سفر به جمهوری آذربایجان- همسایه پرماجرا
سفر به کشورهای همسایه و مخصوصا کشورهایی که حداقل مشکل برای گرفتن ویزا را دارند٬ معمولا برای افرادی که تازه پا به سفرهای اکتشافی گذاشته اند٬ جذابتر است.
ما در پاییز سال ۱۴۰۰ به جمهوری آذربایجان که از نظر فرهنگی و تاریخی خیلی به ما نزدیک است سفر کردیم.
گزارش سفر به این کشور زیبا را در ادامه خواهید خواند.
البته طبق روال، ابتدا کمی از تاریخ و جغرافی این منطقه که بیشتر از اینترنت جمع آوری شده است را می آورم:
“پایتخت و بزرگترین شهر جمهوری آذربایجان، باکو و زبان رسمی آن، ترکی آذربایجانی است.
این کشور از جنوب با ایران ۶۸۹ کیلومتر، از غرب با ارمنستان ۹۹۶ کیلومتر و ترکیه ۱۷کیلومتر، از شمال با گرجستان ۴۲۸ کیلومتر و روسیه ۳۳۸ کیلومتر مرز زمینی دارد. همچنین این کشور دارای ۷۱۳ کیلومتر مرز آبی با کشورهای ترکمنستان و قزاقستان در دریای خزر است. جمعیت آذربایجان ۱۰٬۱۳۹٬۰۰۰ نفر با اکثریت مسلمان (۹۷.۳٪) است.
سابقه حضور بشر در جمهوری آذربایجان به هزاران سال قبل بازمیگردد. کاوشهای غار آزیخ در بخش فضولی وجود آثاری از زندگی بشر به قدمت ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار سال را نشان میدهد. سنگ نگارههای قبوستان نیز تاریخی ۱۲ هزارساله دارند.
در سده ۹ پیش از میلاد، سکاها یکی از اقوام ایرانیتبار در این ناحیه سکنی گزیدند. به دنبال آنان مادها بر منطقه حاکم گشتند. با حمله اسکندر دوران حکمرانی حاکمان وابسته به او در منطقه آغاز شد. اما در دورههایی حاکمان محلی حکومتهای محلی خود را برپا میداشتند. در فاصله قرن اول تا سوم میلادی رومیان بر این منطقه مسلط شدند و نام آن را آلبانیا نهادند در این دوران پادشاهی مسیحی آلبانیای قفقاز پدیدار شد اما این ناحیه در سال ۲۵۲–۲۵۳ پس از میلاد به دست شاپور یکم ساسانی افتاد. در زمان ظهور اسلام سلسله مسیحی مهرانیها در آلبانیای قفقاز حاکم بودند. آنان همواره توسط ترکان خزر از شمال و اعراب از جنوب مورد تهدید واقع میشدند. اعراب مسلمان پس از شکست دادن رومیان و ساسانیان به سوی آذربایجان لشکرکشی کردند و پس از درهم شکستن مقاومت مسیحیان به رهبری جوانشیر در سال ۶۶۷ میلادی بر این ناحیه حاکم شدند. از اواخر قرن دوم شمسی شروانشاهان حکومت منطقه آذربایجان را در دست گرفتند. آنان با آمدن سلجوقیان نیز بر مسند قدرت باقیماندند. چرا که به آنان خراج میدادند. این سلسله تا زمان انقراض در سال ۹۱۷ خورشیدی (۹۴۵ قمری) به دست شاه تهماسب یکم صفوی، در قسمتهایی از آذربایجان بهویژه ناحیه شمال شرقی این جمهوری به صورت حاکمان محلی، حکمرانی میکردند.
در اوایل قرن پنجم شمسی غزنویان بر قسمتی از منطقه مسلط شدند. آنان اولین حکومت ترکتبار در منطقه بودند و در تغییر ترکیب جمعیتی و زبانی آذربایجان نقش عمدهای داشتند. بهدنبال غزنویان، سلجوقیان که حکومتی ترکتبار بودند بر منطقه حاکم شدند. این دوران، دوران شکوفایی ادبیات فارسی در منطقه نیز میباشد. مشهورترین شاعران این دوران، نظامی گنجوی و خاقانی شروانی میباشند. در سده ۱۳ و سده ۱۴ میلادی با هجوم مغولها و تاتارها (تیمور لنگ) سلسلههای محلی برافتادند.
در سده ۱۵ میلادی خانات محلی تحت سلطه آققویونلوها، تا به سلطنت رسیدن شاه اسماعیل صفوی به قسمت عمده اران، شروان و قرهباغ تسلط داشتند. آران و شروان، از اولین مناطقی بود که شاه اسماعیل یکم صفوی تحت سلطه خود درآورد. پس از جنگ چالدران برای نخستین بار این منطقه به شکل موقت به اشغال ترکان عثمانی درآمد تا پس از دست بهدست شدنهای زیاد، هشتاد سال بعد، ایرانیان در زمان شاه عباس موفق به بازپسگیری درازمدت این منطقه شدند. در قرون بعد تحت حکومت افشاریه و سپس این سرزمین در داخل حکومت قاجاریه قرار داشته که در نهایت در سالهای ۱۱۹۳ و ۱۲۰۷ خورشیدی در پی پیمان گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه از ایران جدا و به روسیه تزاری ضمیمه شد.
دو جنگ در سالهای 1988 و 2020 بین آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ اتفاق افتاد. در نتیجه این جنگ ها بیش از ۳۵ هزار نفر کشته شدند و بیش از ۸۰۰ هزار نفر در نواحی مورد مناقشه، آواره و مجبور به جلای وطن شدند. برای برقراری صلح دائمی و فراگیر در منطقه کوششهای متعددی به عمل آمد و طرحهای صلح مختلفی ارائه گردیدهاست ولی هیچیک به نتیجه عینی و مورد انتظار نرسید و وضعیت حاکم بر منطقه همچنان نه جنگ و نه صلح است.”
گزارش سفر:
روز نخست، جمعه 23 مهر 1400، پانزدهم اکتبر 2021
ما با پرواز خطوط هوایی ایرعربیا از فرودگاه شارجه راس ساعت 13 به سمت باکو پرواز کردیم و سه ساعت بعد وارد فرودگاه حیدرعلی اف باکو شدیم. ویزای آذربایجان On arrival صادر می شود. ما در صف طولانی ایستادیم وقتی نوبت ما شد افسر گذرنامه گفت که برای صدور ویزا باید به باجه دیگری مراجعه کنیم. جالب بود که از باجه های دیگر هم افراد برای صدور ویزا ارجاع داده می شدند و این موضوع سبب نارضایتی مسافران شده بود. سوال این بود که چرا قبل از اینکه در این صف طولانی بایستیم هیچ اطلاع رسانی صورت نمی گیرد؟! مجددا در صف دیگری ایستادیم سپس یک نفر آمد و ما را به کیوسکی که برای صدور ویزا طراحی شده بود هدایت کرد.
بعد از ورود اطلاعات پاسپورت و پرداخت 22 دلار جهت صدور ویزا برگه ای به ما دادند سپس به ما گفتند که باید مجددا در صف طولانی که ابتدا در آن ایستاده بودیم مجددا بایستیم! متاسفانه افسرهای گذرنامه هم انگلیسی بلد نبودند و این موضوع کار را مشکل تر می کرد. نهایتا بعد از اینکه با مسئول مربوطه به سختی صحبت کردیم اجازه داد، افرادی که در صف ایستاده بودند به صورت اختصاصی خارج از نوبت برای امور گذرنامه به باجه مراجعه کنند و بعد از مهر ورود، اجازه دخول بگیرند.
پس از ورود به سالن تحویل بار، بلافاصله برای خرید سیم کارت تلفن همراه به سالن خروجی فرودگاه رفتیم. سیم کارت اپراتور آذرسل با 10 گیگابایت اینترنت ۴۶ منات قیمت دارد. سپس برای تحویل گرفتن اتومبیل به دفتر شرکت مسافربری رفتیم و اتومبیل را تحویل گرفتیم. ما برای 8 روز اجاره یک هیوندایی اکسنت از شرکت Aznur مبلغ ۳۸۰ منات پرداختیم. حدود ساعت 6 عصر بود که از فرودگاه خارج شدیم و به سمت شهر گنجه راندیم. متاسفانه GPS، ما را از داخل شهر باکو هدایت کرد و چون ترافیک شدیدی در شهر وجود داشت، پلیس مجبور شده بود که برخی از خروجی ها را ببندد و این موضوع سبب شد تا زمان نسبتا زیادی را تلف کنیم.
شام را در یک ساندویچی غیربهداشتی! در حاشیه شهر باکو خوردیم. اتوبانی که از باکو به سمت گنجه کشیده شده است، مملو از دوربینهای ثبت سرعت ست و خصوصا در شب نیاز است تا با احتیاط بیشتری رانندگی کرد.
هفت کیلومتر به شهر گنجه مقبره نظامی قرار دارد. در حاشیه این بزرگراه تا شهر گنجه اسامی کتابهای نظامی بر روی سازه هایی به شکل کتاب نقش بسته است. ساعت حدود 10 شب بود که به گنجه رسیدیم و یکراست به هتل Vego رفتیم. ما برای دو شب اقامت 472 منات پرداختیم.
روز دوم، شنبه 24 مهر:
درست در روبروی هتل، مسجد جامع شاه عباس، مقبره جواد خان و همچنین حمام قدیمی قرار دارد. این محوطه در قرن 17 ساخته شده است.
در انتهای شمالی این محوطه بنای یادبود حیدرعلی اف و همچنین ساختمان شهرداری با ستونهای بسیار زیبا ساخته شده.
سالن فیلارمونیک شهر گنجه در ضلع جنوبی این مجموعه قرار دارد و هر شب میزبان برگزاری برنامه های فرهنگی است.
در فاصله کمی، کلیسا الکساندر نووسکی که بنای قرن هفدهم است، واقع شده است.
پارک خان، یکی از پارکهای بزرگ و البته قدیمی شهر گنجه است. قسمتی از دیوار قلعه قدیمی شهر در این پارک حفظ شده است.
خانه بطری گنجه که متعلق به فردی به نام ابراهیم جعفر اف بوده در سال ۱۹۶۶ در دو طبقه احداث شد و چون در ساخت آن از بیش از ۴۸ هزار بطری شیشه ای استفاده شده به نام خانه بطری معروف است. دیوارهای این خانه با رنگهای درخشان و شفاف بطریها که مانند منشور در آفتاب تابستان نور را منعکس میکنند، بسیار جالب توجه است. هزاران بطری که دیوار های این خانه را تشکیل داده اند، جای مناسبی برای خلق آثار هنری از موزاییکهایی است که پرتره، کلمات و طرح هایی در هر نقطه ای از این بنا را شکل داده اند.
در کنار رودخانه گنجه چای، کلیسا قدیمی قرار دارد. هرچند رودخانه بستر عریضی دارد ولی در زمان بازدید ما کاملا خشک بود.
خیابان جوادخان یکی از قدیمی ترین خیابانهای گنجه است. فروشگاهها و کافه رستورانهای زیادی در این خیابان که اکنون تردد اتومبیل در آن ممنوع است وجود دارد. مجسمه های فلزی زیادی در سرتاسر این خیابان وجود دارد که بیانگر شغل و فعالیتهای اجتماعی است که در این منطقه انجام می شده است.
نام جوادخان در گنجه بسیار پررنگ است پس بهتر است کمی درباره او بدانیم:
“جوادخان زیاد اوغلی قاجار (۱۸۰۴ – ۱۷۴۸ میلادی) فرزند شاهوردی خان، آخرین حکمران ایران در گنجه است که در سوم ژانویه ۱۸۰۴ میلادی (۱۲۱۸قمری) در آغاز دوره اول جنگهای ایران و روسیه در زمان قاجار و در جریان تهاجم سپاهیان روسیه تزاری به فرماندهی ژنرال سیسیانوف به گنجه، پس از جنگی دلاورانه با یک پسر خود کشته شد. روسها سه روز شهر را قتلعام کردند و اکثر اعیان و اهالی گنجه به قتل رسیدند. با این حادثه گنجه از دست ایران رفت. او آخرین حکمران خاندان زیاداوغلی قاجار است که بیش از سیصد سال بر گنجه و قره باغ فرمانروایی کردند. با در گذشت او حاکمیت دولت ایران در گنجه نیز به پایان رسید و در واقع خاندان او نماد حاکمیت ایران در قفقاز بهشمار میرفتند.”
قطعا یکی از مهمترین بناهای شهر گنجه، مقبره نظامی گنجه ای است. مقبره این شاعر قرن 12 میلادی در حومه شهر قرار دارد و به شکل سازه ای استوانه ای شکل بلندی است، که توسط باغچههایی احاطه شده است. در یک طرف مقبره، مجسمه های فلزی کار گذاشته شده است که یادآور اشعار حماسی نظامی میباشند. مقبره از بلوک گرانیت سخت که از اوکراین خریداری شده، ساخته شده است. معماری سازه به عهدهی فرمان امام قیاف معمار بوده است. مجسمهها توسط گورخماز سودادالدینوف ساخته شده اند. متاسفانه در در دهه نود خورشیدی، پس از تصمیم دولت آذربایجان اشعار گنجوی در آرامگاه او که همگی به زبان فارسی هستند، تخریب و پاک شدند. به گفته خلیل یوسفلی، مدیر مرکز نظامی گنجوی در آکادمی ملی علوم آذربایجان، این کاشیکاریهای فارسی که از روی اشعار نظامی ساخته شده بودند، در سال ۱۹۹۷ در مقبره وی جای گرفتند و ترجمه ترکی آذربایجانی این اشعار جایگزین شدند. این اتفاق باعث اعتراض ایران به یونسکو شد. برای بازدید از این مجموعه یک ساعت زمان نیاز است. موزه نظامی گنجوی درست روبروی مقبره ساخته شده و حاوی اطلاعاتی درباره این شاعر و همچنین نمایش نسخ خطی و فرش هایی با مضامین اشعار نظامی است.
در نزدیکی این مکان دروازه ورودی شهر که به شکل دیوار قلعه است، بازسازی شده و اولین مکانی است که مورد بازدید مسافرانی که از باکو به گنجه می آیند قرار می گیرد.
روز سوم، یکشنبه 25 مهر:
به سمت دریاچه Goygol در 45 کیلومتری جنوب گنجه حرکت کردیم. برای رسیدن به این دریاچه باید از منطقه ای کوهستانی که در این فصل سال دارای درختانی با برگهای سبز، زرد، نارنجی و قرمز هستند، عبور کرد. روستاییان روستاهای این مسیر اغلب در جلو درب منزلشان محصولاتی از قبیل لواشک، مربا، ترشی و گیاهان دارویی را می فروشند.
این دریاچه در میان یک پارک جنگلی کوهستانی بسیار زیبا قرار دارد. اتومبیل را باید در پارکینگ پارک کرد و تا دریاچه حدود 15 دقیقه پیاده روی کرد. چند هتل در کنار این دریاچه ساخته شده است. به خاطر شیوع کرونا فعالیتهای جانبی از قبیل قایق سواری و اسکی روی آب تعطیل است. توصیه می کنم که حداقل یک ساعت بسیار مفرح را در این محل بگذرانید.
مقصد بعدی ما شهر قدیمی Sheki است. در مسیر به امامزاده ابراهیم سر زدیم که برای خودش صاحب کمالاتی بود. وقتی به صحن امامزاده وارد شدم خانمی را دیدم که چهاردست و پا به سمت ضریح می رفت. کنجکاو شدم و به دنبال او رفتم. متوجه شدم که در حال خواندن دعا است. سپس با همان صورت شروع به طواف دور ضریح کرد. امامزاده ابراهیم از معدود مکان هایی بود که در زمان حکومت کمونیستی شوروی سابق تعطیل نشد و همچنان کاربری خود را حفظ کرد.
در میانه های راه گنجه به شکی به منطقه ای رسیدیم که کوه هایی شبیه به کوههای مریخی چابهار داشت. بنابراین موقعیت را مغتنم شمردیم و کمی کوهنوردی کردیم. فاصله گنجه تا شکی 150 کیلومتر است.
هوا تاریک شده بود که به هتل مینعلی رسیدیم. این هتل در حقیقت یک خانه دوطبقه با قدمتی ۱۲۰ ساله بود که برای هتل بازسازی شده است. پسر جوان خوش برخوردی که دست و پا شکسته انگلیسی بلد بود به استقبال ما آمد و یک اتاق بسیار تمیز را در طبقه دوم ساختمان در اختیار ما قرار داد. هتل پر بود از اشیاء قدیمی و عتیقه. ما برای دو شب اقامت در این بوتیک هتل 208 دلار پرداختیم.
روز چهارم، دوشنبه 26 مهر:
صبحانه مفصلی که بیشتر مواد آن از محصولات محلی بود، برای ما تدارک دیده شده بود. شهر شکی در منطقه ای کوهستانی- جنگلی قرار دارد و به همین خاطر دمای هوا نسبت به گنجه کمی پایینتر است.
ابتدا به سمت شهرک ییلاقی Gakh حرکت کردیم. این شهرک که در 40 کیلومتری غرب شکی قرار دارد یکی از مکانهایی است که پولدارهای آذربایجانی برای خود در آنجا ویلا ساخته اند. این شهر بسیار تمیز و خلوت است. با ادامه مسیر رودخانه ( 12 کیلومتر) به انتهای جاده در روستای Ilisu می رسیم. مناظر این منطقه خصوصا در فصل پاییز بسیار زیباست و حتما باید در برنامه سفر گنجانده شود.
شکی از شهرهایی بوده که طی معاهده گلستان در سال 1813 از ایران جدا شد. یکی از مکانهای دیدنی، کاخ خان شکی است. امروزه این مجموعهٔ فرهنگی به عنوان موزه فعالیت میکند. کاخ خان شکی در سال ۱۷۹۷ میلادی از سوی «محمد حسن خان» بنا گردید. این کاخ در ۷ ژوئیه سال ۲۰۱۹، در میراث جهانی یونسکو ثبت شد. بر اساس طرح ترسیم شدهٔ قلعه در سال ۱۸۵۳م. بناهای مختلفی که برای خانوادهٔ خان مد نظر گرفته شده بود، در داخل قلعه قرار داشت. علاوه بر مجموعهٔ کاخ، ساختمانهای خزانه، زندان و کلیسای ارتدکسی که، بعدها در سال ۱۸۲۸م. به مسجد خان تبدیل شد، در داخل قلعه قرار میگرفتند. تصاویر اولیهٔ کاخ تعداد زیادی از افراد معروفی را تحت تأثیر گذاشته است. پس الکساندر دوما، «آلکساندر کورنیلوچیو»، «آندری فادایف»، «آرنلد زیسّرمان» کاخ را توصیف نموده و لئو تولستوی، «نیکولای رایویکی»، ایلیا نیکالایویچ برزین، الیزه رکلو و غیره… به تمجید از زیبایی آن پرداختهاند. ساختمان کاخ خان شکی چه از نظر نما و چه بهلحاظ طرح ساخت، متقارن است. طبقهٔ دوم بهطور عمودی طبقهٔ یکم را تکرار میکند. اتاقها به صورت محور تقارن در یک ردیف قرار میگیرد. اتاق شاهنشین در مرکز هر دو طبقه وجود دارد که، احتمال میرود روزگاری به عنوان اتاق پذیرایی خانان از مهمانان مورد بهرهمندی قرار میگرفتهاست. اتاقهای کوچکی در امتداد سالن واقع اند، که بوسیلهٔ راهرویی از سالن جدا شدهاند. برای بازدید از این مجموعه یک ساعت و نیم زمان مورد نیاز است. در محوطه این مجموعه کارگاه ساخت پنجره های مشبک چوبی و همچنین کارگاه سفالگری وجود دارد که بازدید از آنها خالی از لطف نیست.
کلیسای روسی که به شکل استوانه است در این محدوده قرار دارد و امروزه به موزه تغییر کاربری داده است. در اطراف این کلیسا قبرستان سربازان روسی واقع شده است.
چون این شهر زمانی در مسیر عبور کاروانهای جاده ابریشم بود، لذا چند کاروانسرای بزرگ در آن احداث کرده بودند. این کاروانسراها در حال حاضر بر روی توریستها باز هستند.کاروانسرا یوخاری جزء پنج استراحتگاه بین راهی در آذربایجان در قرون هجدهم و نوزدهم و نیز بزرگترین کاروانسرای جاده ابریشم در منطقه قفقاز بوده است. امروزه قسمتی از آن به عنوان هتل و بخشی از آن نیز به عنوان رستوران سنتی استفاده می شود.
خانه شاکیخانف یکی دیگر از بناهایی است که معماری آذربایجانی دارد. ورودیه آن ۵ منات است و برای بازدید از آن نیم ساعت کافی است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و دیوارهای داخلی با نقاشی هایی که عمدتا از داستانهای نظامی مثل لیلی و مجنون الهام گرفته شده است.
کلیسای سبک آلبانی روستای کیش، در 5 کیلومتری شمال شکی واقع است. بازدید از آن خالی از لطف نیست.
شاید قدم زدن در شهر شکی و محله های قدیمی آن، لذت بخش ترین فعالیت در این شهر قدیمی باشد.
شام را در یک رستوران سنتی صرف کردیم. پیتی یکی از غذاهای سنتی این منطقه است و تقریبا میشود گفت که همان دیزی خودمان است.
روز پنجم، سه شنبه 27 مهر:
شکی را به سمت باکو ترک کردیم.
ویرانه های شهر قدیمی گابالا در 20 کیلومتری جنوب غربی مرکز کنونی و در ۴ کیلومتری جنوب روستای میرزبیلی واقع شده است. بقایای ساختمانهای بزرگ، دروازههای شهر ،دیوارها و برج ها ثابت میکند که گابالا یکی از برجستهترین شهرهای آن زمان بوده است.
گابالای باستانی به عنوان یک شهر در اواخر قرن چهارم تا اوایل قرن سوم قبل از میلاد ساخته شد. و تا اواسط قرن 18 قبل از میلاد زنده ماند. اگرچه سربازان رومی در دهه 60 قبل از میلاد به آلبانی حمله کردند، اما نتوانستند گابالا را اشغال کنند. در دوره ساسانی، گابالا یک مرکز بزرگ تجارت و صنایع دستی بود. در زمان خلافت عرب نیز وضعیت به همین منوال بود. اگرچه گابالا در طول تهاجم مغولان در قرن سیزدهم رو به افول گذاشت، اما بعداً بازسازی شد. گابالا در اواسط قرن 18 و پس از حمله نادرشاه ، موقعیت خود را از دست داد و جمعیت به تدریج این مکان را ترک کردند. در زمانی که ما از این سایت بازدید کردیم، بنا به دلایلی که برای من نامشخص است! امکان بازدید فراهم نبود. اما ما خیلی خوش شانس بودیم که نگهبان سایت وقتی فهمید ایرانی هستیم اجازه داد تا از آن دیدن کنیم. این سایت چون بسیار وسیع است(11 هکتار) به دو قسمت تقسیم شده و برای ورود به هر قسمت باید از درب جداگانه وارد شد. این اجازه به ما داده شد تا با اتومبیل وارد شویم. قسمتی از سایت که مورد کاوش قرار گرفته دارای تابلوهای راهنمای خوب و بسیار گویایی است. البته نگهبان سایت که اطلاعات مناسبی در طول مدت خدمتش جمع آوری کرده تمام تلاش خود را به زبان آذری به کار برد تا ما بتوانیم به تاریخ این منطقه آشنا شویم.
شهر جدید گابلا، شهری ییلاقی و بسیار زیبا است. این شهر چون نزدیک پیست اسکی توفانداغ است، محل اقامت و رفت و آمد متمولین آذری است. حتی قیمت پیتزا هم در این شهر از بقیه جاها بسیار گرانتر بود.
پس از نهار به سمت دریاچه Nohur که در حومه این شهر واقع و به یک مرکز تفریحی تبدیل شده است، حرکت کردیم. نیم ساعت در کنار دریاچه صرف کردیم و مسیر را به سمت شهر اسماعیلی ادامه دادیم.
به جرات می توانم بگویم که جاده شکی- اسماعیلی یکی از زیباترین جاده هایی است که در آن رانندگی کرده ام.
به غروب آفتاب نزدیک می شدیم که عزم روستای لاهیج کردیم. فاصله شهر اسماعیلی تا روستای کوهستانی لاهیج که جاده ای پیچ در پیچ دارد حدود 35 کیلومتر است که عبور از آن حداقل یک ساعت زمان می برد. این مسیر به علت بارش شدید باران و همچنین تاریکی هوا برای ما طولانی تر هم شد.
لاهیج یکی از کهنترین زیستگاههای بشر در جمهوری آذربایجان است. روستا در کرانه چپ رودخانه قیردیمان در دامنه کوه قرار دارد .مردمان آن به زبان تاتی سخن میگویند. زیستگاه لاهیج از لحاظ طرحبندی روستایی نامعمول و سازههای شخصی و مذهبی، سامانه ترابری و مردمشناسی بی مانند است. بگونهای که خیابانها و میدانهای سنگفرش و سامانهٔ پساب و لولههای آب توسعه یافته آن نشان میدهد، لاهیج نمونهای موجود از یک شهرنشینی و معماری کهن است. «کورابندیس» (سامانه پساب) زیرزمینی آن که از سنگ رودخانهای ساخته شده و به هزار سال پیش برمیگردد، یکی از باستانیترین سامانههای پساب در جهان است. لاهیج بخاطر صنایع دستی اصیل به ویژه مسگری از شهرت بالایی در جمهوری آذربایجان برخوردار است. قالیهای این روستا در آذربایجان و قفقاز جنوبی معروف است. لاهیج یکی از چند روستایی است که ساکنین آن حتی با گذشت چند قرن از جدایی آنها از سرزمین ایران، خود را به شدت به ایران وابسته می دانند. بسیاری از جمعیت شهر زبان فارسی را می دانند و اکثرا برای درمان بیماری های جدی خود به ایران می آیند.
زمانی که ما به روستا رسیدیم بیشتر مغازه ها بسته بودند. کوچه های روستا باریک و سنگفرش هستند. بسیار خوش شانس بودیم که وارد یکی از مغازه های مسگری شدیم. یک مرد جوان و یک مرد کهنسال در آن مغازه کار می کردند. مرد کهنسال که نامش قربانعلی بود، وقتی متوجه شد ما فارس زبان هستیم، با ما به زبان فارسی شروع به صحبت کرد. مرد جوان هم گفت که فارسی را متوجه می شود ولی نمی تواند صحبت کند. بیش از یکساعت مشغول گفتگو و همچنین خرید اجناس مسی برای سوغاتی و یادگاری شدیم. قربانعلی گفت که سعی می کند هر سال برای زیارت امام رضا به ایران بیاید و همچنین به اقوام خود در شهر اردبیل سر بزند. هوا کاملا تاریک توام با بارش شدید باران بود که با توصیه صاحب مغازه روستا را ترک کردیم.
در مسیر به سمت باکو از شهر شماخی گذر کردیم. این شهر تا قبل از زلزله سال 1191 پایتخت قدیم بود.
با ورود به باکو به هتل Arion وارد شدیم. ما برای سه شب اقامت در این هتل 264 دلار پرداختیم.
روز ششم، چهارشنبه 28 مهر:
نخستین شواهد مستند مرتبط با باکو به قرن ششم میلادی برمیگردد و از آنجا که از آن زمان اغلب بخشی از شاهنشاهیهای ایرانی بوده است لذا پیوند تاریخی عمیقی با ایران دارد. پس از این که زمین لرزهٔ بزرگی در قرن ۱۲ میلادی شماخی پایتخت شروانشاهان را ویران نمود، آهستان اول باکو را به عنوان پایتخت جدید برگزید.
در دورهٔ شروانشاهان، باکو بخشی از شروان بود. شروان مانند بقیهٔ اران بخشی از سرزمین آذربایجان نبود. آذربایجان به منطقهٔ جنوب رود ارس گفته میشد. باکو پایتخت شروانشاهان در سدههای ۱۴ و ۱۵ میلادی بود و بعد بخشی از ایران صفوی شد. حکومت عثمانی در قرن ۱۶ میلادی طی دورهای کوتاه به قسمت اعظم قفقاز از جمله باکو حاکم بود. نادرشاه افشار توانست این قسمت از آران، گرجستان و منطقهٔ ارمنستان فعلی را دوباره به ایران بازگرداند. در جنگهای ایران و روس در زمان فتح علی شاه این ناحیه بر اساس عهدنامه گلستان و ترکمانچای از ایران جدا و به دست روسها افتاد. باکو اولین مکانی است که بشر در آنجا نفت را استخراج کرده و بگفته مارکوپولو در ۱۲۷۳ میلادی نفت آن برای سوزاندن و برای درمان (پماد روغن سیاه) همه روزه توسط صدها کشتی و شتر صادر میشد.. اولین چاه نفت جهان در ۱۵۹۳ میلادی (در دوره صفویه) در بالاخانه باکو به عمق ۳۵ متر بهطور دستی کنده شد. از آن پس این شهر به مهمترین منطقه استخراج نفت در جهان تبدیل شد. به گفته بعضی منابع، تا سال 1905 میلادی بیش از نیمی از نفت جهان از این ناحیه تامین می شد.
صبح به سمت بافت قدیمی شهر حرکت کردیم. کوچه های سنگفرش شده به همراه خانه هایی که اکثرا تراسهای چوبی دارند از ویژگی این منطقه است.
شاید شاخص ترین بنای شهر باکو قلعه دختر یا قزقلعه سی از آثار دوره شروانشاهان است. این اثر تاریخی با ۲۹،۵ متر طول، ۱۶ متر عرض، و ۶ طبقه در دو محدوده زمانی قرن ۵ و ۶ میلادی (آغاز ساخت مرحله اول) و قرن ۱۲ (مرحله دوم) ساخته شد. این قلعه در روزگار کهن، نیایشگاه آناهیتا بوده و زرتشتیان برای زیارت به آنجا میرفتند. این برج معماری زیبا و منحصر بفردی دارد . جنس این قلعه از سنگ میباشد و تمامی قسمتهای قلعه نیز از سنگ ساخته شدهاست .قطر دیوارها گاهی به 5 متر می رسد. در محوطه خارجی بنا تعدادی از سنگ نگاره ها و مجسمه های سنگی که از این محوطه کشف شده، به نمایش گذاشته شده است. داخل این قلعه به گونه ای ساخته شده که میتواند ۲۰۰ نفر را در خود جای دهد . قسمت شرقی این قلعه دیدی مناسب رو به آسمان دارد و برخی میگویند از این قلعه برای علم نجوم نیز استفاده میشدهاست . در ورودی این قلعه به صورت دوگانه ساخته شدهاست و بعد از ورود با سقفهای بلند مواجه خواهید شد. زمانی که از پلههای سنگی به سمت بالای قلعه حرکت میکنید پنجرههای کوچکی را میبینید که بر روی دیوارها قرار گرفتهاند. در حال حاضر این قلعه به موزه تبدیل شده و اطلاعات مفیدی درباره شهر باکو در آن می توان یافت.
شاید پشت بام این بنا بهترین بخش این قلعه باشد. از فراز آن می توان نمای زیبایی از شهر باکو داشت و بیشتر بناهای جدید و قدیم آن را مشاهده کرد. برای بازدید از این قلعه که ورودیه آن 15 منات است، یکساعت زمان نیاز است.
بنای دیگر که در محوطه باستانی شهر قرار دارد، کاخ شیروانشاهان است که بین قرنهای ۱۳ الی ۱۶ میلادی بنا شد. پس از استیلای امپراتوری عثمانی بر باکو، دروازه ای در قلمروی مجتمع کاخ ساخته و به همراه دیوار کاخ که آن را از سمت شرق احاطه میکرد، نام سلطان مراد یکم بدان گذاشته شد. این بنای باستانی از قرن ۱۹م. تا به حال چند بار مورد بازسازی واقع شد و به همراه قلعه دختر در لیست میراث جهانی قرار دارد. بازدید از این بنا حداقل نیم ساعت زمان نیاز دارد.
مرکز حیدر علی اف از مکانهای دیدنی شهر باکو است که در مرکز این شهر واقع است. این مجموعه توسط “زها حدید” معمار معروف بریتانیایی-عراقی طراحی شدهاست. او در طول دوران فعالیت حرفهای خویش حدود ۹۵۰ پروژه را در ۴۴ کشور به اجرا درآورد که پروژه هتل فرشته پاسارگاد در تهران یکی از آثار اوست. این مجموعه یک ساختمان به زیربنای ۵۷،۵۰۰ متر مربع است که دارای فرمی چشمنواز و به یاد ماندنی است ، سیالیّت و عدم استفاده از گوشههای تند سبب شدهاست که این بنا مورد توجه بسیاری قرار گیرد. محوطه حیدر علی اف در کنار ساختمان اصلی، شامل پارکینگ زیرزمینی و میدانگاهی در اطراف میشود. همچنین در آن دو استخر و یک دریاچه مصنوعی وجود دارد. این مرکز فرهنگی شامل سه بخش اصلی موزه، آمفیتئاترها و سالنهای نمایشگاهی است. موزه، جذابترین بخش مرکز حیدر علی اف می باشد که سه طبقه دارد و امکان آشنایی با حیدر علی اف، رهبر ملی آذربایجان و سومین رئیسجمهوری این کشور را به گردشگران میدهد. در این بخش صفحه نمایشهای بزرگ و لمسی تعبیه شده است و در محیطی تعاملی، عکسها و زندگینامه حیدر علی اف در اختیار بازدیدکنندگان قرار میگیرد. لباسهای رسمی، مدالهای مختلف، خودروهای تشریفاتی و لوازم منزل حیدر علی اف، از جمله آثاری هستند که در این موزه به نمایش درآمدهاند. برای بازدید از این موزه باید ۱۵ منات آذربایجان بپردازید و حداقل دو ساعت را در آن صرف کنید.
در بخش عروسکهای هنری حدود ۲۳۰ عروسک دستساز به نمایش درآمدهاند که تنها بخش کوچکی از یک کلکسیون شخصی و ارزشمند هستند. در واقع این مجموعه شامل آثار منحصربهفردی از ۶۰ عروسکساز و هنرمند با ملیتهای مختلف میشود. این عروسکها از کشورهایی همچون آمریکا، آلمان، چک، ایتالیا، فرانسه، اندونزی، اوکراین، ژاپن و… به مرکز حیدر علی اف آورده شدهاند. عروسکهای این بخش از مواد مختلفی مانند کاغذ، پارچه، پلاستیک و چوب هستند و در این بین عروسکهای چینی نیز به چشم میخورند.
در نمایشگاه مینیاتوری آذربایجان کوچک کلیه جاذبههای مشهور و تاریخی کشور آذربایجان در مقیاس بسیار کوچک در معرض نمایش گذاشته شدهاند و در عرض چند دقیقه میتوانید اطلاعات خوبی درباره آنها به دست آورید.
عصر به خیابان نظامی و میدان Fountain رفتیم. تعداد زیادی کافه و رستوران در این منطقه وجود دارد. اهالی باکو برای تفریح و گذراندن وقت به این محل می آیند. پرسه زدن در شهر باکو و خصوصا بافت قدیمی آن از فعالیت هایی است که به شدت توصیه می شود. هنوز بسیاری از ساختمانها و بناهایی که در زمان استیلای کمونیسم در این شهر ساخته شده، پا برجا است.
چون خیابان نظامی یک خیابان سنگ فرش شده است و تردد اتومبیل در آن ممنوع است، لذا باید اتومبیل خود را در خیابانهای اطراف پارک کنید. در کشور آذربایجان مثل برخی دیگر از کشورها، افرادی وجود دارند که به شما کمک می کنند که اتومبیل را در کنار خیابان پارک کنید و بابت این کار مبلغی را دریافت می کنند که در باکو یک منات است. ما هم با راهنمایی یکی از این افراد که در نقش پارکبان است، در محلی پارک کردیم ولی وقتی خواستیم اتومبیل را تحویل دهیم به ما گفتند که ۱۵۰ منات بابت توقف در محدوده ممنوعه جریمه شده ایم و محل توقف هم دقیقا همین محلی بود که پارکبان به ما اجاره داده بود. بنابراین به این افراد کاملا اطمینان نکنید.
برجهای شعله یا Flame Towers که ساختمانهایی تجاری هستند، اکنون به نماد شهر باکو تبدیل شده اند و مخصوصا در شب با تزیینات نوری رنگارنگ، بسیار زیبا هستند.
روز هفتم، پنجشنبه 29 مهرماه:
قبوستان یکی از مهمترین سایتهای باستانی کشور آذربایجان است. این مجموعه در 60 کیلومتری جنوب شهر باکو قرار دارد و قدمت آن را 12 هزار سال برآورد کرده اند. وجود سنگنگارههای تاریخی، آثار باستانی، گلافشانها و گازسنگها در این منطقه سبب شد تا قبوستان در سال ۱۹۶۶ منطقهای بااهمیت ملی-تاریخی در آذربایجان اعلام شود و در سال ۲۰۰۷ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار بگیرد. این سنگنگارهها بهواسطهٔ کیفیت حجاریها و نمایش مواردی همچون شکار، جانوران، گیاهان و سبک زندگی در دوران پیش از تاریخ و نمایش توالی فرهنگی از آن دوران تا قرون وسطی، بهعنوان میراثی با اهمیت جهانی بسیار در نظر گرفتهشدند. در این منطقه بیش از ۶٬۰۰۰ حجاری متعلق به ۵٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ سال پیش بر روی صخرهها انجامشدهاست. همچنین بقایایی از غارهای مسکونی، سکونتگاهها و گورها بهدست آمده که نمایانگر حضور و استفادهٔ مداوم انسان از این منطقه پس از آخرین عصر یخبندان تا قرون وسطی بودهاست.
بیشتر این سنگنگارهها مردمانی بدوی، حیوانات، نبردها، رقصهای آیینی، گاوبازی، قایقهایی با پاروزنان مسلح، جنگجویانی نیزه بهدست، کاروانهای شتر، خورشید و ستارگان را بهتصویر کشیدهاند. نمایش فعالیتهای مرتبط با شکار و ماهیگیری در این سنگنگارهها نشانگر زمانی است که آب و هوای منطقه گرم و مرطوب تر از امروز بودهاست.
برای ورود به محوطه پارک ملی قبوستان ابتدا باید بلیط 10 مناتی آن را از ساختمان موزه این مجموعه تهیه کرد. در این موزه اطلاعات مفیدی درباره زمین شناسی و تاریخ این منطقه وجود دارد و برای بازدید از آن حداقل یکساعت زمان نیاز است.
فاصله موزه تا محل سنگ نگاره ها حدودا 3 کیلومتر است. البته افراد اجازه دارند تا با وسیله نقلیه خود تا پارکینگ که در انتهای جاده قرار دارد، بروند. با توجه به وسعت این سایت، توصیه می شود که بازدیدکنندگان از مسیری که در نظر گرفته شده است، استفاده کنند. سنگ موسیقی، قطعه سنگی است که وقتی به قسمتهای مختلف آن ضربه زده می شود صداهای متفاوتی از آن به گوش می رسد و ظاهرا در قدیم برای نواختن موسیقی استفاده می شده است. بسیاری از سنگ نگاره ها هنوز هم کیفیت مناسبی دارند و به راحتی می توان آنها را در میان سنگها و صخره ها یافت. برای بازدید از این محوطه باستانی حداقل یکساعت زمان نیاز است.
ما برای بازدید از گلفشان قره داغ از قبوستان به سمت باکو حرکت کردیم و با کمک GPS از میان منطقه ای که چاه های نفت وجود داشت عبور کردیم.
جاده ما را به بالای تپه و منطقه ای که حاصل فوران گل از دهانه آتشفشانی بود، هدایت کرد. اتومبیل را پارک کردیم و از روی گلهای خشک شده که مسیر آنها به سمت قله این تپه رسی بود حرکت کردیم. دهانه این گلفشان که هنوز فعال بود بیش از بیست متر عمق داشت. ما در حال بررسی و تماشای مناظر اطراف که نمای زیبایی به دریا و همچنین چاههای نفت داشت بودیم که توجه مان به اتومبیلی جلب شد که با سرعت به سمت تپه می آمد. کمی بعد اتومبیل در کنار ماشین ما ایستاد و برای جلب نظر ما شروع به بوق زدن کرد. سپس مردی از اتومبیل پیاده شد و با صدای بلند به ما فهماند که باید پایین بیاییم. وقتی به او رسیدیم به ما گفت که ورود به این منطقه اکنون ممنوع است چون در چند ماه گذشته از این گلفشان که بسیار فعال است مقدار زیادی گاز و مواد مشتعل خارج شده و چند نفر هم صدمه دیده اند.
ما تصمیم گرفتیم تا از منطقه یانار داغ هم بازدید کنیم. این منطقه که شهرت آن بخاطر شعله های دائمی است که از میان صخره ها خارج می شود، در 15 کیلومتری شمال باکو واقع شده است. هوا کاملا تاریک شده بود که ما به این محل رسیدیم. 10 منات ورودیه این سایت است و منطقه ای به طول بیست متر و ارتفاع 5 متر را شامل می شود که به علت جریان دائمی خروج گاز، از سالیان دور مشغول سوختن است و حرارت حاصل از آن تا چند ده متری آن حس می شود. برای بازدید از آن نیم ساعت لازم است.
روز هشتم، جمعه 30 مهرماه، 22 اکتبر 2022
صبح بعد از تسویه حساب با هتل به سمت کوههای Candy Cane که در 90 کیلومتری شمال غربی باکو واقع هستند حرکت کردیم. به این سبب این نام را به این کوهها داده اند که ترکیبی از رنگهای فرمز، اخرایی، قهوه ای، کرم و خاکستری هستند. برای یافتن این منطقه باید حدود 80 کیلومتر به سمت شمال تا شهر Gilazi راند و پس از آن وارد جاده Altiaghach شد. حدود 10 کیلومتر که در طبیعت زیبا حرکت کنید، کم کم کوههای رنگارنگ ظاهر می شوند. اگر با حوصله رانندگی کنید در سمت جنوبی جاده ساختمانی را می بینید که تابلو موزه یادمان میکائیل مشفق را دارد. در پارکینگ این موزه می توانید پارک کنید. متاسفانه این موزه در زمان بازدید ما تعطیل بود. میکائیل مشفق یکی از شاعرهای بنام آذربایجانی است که در سال 1908 در باکو زاده شد و سی سال بعد توسط حکومت استالینی کشته شد.
صعود از کوههای رنگین کمانی به سبب جنس خاک آنها که از رس می باشد، آسان نیست. این منطقه شاید یکی از بهترین مکانها برای عکاسی باشد. اما سفر به این منطقه وقتی جذابتر می شود که با دقت بیشتر به زیر پای خود نگاه کنیم. به شکل باورنکردنی در دامنه های این کوهها تعداد بسیار زیادی از فسیل هایی را می توان یافت که به خانواده Belemnites از رده سرپایان تعلق دارد. قدمت این فسیلها به 135 میلیون سال قبل بر می گردد. این فسیلهای استوانه ای شکل بین 5 تا 10 سانتی متر طول دارند. سطح مقطع آنها به شکل دایره ای است که در مرکز آن یک سوراخ کوچک به چشم می خورد. این جانوران از اجداد اسکوئیدها(ماهی های مرکب) امروزی بوده اند. برای بازدید از این منطقه منحصر به فرد حداقل دو ساعت زمان بگذارید.
مقصد بعدی آتشکده شهر باکو است که تا مرکز شهر باکو تقریبا 20 کیلومتر فاصله دارد. آتشگاه باکو ساختمانی قلعه مانند در منطقه سوراخانی شهر باکو میباشد. این محل از مجتمع پنجگانهای تشکیل میشود که دارای یک حیاط است که توسط خانههای روحانیان زرتشتی محاصره شدهاست. در وسط حیاط محرابی وجود دارد که در قرنهای ۱۷ و ۱۸ بنا شدهاست. این محل در سال ۱۸۸۳ هنگامی که تاسیسات نفت و گاز طبیعی در مجاورت آن تاسیس شد، به حال متروکه درآمد. این مجتمع در سال ۱۹۷۵ به موزه تبدیل شد. بازدید از این بنا رایگان است و حداقل نیم ساعت زمان نیاز دارد. با توجه به اینکه جریان طبیعی گاز قطع شده است، برای روشن نگه داشتن آتش از لوله کشی گاز استفاده شده است.
سپس به سمت فرودگاه حرکت کردیم و پس از تحویل اتومبیل به سمت دبی پرواز کردیم.
افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
www.kanoonirangardan.ir