خانه / گزارش سفر به سایر کشورها / سال97 / سفر به سیسیل- سرزمین مافیا
سفر به سیسیل- سرزمین مافیا

سفر به سیسیل- سرزمین مافیا

سفر به سیسیل- سرزمین مافیا

شاید مقداری از شهرت ایتالیا بخاطر جزیره ای باشد که در جنوب این کشور در دریای مدیترانه واقع است. جزیره سیسیل که در زبان ایتالیا به آن سیسیلی می گویند بزرگترین جزیره دریای مدیترانه است. این جزیره، دارای تاریخی بسیار غنی است و از نظر فرهنگی نیز کاملا از فرهنگ شمال ایتالیا متفاوت است. یکی از مهمترین آتشفشانهای فعال جهان در این جزیره قرار دارد و طبیعتی متفاوت را پدید آورده است. خاستگاه یکی از مهمترین تشکیلات جنایی جهان که به مافیا معروف است در این جزیره شکل گرفته است. نماد جزیره که بر روی پرچم سیسیل نیز نقش بسته، سر انسان(شبیه به تصویر سر Medusa) با تصویر سه پا است که با یکدیگر زاویه 120 درجه می سازند. این سمبل که Trinacria نام دارد، الهام گرفته از نقشی است که بر روی سپر یک جنگجوی یونانی در 470 سال قبل از میلاد حک شده بوده و در یکی از شهرهای جنوبی این جزیره کشف شده است. قرض از این پراکنده گویی این است که به اهمیت این جزیره اشاره شود.

سفر شش روزه ما به جزیره سیسیل در 30 مهر 1397( 22 اکتبر 2018) انجام شد که زمان مناسبی برای سفر به این منطقه است. فصل توریستی به پایان رسیده است، قیمتهای مراکز اقامتی و تفریحی کاهش یاقته و دمای هوا نیز معتدل است.
طبق روال گزارش سفرهایی که می نویسم، ابتدا خلاصه ای از تاریخ و جغرافیای این منطقه را عینا از اینترنت و خصوصا سایت ویکی پدیا کپی میکنم که خواننده را بیشتر با این جزیره آشنا سازد. البته قبل از خواندن این گزارش این ویدئو کوتاه را در اینجا ببینید

“سیسیل (به ایتالیایی: Sicilia) نام بزرگ‌ترین جزیره در دریای مدیترانه است که یک ناحیه خودمختار از کشور ایتالیا را تشکیل می‌دهد. سیسیل پنج میلیون نفر جمعیت و ۲۵٬۷۱۱ کیلومتر مربع مساحت دارد.
سیسیل در بخش مرکزی دریای مدیترانه و در جنوب شبه‌جزیره ایتالیا واقع شده و تنگه باریکی به نام تنگه مسینا آن را از شبه‌جزیره ایتالیا جدا می‌کند. معروف‌ترین شناسه جغرافیایی سیسیل کوه اتنا Etna است. این کوه بلندترین آتشفشان فعال در اروپا است.
سواحل جزیره سیسیل به مرکز امید و آرزوی مهاجرانی تبدیل شده که برای فرار از جنگ و وضعیت دشوار سیاسی راه دریا را پیش می‌گیرند. این در حالی است که شرایط نابسامان آب و هوایی دریای مدیترانه، گاه‌وبیگاه باعث قربانی شدن این مهاجران می‌شود.
تاریخ سیسیل
قدیمی‌ترین اقوام ساکن در این جزیره، سیکانرها بودند که توسط مهاجرین سیکولرها که بخشی از ایتالیکرها بودند، به غرب رانده شدند. این جزیره به استعمار فنیقیها درآمده و از اواسط قرن هشتم (پیش از میلاد)، یونانیها به این جزیره مهاجرت نموده و با ساختن شهرهایناکسوس- مسینا- کاتانیا- سیراکوس- گلا- آگریگنت و چندی دیگر، سیسیل را به مرکز فرهنگ و تمدن یونانی در غرب مبدل ساختند. بخش غربی جزیره و شهر پالرمو تحت تسلط کارتاژها قرار داشت که این خود دلیلی بر کشمکشهای آتی این سرزمین بود. پس از جنگ پونی سیسیل به تصرف رومیها درآمد و نام «انبار غله ایتالیا» به آن تعلق گرفت. دوران تسلط اقوام مختلف بر جزیره سیسیل را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:
● ۴۴۴ حمله واندالها.
● ۴۹۸ حمله گوتهای شرق.
● ۵۳۵ حمله بیزانس.
● ۸۲۷ حمله اعراب.
● ۱۰۶۱-۱۰۹۱ حمله نورمانها تحت رهبری راجر اول که بدین وسیله تبدیل به بخشی از قلمرو پادشاهی ناپل شد.
● ۱۱۹۴ به مالکیت اشتاوفر درآمد.
● ۱۲۶۸ در تصرف کارل آنژو دوم بود.
● ۱۲۸۲ پس از اعتراض سرتاسری مردم سیسیل، این جزیره به دست پیتر سوم پادشاه آرگونی افتاد.
● ۱۴۴۲ آلفونس پنجم پادشاه آرگونی پس از تصرف ناپل، پادشاهی سابق را مجدداً برقرار کرد.
● ۱۷۱۳ سیسیل به تصرف ساوویها درآمد.
● ۱۷۲۰ تحت سلطه هابزبورگرهای اطریش قرار گرفت.
● ۱۷۳۵ به دست بوربونهای اسپانیا افتاد.
● ۱۸۰۶-۱۸۱۵ در دست فرانسویها بود و آن‌ها از فردیناند سوم حمایت کردند تا در این جزیره حکومت کند.
● ۱۸۱۵ سیسیل و ناپل مجدداً متحد شده و از ۱۸۱۶ به نام پادشاهی دو سیسیل بر آن حکومت کردند.
● ۱۸۲۰-۱۸۲۱ و ۱۸۴۸-۱۸۴۹ مردم سیسیل دست به یک انقلاب لیبرالی جهت دریافت حقوق ویژه حکومتی – سیاسی زدند که ناکام ماند.
● ۱۸۶۰ جوزپه گاریبالدی با چریکهای تحت فرماندهی خود به جزیره سیسیل حمله کرد و به سلطه بوربونها خاتمه داد.
● ۱۸۶۱ جزیره سیسیل قسمتی از پادشاهی ایتالیا محسوب شد.
● ۱۸۹۳-۱۸۹۴ دهقانان تظاهرات سنگینی علیه دولت به راه انداختند.
جوزپه گاریبالدی از قهرمانان ملی ایتالیا، زاده نیس بود و آن را بخشی از ایتالیا می‌دانست. دعوا بر سر نیس میان او و کاوور را برهم زد و برای همین گاریبالدی جبهه خود را تغییر داد. او به جزیره کاپررا بازگشت و با مبارزات پیگیر خود توانست سیسیل و ناپل را از زیر سیطره بیگانگان آزاد کند. گاریبالدی به همراه هزار تن از سرخ‌جامگان به سیسیل لشکر کشید و با جلب همراهی ناوگان انگلیس، بدون دادن تلفات در کرانه‌های سیسیل مستقر شد. آنجا بود که خطاب به یارانش گفت: «ما در اینجا یا ایتالیا را زنده می‌کنیم یا خودمان می‌میریم.»
در جنگ جهانی دوم، سپاه متحد آمریکا و انگلیس در دهم ژوئیه ۱۹۴۳، به جزیره سیسیل در جنوب ایتالیا حمله کردند و پس از تصرف این جزیره، به خاک اصلی ایتالیا به عنوان متحد اصلی آلمان در اروپا هجوم آوردند.”

گزارش سفر:

روز نخست، دوشنبه 22 اکتبر 2018
با پرواز مستقیم حدود 6 ساعته از دبی به فرودگاه کاتانیا در سیسیل وارد شدیم مسیر هوایی از فراز خلیج فارس، کشور عربستان و مصر می گذرد و با عبور ازعرض مدیترانه به جزیره سیسیل میرسد. هنگام عبور از قاهره رود نیل و همچنین اهرام ثلاثه از ارتفاع 10000 متری به راحتی قابل مشاهده بودند.

فرودگاه کاتانیا بسیار کوچک و جمع و جور است. طول باند به نظر من خیلی کوتاه آمد طوری که اگر خلبان چند ده متر دیرتر هواپیما را به زمین می نشاند، قطعا از باند خارج می شدیم. مراحل چک کردن پاسپورت و تحویل بار به سرعت انجام می شود. قبل از تحویل گرفتن اتومبیل ، در محوطه خارجی فرودگاه دنبال فروشگاهی گشتم تا سیمکارت موبایل تهیه کنم ولی متاسفانه هیچ فروشگاهی نبود. خاطرم هست که چند سال قبل که در فرودگاه ونیز به زمین نشستیم نیز با همین مشکل مواجه شدیم و نهایتا سیمکارت را از فروشگاهی در داخل شهر خریدیم. این بار نیز باید همین کار را می کردیم. بنابراین ابتدا اتومبیل خود که فولکس واگن Kaddy بود را تحویل گرفتیم. مراحل تحویل اتومبیل هم بسیار ساده و سریع است و البته شما به گواهی نامه رانندگی بین المللی و همچنین کارت اعتباری، با اعتبار کافی نیاز دارید. اتومبیل را با باک پر به شما تحویل می دهند و با باک پر تحویل می گیرند. جاده های اصلی در جزیره سیسیل کیفیت خوبی دارند. مشکل اصلی در زمانی که شما از اتومبیل شخصی استفاده می کنید چیزی نیست جز پارکینگ!!! در هیچ شهری شما نمی توانید به راحتی جای پارک اتومبیل پیدا کنید. ولی از طرفی برای گردش در داخل جزیره و بازدید از دیدنیهای سیسیل قطعا نیاز به اتومبیل شخصی دارید. برای پارک حتما مکانهایی را انتخاب کنید که با خط کشی آبی مشخص شده اند. این محلها مشمول پرداخت پول پارکینگ هستند و شما باید قبض پرداخت را پشت شیشه جلو اتومبیل خود قرار دهید. در برخی از مکانها هم به محض اینکه پارک کردید فردی به سراغ شما می آید و برای محل پارک از شما پول طلب می کند که معمولا یک یا دو یورو قیمت اینطور پارک کردن است. ولی خیالتان راحت که کسی شما را جریمه نخواهد کرد. ما در این سفر مجموعا 1300 کیلومتر راه رفتیم و 110 یورو پول بنزین دادیم.

با خروج از فرودگاه ابتدا به داخل شهر کاتانیا رفتیم و سعی کردیم فروشگاهی برای خرید سیمکارت پیدا کنیم ولی به سرعت دریافتیم که گشتن بی فایده است چون مغازه ها از ساعت 1 تا 4 بعد از ظهر تعطیل هستند. بنابراین وقت را تلف نکردیم و بدون جی پی اس و با کمک تابلوهای راهنما به سمت شهر Piazza Armerina حرکت کردیم هرچند که برای خروج از شهر کلی دور خود چرخیدیم! بعد از دو ساعت و با عبور از بزرگراه و همچنین چند جاده فرعی و در هوایی بارانی به شهر رسیدیم. از آنجا که برای مسیریابی روی جی چی اس تلفن حساب کرده بودیم بلافاصله دنبال سیمکارت گشتیم و خوشبختانه جایی را پیدا کردیم که سیم کارتی که حاوی 10GB اینترنت بود را به قیمت 30 یورو خریدیم.
در 3 کیلومتری شهر Piazza Armerina مجموعه تاریخی Romana Villa of Casale با موزاییکهای تزیینی بی نظیرخود قرار دارد که جزو میراث جهانی است. این مجموعه بهترین، زیباترین و سالمترین موزاییکهای رومی را در جهان دارد. این موزاییکهای زیبا که درکف زمین قرار دارند معمولا روایتگر داستان و یا واقعه ای تاریخی است. قدمت این مجموعه به قرن چهارم بعد از میلاد بر می گردد. ورودیه این مجموعه 10 یورو است و برای بازدید حداقل یک ساعت و نیم زمان نیاز دارید. بیشتر موزاییکها در فضای سر بسته قرار دارد و این سایت طوری طراحی شده تا بازدید کنندگان بتوانند بدون اینکه به موزاییکها صدمه بزنند از ارتفاع مناسبی همه آنها را ببینند. شاید از جذابترین آنها صحنه شکار حیوانات، داستان کشتی نوح و همچنین برخی حیوانات اساطیری باشد.جانوری با سرعقاب، بدن و پنجه شیر تصویر یکی دیگر از جانورانی است که علی رغم فاصله چند هزار کیلومتری تا تخت جمشید, شباهت عجیبی به برخی از سر ستونهای کاخهای تخت جمشید دارد. در سالن دیگر، که به سالن زنان “بیکینی” پوش معروف است، زنانی را نشان می دهد که با لباس ورزشی مشغول ورزش هستند. برای مشاهده فیلم کوتاه اینجا را کلیک کنید. حتما قبل از اینکه به این سایت بروید از ساعت کاری آن مطمئن شوید.

مسیر برگشت تا شهر پالرمو کمی طولانی بود که البته عملیات جاده سازی هم به این زمان افزود. بالاخره مسافت 160 کیلومتری را بعد از سه ساعت طی کردیم. حدود ساعت 9 شب به پالرمو رسیدیم و قبل از پیدا کردن هتل به دنبال رستوران گشتیم و البته به سختی پیدا کردیم! هتل Astoria Palace اولین اقامتگاه ما در این سفر بود که دو شب را در آن گذراندیم. بابت دو شب 180 یورو پرداختیم. این هتل در منطقه مناسبی قرار دارد و پارکینگ اتومبیل شما را هم تامین می کند.

روز دوم، سه شنبه 23 اکتبر:
هوا بارانی بود که از هتل خارج شدیم. نخستین محلی که برای بازدید انتخاب کردیم Palace of the Normans بود. اولین مشکل پیدا کردن جای پارک و بعد عبور از خیابانهای باریک و آب گرفته بود. این کاخ که در زمان نورمنها ساخته شده، کاخ سلطنتی فردریک دوم و کنراد چهارم بوده است. مهمترین و زیباترین تالار این کاخ که توسط Roger دوم در سال 1132 ساخته شده و به Cappella Palatina معروف است با موزاییک ها و کاشی های بسیار ظریف آراسته شده است. در معماری این قصر از معماری رومی- عربی استفاده شده است. باغ این قصر نیز از مکانهای دیدنی است که همه روزه باز نیست. ورودیه این مجموعه 10 یورو و برای بازدید حداقل یکساعت زمان نیاز است. اینجا را مشاهده کنید.

در حیاط موزه درخت بسیار عجیبی دیدم که ساقه های آن از تیغهای بلند و بسیار قوی پوشیده شده بود بعدا فهمیدم که اسمش Silk Floss Tree از خانواده Ceiba speciosa که اصالتا از آمریکای جنوبی آمده است و در فصل بهار گلهای قرمز و بسیار زیبایی دارد.

با کمی پیاده روی و عبور از باغ زیبایی با درختان نخل ، وارد قسمت قدیمی شهر خواهید شد که تردد اتومبیلها در آن ممنوع و یا بسیار محدود است.

کلیسا جامع یا همان Cathedral در این قسمت واقع شده است. نمای بیرونی بسیار زیباست. شروع ساخت این کلیسا در قرن 12 میلادی بود و در طی قرنها تغییرات زیادی در آن داده شد که آخرین آن در قرن 18 بود. حتی در قرن 15 برای مدتی این کلیسا تبدیل به مسجد شد و مجددا به کلیسا تغییر کاربری داد. قبر فردریک دوم، هنری چهارم و پیتر دوم در این کلیسا است. برای بازدید نیم ساعت زمان کافی است و رایگان است. حیاط سرسبز کلیسا با مجسمه های زیبایی تزیین شده و مکان خوبی برای استراحتی کوتاه است.

خیابان corso Vittorio Emanuele همین خیابانی است که کلیسا در آن قرار دارد و پر است از مغازه های سوغاتی فروشی. با ادامه این خیابان که اطراف آن با ساختمانهای قدیمی محصور شده به چهار راه Quattro Canti می رسیم که چند مجسمه قدیمی در آن قرار دارد. حدود 50 متر در سمت راست فواره مشهور Fontana Pretoria را می بینید که مجموعه ای از شخصیتهای اساطیری و البته کمی سکسی است. چند قدم جلوتر کلیسا Martorana قرار دارد. بارش شدید باران سبب شد که نهار را با خیال راحت در یک رستوران ایتالیایی صرف کنیم!

سپس به Catacombe پالرمو که دالانهایی زیرزمینی با بیش از 8000 جسد مومیایی است، رفتیم. ورودیه آن 3 یورو و برای بازدید نیم ساعت کافی است. البته به نظر من خیلی هم جالب نیست ولی اگر شما هم پسربچه کنجکاوی مثل پسر من دارید، قطعا جزو محلهایی باید باشد که برای بازدید در نظر می گیرید.
قلعه Zisa بنای دیگری است که معماری آن تلفیقی از معماری عربی و نورمن است. ساخت این بنا در قرن 12 شروع شد و تا قرن 17 مرتبا در آن تغییراتی داده شد. این بنا در سه طبقه ساخته شده و برای بازدید از آن 45 دقیقه زمان نیاز است.ورودیه 6 یورو است. حیاط جلویی این بنا به سبک باغهای ایرانی جوی کشی پلکانی شده است.

تمام بناهایی که توضیحشان در روز دوم سفر آمد به همراه کلیسا Monreale و کلیسا جامع شهر Cefalu در لیست میراث جهانی تحت عنوان معماری عربی- نورمن در جزیره سیسیل ثبت شده است. برای آشنایی بیشتر با پالرمو اینجا را کلیک کنید.

پالرمو در کل، شهر خوب و زنده ای است و حوصله شما در آنجا سر نخواهد رفت.

روز سوم، چهارشنبه 24 اکتبر:
بعد از تحویل اتاق هتل، تصمیم گرفتیم که از کلیسا Santuario di Santa Rosalia دیدن کنیم. این کلیسا بر روی کوهی مشرف به شهر پالرمو قرار دارد. جاده پر پیچ و خم ولی زیبا شما را به بالای کوه می رساند. اولین چیزی که توجه را جلب می کند منظره زیبای شهر پالرمو است که در کنار دریا قرار دارد. کلیسا به خودی خود زیبایی مخصوصی ندارد فقط اینکه محراب کلیسا در میان غاری سنگی قرار گرفته است. برای کنترل آبهای جاری که بخاطر بارش باران از سقف کلیسا به سمت کف سرازیر می شوند زهکشی عجیب و غریبی در سقف انجام شده که خودش دیدنی است. در مسیر رفت و برگشت به بالای کوه تعداد زیادی دوچرخه سوار و همچنین افرادی را دیدیم که اقدام به صعود کرده بودند. برای این برنامه حداقل یک ساعت و نیم زمان اختصاص دهید.

مقصد بعدی کلیسا Monreale است که در 10 کیلومتری شهر و بر روی یک تپه قرار دارد. پیدا کردن محلی برای پارک اتومبیل مشکل است هر چند که ما با خوش شانسی یک پارکینگ عمومی در نزدیک میدان مرکزی روستا که کلیسا در آنجا قرار دارد پیدا کردیم. ورودیه این کلیسا رایگان است و شاید بتوان گفت که یکی از بهترین نمونه های تلفیق هنر نورمن، عرب و بیزانس است. این کلیسا توسط ویلیام دوم که پدر یزرگ راجر دوم بوده، ساخته شد. تصاویر دیواری که با موزاییکها و کاشی های رنگی درست شده اند به حدی زیبا هستند که برای دقایقی شما را مبهوت می کنند. این تصاویر گویای داستانهای مذهبی است که در انجیل و قران روایت شده است مثل داستان کشتی نوح.در یکی از این تصاویر حضرت عیسی مشغول مداوای افرادی است که واضحا به بیماری آبله مبتلا بوده اند. حداقل یکساعت برای بازدید اختصاص دهید. میدان خارج از محوطه کلیسا پر است از مغازه ها و دستفروشانی که سوغاتی های این منطقه را می فروشند.اینجا را کلیک کنید.

مسیر را به سمت جنوب و مقصد بعدی که دره معابد در شهر Agrigento است ادامه دادیم 135 کیلومتر که برای پیمایش آن حدود دو ساعت و نیم زمان نیاز است. این سایت وسیع باستانی که جزو میراث جهانی هم به حساب می آید در سه کیلومتری جنوب شهر قرار دارد. عملا جاده با بی احتیاطی از میان سایت باستانی عبور کرده و آن را به دو قسمت تقسیم کرده، هر چند که این دو قسمت توسط یک پل به هم ارتباط دارند و در هنگام بازدید نیازی نیست تا از عرض جاده عبور کنید. خوشبختانه این سایت و همچنین موزه وابسته به آن تا کمی قبل از غروب آفتاب باز است. ورودیه آن به همراه موزه 15.5 یورو و بازدید از آن حدود 3 ساعت زمان نیاز دارد. همانطور که گفته شد اسم این سایت باستانی Valley of the Temples است، هر چند که همه این معابد بر بلندای تپه صخره ای ساخته شده اند نه در کف دره!!! این سایت باستانی که 1300 هکتار وسعت دارد یکی از وسیعترین سایتهای باستانی جهان است. بقایای 7 معبد یونانی در این سایت به چشم میخورند که همگی ستون هایی به سبک Doric دارند. دو درب ورودی برای این سایت در نظر گرفته شده است که هر کدام بلیت فروشی نیز دارند. حتما نقشه راهنما را از بلیت فروشی بگیرید که البته قیمت آن 2 یورو است. معابد با فاصله نسبتا زیاد از هم واقع شده اند، افرادی که توانایی پیاده روی ندارند می توانند از مینی بوسهای برقی کوچکی که در سایت موجود است برای جا به جایی استفاده کنند که البته مجانی نیست. قدمت این معابد به قرن 5 قبل از میلاد بازمی گردد. برخی مثل معبد Concordia بسیار سالم باقی مانده اند و برخی مثل معبد زئوس تقریبا کاملا تخریب شده اند. در کنار معبد زئوس دو مجسمه سنگی بزرگ که از قطعات جداگانه سنگی درست شده اند بر روی زمین قرار دارد که البته ابعادشان حدود 10 متر است. بزرگترین معبد که کونکوردیا نام دارد از 6*13 ستون درست شده است. در کنار این معبد، مجسمه برنزی بزرگی بر روی زمین افتاده که شبیه فرشته یا انسان بالدار است. این مجسمه در سال 2011 توسط هنرمند لهستانی به نام Igor Mitoraj ساخته و در این محل قرار داده شده است.

همچنین این مجموعه شامل محلی بوده که در زمان خود برای انجام بازی های ورزشی از آن استفاده می شده و به المپیا معروف بوده است. آمفی تئاتر به سبک رومی نیز در این مجموعه وجود داشته که بیشتر آن از بین رفته است.

موزه در خارج از این مجموعه ولی نزدیک به آن قرار دارد. این موزه بسیاربزرگ و غنی است. برای بازدید از آن بیش از یکساعت و نیم زمان نیاز است. درست در سالن مرکزی یکی دیگر از مجسمه هایی را که در کنار معبد زئوس دیدیم در اینجا به نمایش گذاشته اند اما به شکل ایستاده، یعنی همانطور که در مدل واقعی وجود داشته است. این مجسمه ها در حقیقت ستونهای معبد بوده اند که تیرهای چوبی سقف معبد بر روی ساعد و شانه آنها قرار می گرفته. ماکت این معبد برای درک بهتر شکل آن در ابعاد خیلی کوچک در کنار مجسمه قرار داده شده است. اینجا را کلیک کنید.

هوا کاملا تاریک شده بود که به شهر برگشتیم و آپارتمانی را که برای یک شب 75 یورو اجاره کرده بودیم Bed & Breakfast 3 Under را تحویل گرفتیم.

روز چهارم، پنجشنبه 25 اکتبر:

    ابتدا کمی در شهر گشت زدیم و سپس به سمت شهر Ragusa حرکت کردیم. در مسیر از شهرهای Licata و Gela عبور کردیم. این مسیر کوهستانی که در بسیاری از مناطق منظره دریا را هم در پس خود دارد به اندازه کافی جذابیت دارد که رانندگی 135 کیلومتری را خسته کننده نکند. شهر Ragusa بر روی تپه قرار دارد و طبعا کلیسا جامع شهر که San Giorgio نام دارد بر بلندای تپه قرار گرفته است. اتومبیل را باید در خارج از محدوده قدیمی شهر پارک کرد و مابقی را پیاده طی کرد. کوچه های باریک و سنگفرشی با ساختمانهای قدیمی نمای جالبی به این قسمت شهر داده است. این شهر به همراه شهرهای Modica و Noto به سبب سبک ساختمانهای قدیمی شهر در لیست میراث جهانی ثبت است. بیشتر ساختمانهای این شهرها در زلزله سال 1693 به شدت صدمه دیدند و برای بازسازی آنها از مصالح بناهای تخریب شده استفاده کردند. اکثر این ساختمانها به سبک باروک و رنسانس بازسازی شدند. بعدازظهر کلیسا تا ساعت 4 بعدازظهر تعطیل است. پارک زیبایی با درختان نخل در شهر وجود دارد که بازدید از آن خالی از لطف نیست.

به سمت شهر Modica حرکت کردیم که در 35 کیلومتری Ragusa قرار دارد. شهر مودیکا نیز بر روی تپه واقع شده است و بافت شهری آن بسیار شبیه به شهر راگوسا است. اما این شهر بیشترین شهرتش را برای شکلات دارد. تعداد زیادی فروشگاه شکلات فروشی در شهر وجود دارد و مهمترین سوغاتی این شهر شکلات است. طعم این شکلاتها تفاوت بسیاری با شکلاتهای کلاسیکی که ما تا به حال مصرف کرده ایم دارد. پشت این صنعت شکلات سازی تاریخ بسیار جالبی پنهان است. گفته می شود که اهالی مودیکا، صنعت ساخت شکلات را از اسپانیایی هایی آموخته بودند که خود آن را از آزتکها در آمریکای جنوبی یاد گرفته بودند. به همین خاطر طعم این شکلات که فرآوری خاصی دارد، کاملا متفاوت است. اکنون شما می توانید این شکلاتها را با طعمهای افزودنی بسیار متفاوتی از طعم دارچین گرفته تا وانیلی و فلفلی پیدا کنید.حقیقتا طعم این شکلات به مذاق من خوش نیامد ولی تعدادی از آنها را برای دوستان سوغاتی خریدم و برای هرکدام داستان شکلات را هم تعریف کردم! کلیسا جامع شهر در خیابان اصلی شهر قرار دارد نمای خارجی آن زیباست و توصیه می شود در صورت زمان کافی 2 تا 3 ساعت را در این شهر بگذرانید.لطفا اینجا را کلیک کنید.

متاسفانه با توجه به تاریک شدن هوا فرصت کافی را برای بازدید از شهر Noto نداشتیم و خودمان را به شهر Syracuse رساندیم. فاصله Modica تا Syracuse حدود 70 کیلومتر است ولی بیش از یک ساعت و نیم زمان می برد.
بلافاصله پس از ورود به Syracuse هتل را تحویل گرفتیم . بابت یک شب اقامت در هتل B&B Cumpari Turiddu 78 یورو پرداختیم. خانه ای ویلایی با چند اتاق خواب که هر کدام را جداگانه اجاره داده بودند. صاحب این مکان مردی میان سال است که حداکثر تلاشش را برای اینکه شما اوقات خوشی در اقامتگاهش داشته باشید، به کار می برد.

روز پنجم، جمعه 26 اکتبر:
شهر سیراکوزا یکی از قدیمی ترین شهرهای اروپا است و قدمتی 2700 ساله دارد برخی اعتقاد دارند که این شهر زیباترین شهر دوران کهن بوده است. این شهر ابتدا توسط یونانیان ساخته شد ولی بعدها رومی ها از آن به عنوان یک شهر مهم استفاده کردند. گفته می شود که این شهر زادگاه ارشمیدس است. بافت قدیمی این شهر در لیست میراث جهانی ثبت شده است.
شاید نخستین جایی که باید بازدید شود، Parco Archeologico della Neapolis است. این مجموعه باستانی در داخل شهر قرار دارد. بازدید از آن حداقل دوساعت زمان نیاز دارد و ورودیه آن 10 یورو است. در این مجموعه تئاتر یونانی که بزرگترین در نوع خود در جزیره سیسیل است، آمفی تئانر رومی و همچنین غار سنگی که به Ear of Dionysius معروف است را می توان دید. همچنین باغ زیبایی در مجاورت این غار سنگی قرار دارد. ورودی این غار 23 متر ارتفاع و حدود 3 متر عرض دارد. عمق این غار که به شکل لابیرنت است حدود 50 متر است و گفته شده که کاربری زندان داشته است.

بیشتر قسمتی از بافت قدیمی شهر که در شبه جزیره Ortygia قرار دارد در طرح ترافیک واقع شده و دسترسی با ماشین شخصی کمی مشکل است. لطفا اینجا را کلیک کنید.
در فاصله 40 کیلومتری شهر به سمت غرب، Necropolis of Pantalica قرار دارد. این منطقه در حقیقت قسمتی از دره رود Calcinara است و شهرت آن بخاطر مقبره یا گوردخمه هایی است که در دیواره های سنگی این دره حفر شده اند. قدمت این مقبره ها به قرن 13 تا 7 قبل از میلاد برمی گردد. گفته می شود که در این دره بیش از 4000 مقبره و گوردخمه وجود دارد. دسترسی به این دره از دو راه متفاوت امکان پذیر است یکی از سمت شهر Sortino و دیگری ازسمت شهر Ferla که البته کمی دورتر است. جاده ای بسیار پر پیچ و خم شما را از شهر سورتینو به ورودیه پانتالیکا می رساند. در هنگام بازدید ما درب مجموعه باز بود و حتی نگهبانی هم آنجا نبود. از روی تابلو راهنما که در کنار ساختمان متروکه اطلاعات بود راه خود را به دره ادامه دادیم. مسیر کاملا کوهستانی است و در برخی جاها نیاز به عبور از نزدیک پرتگاه هم دارد که باید احتیاط کرد. بعد از حدود 45 دقیقه پیاده روی نخستین گوردخمه ها را دیدیم که به شکل حفره هایی مستطیلی شکل با عمق 2-3 متر و ارتفاع یک تا یک ونیم متر و معمولا 5-6 تا از آنها در کنار هم قرار دارند.البته آنها طوری ساخته شده اند که از کف زمین 2-3 متر ارتفاع دارند. در داخل آنها من چیزی ندیدم ولی گفته شده که محلی برای دفن اجساد بوده است. راه کوهستانی به تدریج تا کف دره ادامه دارد. رود جاری آب خنکی دارد و مناسب برای آبتنی است! حیف که زمان کافی برای این کار نداشتیم. با دقت به دیواره دره تعداد بیشتری از گوردخمه ها را هم می توان دید. در آنسوی دره افرادی را دیدیم که از سمت شهر Ferla برای بازدید به این دره آمده بودند. البته که اگر فرصت کافی و توان مناسب داشنه باشید می توانید ساعتها در این دره زیبا بچرخید و لذت ببرید. ولی به یاد داشته باشید که برنامه خود را طوری تنظیم کنید تا قبل از غروب آفتاب از دره خارج شوید. این دره نیز جزء میراث جهانی یونسکو است. اینجا را کلیک کنید. حداقل سه ساعت برای بازدید از این محل اختصاص دهید.

در این دره تعداد زیادی گیاه کاکتوس وجود دارد که در این فصل میوه داده اند. در شهر دیدم که میوه هایش را می فروختند بنابراین تصمیم گرفتم که یکی از آنها را امتحان کنم. با توجه به تیغهای زیادی که گیاه کاکتوس دارد با وسیله ای میوه را از ساقه جدا کردم و سعی کردم پوست میوه را با دست بکنم. پوست میوه آن مثل پوست کیوی است که با دست به راحتی جدا می شود. قوام میوه هم مثل کیوی کاملا رسیده است. سعی کردم با دندان کمی از آن را بکنم و بخورم. مزه آن کمی میخوش بود ولی ناگهان متوجه شدم که تمام دهان و همچنین انگشتانم مورد حمله تیغهای بسیار ریز کاکتوس که به سختی با چشم دیده می شوند قرار گرفته است. هر چه سعی کردم آنها را جدا کنم فایده نداشت و حتی تا روز بعد نیز از وجودشان در دست و دهان عذاب کشیدم.

هوا کم کم تاریک شده بود که به سمت کاتانیا حرکت کردیم. این فاصله 65 کیلومتری را در یک ساعت و نیم طی کردیم. اقامت ما در هتل Borgo Verde بود که بابت دو شب اقامت مبلغ 200 دلار پرداختیم.

روز پنجم، جمعه 26 اکتبر:
ابتدا کمی در شهر با اتومبیل گردش کردیم. در بافت قدیمی شهر استفاده از سنگهای آتشفشانی که سیاه رنگ هستند، بسیار نمود دارد. این سنگها حاصل فوران آتشفشان کوه اتنا در این منطقه هستند. کوه اتنا که شاید معروفترین کوه آتشفشانی اروپا باشد در شمال شهر کاتانیا قرار دارد. هر چند که این کوه هنوز فعال است و دود و بخارهای آتشفشانی از چندین دهانه کوچک و بزرگ آن خارج می شود، ولی یکی از مهمترین مقاصد گردشگری در جزیره سیسیل است. جاده ای با کیفیت مناسب از شهر کاتانیا تا دامنه های کوه و سپس تا ارتفاع حدود 1920 متری کشیده شده است. چون فعالیت آتشفشانی این کوه بسیار زیاد است( در 10 سال گذشته 22 بار گدازه از آن خارج شده است) و هر از چند سال گدازه های آتشفشانی تا دامنه های کوه نیز جاری می شوند لذا این جریان گدازه ای را که چون رود سیاه رنگی از جنس سنگ همه چیز را در مسیرش سوزانده و در خود دفن کرده است را می توان مشاهده کرد. دامنه کوه پوشش گیاهی مناسبی دارد که در بسیاری از مناطق حتی جنگلی است. گاهی این جریان گدازه ای از میان این جنگل عبور کرده و با از بین بردن پوشش گیاهی در مسیرش، این طور به نظر می رسد که جاده ای از جنس سنگ سیاه از میان جنگل کشیده شده است. امکانات نسبتا خوبی در انتهای این جاده که به Rifugio Sapienza معروف است ایجاد شده است. شما می توانید اتومبیل خود را در پارکینگ عمومی پارک کنید و از این منطقه با کمک تله کابین به ایستگاه بعدی که در ارتفاع 2500 قرار دارد، بروید. قیمت استفاده از این تله کابین به همراه کرایه مینی بوسهای FWD از ایستگاه آخر تا ارتفاع حدود 2920 متری که در نزدیکی یکی از دهانه های آتشفشانی اصلی کوه اتنا قرار دارد 55 یورو است.تله کابین سواری حدودا بیست دقیقه زمان می برد. در این محل رستوران و همچنین پناهگاه کوهنوردی قرار دارد که با توجه به حجم عظیم گردشگران بیشتر به تفریحگاه تبدیل شده است.

از این محل شما می توانید برای صعود به ارتفاع بالاتر از وسیله جالب و ویژه ای استفاده کنید که تصور می کنم برای همینجا طراحی شده است!! مینی بوسی با لاستیکهای بسیار بزرگ و البته با موتور تقویت شده که قادر است در شیبهای تند کوه و همچنین خاکسترهای آتشفشانی حرکت کند. این مینی بوس سواری هم حدود نیم ساعت زمان می گیرد.

از محل توقف مینی بوس تا دهانه آتشفشانی Torre del Filasofo که در ارتفاع 2920 متری قرار گرفته حدودا بیست دقیقه پیاده روی باید کرد. شما به راحتی بر روی دهانه آتشفشانی راه خواهید رفت که از برخی قسمتهای آن گازها و بخار آتشفشانی خارج می شود از این دهانه در گذشته نزدیک فوران گدازه های آتشفشانی انجام شده است. هوای کوه در روزی که ما از آن بازدید کردیم بسیار متغیر بود. وجود باد شدید و سرد سبب شده بود تا بسیاری از بازدید کنندگان به سرعت خودشان را به مینی بوس برسانند تا از گزند سرما در امان باشند. باد، به سرعت ابرها را به کوه نزدیک می کرد و سپس آنها را با خود می برد. گاهی در میان مه گم می شدیم و گاهی از میان هوای صاف تا کرانه های دریا را می دیدیم. جنس و سختی سنگها و همچنین خاکستر حاصل از فعالیت آتشفشانی، منظره بسیار زیبایی را در کنار مسیر رود گونه ای که از سرد شدن جریان گدازه ها ایجاد شده است در پیش چشم قرار می دهد که برای ما بسیار جذاب است چون به غیر از فیلمهای مستند، هرگز این مناظر را ندیده ایم. گاهی تصور می کنیم که جایی خارج از کره زمین قرار داریم. برخی از افراد ترجیح می دهند تا قسمتی از این مسیر را پیاده طی کنند و از تله کابین یا مینی بوس استفاده نمی کنند. آنطور که من متوجه شدم تعداد بسیار کمی از ایستگاه آخر مینی بوس تا قله اصلی را صعود می کنند. البته به نظر می رسد که این فاصله را بتوان حدودا یک ساعته صعود کرد.

تعداد نسبتا زیادی مغازه سوغاتی فروشی در ایستگاه اول تله کابین وجود دارد که در صورت تمایل می توانید تعدادی از مجسمه هایی که با سنگهای آتشفشانی درست شده اند را بخرید. اما بهتر است که کمی هم درباره کوه اتنا اطلاعات داشته باشیم:
” این کوه آتشفشانی که ارتفاع آن 3350 متر است شاید یکی از فعالترین کوههای آتشفشانی جهان باشد و هر از چند سال گدازه های آتشفشانی از آن خارج می شود. در این کوه چندین دهانه آتشفشانی در ارتفاعات مختلف قرار دارند که گه گاه فعال می شوند. امروز که من در حال نوشتن این گزارش سفر هستم (25 دسامبر 2018 یا سوم دی 1397) ، در اخبار شنیدم که مجددا این کوه به شدت فعال شده و مواد مذاب و دود و خاکستر از آن خارج می شود. بیشتر ایام سال قله این کوه از برف پوشیده شده است. همچنین بر حسب روایات اساطیری، غول‌های انسلاد و تایفون درون آن زندگی می‌کنند که تنفس آنها باعث طغیان اتنا می‌شود”. کوه اتنا به عنوان یک اثر طبیعی فوق العاده در لیست میراث جهانی به ثبت رسیده است.اینجا را کلیک کنید.

مسیر برگشت را به سمت شهر Taormina انتخاب کردیم. این شهر کوچک در کنار دریا قرار دارد و بیشتر به خاطر آمفی تئاتر یونانی اش مشهور است که قدمتی 2200 ساله دارد. ورودیه آن 10 یورو است و برای بازدید از آن 45 دقیقه زمان نیاز است. از داخل این بنای تاریخی نمای زیبایی به کوه اتنا وجود دارد که دستمایه بسیاری از عکسهای تجاری جزیره سیسیل است. بافت قدیمی شهر هم در نوع خود جذاب است. در کنار دروازه ورودی به بافت قدیمی شهر رستوران Arancineria با استیک عالی، پیشنهاد بسیار خوبی برای نهار است.

درست قبل از غروب آفتاب به سمت کاتانیا حرکت کردیم. اتوبان تائومینا به کاتانیا تنها اتوبانی در سیسیل است که عوارض جاده ای دارد.

روز ششم، شنبه 27 اکتبر 2018:
با توجه به فرصت اندکی که تا پرواز داشتیم تصمیم گرفتیم تا با اتومبیل در شهر کمی گردش کنیم و حداقل برخی از دیدنی های شهر را از میان ماشین تماشا کنیم. شهر کاتانیا نیز مثل بسیاری از شهرهای ایتالیا دارای محدوده طرح ترافیک است و با اتومبیل شخصی نمی توان وارد آن شد.
در فرودگاه کاتانیا اتومبیل را تحویل دادیم و به سمت دبی پرواز کردیم.

افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
iranpour@kanoonirangardan.ir
af6872@gmail.com

Share

یک دیدگاه

  1. دمت گرم عمو افشین، یاد فیلم پدر خوانده افتادم…

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

برو بالا !