خانه / گزارش سفرهای سال 1402 / سفر به جزیره غربی خلیج فارس  جزیره خارک
سفر به جزیره غربی خلیج فارس  جزیره خارک

سفر به جزیره غربی خلیج فارس  جزیره خارک

سفر به جزیره غربی خلیج فارس  

جزیره خارگ

ُدر یتیم خلیج فارس

نامی که ظاهرا ابوریحان بیرونی بر روی این بخش از خاک کشورمان گذاشته است.

در قرن پنجم ابوریحان به ارزش و اهمیت وجودی این جزیره بخاطر وجود صدف هایی که در دل خود دًری را پرورش میدهد، که به گوهری شهوار و با ارزش منتهی میشود، اشراف پیدا میکند. هر چند اگر پیش بینی منابع ارزشمند 800 سال بعد را نیز مینمود، چه لقبی به این جزیره کوچک خطاب میکرد، البته که در آن زمان غواصان بهره کامل را نجستند، بازماندگان 800 سال بعد آنان هم، خیری از این همه نعمات نبردند.

در بررسی وجه تسمیه این جزیره، آل احمد می نویسد در ابتدا خاره در مقابل صخره( بخاطر مرجانی بودن کف جزیره)،  را عنوان میکند. ابواسحاق فارسی نویسنده قرن 3 آنرا خارک دانسته پس از آن ( ابن حوقل و ابن خرداد به و ابوریحان بیرونی ) به نقل از ابواسحاق فارسی با همین نام، سپس یاقوت حموی دقت بیشتری از خود نشان داده به خاِرک با تلفظ ِر زیرین، خارکان از مناطق اطراف و بعدا حمداله مستوفی در قرن 9 در فارسنامه مستوفی و آثارالمعجم، خارگ با تلفظ ر سکون ، و در 3 قرن اخیر که نام شهرهای اطراف از گامبرون به بندر عباس، طاهری به سیراف، جردن به هرمز و ریشهر به بوشهر تغییر میکند، تغییر ک به گ خیلی غریب نیست و البته در حاشیه بگویم، بهتر است از لغتی که در فارسی مصرف دارد، استفاده گردد.

بخشی از مرقومه روانشاد جلال احمد بمنظور طرح این رخداد که در کتاب “جزیره خارگ دُر یتیم خلیج ” به رشته تحریر در آورده است.

در تاریخ نقل است که داریوش بزرگ، بعد از فتح هندوستان، اسکیلاکس فرمانده نیروی دریایی را مامور کنترل کل مناطق ( که خارگ از جمله پایگاه ها بوده است) میکند و سپس بعد از حمله اسکندر، اندروستیس برای شناسایی جزایر خلیج فارس گماشته میشود و در قرون اخیر، بعد از هجوم پرتغالی ها در قرون 16، به تمامی جزایر وحتی بنادر خلیج فارس و سپس جایگزینی هلندیان و فرانسویان، و با حضور میرمهنا و سختکوشی او در راندن هلندی ها،  وی با اعلام تسلیم شدن به حکومت مرکزی که در دست کریم خان زند بوده است، تبعیت نکرده و سپس با اعمال قدرت از طریق قطع ارتباط مهمات و اغذیه و استفاده از توپخانه ، میر مهنا ابتدا به کویت و نهایتا به بصره رفته و در آنجا کشته میشود و جزیره تحت حکومت ایران درمی آید. هر چند که انگلیسی ها دو بار از 1838 – 1842 و 1856-7 در اینجا به قصد سیطره اقامت داشته اند.

نا گفته نماند، بعلت همجواری این جزیره با گناوه و قیمومت خاندان حیات داوودی (نماینده مجلس) در قرن گذشته که بر این مناطق تسلط داشته اند، با حضور پهلوی اول و دوم بر حضور این خانواده، پایان داده میشود. در سال های بعد از 1333 این جزیره تبعیدگاه سیاسیون رژیم پهلوی بوده که در یک مورد 61 تن از جمله نویسندگانی از جمله کریم کشاورز، انجوی شیرازی، سروش ام و . . . . . در اینجا سکنی داده میشوند.

جزیره با فرم شبیه به ذوزنقه در کمترین وجه .5/2 کیلومتر و در بیشترین 8 کیلومتر به مساحت  17/21  کیلومتر مربع و پیرامون 60/20 به فاصله 60 کیلومتری بوشهر و 35 کیلومتری به شهر گناوه و تا بندر ریگ 20 کیلومتر قرار دارد. خارکو 35/5 طول و .5/0 کیلومتر عرض دارد . فاصله خارگ تا خارکو 65/3 کیلومتر میباشد. آمار دهه 30 ریزش باران در بصره، 23/6در مسقط 49/3 در بحرین 47/2 در جاسک 17/4 و در بوشهر 7./11 اعلام شده که حاکی از ریزش بیشتر در جبهه شمالی خلیج فارس است.

جمعیت جزیره در سرشماری سال 1335 اداره آمار به تعداد 647 نفر که شامل 283 زن و 364 مرد با 120 خانوار  برداشت شده است. 3/2 اهالی در آن دهه شافعی و بقیه شیعه هستند.

       موقعیت جزیره نسبت به خلیج فارس و دریای عمان

  

جزیره خارک

موقعیت جزایر نسبت به هم و نسبت به بخش شمال غربی خلیج فارس

 

دیدار جزیره

از زمانیکه جزیره بطور قطعی در اختیار شرکت نفت قرار میگیرد، تصمیم بر عدم ورود مسافر و توریست به جزیره گرفته میشود. و این تصمیم، بر اقتصاد جزیره برای ساکنین بومی تاثیر زیادی میگذارد، بطوریکه ساکنین یا باید برای شرکت نفت کار کنند و یا زمین و ملک خود را فروخته به نواحی مجاور استان بوشهر و یا فارس بروند.

به همین دلیل رفتن به جزیره بایستی با اطلاع شرکت نفت صورت گیرد و من از طریق شرکت پیمانکار که قرارداد بازسازی تاسیسات بخشی از اسکله را بعهده داشت مجوز ورود از بخشداری گرفته و از آن طریق بلیط هوائی برایم صادر شد. مسیر هوائی خارگ 5 روز در هفته عمدتا برای نقل و انتقال کارمندان نفت و پتروشیمی با یک هواپیمای فوکر 100 نفره فعال است. البته میتوان از طریق اتوبوس دریایی بطور روزانه و یا قایق موتوری از مقصد بوشهر و گناوه (جایگزین هواپیما) به جزیره وارد شد .

مدت زمان پرواز برای طی حدود 800 کیلومتر 70 دقیقه بود، تعداد مسافرین حداکثر بود و من و مهندس آریافر( مدیر پروژه شرکت و مسبب سفر )، لژ نشین هواپیما شدیم. در این ماه هوای جزیره بسیار مساعد و نسیم ملایمی به هنگام خروج از هواپیما در فرودگاه نوازش گر صحنه شد.

پس از خروج از فرودگاه بلافاصله به کارگاه شرکت رفتیم و پس از ساعتی ، برنامه را برای دیدن مرکز جزیره انتخاب میکنیم.

خیابانهای دسترسی به مناطق آسفالته است و جدول های بتونی با ارتفاع نسبتا زیاد، سطح سواره را از کناره ها که عمدتا با پوشش گیاهی همراه است جداکرده است. همانطور که میدانید در دهه 30 تصمیم بر انتقال نفت از گچساران و حومه از این جزیره به کشتیهای نفتکش گرفته شد و هجوم لوله های انتقال نفت و منابع بزرگ برای ذخیره نفت، سطح خاک جزیره را به تصرف خود در آوردند و از آن زمین زمینهای مردمان بومی با خرید مبلغی جولانگاه تاسیسات صنعتی شد. و برای ساختن ادارات مدیریت بر ارسال نفت، بخشهای مختلفی در این جزیره کوچک در نظر گرفته و ساخته شد.

در گذر از بخش های مختلف جزیره و با چشم اندازی بر مناطق و محوطه های خالی سطوح جزیره، بر خلاف جزیره کیش، نشیب و فراز و وجود تپه ها و دره ها را، میتوان در سطح جزیره مشاهده کرد که عموما تنوع وجود درختان محلی و گیاهان در آن به چشم میخورد.

خاک کف جزیره را عمدتا مرجانی دیدم، سابقا و قبل از نفوذ نفتی ها و تصرف سطح آن ، بعلت وجود دره های نسبتا مناسب و جمع شده باران های سیل آسا، هدایت آب شیرین حاصله به قنات های جزیره (که مسیر دو تای آنرا دنبال کردم)، هموار می شده است و فضای سبز و انبوه گیاهان بومی منطقه در صد زیادی را می پوشانیده و حال نیز بغیر از نقاط صنعتی، وضعیت پوشش سبز بومی قابل توجه است. از درختانی که تعداد بسیاری وجود دارد، میتوان به لیل( انجیر معابد)، که شبیه آنرا در جزیره کیش میتوان دید، اشاره کرد، ضمنا سدر(کنار)، لوز با میوه های قرمز رنگ و تعدادی درخت خرما را در وسط جزیره و تعدادی در کنار خیابانها و حاشیه دیده میشود.

دیدار از مستحدثات کلیسای بجای مانده از قوم نسطوریان که نشان از دوره ساسانی میدهد، صورت میگیرد، بر بلندی های جزیره با چشم اندازی گسترده، تنها جرز هایی از دیوار هایی بارتفاع حدودی 60 -70 سانتیمتر و گاها ارتفاع بیشتر و نیز تعدادی پله، که بجای مانده است، رج هایی از بناهایی دیده میشود که به نقل از گیرشمن، ( طی بازدید سال 1337 ) خانه کشیشان بوده است. ایشان اظهار میدارد که یکی از مهمترین مناطق اقامتی مسیحیان منطقه در بخت اردشیر( ریشهر فعلی) و در 12 کیلومتری بوشهر فعلی، بوده است. چنانچه به مخزن موزه ملی ایران دسترسی پیدا کردید، نمونه هایی از گچ بری های مربوط به این ساختمانها که توسط این معمار فرانسوی به موزه امانت داده را، دنبال کنید.

اطلاعاتی در محل ساخت بنا وجود ندارد و در ده های اخیر بنا بدون هیچگونه حفاظتی به دست تاریخ سپرده شده است. بنایی که وجود آن مجوزی بر حضور ساسانیان در این منطقه و تاکیدی بر ایرانی بودن خلیجی که دلمون میخواهد همیشه فارس باشد و ما چقدر به دلمون بها میدهیم و هیچ تفکر دیگری نداریم، مبادا دلمون رنجور شود.! ! ! !

بدنبال قنات کلیسا روان میشویم که دهانه چاهک ها بتازگی بامید روان شدن آب، بتنی شده، که در این فصل اثری از آن دیده نمیشد. مسیر برای قنات های دیگری در جزیره وجود دارد. و در سالهای اخیر برای روان کردن و بازیابی آن تلاشهایی صورت گرفته، اما علت عدم موفقیت به بازیابی آب برای ما مشخص نشد. این قنات بنام قنات اودنه نام دارد پارک و درختانی را نیز برای گذرانیدن اوقات فراغت خارگیان فراهم کرده اند ، اما دریغ از وجود آب در این فصل.

به سراغ گور معبد های پالمیریان میرویم، بجای مانده از سالهای حیات زرتشتیان. صخره های مرجانی که زمانی که به شکل غار بوده اند، تراش خورده ، تزئین شده و به طبقات 3 ردیفه پذیرای اجسادی بوده که بطور موقت اینجا سپرده میشده و پس از بجای ماندن استخوانها ، آنها را در استودان ها جای میداده اند. و حال که به شکل معبد درآمده اند.

برای اطلاع از گور معبد ها به یک و یا دو بازدید و بررسی اینترنتی نمیتوان قناعت کرد، برای شناخت این آثار پژوهش های بسیاری انجام شده که بایستی به آنها مراجعه کرد.

بقعه میر محمد حنفیه

میشود گفت معتبر ترین بنای تاریخی و البته سالم و سرحال، همین بنا ست که در سال 740 بازسازی اصلی میشود.  گنبد آن شباهت زیادی به آرامگاه دانیال نبی در شوش خوزستان دارد. قبر معمار آن حسین بخارائی در مجاور آن قرار گرفته و گنبد کوتاه متعلق به بقعه وی است.
خادم امامزاده که متولد سال 1326 است، این مسئولیت را از پدرش به ارث برده است. توصیه نامه ای کتبی از ایشان مبنی بر تائید مسئولیت از زمان شاه بر دیوار نصب کرده، مهمان نواز است و فارسی را بسیار خوب حرف میزند .

فضای داخلی بقعه هندسه مرتبی دارد. مربعی در حدود ابعاد 5 متر در هر ضلع. در روی بخش پائینی دیواره ها، کاشی هایی که از زمان مغول ها، نمونه دیگر آن شکل میگیرد، باقیمانده است. در بخش بالا و کنج دیوار ها فیلپوش های ساده ای، فضا را برای ساخت گنبد زیبای آن، مهیا کرده است. و همان تضرس در سطح نمای بیرونی، از داخل نیز دیده میشود. در زمان جنگ با عراق، اصابتی به مناره باعث ایجاد سوراخی میشود که معمار محلی با همیاری خادم بقعه، از روی پوسته آجری گنبد بالا میروند و مرمت لازم را انجام میدهند .

سکونت در جزیره

سری به مناطق مسکونی میزنم، به بخش مسکونی مردم بومی خارگ، که در بخش شمالی جزیره قرار گرفته است. شکل گیری خانه های بومی احتمالا بخاطر اینکه هوای خنک تری داشته و نسیمی از سمت شمال به این بخش میوزد، در این قسمت است. همانطور که ذکر شد، بعد از دهه 30 که جزیره برای انبار و ارسال نفت تدارک میشده، زمین و خانه هایی که بخصوص در بخش های غیر از شمال جزیره قرار داشته، خریداری شده و تاسیسات مربوطه در آنجا ملحوظ گردیده است. و از طرفی برای جداکردن مناطق مسکونی جدید برای کارمندان و کارگران شرکت نفت از بخش قدیمی جزیره، سایت مسکونی عمدتا در سایر مناطق و از جمله بخش مرکزی جزیره در نظر گرفته شده است.

در حال حاضر ظاهرا کنترلی بر ساخت کمی و کیفی در بخش بومی نشین به چشم نمیخورد. شاید سیاست شهرداری آزاد گذاشتن مردم برای ماندن در جزیره است . اما این دلیل مناسبی برای از دست دادن همان هویت صد ساله اخیر نمیتواند باشد. بخصوص که در مقایسه با روستاهای مشابه در سایر نقاط ( مثلا لافت ) محله ها حرفی برای گفتن ندارند و فقط هستند که باید باشند و بخصوص در فصل شرجی باید دید که چطور عمل میکند. و این فکر بنظر میرسد که با وجود مهمترین قطب اقتصادی کشور، چرا هزینه مناسبی برای رفاه اهالی نمیشود.

مغازه هایی که برای رفع احتیاجات کارمندان تدارک دیده شده بودند

سری به خانه های شرکت نفتی میزنم. خانه های سازمانی با دو مصالح متفاوت ماسونری ( دیوار ها از سنگ های جزیره انتخاب و نصب شده) و چوبی ( با استفاده از عایق حرارتی) برای مجردین و خانواده ها بیشتر در دهه 30 و 40 ساخته شده اند. بعد از انقلاب توجه شرکت به خانه ها بسیار کم شده و عمدتا کیفیت مناسبی را ندارند و احتمالا کارمندان برای سکونت در آپارتمانها بسر میبرند.

اما با دیدگاه من چنانچه به کیفیت این خانه ها رسیدگی شود بدلیل مستقل و یک طبقه بودن ، و هماهنگی با معماری مناطق گرم و مرطوب و استفاده از مصالح مناسب این منطقه و وجود حیاط و فضای سبز و باغچه طبیعی آن، هنوز کاملا کارآمد هستند .

کروکی یک خانه شرکت نفتی در دهه 40 با وجود دیوار های بیش از 40 سانتیمتر، استفاده از کوران هوا در دو جبهه شمالی و جنوبی، تفکیک فضاهای شب و روز و بکارگیری دو هوا در ورودی خانه

             رفتار چوب در مناطق شرجی و مرطوب بسیار مناسبتر از فلز و آهن است . بخصوص اگر جزئیات اجرای ساخت با طرح و اجرای دقیق و مناسب صورت گیرد و چنانچه نگهداری آن طی دوره های تعیین شده مورد رسیدگی قرار گیرد. خانه های چوبی ساخته شده پس از حدود 60 سال هنوز قابل استفاده و بهره برداری است،

به ساختمان های 4 طبقه که قبل از انقلاب برای نظامیان ساخته اند هم سری میزنیم. عدم رسیدگی و بازسازی در سالهای اخیر ، وضعیت نامناسبی را رقم زده است و مشخص است که ساکنین نیز از وضعیت حاضر دل خوشی ندارند. به یاد خیابانی در جزیره میافتم، که بنام خیابان سرمایه ملی نامگذاری شده است.   ! ! ! ! ! !

برای تداوم فضای اقتصادی ، بخصوص این جزیره که از جمله مهمترین قطب اقتصادی کشور است، وجود بانک از جمله زیرساخت هاست و بانک ملی ایران در سال 1347 شعبه در خوری را بنیان میگذارد. و میتوان معماری ساختمان آنرا میراثی از نسل گذشته جزیره به حساب آورد. علاوه بر ساختمان اصلی، چند خانه سازمانی و کوچه زیبایی در مجاورت این مجموعه با درختان زیبای لیل ، محله مناسبی را بوجود آورده است.

آب شرب و فضای سبز جزیره

        زیر ساخت های شکل گیری و مقاومت فضای سبز در مقابل شرایط اقلیمی در جزیره خارگ مهیاست.

فراز و نشیب و یا پستی و بلندی با اختلاف ارتفاع حدود 50 متر و البته در چندین نقطه از سطح جزیره و در یک مساحت 20 کیلومتر مربعی، شرایط مناسبی را برای نگهداری آب باران که قابل شرب نیز هست را فراهم نموده است. از طرفی هوشمندی مردمان ساکن، با ساخت چندین قنات و هدایت سیلابها به نقاط مصرف، مردم جزیره را ماه های زیادی از سال از نعمت آب شرب برخوردار نموده است. بگذریم که با وجود جمعیت پر مصرف کارمندان شرکت نفت، ترتیب انتقال آب از خوزستان از طریق شاه لوله ای فراهم شده است. و البته دستگاه آب شیرین کن نیز در این روزگار شامل حال آدمیان ( به غیر از این جزیره) نیز شده است.

وجود گیاهان بومی مناطق جنوبی کشور ، در این جزیره با کمیت بیشتری دیده میشود. و در بسیاری از نقاط که تاسیسات نفتی دست و پای خود را دراز نکرده است، گیاهان فرصت رشد و نمو پیدا کرده اند.

درختان لیل یا همان انجیر معابد که بر اساس گفته ها از هند به مناطق جنوبی آوده شده، در دهه های قبل از 30 به میزان زیادی کاشته شده و امکان رشد و تکثیر پیدا کرده و در فصل گرما بهترین عملکرد را برای مردمان داشته است . درختان کنار و لوز نیز وجود دارد و گیاه پر برگی که بومی بوشهر نیز میباشد ، بیشترین سطوح را بخود اختصاص داده است.

 

 

درختان لیل (انجیر هندی ) که بومی جزایر و بنادر شمالی خلیج فارس است

 

گل کاغذی ، بومی مناطق مرطوب و گرم ، ختمی قرمز، و هم اینکه جزیره پتانسیل بالایی برای رشد و نمو گیاهان دارد

ماهی ها و حیوانات جزیره

عدم ورود و حضور توریست ، فرصتی برای ماهیان اطراف جزیره برای ادامه زندگی داده است. و تنها محل عرضه ماهیان، که عمدتا بعد از خوراک اهالی بومی، بیشتر روانه بوشهر و گناوه میشوند، 4 مغازه ایست که در سالهای اخیر توسط شهرداری ساخته شده و موجودی خود را پس از غروب هوا عرضه میکنند . در این فصل از سال ماهی های هامور، کوکو، میش معمولی و میش پاکتی( به وزن تقریبی 10 کیلو)، سرخو، ماهی طوطی، دم قرمز و شیر ماهی( به قیمت 320 هزار تومن) به گرگور ماهیگیران افتاده است . که البته کباب ماهی کوکو (مخصوص این منطقه) و میش ماهی،  قیمت مناسب کیلویی 80 تا 100 تومان خوراکی و بخصوص تازه آن بسیار دلچسب بود.

بجز آهوان وارداتی از اقلیمی متفاوت، که در اینجا دوام آورده و حیات وحش زیبایی را با خود به جزیره آورده اند ، حیوان دیگری مشاهده نشد و گفته اند بز ( بعلت نداشتن پشم مشابه گوسفند) دوام بیشتری دارد. از پرندگان کلاغ سیاه های مشابه بقیه نقاط کشور، به تعداد زیادی وجود دارند که گفته شد بمنظور دفع مار ها آورده شده اند .

جلوه های زیبای بصری دریای جنوب

 

همانند سایر کناره های شمالی 1800 کیلومتری خلیج فارس و دریای عمان، چشم انداز افق در این ساحل نیز سحر انگیز و زیباست .

سطح دریا در مناطق کم عمق ساحلی ، چنانچه از اسکله های تاسیساتی و نفتی بدور شویم، زلال، شفاف، زیبا و اغواگر است. شن ساحل عمدتا حاصل خوردگی مرجان ها و امواج آب دریاست.  غواصی در فصول مختلف با وجود صاف بودن آب و رویت ماهیان و مرجان ها خاطره انگیز است. و افق دور دست در بخش جنوبی ( نزدیکترین مدنیت در بیرون از مرز های کشور ) شهر کویت است که حدود 215 کیلومتر فاصله دارد.  در بخش جنوبی در مواقع صاف بودن هوا بندر ریگ را میتوان دید.

این دیگر کلوت مشابه کلوتهای منطقه نیست. اینجا قسمتی از گردن شتر است که ترکیب بسیار نادری از زیبایی های جزیره را به رخ می کشد.

باقیمانده کشتی نفتکش کره ای حاصل از برخورد موشک صدامیان به هنگام پهلوگیری

اسکله نفتی

در خارگ دو اسکله نفتی هست، اسکله آذرپاد و اسکله تی ( T )، که  برای دیدن و رفتن به روی اسکله تی ( T ) و دیدن نحوه کار بارگیری نفت، بایستی از اداره مدیریت و نگهداری مجوز کتبی گرفته شود. و من که بخشی از علاقه ام به دیدن جزیره، بازدید این بخش بود ، موفق به گرفتن مجوز شدم.

پس از ارائه مجوز توسط یک ماشین سواری از روی دریا ( بدلیل ایجاد فاصله مناسب اسکه بارگیری به کناره و بارگیری کشتی های غول پیکر با آبشخور 26 متری) مسیر باریکی روی دریا، بطول تقریبی 800 متر ساخته شده و عمق دریا در اسکله ای طولی به میزان حدودی 1.8 کیلومتر، حدود 30 متر میباشد . به هنگام ورود به اسکله دو کشتی ایرانی با ظرفیت هر یک 16 متر و 25 متر آبشخور مشغول بارگیری هستند. طول کشتی بزرگتر حدود 340 متر بود. پیمانکاران، عمدتا مشغول به زدودن زنگار حاصل از رطوبت بالای منطقه روی سازه های فلزی، ساپورت ها و لوله های نفتی هستد که به مانند سازه برج ایفل ، بعد از اتمام بایستی دوباره از ابتدا مشغول به زدودن و رنگ آمیزی شوند. البته در این سالها ، حفاظت از طرق شیمیایی ( حفاظت کاتدی و آندی) نیز صورت میگیرد. در چند سال اخیر ستونک های ضربه گیر جهت جلوگیری از برخورد بدنه کشتی با اسکله ساخته شده است.

اسکله مسافری

از مبدا جزیره تنها اسکله مسافری در شمال جزیره قرار دارد و مبدا قایق و لنج و لندی کرافت به بوشهر و گناوه است. البته برای رسیدن به بوشهر اتوبوس دریایی نیز وجود دارد.

مهندس آریافر ، با یک قایق موتوری قرار و مدار میگذارد که محمد کریمی ( جوان 18 ساله بهمراهی رئیس با تجربه اش ) ما را سوار کند و به خارکو ببرد. آرزو داشتم، که پایم را روی شنهایی بگذارم که مردمانی ( پرتقالیها، هلندی ها، انگلیسی ها ، میر مهنا، سپاهیان کریم خان و ……..) هر از چند گاه آنجا بوده اند و سیر حوادث ، برای هر یک رقم خاصی زده است ، به واقعیت نزدیک میشود و در دل، قیلی ویلی همیشگی پیدایش میشود.

به مقصد خارکو ( با کلی هماهنگی بدلیل امنیتی بودن جزیره) سوار میشویم و خوشحال به سمت آن سیر میکنیم . مرجان های زیبای کف آب با وجود شفافیت آب نمایشگر حیات است. پرندگان ماهیخوار نشسته روی آب را میبینیم و قایقران برای تنبل نشدن پرنده ها به میان آنها میزند و جملگی به هوا برمیخیزند و فضای شعف انگیزی را میسازند.  پس از طی مسافت زیادی و نزدیک شدن به جزیره ، دور موتور کند میشود و مشخص شده که مجوز ورود را نداده اند . . . . . .  و همه خوشحالی ها یخ میکند.

از روی اسکله به آخرین نقطه میهن مینگرم. جزیره خارکو ، و چیز دیگری وجود ندارد و به سمت غرب که نگاه میکنم همه آب است و دریا و خلیج .

با لب و لوچه آویزان، حسرت دیدار را به زمان دیگری موکول میکنیم و قایق مسیر را عوض می کند وبه سمت اسکله برمیگردد. به سوپر کشتی های غول پیکر نگاه می کنیم و سپس به کشتی سوخته در اثر موشک صدامیان . و نهایتا پس از یکدور و طی مسافت حدود 5/1 ساعت،  به مبدا برمیگردیم.

نزدیکترین فاصله به جزیره خارکو

در آخرین شب از سفر 4 روزه ام به این جزیره زیبا به کنار ساحل می رویم که شهرداری برای اندک حضور ساکنین ، پیاده روی مناسبی را ساخته و البته که هوا در این فصل با وزش نسیم دریا، سرد است.

گزارش: مسعود کاوسیان

چهارشنبه 26 دیماه 1403

Share

یک دیدگاه

  1. ممنون از اینکه ما را با این بخش از کشورمان آشنا کردی. امیدوارم روزی به خارک و خارکو سفر کنم.

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

برو بالا !