرگترین و زیباترین خانههای محله قلعه است که از دید شیوه معماری همه ویژگیهای خانههای دزفول را دارا میباشد. این سازه در ضلع شرقی میدان اصلی محله قلعه دزفول گسترده شدهاست و با زیست بوم و روش زندگی شهر سازگار است. پیکره و کالبد سازه به زمان صفویه باز میگرد که دگرگونیهای زیادی در زمان قاجار و آغازه پهلوی به خود دیدهاست. این خانه دارای هشت در ورودی، ایوان مرکزی، اتاقهایی در ایوانها، غلام گردش، شبستان و شوادون میباشد. فضای اصلی خانه درونگرا بوده و دارای یک ایوان اصلی در طبقه همکف و دو ایوان فرعی در طبقه اول است. کفسازی حیاط با استفاده از آجرهایی با ابعاد ۲۰،۲۰،۳ صورت گرفته است. بنا دو طبقه بوده و طبقه همکف آن به واسطه ۴ پله از حیاط بالاتر میباشد. در جلوی ایوان اصلی و اتاقهای طبقه همکف صفه وجود دارد. دلیل نام گذاری این خانه تاریخی به اسم تیزنو، نام مالک آن بوده است. شوادون(šawâdun) در لهجه دزفولی و شوشتری به معنی شبستان است و از دیر باز مرسوم بوده که برای فرار از گرمای طاقت فرسای تابستان در درون سردابههایی عمیق که از تابش آفتاب محفوظ بودهاست، ساعات گرم روز را میگذرانیدهاند، بدیهی است استفاده از این سردابهها یا شوادونها ضرورت زندگی ساکنین این منطقه بوده و به تناسب مکنت و ثروت و تفنن و تشخص صاحبان خانهها در ساختمان آنها ذوق و ظرافت و سلیقه و هنرهای معماری و تزئینی بکار میرفته است. شوادان بنا نسبت به شبستان در سطحی بسیار پایینتر قرار گرفته است. شوادانهای دزفول، حفره هایی دست کند میباشد که در دیوارها و سقف آن از هیچ نوع مصالح بنایی استفاده نشده و فقط در کفسازی و ساخت پله های آن آجر به کار رفته است. شوادانها یکی از ویژگیهای خاص و ویژه معماری دزفول است که کاربریهای متنوعی داشته است از جمله کار تهویه و خنکی ساختمان را بر عهده داشته، به این صورت که شوادان دریچهای در بیرون خانه برای ورود هوا داشته و با توجه به عمق شوادان و رطوبت موجود در آن، هوای در شوادان خنک شده و این هوای خنک از طریق کانالهایی در بخشهای مختلف ساختمان توزیع میشده است. علاوه بر آن به عنوان محلی خنک و آرام در تابستانها مورد استفاده قرار گرفته، همچنین این شوادانها به خانههای همجوار راه داشته است و به این صورت ارتباط نزدیکی میان همسایهها وجود داشته است. بعد از دیدن خانه تیزنو از کوچه پس کوچه های کنار خانه وارد بازار قدیمی شدیم و بعد از گشتی کوتاه و خریدی مختصر با مینی بوس به سمت ساحل رود دز حرکت کردیم سوار قایق شدیم و ساعت 6:30 به بهشتی به نام جزیره پشت سد رسیدیم با کمک هم قبل از تاریکی هوا چادرها را برقرار کردیم، بعد از خوردن شام و شب نشینی و خوردن چای و قهوه به چادر هایمان رفتیم و خوابیدیم.
خانه تاریخی تیزنو- دزفول
بازار قدیمی دزفول
خانه تاریخی تیزنو و توضیحات علی رفیع- دزفول
بازار قدیمی دزفول و خرید از آن
پل دزفول
شب مانی- سد دز- دزفول
صبحانه معروف- سد دز- دزفول
قایق سواری- سد دز- دزفول
قایق سواری – رود دز
روز دوم- شوش 6 فروردین 96- شوش،کهن شهر ایران
ما سحر خیزان ساعت 7:30 طبق قرار قبلی بیدار شده ایم و دستاورد کمپ دیشب سخنان گوهر بار من و هم چادریم”دوست عزیز” است و با تکرار خاطره آن بازار خنده داغ داغ است. منظره زیبای سد و هوای مطبوع صبحگاهی اشتهایمان را چند برار کرده است. صبحانه فراهم است و دور هم جمع شده ایم و بدون هیچ صحبت اضافه ای فقط می خوریم اگر دیر بجنبی چیزی باقی نمی ماند و این هنر همه ماست که ته همه چیز رو در سفر در میاوریم. قرار است کوله ها و چادر ها را بعد از صبحانه ببندیم و با قایق برگردیم به شهر دزفول ما نیز چنین کردیم. بعد از شنا کردن تعدادی از بچه ها و آماده شدن همه همسفران، ساعت 9:45 سوار قایق شدیم. بازم قایق سواری و شادی های دلچسب آن در رود زیبای دز. اگر به دزفول سفر کردید قایق سواری رودخانه دز و جزیره زیبای سد دز را اصلا از دست ندهید زیبایی وصف ناپذیر آن فراموش نشدنی است. ساعت 10:50 به ساحل رسیدیم و عادل (راننده مهربون و خونگرم اهوازیمون رو میگم که حالا عضوی از همسفران ماست) مارا با مینی بوس به دزفول برد. ساعت 12 برگشتیم داخل شهر و با هماهنگی قبلی سرپرست گروه دو تا از همسفران به ما ملحق شدند و دزفول را به سمت شوش ترک کردیم. ساعت 1:20 به شوش رسیدیم ناهار را تو یه پارک وسط شهرکه اسمش پارک ساحلی بود و فاصله زیادی از قلعه شوش نداشت نوش جان کردیم. پارک بزرگی بود که کلا مناسب بود برای چند ساعتی استراحت و خوردن ناهار. ساعت 2:45 به سمت قلعه شوش حرکت کردیم. یکی از همسفران در مسیر درمورد قلعه توضیحات مفیدی داد ساعت 3به قلعه رسیدیم.
قلعه شوش : در سال 1897 میلادی ژاک دو مورگان برای تحقیق و اکتشاف به شوش آمد، وی دولت فرانسه را متقاعد ساخت تا مکانی امن و مناسب برای هیات باستان شناسی در شوش ایجاد نماید. وی بلندترین نقطه تپه های شوش یعنی آکروپل را برای این منظور انتخاب نمود و قلعه ای با یک طرح قرون وسطایی اروپا بر فراز آن احداث کرد. ساختمان این قلعه با نظارت حاج مصطفی معمار دزفولی و با استفاده از آجرهای بدست آمده از کاوش های شوش و محوطه های پیرامون و مصالح بومی از جمله خشت بنا گردیده است. قلعه شوش به عنوان موزه آجر ایران شناخته شده است که در بخش های مختلف ان می توان آجرهایی متعلق به دورانهای تاریخی از دوره ی ایلامی تا اسلامی را مشاهده نمود، همچنین این قلعه نخستین پایگاه باستان شناسی ایران و منطقه نیز می باشد.
نمایی از قلعه باستان شناسی شوش
کاخ داریوش بزرگ -کاخ آپادانا: در حدود سالهای 521-516 پیش از میلاد به دستور داریوش بزرگ کاخ آپادانا بر روی آثار و بقایای ایلامی بنا نهاده شده است. دیوارهای کاخ از خشت با نمای آجری و ستون ها از جنس سنگ می باشند، ستون های سنگی کاخ از چند قسمت زیر ستون، پایه ستون، شالی ستون، ساقه ستون، گل ستون، تاج ستون و سر ستون هستند. تیر حمال در میان آنها قرار گرفته و سقف را نگه داشته است. بخشی از کاخ آپادانا در زمان اردشیر اول (461 پ.م) دچار آتش سوزی شده که در زمان اردشیر دوم (359-404 پ.م) بازسازی شد که در سال 330 پیش از میلاد شوش توسط اسکندر مقدونی تصرف شد.
بقایای کاخ داریوش
یک ساعت بازدید از قلعه شوش وکاخ داریوش طول کشید بعد از توضیحات مفصل علی در مورد کاخ و قلعه در محوطه بیرونی کاخ بستنی گاومیش خوردیم که در هوای گرم ظهر واقعا چسبید.(جایزه خوشمزه شوش) ساعت 4:30 به سمت چغازنبیل حرکت کردیم. ساعت تقریبا 5:10 دقیقه است که وارد محوطه چغازنبیل می شویم. آفتاب سوزان است و گرما به اوج خود رسیده است ولی گرمای سوزان لذت از زیبایی ها و تاریخ کهن ایران ما نمی کاهد.
مجموعه تاریخی چغازنبیل در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش قرار گرفته است. بلندترین نقطه این مجموعه که قلعه ذیقورات می باشد، در حدود ۹۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.ساخت این شهر که حدود ۱۲۵۰ سال قبل از میلاد مسیح (ع) در دوران عیلامی ها آغاز شد، بعد از حمله آشوری ها ناتمام ماند. هزاران خشت و آجر استفاده نشده ای که در این محوطه باقی مانده، گواهی بر این موضوع است. چغازنبیل در اوایل قرن ۱۳ قبل از میلاد توسط پادشاه عیلامی «اونتاش نپیریشا» در نزدیکی رود دز ساخته شد و «دوراونتاش» نامیده شد. معنای دوراونتاش، قلعه اونتاش است. البته در برخی متون از این شهر با عنوان «ال اونتاش» به معنی شهر اونتاش نام برده شده است. در مرکز شهر، معبد عظیمی به صورت مطبق بنا شده که امروزه دو طبقه از آن پابرجاست. این معبد، ذیقورات نام دارد که به دو تن از خدایان بزرگ عیلامی؛ «اینشوشیناک» و «نپیریشا» اهدا شده است.
معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن عیلامی است که تاکنون شناخته شده است. مصالح اصلی در برپا سازی این مجموعه بناها، خشت خام و آجر می باشد به نحوی که هسته مرکزی ذیقورات آن را تماما خشت خام تشکیل داده که با روکشی از آجر پوشانده است. دورتادور ذیقورات را دیواری احاطه می کرده که در مجاورت آن در جبهه شمال غربی معابدی بنا شده است. همچنین معبد های دیگری در جبهه شمال شرقی قرار داشته اند. مجموعه این معابد توسط حصار دیگری احاطه میشده است. در خارج از این حصار بقایای اندکی از خانههای شهر در سطح زمین دیده میشوند. دورتادور شهر سومین دیوار قرار داشته که کل شهر را محصور میکرده. طول این حصار خارجی حدود چهار کیلومتر است. در زاویه شرقی شهر و در نزدیکی حصار خارجی، کاخهای شاهی قرار داشته اند. در زیر یکی از این کاخها پنج مقبره زیرزمینی کشف شده است که احتمالا به خانواده شاهی تعلق داشته اند. در طرف مقابل شهر و بر روی ضلع شمال غربی حصار خارجی مخزنی برای آب موجود است. ذیقورات با تشدید روی حروف «ق» و «ر» کلمهایی اکدی است. در ایران این کلمه عموماً زیگورات نوشته میشود. واژه زیگورات از فعل زیگورو به معنای بلند و برافراشته ساختن مشتق شده است. واژه چغازنبیل نیز متشکل از دو جز چغا به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد است. گویا قبل از حفاری معبد، ویرانههای تپه مانند آن یک زنبیل واژگونه را تداعی می کرده است و به همین علت شهر کهن «دور اونتاش» را به این نام خوانده اند.
مخزن آب مجموعه رو هم توسط یکی از راهنماهای آنجا بازدید کردیم. این مخزن چسبیده به حصار خارجی رو به جبهه شمال غربی ذیقورات، تاسیساتی متشکل از یک مخزن در خارج دیوار و یک حوض واقع در درون حصار وجود دارد و شبکه ارتباطی آنها یک سیستم متشکل از نهرهای کوچک بوده است. آب ذخیره شده در مخزن از طریق همین سیستم وارد حوضی کوچک میشده و ساکنان چغازنبیل آب مصرفی خود را از این حوض بیرون میکشیدند. برای اینکه آب به این مخزن برسد کانالی نزدیک به ۵۰ کیلومتر حفر میشود. این کانال از رود کرخه شروع میشود.
هوای گرم محوطه و تشنگی در پایان بازدید سبب شد که همگی دست و رویی به آب بزنیم و تقریبا ساعت 7:15 آماده حرکت به سوی شوشتر شویم. در مسیر کمی خرید کردیم و ساعت 8:30 به محل اسکان از پیش تعیین شده در شوشتر رسیدیم. مدرسه شهریار شهر شوشتر این بار میزبان ماست. سه کلاس را رزرو کرده ایم در اتاق های خودمان مستقر می شویم. مدرسه نسبتا بزرگی است و کلاس ها را هم برای مسافران نوروزی خوب تجهیز کرده اند. از بخت خوبمان حمام هم در حیاط مدرسه داریم. به نوبت دوش هم می گیریم. امشب طبق برنامه ریزی سفر و گروه بندی انجام شده گروه 1 آشپزی خواهد کرد شام پلو و مرغ کاری داریم. بعد از کمی استراحت و یه حمام کوتاه که واقعا نعمت بزرگی بود با چند تا از همسفران متوجه شدیم در کنار مدرسه یه تالاری هست که عروسی برپاست شوشتری های مهمان نواز به عروسی دعوتمان می کنند و ماهم که دوست داریم تماشاگر شادی آنها باشیم دعوتشان را می پذیریم و یک ساعتی را در مراسم عروسی با آنها لذت می بریم. وای که چه خوب بودن فوق العاده عروسی زیبایی بود ساده و بی آلایش و رنگی رنگی. از لباس های خوش و آب و رنگ و رقص گروهی محلی زیبا گرفته تا موسیقی با اصالتشون همه فوق العاده بود. چند تا از بچه ها بعد از تماشا و آموزش، در رقص هم همراهشان شدند و تجربه ای کردند لذت بخش. رقص های جالبی با دستمال های رنگی لباس مخصوص و چوب داشتند که واقعا زیبا بود. بعد از خداحافظی و تشکر از آنها برگشتیم مدرسه و تا آماده شدن شام ماست و خیار هم آماده کردیم و ساعت 12 شام پلو و مرغ کاری دستپخت گروه اول را خوردیم و حدود ساعت 1خوابیدیم. سرپرست گفت فردا برنامه بازدید از شوشتر را داریم و باید ساعت 7:30 بیدار شویم. ساعت 1 خاموشی زده می شود و ما از فرط خستگی نمی فهمیم کی خوابمان می برد.
عکس دسته جمعی- چغازنبیل- شوش
روز سوم- شوشتر8 فروردین 96- شوشتر، شهر خوبتر
بنا به گفته تاریخ نویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی میرفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوش آب و هوا تر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند .ساعت7:30 بیدار شدیم همگی در یک اتاق جمع شدیم و صبحانه خوردیم. ساعت9:45 به سمت گرگر حرکت کردیم در راه رضا دوست علی از شوشتری های مهمان نواز به ما ملحق شد و توضیحاتی را قبل از رسیدن به مجموعه آسیاب ها داد. ساعت 10:15به مجموعه رسیدیم.
مجموعه آسیاب های آبی – شوشتر
کارگاه ریسندگی-مجموعه آسیاب های آبی – شوشتر
مجموعه آسیاب های آبی – شوشتر
مجموعه آبشارها، آسیابهای آبی شوشتر و سازه های آبی آن، مجموعهای به هم پیوسته از پلها، بندها، آسیابها، آبشارها، کانالها و تونلهای عظیم هدایت آب هستند که در ارتباط با یکدیگر کار میکنند و در دوران هخامنشیان تا ساسانیان، جهت بهرهگیری بیشتر از آب ساخته شدهاند. برای رسیدن به این مجموعه باید از میدان مرکزی شهر به سوی زیارتگاه «مقام صاحب» حرکت کنید. پیش از رسیدن به پل گرگر به ساباط ورودی آبشار که در گویش محلی «توف بلیتی» نامیده می شود وارد می شوید.
در این مجموعه باستانی تعداد قابل توجهی آسیاب آبی وجود دارد و نمونه کامل و بزرگی از به کارگیری نیروی آب برای چرخاندن آسیابها را میتوان در آن مشاهده نمود. مجموعه آسیابها و آبشارهای شوشتر از بیمانندترین نمونههایی است که جهت استفاده بهینه از آب در ادوار کهن مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. این محوطه مجموعهای از سد، تونلها، کانالهای فرعی و آسیابهای آبی است که بصورت یک مجموعه صنعتی-اقتصادی بوده و جزئی از مجموعه بزرگ سازههای آبی شوشتر میباشد که در کتب تاریخی مکرراً به آن اشاره گردیده است. اساس کار مجموعه به این صورت است که سد گرگر مسیر رودخانه را مسدود کرده و سطح آب را برای آبگیری سه تونل حفر شده در تخته سنگ بالا میآورد. تونلهای سهگانه، آب را به مجموعه هدایت میکنند و به کانالهای متعددی تقسیم میشوند که پس از گرداندن چرخ آسیابها، آب بصورت آبشارهایی به محوطهای حوضچه مانند سرازیر میشود. یکی از ویژگیهای بسیار بارز مجموعه آسیابها و آبشارها مجاورت آن با بافت تاریخی شهر شوشتر است. این محوطه علاوه بر استفادههای صنعتی، در روزهای کم آبی نیز، آب مورد نیاز ساکنین را تأمین مینمود. یک ویژگی بسیار زیبا و منحصر بفرد بصری نیز که در این مجموعه وجود دارد و جلوهای خاص به آن میبخشد این است که آب حاصل از پساب آسیابها بصورت آبشارهای مصنوعی زیبا به محوطهی حوضچه مانند میریزد که منظرهای چشم نواز و دلانگیز را در مقابل دیدگان هر بیننده بوجود میآورد. همچنین در محوطه پشت بند که محل آبگیری سه تونل معروف سه کوره، دهانه شهر و بلیتی است نیز چشم انداز زیبایی به چشم میخورد. مجموعه آسیابها و آبشارهای شوشتر با توجه به زمان ساخت از شاهکارهای فنی و مهندسی در جهان است. درقسمت پایین مجموعه کار کردن یکی از آسیاب هارا دیدیم و بعد از خرید صنایع دستی ساعت 11:20 از مجموعه خارج شدیم. تا بند میزان پیاده روی کردیم بند میزان هم سدی است در شوشتر و ساخته دست انسان، مربوط به دوره ساسانیان که تا امروز پابرجاست. ساختن بند میزان شوشتر را به شاپور اول ساسانی نسبت میدهنداین سد، آب کارون را به نسبتهای ۲ و ۴ بین رودهای گرگر و شطیط تقسیم میکند. این بند از چند دهانه تشکیل شده است که مهمترین آنها دهانهای است جدا که تنظیم آب دو شاخه رودخانه را انجام میدهد به گونهای که اگر دبی گرگر بیشتر از یک سوم باشد آن را به شاخه شطیط انتقال میدهد و بلعکس واین خود از شاهکارهای معماری این بند است. ساعت 11:50 سوار مینی بوس شدیم برای ناهار به مجموعه رستوران شوشتر رفتیم که فضای بسیار زیبایی داشت و غذای محلی که قورمه شوشتر ی بود را هم امتحان کردیم که تقریبا شبیه قورمه سبزی خودمان بود. نکته قابل توجه این بود که برخلاف فضای زیبا غذا کیفیت بالایی نداشت. ساعت 2:45 از رستوران خارج شده و به سمت قلعه سلاسل حرکت کردیم و ساعت 3 به قلعه سلاسل رسیدیم.
مجموعه آسیاب های آبی – شوشتر
قلعه سلاسل در استان خوزستان و در شمالغربی شهرستان شوشتر در کنار رودخانه شطیط قرار دارد.دژی است بسیار بزرگ که دارای حیاطهای مفصل و متعدد و سربازخانهها و طویلهها و حمامها و شبستانها و برجها و باغچهها و قورخانه و نقاره خانه و حرم خانه و آشپزخانه و قاپیهای متعدد و حوضهای بزرگ و حصار و خندق بودهاست.اکنون بیشتر عمارتهای آن تخریب شدهاند و جز اتاقهای زیر زمینی، شوادانها و تونلهای داریون چیزی از آن نمانده است. قلعه تا حدود ۵۰ سال پیش آباد بودهاست، این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان میبوده است. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخشهای باقیمانده چشمگیر و بسیار دیدنی هستند.
قلعه سلاسل- شوشتر
قلعه سلاسل- شوشتر
این قلعه دارای 2 در بزرگ است و در سمت شمال و شمال شرقی آن خندقی وجود دارد که در جنوب به نهر داریون منتهی میشود. برجهای این قلعه به صورت مدور بوده و در دوران اخیر دارای تأسیساتی از قبیل نانوایی، اصطبل، حمام، سربازخانه، اسلحهخانه، آشپزخانه و حیاطهای متعدد بوده است. دو مجرای آبرسانی فعلی و شمالی قلعه سلاسل و همسطح رود مافاریان قرار دارد بر روی مجرای شرق سازمان آب تأسیساتی ایجاد کرده است. ولی مجرای دیگر بصورت اولیه باقی است. آب این دو مجرای آبرسانی در زیر قلعه سلاسل یکی شده و بوسیله مجرای مشترکی به نهر داریان می ریزد. جهت رسیدن به نهر داریان دو ردیف پلکان ساخته اند. پلکان اول با 8 پله به عرض 1.90 متر، در نتیجه اختلاف ارتفاع سطح قلعه سلاسل ایجاد شده است. در دوران قاجار توسط والی خوزستان عمارتی حکومتی در سمت شمال این قلعه در 3 طبقه ساخته شده است. در زیر این قلعه ظاهراً 5 شوادان بزرگ بوده که با شوادانهای سطح شهر در ارتباط بوده است. کف و دیوارهای آن توسط کاشیهای آبی رنگ تزئین شده و در بالای سیسرای نزدیک شوادان یک بادگیر قرارداشته که روی تونلی از زیر قلعه رد میشده قرار داشته است.
در قسمت بالای این شوادان 3 سیسرا بزرگ قرار دارد که کار تهویه هوا را انجام میداده و ظاهرا بزرگان نظامی در این شوادان در تابستان استراحت میکرده اند. در قسمت شمالیتر این قسمت یک عمارت 3 طبقه بزرگ قرار داشته که قسمتهای زیرین بزرگتر از دیگر طبقهها بوده و بالاترین طبقه ظاهرا تماشاخانه بوده و حوض بزرگی در میان آن قرار داشته است. این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشتهاست، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان بوده است. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخشهای باقیمانده، دیدنی هستند. قلعه سلاسل بارها مرمت شده است. یک بار به دست فتحعلی خان پسر واخشتوخان در قرن 11 هجری و دفعه دیگر در سال 1237 به دست محمد علی میرزای دولتشاهی. همچنین بار دیگر به امر نظام السلطنه حسینقلی خان مافی در سال 1307 مرمت کامل شده است. در دهه 40 باقیمانده قلعه را ویران کردهاند و از مصالح آن در قسمت غربی قلعه ساختمان ادارات دارائی قند و شکر و غله و دخانیات احداث شد. به گفته رضا مرمت هایی هم در سال های اخیر روی این قلعه انجام شده است. پس از اتمام بازدید از قلعه ساعت 4:30 حرکت به سمت ایذه آغاز می شود ساعت 10:30 به خانه محلی در منطقه تکاب رسیدیم که هماهنگی های آن توسط آقای شیخی انجام شده بود. شام شب به عهده گروه2 است که عدسی با قارچ آماده شده و نوش جان می شود. بعد از برنامه رقص ترکی و کردی ساعت 12 همه خوابیدیم ولی گروه 3 تا ساعت 2:30 مشغول درست کردن ناهار فردا بودند که همراهمان قرار است تا شیوند ببریم.
قلعه سلاسل- شوشتر
به همراه رضا علیخانی- شوشتر
روز چهارم- ایذه 9 فروردین 96- شهر زیبای ایذه و روستای شیوند
علیرغم اینکه باید 7:30 بیدار می شدیم ولی خستگی زیاد روز گذشته باعث می شود با تاخیر بیدار شویم. سرپرست به ما جایزه داده است ساعت 8:30 بیدار شدیم . صبحانه ای مفصل خوردیم از عدسی قارچ دیشب که کلی باقیمانده هم می خوریم که برای روز انرژی لازم را داشته باشیم. کوله های کوچک را بر میداریم و از تکاب ساعت 10:55 است که حرکت می کنیم به سمت آبشار شیوند . اینبار قایق سواری کارون را تجربه می کنیم در راه به سمت تنگه ای هم می رویم برای تماشا که واقعا زیبا بود ساعت 1:45 دقیقه است که به روستای شیوند می رسیم.
در مسیر شوشتر به ایذه
تنگه زیبای رود کارون
آبشار شیوند ایذه بهشتی است پنهان در پس آب های فراوان دریاچه سد کارون ۳ است که خوشبختانه بکر و دست نخورده باقی مانده است. روستاهای شیوند از سه روستای بزرگ شیوند، نوشیوند و پشت آسیاب به فاصله ۱ کیلومتر از یکدیگر و به شکل یک سه گوش قرار دارند، به گونه ای که رودخانه شیوند از میان این سه روستا رد می شود.این روستاها در دل منطقه حفاظت شده منگشت و شالو جای گرفته اند که رودخانه کارون از آن می گذرد. آبشار بلند شیوند نیز از دل کوه فاصله ای حدود ۴ کیلومتر را می پیماید و به دریاچه می ریزد.
برای رفتن به شیوند باید در جاده ایذه به دهدز، اندکی پس از سد کارون ۳ از یک راه انحرافی که در سمت راست جاده است به سمت دریاچه برویم و در ساحل دریاچه با شناور های مخصوص (بارج) یا قایق به سوی دیگر برویم. این مسیر در حدود ۱۴ کیلومتر طول دارد. در ساحل چپ دریاچه پس از پیمودن یک راه روستائی سه و نیم کیلومتری سر بالا با اختلاف ارتفاع ۳۳۰ متر و پس از گذشتن از روستاهای شهرک، ده کهنه و سر آسیاب به روستای مرغاب می رسیم. برای رفتن به آبشار باید از مرغاب، یک راه مال رو ۱۵۰۰ متری با اختلاف ارتفاع ۱۸۰ متر را طی کنیم. در طول این مسیر مناظر زیبائی از حرکت رودخانه در میان درختان به وجود آمده که بسیار دیدنی است. آبشار شیوند در دامنه کوه منگشت و در جنوب شرقی شهرستان ایذه واقع گردیده و یکی از جلوه های زیبای طبیعت خوزستان است. با توجه به موقعیت جغرافیایی آبشار شیوند و گرمای این منطقه در فصل تابستان، بهترین فصل بازدید از آبشار اوایل بهار است که ما دقیقا فصل خوبی را جهت بازدید انتخاب کرده ایم.
نیسانی هماهنگ می شود از همان آبی خوشرنگ ها که در همه سفرهایمان پای خوش گذرانی هایمان است. سوار وانت می شویم و مسیر زیبایی را تا داخل روستا سربالایی طی می کنیم. شاد و سرخوشیم. تا یه مسیری وانت می تواند ما را همراهی می کند همانجا پیاده می شویم چون دیگر مسیر ماشین رو نیست. از اینجا به بعد باید پیاده برویم تا آبشار شیوند. یک ساعت پیاده روی می کنیم و از مسیر زیبای روستا لذت می بریم. ساعت 2:35 است که به آبشار رسیده ایم از تماشای آبشار هیجان زده می شویم آبشارش واقعا زیباست و عظمتی دارد وصف نشدنی. کلی آب بازی و عکس گرفتن تا بالاخره وقت ناهار می رسد. ساعت 3:30 است امروز ناهار مهمون گروه سه هستیم سیب زمینی تخم مرغ آب پز پوره شده با کره می خوریم و بعد از کمی استراحت ساعت 4:45 به سمت روستا بر می گردیم. شیوند درخت های انار زیادی دارد در راه از روستاییان ناردون و لواشک می خریم.
ساعت طرفای 6 بعد از ظهر است که سوار شناور شدیم و ساعت 7:15 رسیدیم رکعت تا با مینی بوس برویم خانه محلی تکاب. در شهر ایذه کمی خرید می کنیم و ساعت نه شب به تکاب رسیدیم. اینبار شام مهمون گروه 4 به صرف استامبولی پلو با سالاد شیرازی هستیم. ساعت:9:30 است که شام را میخوریم، یه کم بازی و رقص و شادی که برای خودش صفایی دارد هنر نمایی های همسفرانمان. فردا قرار است 8:30 بیدار شویم و به کول فرح برویم. قبل از خواب فکر می کنم امشب شب آخر است و فردا باز به زندگی روزمره خودمان باز خواهیم گشت و سفرمان پایان می پذیرد دلم می گیرد ولی ازاینکه باز سفری را با دوستان تجربه خواهم کرد دلگرم می شوم. ساعت 11:30 است که به خواب ناز فرو می رویم.
وانت سواری به سمت شیوند
مسیر زیبای آبشار شیوند- ایذه
آبشار شیوند- ایذه
بازگشت با شناور به ایذه
روز آخر سفر- ایذه 10 فروردین 96- خداحافظی از ایذه و حرکت به سمت اهواز
ساعت 8:30 بیدار باش است بچه ها همه رفتن تو کار ماساژ. گروه 1 صبحانه درست کرده و بعد از خوردن صبحانه و جمع و جور کردن 11:20 از خونه به سمت ایذه حرکت کردیم و 11:44 رسیدیم منطقه زیبای کول فرح. کولفرح یا کولفره، تنگهای در هفت کیلومتری شمال شرقی ایذه، شامل شش نقش برجسته متعلق به دوره عیلامیان است که با توجه به سنگ نوشته های به جا مانده و بقایایی از محل زندگی آنها در گذشتههای دور که در میان کوهها باقیمانده است مانند گورها کانال آب و بقایای ساختمان و نقطه دیدبانی میتوان گفت این محل پرستشگاه نارسینا، یکی از خدایان ایلامی بوده است.
کولفرح یا کولفره که در انتهای دشت ایذه قرار دارد، (کول) به معنی دره و (فره) به معنی خوشحالی میباشد، از آنجا که درهها عموماً تنگ و خفه میباشند اما این دره روح افزا و دلباز است. در سمت راست مدخل دره، در کنار رشته کوهی، دو قطعه سنگ عظیم و نا منظم دیده میشود که بر بدنه آنها، نقوش ظریف و زیبایی از صورت انسان و شمایل جانوران در حالتهای نیایش و احترام دیده میشود. در تصویر سنگی این نیایشگاه بیش از ۴۰۰ نفر در حال نیایش مشاهده میشوند و بنا به گفته کارشناسان در این تصاویر نخستین نگاه بشر به مذهب و آئین شکل گرفته است و حمل خدایان، قربانی کردن و اجرای موسیقی از دیگر صحنههای بکر این سنگ نگاره هاست.
12:50 بازدید و گشت و گذار در کول فرح تمام می شود و به سمت اشکفت سلمان حرکت می کنیم و حول و حوش 1:22 رسیدیم اشکفت سلیمان. اشکفت سلمان در جنوب ایذه واقع شده و شامل چهار نقش برجسته متعلق به دوره عیلامیان و بقایای یک ساختمان متعلق به اتابکان است. این محل پرستشگاه تریشا یکی از خدایان عیلامی بوده است. در این منطقه علاوه بر وجود سنگ نوشته ها، شامل غار و چشمه ای معدنی از دل کوه میباشد. در اشکفت سلمان چهار نقش برجسته وجود دارد که دو تای آن داخل غار و دو تای دیگر در خارج از غار وجود دارد. بزرگترین نوشته خط میخی از دوره عیلامی در این غار وجود دارد که از زمان شاهک عیلامی، شاه بومی آیاپیریا آیاتم، وجود دارد و همچنین برای نخستین بار حضور مصور زن دوشادوش مرد در نقش برجستههای این غار دیده شده است. ساعت 2:20 به سمت اهواز حرکت کردیم و 2:45 در بارون گرد ناهارکباب خوردیم که واقعا کباب با گوشت تازه آن منطقه چسبید نکته جالبش هم ان نوشابه های شیشه ای بود که کلی نوستالژیک بود و همه را به ذوق آورد. 3:35 سوار مینی بوس شدیم تا برای بازگشت از فرودگاه اهواز به موقع برسیم. تو راه جلسه آخر سفر تو مینی بوس برگزار شد و برای حسن ختام بستنی گاومیش ملا ثانی خوشمزه را هم خوردیم و ساعت 7 رسیدیم فرودگاه اهواز و تحویل بار و گرفتن کارت پرواز انجام شد و 8:40 سوار هواپیما شدیم و 8:55 پرواز به سمت تهران و ساعت 10 رسیدیم فرودگاه مهرآباد. خداحافظی با همسفران انجام شد و سفری دیگر با کانون گردشگران پایان گرفت. سفر دیگری با تجربه های بی نظیر آن که هرگز خاطراتش فراموش نخواهد شد. خاطره نوروز 96 در خوزستان دوست داشتنی
کول فرح – ایذه
اشکفت سلمان – ایذه
کول فرح- سیاه چادر – ایذه
ناهار در راه ایذه به اهواز- نوشابه های نوستالژیک
بستنی قدس ملا ثانی- اهواز قبل از پرواز
و پایان سفر- به سمت تهران
ما در این سفر مجموعا حدود 2035 کیلومتر را پیمودیم.
همسفران و همراهان کانون در این سفر:
علیرضا نورعلیشاهی، عطیه نورعلیشاهی، مرجان منفرد، سمیه صمیمی، علی رفیع، مهرسا حسنی نژاد، علی احمدبیگی، سروناز پارسا، مریم امینیان، بهرنگ علوی، یاسمن علوی، مریم گرجستانی، شبنم تیموری، مینا بهادری نژاد، نوید اقدسی، اشکان دانش، لیلا امینی، عطیه امینی، زهرا سیدی
سپاس فراوان از علیرضا نورعلیشاهی صبور برای سرپرستی بی نقصش و علی رفیع عزیز و رضا علیخانی مهربان برای توضیحات مفیدشان در وصف بناهای تاریخی
شادزی مهر افزون، پاینده ایران
کانون گردشگران جوان ایران- فروردین 1396
شبنم تیموری Shabnam.teymouri1981@gmail.com
مینا بهادری نژاد Mina_boghol@yahoo.com
چه سفر خوبی بوده. لطفا اگر امکان داره برای نوروز 99 مجدد اجراش کنید
ممنون از توجهتون.فعلاً امکان پذیر نیست…