سفر به اسکاندیناوی- قسمت سوم، دانمارک سرزمین وایکینگ ها
سفر به دانمارک در ادامه سفر ما به نروژ و سوئد بود. من این سفر را در سه بخش مختلف تهیه کرده ام که دو قسمت قبلی به ترتیب گزارش سفر به نروژ و گزارش سفر به سوئد بودند.
قبل از اینکه به گزارش سفر به دانمارک برسیم، بهتر است کمی با جغرافیا و تاریخ کشور دانمارک آشنا شویم:
جغرافیای دانمارک
دانمارک در شمال قاره اروپا واقع شده و جنوبیترین کشور اسکاندیناوی به شمار میرود. این کشور از جنوب با آلمان دارای مرز زمینی است و از سوی دیگر توسط دریای شمال و دریای بالتیک احاطه شده است. دانمارک از طریق پل اورسوند به کشور سوئد متصل میشود.
سرزمین اصلی دانمارک شامل شبهجزیره “یولند” (Jutland) در غرب و بیش از ۴۰۰ جزیره دیگر است که معروفترین آنها “زلاند” (Zealand)، “فین” (Funen) و “بورنهلم” (Bornholm) هستند. پایتخت کشور، شهر کپنهاگ، در جزیره زلاند قرار دارد. جزایر دانمارک توسط پلها و تونلهای دریایی به یکدیگر متصل شدهاند، که نمونه معروف آن پل بزرگ “Storebælt” است.

دانمارک دارای آبوهوای معتدل دریایی با تابستانهای خنک و زمستانهای ملایم است. میانگین دما در ژانویه حدود صفر درجه سانتیگراد و در جولای حدود ۱۷ درجه است. به دلیل نزدیکی به دریا، رطوبت بالا و وزش بادهای شدید در این کشور رایج است.
دانمارک از نظر منابع طبیعی کشور غنیای نیست، اما دارای زمینهای حاصلخیز برای کشاورزی، منابع بادی گسترده و دسترسی به دریاست که آن را به یکی از کشورهای پیشرو در صنعت انرژیهای تجدیدپذیر تبدیل کرده است. این کشور یکی از بزرگترین تولیدکنندگان توربینهای بادی در جهان است.
تاریخ دانمارک
تاریخ دانمارک به دوران پیش از میلاد بازمیگردد، اما در قرنهای ۸ تا ۱۱ میلادی با ظهور وایکینگها به اوج خود رسید. وایکینگهای دانمارکی دریانوردانی ماهر بودند که به تجارت، غارت و استعمار در مناطق مختلف اروپا، از انگلستان گرفته تا فرانسه و حتی روسیه و آسیای صغیر میپرداختند.
در این دوران، دانمارک قدرتی دریایی و نظامی محسوب میشد و پادشاهانی همچون “هارالد بلوتوث” (Harald Bluetooth) که مسیحیت را در دانمارک گسترش داد، از شخصیتهای برجسته تاریخ آن هستند.
در قرون وسطی، دانمارک تحت سلطه پادشاهان مختلفی قرار گرفت و اغلب با کشورهای همسایه مانند نروژ، سوئد و آلمان درگیر جنگ بود. در قرن چهاردهم، اتحادیه کالمار (Kalmar Union) میان دانمارک، سوئد و نروژ شکل گرفت که باعث شد این سه کشور برای مدتی تحت سلطه یک پادشاه مشترک اداره شوند. دانمارک در آن زمان قدرتمندترین عضو این اتحاد بود.
در قرن شانزدهم، دانمارک به مذهب پروتستان لوتری روی آورد و نظام کلیسای کاتولیک کنار گذاشته شد. این تغییر یکی از نقاط عطف تاریخ کشور بود. در قرن هفدهم، دانمارک وارد جنگهای زیادی با سوئد شد و بخشهایی از سرزمین خود را از دست داد.
در قرن نوزدهم، دانمارک پس از شکست در جنگ با پروس، نواحی شلسویگ و هولشتاین را از دست داد. با این حال، این دوران نیز با آغاز اصلاحات قانونی و ساختار مشروطه همراه بود.
در جنگ جهانی اول، دانمارک بیطرف باقی ماند، اما در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۰ توسط آلمان نازی اشغال شد. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، دانمارک بدون درگیری نظامی به اشغال درآمد و دولت آن تا مدتی بهطور نیمهمستقل باقی ماند.
پس از جنگ جهانی دوم، دانمارک به سرعت مسیر بازسازی را طی کرد و به یکی از اعضای مؤثر جامعه بینالمللی تبدیل شد. این کشور در سال ۱۹۴۹ به ناتو پیوست و در سال ۱۹۷۳ عضو اتحادیه اروپا شد، گرچه واحد پول خود (کرون) را حفظ کرد و به یورو نپیوست. در حال حاضر برابری کرون دانمارک با دلار آمریکا معادل: 1USD=6.72 DKK است.


اکنون دانمارک یک پادشاهی مشروطه با سیستم دموکراسی پارلمانی است. پادشاه یا ملکه، نقش نمادین دارد و اداره امور کشور در دست نخستوزیر و پارلمان (Folketing) است. قانون اساسی دانمارک در سال ۱۸۴۹ تصویب شد و اصول آزادی، عدالت و رفاه اجتماعی را تضمین میکند.
دانمارک از نظر شاخصهای رضایت عمومی، آزادی بیان، برابری جنسیتی، آموزش و بهداشت در سطحی بسیار بالا قرار دارد. آموزش رایگان، بیمه درمانی عمومی و حمایتهای اجتماعی گسترده از ویژگیهای بارز سیستم دانمارکی است.
گزارش سفر:
سه شنبه ۲۷ آگوست ۲۰۲۴، ششم شهریور ۱۴۰۳:
ما در هتل Cabinn Metro که کمی در حاشیه شهر قرار داشت اقامت کردیم و بابت ۴ شب ۷۳۴۴ کرون دانمارک پرداخت کردیم. البته بابت ۲۴ ساعت استفاده از پارکینگ ۱۵۰ کرون جداگانه پرداخت می شد.
با توجه به اینکه شب قبل خیلی دیر وارد کپنهاگ شده بودیم، صبح دیرتر بیدار شدیم و حدود ساعت ۱۰ صبح هتل را به سمت مرکز شهر ترک کردیم.
پیشینه کپنهاگ به قرن دهم میلادی بازمیگردد، زمانی که بهعنوان یک روستای ماهیگیری کوچک توسط وایکینگها پایهگذاری شد. نام آن در زبان دانمارکی قدیم “Køpmannæhafn” بهمعنای “بندر بازرگانان” بود که بعدها به “København” تبدیل شد.
در قرن دوازدهم، اسقف “آبسالون” از شهر روستاگونه بندری، قلعهای ساخت و بهتدریج آن را گسترش داد. این اقدام آغاز توسعه واقعی کپنهاگ بهعنوان یک شهر مهم در دانمارک بود. در قرن پانزدهم، کپنهاگ به پایتخت رسمی پادشاهی دانمارک تبدیل شد.
طی قرون وسطی و دوران رنسانس، کپنهاگ چندین بار درگیر جنگها و اشغالهای خارجی شد، از جمله حملات سوئدیها و آلمانیها. در قرن نوزدهم، شهر با رشد صنعتی مواجه شد و چهرهای مدرنتر به خود گرفت. در طول جنگ جهانی دوم، کپنهاگ همانند کل کشور دانمارک تحت اشغال نازیها قرار گرفت، اما پس از جنگ، روند بازسازی و توسعه آن با سرعت زیادی پیش رفت.
ما اتومبیل را در یک پارکینگ طبقاتی در منطقه Fredrikstad پارک کردیم. قیمت پارکینگ در کپنهاگ بسیار گران است. این پارکینگ برای هر ساعت ۶۰ کرون و برای ۲۴ ساعت ۵۰۰ کرون هر اتومبیل را شارژ می کند. محل پارکینگ تا کلیسا فردریک(Mormorkirken) تنها چند دقیقه است. کلیسای فردریک در منطقهی تاریخی Frederiksstaden در قلب کپنهاگ واقع شده و این ناحیه، با طراحی منظم قرن هجدهمی، در نزدیکی کاخ سلطنتی آمالینبورگ قرار دارد و بهعنوان مرکز نمادین سلطنتی دانمارک شناخته میشود. شروع ساخت این کلیسا در سال ۱۷۴۹ به دستور پادشاه فردریک پنجم بود که به دلیل هزینه بسیار بالای آن ساخت آن مدتها متوقف شد و بالاخره در سال ۱۸۹۴ تکمیل و افتتاح شد. بازدید از این بنا باشکوه رایگان است. شاید چشمگیرترین قسمت این بنا، گنبد بسیار بزرگ آن باشد که بر پایه ای گرد قرار دارد و شباهت بسیاری به کلیسا سنت پیتر در واتیکان دارد. قطر گنبد ۳۱ متر است و طراحی آن با ستونهای گرانیتی و سنگ مرمر سبز نروژی جلوهای سلطنتی به کلیسا داده است. فضای داخلی کلیسا دایرهای شکل است و نور طبیعی از گنبد بزرگ به داخل میتابد. در اطراف فضای اصلی، ۱۲ طاق وجود دارد که هر یک با نقاشیها و نوشتههایی از کتاب مقدس تزئین شدهاند. مجسمههایی از پیامبران، حواریون و چهرههای مهم مسیحیت در گوشه و کنار کلیسا دیده میشود. ارگ بزرگ، محراب مرمری و تزئینات طلایی، شکوهی خاص به فضای داخلی دادهاند. به دلیل سنگ مرمر فراوان استفادهشده در ساخت کلیسا، آن را به نام “کلیسای مرمرین” میشناسند.

مجسمههای محوطه خارجی کلیسای فردریک یا کلیسای مرمرین (Marmorkirken) در کپنهاگ، مربوط به شخصیتهای برجسته مذهبی، پادشاهان و چهرههای تاریخی دانمارک هستند. این مجسمهها اغلب روی پایههای سنگی اطراف ساختمان یا در نزدیکی ورودی کلیسا قرار دارند و بخشی از طراحی معماری نمادین کلیسا محسوب میشوند.
برای بازدید از این کلیسا نیم ساعت را اختصاص دهید.

مجموعه کاخهای Amalienborg در ۲۰۰ متری این کلیسا قرار دارند. طراحی میدان و زاویهی ساختمانها به گونهای است که نمای کلیسا، مجسمه پادشاه و دریا در یک راستا قرار میگیرند. Amalienborg Slot (کاخ آمالینبورگ) شامل چهار کاخ مجزا است که به شکل مربع هشتضلعی دور یک میدان مرکزی با مجسمه سوار بر اسب پادشاه فردریک پنجم ساخته شدهاند. این کاخها در قرن ۱۸ ساخته شدند. پس از آتشسوزی کاخ Christiansborg در سال ۱۷۹۴، خانواده سلطنتی به آمالینبورگ نقل مکان کردند و از آن زمان تا امروز در آن سکونت دارند. گفته می شود هرگاه پرچمی بر فراز هر کاخ افراشته باشد به این معنی است که یکی از اشخاص خانواده سلطنتی در آن کاخ است.

همانطور که گفته شد این مجموعه شامل چهار کاخ مجزا به اسامی زیر است:
- کاخ کریستین نهم (Christian IX’s Palace)، محل سکونت فعلی ملکۀ مارگریت دوم تا سال ۲۰۲۴ و در حال حاضر برای اقامت ولیعهد فردریک دهم در نظر گرفته شده است.
- کاخ کریستین هفتم (Christian VII’s Palace)، برای اهداف تشریفاتی و بازدید رسمی مهمانان سلطنتی است.
- کاخ کریستین هشتم (Christian VIII’s Palace)، شامل موزه سلطنتی Amalienborg با نمایش تاریخ خاندان سلطنتی، وسایل شخصی، لباسها و عکسهای خانوادگی می باشد.
- کاخ فردریک هشتم (Frederik VIII’s Palace)، اقامتگاه قبلی ولیعهد فردریک و خانوادهاش

هر روز ساعت ۱۲ ظهر مراسم تعویض گارد سلطنتی در میدان مرکزی برگزار میشود، نگهبانان یونیفرم سنتی سیاهرنگ و کلاه پوست خرس دارند و با مراسم خاصی پست خود را تحویل گروه بعدی می دهند. برای من جالب بود که تعدادی از این نگهبانان زن بودند. این مراسم از دیدنیترین جاذبههای توریستی کپنهاگ است و توریستها از ساعت ۱۱ در میدان تجمع می کنند تا از این مراسم سنتی بازدید کنند. این مراسم در ساعت ۱۲:۳۰ به پایان می رسد.

ما در ادامه مسیر به سمت پارک Langelinieparken حرکت کردیم. پارک لانگِلینیه (Langelinieparken) یکی از محبوبترین فضاهای سبز و گردشگاهی شهر کپنهاگ است که در امتداد ساحل شرقی این شهر و کنار بندرگاه قرار دارد.
یکی از مجسمه های معروف این پارک که توسط Anders Bundgaard در سال ۱۹۰۸ ساخته شد، فواره گفیون (Gefion Fountain) است که یکی از زیباترین و اسطورهایترین جاذبههای کپنهاگ است. این فواره بر اساس یک افسانه اسکاندیناوی (نورس) ساخته شده است. گفیون (Gefion) یکی از الهههای اساطیری نورس و از خانواده الهههای حاصلخیزی است. بر اساس افسانه پادشاه سوئد که گیلفی نام داشت به گفیون وعده داد که هر زمینی را که بتواند در یک شب با گاوآهن شخم بزند، به او می بخشد. گفیون چهار پسر خود را که غول بودند، به گاو تبدیل کرد و زمین بزرگی را شخم زد. سپس آن زمین را از جا کند و به دریا کشاند و آن را در مکان فعلی دانمارک قرار داد. باور بر این است که این زمین همان جزیره زلاند (Zealand) است؛ جایی که امروزه شهر کپنهاگ بر آن واقع شده است. در جای باقیمانده از زمین شخمزدهشده، دریاچهای به نام وانرن (Vänern) در سوئد پدید آمد، که واقعاً شکل آن بسیار شبیه جزیره زلاند است! مجسمه اصلی که از برنز ساخته شده و پایه های آن از جنس گرانیت است، الهه گفیون را نشان میدهد که در حال راندن چهار گاو نر عظیمالجثه است که در واقع همان پسران او هستند. آب فواره بهگونهای طراحی شده که انرژی و حرکت گاوها را تقویت کرده و حس پویایی افسانه را القا میکند.

کلیسای سنت آلبان (St. Alban’s Church) کلیسا بسیار زیبایی در نزدیک همین آب نما است. این کلیسا در سال ۱۸۸۵ برای جامعه انگلیسیزبان ساکن کپنهاگ ساخته شد و به همین دلیل به آن لقب “کلیسای انگلیسی کپنهاگ” نیز دادهاند. سنت آلبان، نخستین شهید مسیحی بریتانیا، نام خود را به این کلیسا داده است. این کلیسا با سنگ آهک از منطقه Bath در انگلستان، گرانیت دانمارکی و سنگ آهک سوئدی ساخته شده است. پنجرههای شیشهای رنگی زیبا، طاقهای نوکتیز و ستونهای تزئینی از ویژگیهای بارز آن است. برج ناقوس بلند و باریک کلیسا یکی از عناصر شاخص آن است که در چشمانداز منطقه بسیار دیده میشود. نمای کلیسا کنار درختان و برکهای کوچک، نمایی شاعرانه و آرامبخش دارد.

همینطور که از کنار مسیر ساحلی پارک به سمت شمال حرکت می کنیم، جمعیت نسبتا قابل ملاحظه ای را در کنار ساحل می بینیم که در کنار مجسمه “پری دریایی کوچک (The Little Mermaid)” مشغول عکاسی هستند.
این مجسمه از داستان معروف «پری دریایی کوچک» الهام گرفته است، که توسط هانس کریستین اندرسن در سال ۱۸۳۷ نوشته شد. در این داستان: پری دریاییای عاشق یک شاهزاده انسان میشود و حاضر است صدای خود را قربانی کند تا بجای آن صاحب یک جفت پا بشود و به دنیای انسانها بیاید. اما عشق او به وصال نمیرسد و در نهایت، او با قلبی شکسته در دریا محو میشود.
این مجسمه به سفارش کارل یاکوبسن، پسر بنیانگذار کارخانه آبجو Carlsberg، ساخته شد. کارل که پس از اجرای یک باله در نمایشی برگرفته از داستان پری دریایی تحت تاثیر قرار گرفته بود این مجسمه را سفارش داد. صورت مجسمه از روی الن پرایس (Ellen Price)، بالرین دانمارکی که نقش پری دریایی را بازی میکرد، طراحی شد. اما چون الن حاضر نشد برهنه مدلسازی شود، بدن مجسمه از روی همسر مجسمهساز، اینلین اریکسن (Eline Eriksen)، ساخته شد. این مجسمه بارها تخریب، رنگپاشی، و حتی قطع شدن سر قرار گرفته اما همواره مرمت شده و بازگشته است. با وجود اندازه کوچک و ساده بودن طراحی، این مجسمه به یکی از محبوبترین جاذبههای توریستی دانمارک تبدیل شده است.

در نزدیکی این مجسمه، به ستون برنزی بلند که بر پایه ای از سنگ گرانیت قرار گرفته، می رسیم که بر روی آن مجسمه ای از الهه پیروزی (Nike) قرار گرفته که شاخه زیتون در دست دارد. این ستون یادبود به افتخار ایوار هویتفلد (1665–1710)، افسر نیروی دریایی سلطنتی دانمارک ساخته شده است که در نبرد خلیج کوگه (Battle of Køge Bay) در جریان جنگ بزرگ شمالی، کشته شد. در آن نبرد، کشتی تحت فرمان او، به نام Dannebroge، دچار آتشسوزی و انفجار شد و تقریباً تمام خدمهاش نیز جان باختند.

در نزدیک همین ستون همین مجسمه را بر سکوی گرانیتی می توانیم ببینیم که صحنه هایی از داستان همین جنگ را بر روی صفحههایی برنزی حک کرده اند.

ارگ قدیمی شهر در این محل قرار دارد. ما با گذر از یک پل چوبی که روی خندق دور ارگ ساخته شده وارد محوطه شدیم. این ارگ به شکل یک ستاره پنج پر ساخته شده است. در حال حاضر این منطقه در اختیار ارتش دانمارک است در جنگ جهانی دوم مقر نیروهای آلمانی بود و گاهی از آن به عنوان زندان استفاده می کردند. بنای اولیه ارگ در سال ۱۶۲۶ بود که در سال ۱۶۵۹ در حمله سوئدی ها تخریب شد. قلعه داخل ارگ که به Kastellet معروف است به دستور فردریک سوم در سال ۱۶۶۴ بازسازی شد. در محوطه داخلی این ارگ یک آسیاب بادی هم ساخته شده است. ورود به داخل این مجموعه رایگان است.

ما بعد از خارج شدن از داخل پارک، برای صرف ناهار به رستوران restaurant Palaegade رفتیم. این رستوران در سال ۲۰۲۴ موفق به دریافت ستاره میشلن شد.
ستاره میشلن (Michelin Star) یکی از معتبرترین و معروفترین نشانهای افتخار در دنیای رستورانداری و آشپزی جهان است. این ستارهها توسط راهنمای میشلن (Michelin Guide) اعطا میشوند و کیفیت استثنایی غذا، خدمات، و تجربه کلی غذاخوری را نشان میدهند.
برای صرف غذا در این رستوران ها معمولا می بایست از قبل یک میز را رزرو کرد که ما چنین کاری نکرده بودیم. با این وجود وقتی وارد رستوران شدیم ما را پذیرفتند. فضای داخلی رستوران بسیار معمولی بود. وقتی ما از منو رستوران سه وعده غذا برای چهار نفر سفارش دادیم به ما گفتند که حداقل بایست یک وعده غذای دیگر سفارش دهید که به نظر من بسیار عجیب بود. غذا هم چنگی به دل نمی زد هم مقدار آن بسیار کم بود و هم مزه خیلی خاصی نداشت. البته تزیینات غذا بسیار خوب بود. در پایان هم یک دسر بسیار معمولی خوردیم و بیش از سه برابر رستورانهای دیگر صورت حساب رستوران را پرداخت کردیم. البته برای یک بار تجربه در یک رستوران میشلن، ارزشش را داشت.

ما با گذر از کنار ساختمانهای موزه SMK که موزه هنرهای معاصر در کپنهاگ است و همچنین موزه تاریخ طبیعی و باغ گیاهشناسی کپنهاگ به پارک Kongens رسیدیم.

پارک Kongens Have (به معنای «باغ پادشاه») که به نام باغ قلعه روزنبورگ نیز شناخته میشود، قدیمیترین و پرطرفدارترین پارک عمومی در مرکز شهر کپنهاگ است. این باغ در سال ۱۶۰۶ به دستور شاه کریستیان چهارم بهعنوان باغ خصوصی قلعه روزنبورگ ساخته شد و امروزه به یکی از محبوبترین مکانهای تفریحی برای ساکنان و گردشگران تبدیل شده است. این باغ در ابتدا بهعنوان باغی به سبک رنسانس طراحی شد و در طول قرنها تغییراتی به خود دیده است. در قرن نوزدهم، بخشهایی از باغ به سبک باغهای انگلیسی بازطراحی شدند. باغ دارای مسیرهای پیادهروی زیبا، باغ رز معطر، مجسمههای تاریخی از جمله تندیس هانس کریستین اندرسن و ملکه کارولین آمالیه، و پاویون هرکول به سبک نئوکلاسیک است. ما درست چند دقیقه بعد از اینکه بازدید از قلعه روزنبورگ به اتمام رسیده بود به آن مکان رسیدیم.

قلعه روزنبورگ که سبک معماری آن رنسانس هلندی با برجهای آجری، سقفهای نوکتیز و تزئینات زیبا است در سال ۱۶۰۶ به دستور کریستیان چهارم ساخته شد و از آن وپس محل اقامت تابستانی پادشاهان مختلف بود تا اینکه در اوایل قرن ۱۹، فردریک چهارم اقامتگاه را به فردریکسبرگ منتقل کرد.

قدم زنان وارد خیابانها و کوچه های منطقه Latin Quarter شدیم. یکی از بناهای جالب این منطقه برج گرد یا Round Tower نام دارد. این برج به شکل یک استوانه ۳۵ متری است و یکی از جاذبههای منحصربهفرد و تاریخی شهر کپنهاگ است که با ساختار خاص مارپیچی و چشمانداز زیبای شهر در نزدیک خیابان Strøget قرار دارد. این برج در سال ۱۶۳۷ به دستور کریستیان چهارم ساخته شد و هدف اولیه از ساخت آن ترکیبی از رصدخانه نجومی، کلیسا و کتابخانه دانشگاه بود. ساختمان اولیه این برج در آتش سوزی سال ۱۷۲۸ صدمه فراوان دید ولی مجددا در اواخر قرن ۱۸ بازسازی شد.


یکی از جالبترین بخشهای برج مسیر مارپیچی شیبداری است که بهجای پلهها ساخته شده است. این رمپ به قدری پهن است که اسب و کالسکه در گذشته میتوانستند از آن بالا بروند.

در بالای برج، سکویی باز با نمایی ۳۶۰ درجه از مرکز کپنهاگ وجود دارد که یکی از بهترین مکانها برای دیدن شهر از ارتفاع است. طبقه بالا محل کتابخانه سابق دانشگاه بوده که اکنون برای نمایشگاههای هنری و فرهنگی استفاده میشود و در حال حاضر نمایشگاهی از معرفی مشاهیر دانمارک به همراه توضیحی درباره اختراعات، ابداعات و نوآوری آنها ارائه می نماید.
رصدخانه این مجموعه، قدیمیترین رصدخانه فعال در اروپا است که همچنان برای مشاهده ستارگان مورد استفاده قرار میگیرد.

برای بازدید از این مجموعه حداقل یک ساعت زمان نیاز است.
منطقه Strøget یکی از مناطق اصلی خرید و تفریح در شهر کپنهاگ است که ساعتها می توان در آن قدم زد. رستورانها، فروشگاههای سوغاتی فروشی و برندهای مختلف، همچنین رستورانها و کافی شاپها می توانند اوقات شما را پر کنند.
در ادامه مسیر به قلب کپنهاگ که میدان Amagertorv است، رسیدیم که با ساختمانهای قدیمی و همچنین فواره های آن معروف است . یکی ار این فواره ها، فواره لک لک (Stork Fountain) است.
این فواره به مناسبت یازدهمین سالگرد ازدواج ولیعهد فردریک و پرنسس لوئیز در سال ۱۸۹۴ ساخته شد. فواره شامل سه لکلک برنزی است که در حال پرواز هستند و از دهان آنها آب به داخل حوضی سنگی میریزد. لکلک در دانمارک نماد زندگی و تولد است و به همین دلیل این فواره محبوبیت فرهنگی دارد.

در مسیر برگشت ابتدا از کنار کاخ Christiansborg عبور کردیم.
بنای اولیه این کاخ در قرن ۱۲ میلادی بهعنوان قلعه اسقفها ساخته شد و در قرون بعدی بارها بازسازی یا تخریب شد (دو بار در آتشسوزیهای بزرگ ۱۷۹۴ و ۱۸۸۴). نسخه فعلی در اوایل قرن بیستم ساخته شده و بخشی از بقایای قدیمی نیز حفظ شدهاند.
در حال حاضر این بنا محل پارلمان دانمارک (Folketinget)، دفتر نخستوزیر، دیوان عالی کشور و همچنین شامل بخشهایی است که در اختیار خانواده سلطنتی برای مراسم رسمی قرار دارد. برج این کاخ با ارتفاع ۱۰۰ متر، بلندترین سازه در کپنهاگ است.

ما مسیر خود را از کنار کانال ادامه دادیم تا بالاخره به منطقهی Nyhavn (نیهاون) رسیدیم. نیهاون یکی از مشهورترین، زیباترین و نمادینترین نقاط شهر کپنهاگ است که در کارتپستالها و تصاویر گردشگری دانمارک بهوفور دیده میشود. این محلهی رنگارنگ با کانالی آرام و قایقهای قدیمی، ترکیبی است از تاریخ، فرهنگ دریانوردی، و زندگی مدرن دانمارکی.
ساخت این بندر در سال ۱۶۷۳ به دستور پادشاه Christian V آغاز شد. از ویژگی های برجسته این منطقه، خانههای رنگارنگ چوبی و آجری که امروزه به کافهها، رستورانها، گالریها و هتلها تبدیل شدهاند، می باشد. خانه شماره ۲۰ محل زندگی و نگارش داستانهای معروف هانس کریستین اندرسن (نویسندهی دانمارکی افسانههایی مانند پری دریایی کوچولو و جوجه اردک زشت). قایقهای چوبی تاریخی که در کانال پهلو گرفتهاند، یادگار دوران شکوه نیهاون در قرنهای گذشته هستند. نیمکتهای چوبی، موسیقی زنده، و فضای زنده و دوستانه که Nyhavn را به محل محبوبی برای پیادهروی، نوشیدنی و عکسبرداری تبدیل کردهاند. ما تقریبا دو ساعت را در این منطقه بسیار زیبا که مملو از توریست بود، گذراندیم.

در انتهای بندرگاه یک لنگر کشتی برای یادبود بیش از ۱۷۰۰ ملوان دانمارکی که در طول جنگ جهانی دوم، بهویژه در نیروی دریایی تجاری، کشته شدند، قرار داره شده است.

کمی جلوتر میدان زیبای Kongens Nytorv (به معنای «میدان جدید پادشاه») قرار دارد که یکی از مهمترین، بزرگترین و باشکوهترین میدانهای شهر کپنهاگ است. این میدان در قلب تاریخی شهر قرار دارد و از قرن ۱۷ تاکنون نقش مهمی در زندگی اجتماعی، فرهنگی و شهری پایتخت دانمارک ایفا کرده است.
در مرکز میدان، مجسمه سوارهنظام شاه کریستیان پنجم قرار دارد که یکی از قدیمیترین مجسمههای شهری در کپنهاگ است (نصبشده در سال ۱۶۸۸).

این میدان توسط بناهای تاریخی و فرهنگی مهمی احاطه شده است، از جمله: تئاتر سلطنتی دانمارک (Royal Danish Theatre)، هتل تاریخی D’Angleterre، موزه طراحی دانمارک (Design Museum)، میدان ورودی به خیابان خرید Strøget و ایستگاه متروی Kongens Nytorv یکی از شلوغترین ایستگاههای مترو در شهر است و دسترسی آسان به دیگر نقاط کپنهاگ فراهم میکند.

ساعت حدود ۹ شب بود که اتومبیل را برداشتیم و بعد از یک روز طولانی به هتل رفتیم.
چهارشنبه ۲۸ آگوست:
طبق برنامه ریزی انجام شده، امروز را به بازدید از چند شهر و سایت گردشگری در اطراف کپنهاگ اختصاص دادیم.
در فاصله ۱۶ کیلومتری شمال شهر کپنهاگ به دیدن یکی از شکارگاههای سلطنتی دانمارک به نام Hermitage Hunting Lodge که یک کاخ کوچک( Ermitageslottet یا «کاخ شکار ) نیز در آن قرار دارد، رفتیم. این شکارگاه نخستین بار در سال ۱۶۷۰ توسط پادشاه کریستیان پنجم به عنوان شکارگاه سلطنتی معرفی شد. در حال حاضر این محل به پارک Jægersborg Dyrehave (یا به اختصار: Dyrehaven) معروف است و یکی از زیباترین و منحصربهفردترین پارکهای طبیعی در نزدیکی کپنهاگ است. این پارک ۱۱۰۰ هکتاری به همراه چند شکارگاه دیگر، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد، ترکیبی از طبیعت بکر، گوزنهای آزاد، تاریخ سلطنتی، و مسیرهای آرام برای پیادهروی، دوچرخهسواری و اسبسواری را در خود جای داده است. برآورد شده که بیش از ۲،۰۰۰ رأس گوزن آزاد (شامل قرمز، خالدار و شاخکلفت) در پارک زندگی میکنند. پارک دارای جنگلهای کهن، مراتع باز، و درختان بلوط صدساله است که فضای رویایی ایجاد میکنند. امکان بازدید از کاخ در برخی از روزهای هفته امکان پذیر است.

با توجه به تعداد زیاد گوزنها، معمولا به راحتی می توان آنها را در حال استراحت در زیر درختان یا وسط چمنزار رویت کرد. برای بازدید از این پارک حداقل یکساعت و نیم زمان نیاز دارید.

شهر هلسینگور در ۳۵ کیلومتری این پارک و در کنار تنگه Øresund و روبروی شهر هلسینگبوری (Helsingborg) در سوئد واقع شده است. این شهر، یکی از شهرهای بندری مهم دانمارک، بهویژه در قرون وسطی و دوران رنسانس بود، حاکمان این شهر از کشتیهای عبوری از تنگه Øresund مالیات میگرفتند.
مهمترین بنای تاریخی این شهر که در کنار بندرگاه قرار دارد قلعه Kronborg است. این قلعه به دلیل زیبایی معماری، اهمیت تاریخی، و نقش برجستهاش در نمایشنامه هملت ویلیام شکسپیر، شهرت جهانی یافته است. شروع ساخت در سال ۱۵۷۴ به فرمان شاه فردریک دوم بود. این قلعه در سال ۲۰۰۰ در لیست میراث جهانی به ثبت رسید. قلعه Kronborg در ادبیات بهعنوان Elsinore، محل وقوع داستان هملت شناخته میشود. شکسپیر هرگز از قلعه بازدید نکرد، اما از طریق داستانهای رایج زمان خود آن را در اثرش آورد. امروزه، اجرای زندهی نمایش هملت در فضای قلعه، یکی از جاذبههای فرهنگی شهر است.
از بخشهای دیدنی قلعه می توان به تالار بزرگ (The Great Hall) که اکنون محل نمایش تعدادی تابلو نقاشی بسیار نفیس و همچنین برخی آثار تاریخی است نام برد. در این تالار یک ماکت به سبک اتاق پادشاهان داستان هملت قرار داده شده و فردی که تاج و لباس پادشاهی دارد بر روی صندلی نشسته و با بازدید کنندگان عکس می گیرد.

برای رسیدن به پشتبام قلعه Kronborg، بازدیدکنندگان باید از تعداد زیادی پلهی سنگی و مارپیچ عبور کنند، بهویژه اگر بخواهند از برجهای اصلی یا مسیرهای دیدبانی بالا بروند. به طور معمول، برای رسیدن به برج اصلی (Watch Tower) باید حدود 145 تا 150 پله را طی کنید. این مسیر شامل پلههای مارپیچ باریک و تاریخی است که ممکن است برای افرادی با مشکلات حرکتی یا ترس از فضاهای بسته کمی چالشبرانگیز باشد. با این حال، دید پانوراما از تنگه Øresund و چشمانداز شهر Helsingør و کشور سوئد از آن بالا کاملاً ارزشش را دارد.

دیوارهای دفاعی و محوطه بیرونی قلعه Kronborg، که در کنار ساحل شهر Helsingør قرار گرفتهاند، نمونهای عالی از معماری نظامی رنسانس و استحکامات قرون وسطایی هستند. خندقهای عمیق و کانالهای آب در اطراف قلعه ایجاد شدهاند که همچنان پرآب هستند و مانعی طبیعی برای دشمن محسوب میشدند. دیوارهای ضخیم سنگی با ساختاری لایهای، برای مقاومت در برابر حملات توپخانه طراحی شدهاند. دژها (Bastions) در چهار گوشه قلعه، با برجکهایی برای دیدبانی و مجهز به توپخانه بودند. دروازه اصلی قلعه با پل متحرک یکی از مهمترین سازوکارهای دفاعی قلعه بود.

از مکانهای جالب قلعه زندانهای زیرزمینی آن با ساختاری تو در تو و بسیار وسیع است که زمانی محل نگهداری زندانیان نظامی بود. در زیر زمین مجسمه نشسته Holger Dansk در حالی که خواب است قرار داده شده است. طبق افسانه های دانمارکی Holger Dansk وقتی دانمارک تهدید شود، بیدار خواهد شد و از کشور در مقابل مهاجمین دفاع خواهد کرد.

برای بازدید از این قلعه حداقل ۲ ساعت زمان نیاز است و قیمت بلیط آن ۱۴۵ کرون می باشد. برای اطلاعات بیشتر می توانید به وب سایت https://en.kronborg.dk مراجعه کنید.
حدود ساعت ۲ بعدازظهر بود که به سمت شهر Roskilde حرکت کردیم. خیلی دوست داشتم تا از قلعه Frederiksborg در شهر Hillerod دیدن کنیم که با توجه به کمبود زمان، بازدید از آن را به زمان دیگری موکول کردیم.
اولین جایی که در شهر روسکیلده (Roskilde) بازدید کردیم، موزه کشتی های وایکینگ بود. این موزه یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و باستانشناسی دریایی در دانمارک است که به تاریخ دریانوردی و کشتیسازی وایکینگها اختصاص دارد. طبق تاریخچه این موزه، در سال ۱۹۶۲، بقایای پنج کشتی وایکینگ در نزدیکی روستای اسکولدلو در فیورد روسکیلده کشف شد. این کشتیها در حدود سال ۱۰۷۰ میلادی عمداً در آب غرق شده بودند تا مسیر دریایی را مسدود کرده و از شهر در برابر حملات دریایی محافظت کنند. این کشتیها شامل انواع مختلفی از جمله کشتیهای جنگی، تجاری و ماهیگیری بودند و اکنون بقایای آنها در سالن اصلی موزه به نمایش گذاشته شدهاند. برای بازدید از این موزه تقریبا ۴۵ دقیقه زمان نیاز است.


محوطه موزه بسیار جالب و دارای سرگرمی های متنوع خصوصا برای کودکان بود و به بچه ها مشغول بازی بودند. من و همسرم تصمیم گرفتیم در زمان کوتاهی که در اختیار داشتیم از کلیسا جامع روسکیله بازدید کنیم. کلیسا در مرکز شهر قرار دارد و با ۱۰ دقیقه پیاده روی و گذر از یک پارک زیبا از موزه قابل دسترس است. . شهر Roskilde (روسکیلده) یکی از تاریخیترین و فرهنگیترین شهرهای دانمارک است که تا قرن ۱۵ پایتخت دانمارک بود. این کلیسا در لیست میراث جهانی ثبت شده است. قدمت آن به قرن ۱۲ برمی گردد و اولین کلیسای گوتیک آجری در اروپای شمالی است. بیشترین شهرت آن بخاطر این است که محل دفن بیش از ۳۸ پادشاه و ملکه دانمارک از جمله مارگرت اول، کریستین چهارم و فردریک نهم(پدر ملکه کنونی) است. هر مقبره و تابوت طراحی، تزیینات و سبک خودش را دارد. معمولا قبر پادشاه و ملکه در کنار هم قرار دارند. شاید این نخستین کلیسا بود که از دیدن تابوتها و مقبره های داخل آن لذت بردم. این کلیسا از قرون وسطی بهعنوان مقبره سلطنتی رسمی دانمارک استفاده شده است. نمای خارجی کلیسا با دو برج بلند با آجرهای اخرایی آن را از کلیساهای دیگر متمایز می کند. در داخل کلیسا علاوه بر نمازخانههای سلطنتی با طراحیها و تابوتهای هنری، ارگ بزرگ و تاریخی کلیسا قرار دارد. شیشههای رنگی قرون وسطایی و نقاشیهای دیواری مذهبی این کلیسا از مشخصه های برجسته آن می باشد. ما تقریبا یک ساعت در داخل کلیسا بودیم.

از آنجا که پسر بزرگ من (که در این زمان تازه وارد ۱۴ سالگی شده است)، به بناهای تاریخی علاقه مند است، تصمیم گرفتیم که به سرعت برگردیم و تا زمان بازدید از کلیسا به اتمام نرسیده او را همراه خود بیاوریم تا شانس دیدن این بنای زیبا با تاریخ کهن را از دست ندهد. خوشبختانه تلاش ما ثمربخش بود و او هم توانست تا زمان تعطیل شدن کلیسا، از بیشتر قسمت ها بازدید کند. به نظر من با توجه به میزان علاقه بازدیدکنندگان می توان از نیم تا سه ساعت زمان را در این کلیسا گذراند. قیمت بلیط ورودی آن ۷۰ کرون است و برای افراد زیر ۱۷ سال رایگان است.
اگر علاقه مند هستید درباره این کلیسا بیشتر بدانید، توصیه می کنم فایل راهنمای کلیسا را از لینک زیر دانلود کنید. https://roskildedomkirke.dk/fileadmin/user_upload/filarkiv/Guideboeger/Roskilde-Guide_5marts2024_ENGELSK-TH-web.pdf
با کمی پیاده روی می توان تا میدان مرکزی شهر که دور تا دور آن را ساختمانهای قدیمی و زیبا فرا گرفته اند ، قدم زد. با توجه به اینکه شهر روسکیلده تا مدتهای طولانی پایتخت کشور دانمارک بوده، لذا گشت و گذار در بافت قدیمی این شهر خالی از لطف نیست.

ما بعد از ترک شهر روسکیلده، تقریبا ۳۰ کیلومتر به سمت جنوب راندیم و پس ار شهر کُوگه (Køge) به بقایای باستانی vikingeborgen Borging در بورگرینگ در نزدیکی روستای لِلینگِه (Lellinge) رسیدیم. متاسفانه موزه و محل اطلاع رسانی این سایت در حال مرمت بود و ما از جاده پشتی و از بین حصار دور سایت، وارد این سایت باستانی که در لیست میراث جهانی قرار دارد، شدیم.
بورگرینگ دارای ساختاری کاملاً دایرهای با قطر داخلی حدود ۱۲۲ متر است و دیوارهای آن عرضی بین ۱۰ تا ۱۱ متر داشته اند. این دژ از نوع “تِرِلبورگ” است که به دوره پادشاهی هارالد بلوتوث در اواخر قرن دهم نسبت داده میشود. واژه Trelleborg به معنی «قلعه حلقهای» است. دژهایی که در این سبک ساخته شدهاند، دایرهای کامل هستند و از بالا شبیه به چرخ یا صلیب دیده میشوند. به همین دلیل به آنها ring fortresses یا Viking ring castles هم گفته میشود.

ما به سرعت به سمت جنوب شرقی و شهر Højerup حرکت کردیم تا قبل از غروب آفتاب موفق شویم تا صخره های Stevns Klint را از نزدیک ببینیم.
این صخره ها یکی از مهمترین سایتهای زمینشناسی جهان هستند که بهدلیل شواهد منحصر بهفرد از رویداد انقراض دایناسورها در پایان دوره کرتاسه، در سال ۲۰۱۴ به فهرست میراث جهانی یونسکو افزوده شدند. ساختار این صخره ها که تقریبا ۱۵ کیلومتر طول دارند از لایههای گچ سفید دوره کرتاسه و لایههای تیرهتر از دوره پالئوژن (ترشیاری) ساخته شده اند. لایهی “فیشکلر” (Fiskeler)، لایهای نازک و تیرهرنگ با ضخامت ۵ تا ۱۰ سانتیمتر است که حاوی میزان بالایی از عنصر ایریدیوم می باشد، این لایه بهعنوان شواهدی از برخورد شهابسنگ Chicxulub در حدود ۶۶ میلیون سال پیش شناخته میشود، که به انقراض گستردهای از جمله دایناسورها منجر شد. این صخره ها دارای رکورد فسیلی بسیار غنی است که شامل بیش از ۸۳۰ گونه ماکروفسیل و صدها گونه میکروفسیل میشود. این فسیلها شامل براکیوپودها، بریوزوآ ها، آمونیتها، مرجانها، سختپوستان و بقایای ماهیها و کوسهها هستند.
وقتی ما به این محل رسیدیم به آرامی شاهد بارش باران بودیم. جز ما کسی در این محل حضور نداشت. اتومبیل را در پارکینگ که به ظاهر رایگان بود ولی بعدا متوجه شدم که به صورت اتوماتیک ما را شارژ کرده است، پارک کردیم. کلیسای قدیمی Højerup یک کلیسای قرون وسطایی است که در سال ۱۹۲۸ بخشی از آن بهدلیل فرسایش ساحلی به دریا سقوط کرد. این کلیسا اکنون بهعنوان نقطهای دیدنی در بالای صخرهها قرار دارد و از فراز آن می توان منظره زیبایی از ساحل و صخره های سفید رنگ را مشاهده کرد.

از طریق پله های فلزی که برای دسترسی به ساحل کار گذاشته شده اند به کنار ساحل رسیدم و در امتداد ساحل کمی پیاده روی کردم. دقایقی را به بررسی سنگها و همچنین صخره های سفید رنگ گذراندم. ناگهان متوجه شدم که آب به سرعت دارد بالا می آید، لذا به سرعت مسیری که رفته بودم را برگشتم. سرعت مد باورنکردنی بود. قسمتی از مسیری که کمتر از یک ربع قبل طی کرده بودم حالا کاملا زیر آب بود. نهایتا با کفشهای خیس به پارکینگ برگشتم.


در مسیر بازگشت به سمت هتل، به داخل شهر Køge رفتیم. در خیابانهای سنگفرشی آن گردش کردیم، سعی کردیم تا رستورانی برای شام پیدا کنیم که موفق نشدیم و به همان مک دونالد بین راه اکتفا کردیم تا به هتل رسیدیم.
پنجشنبه ۲۹ آگوست:
امروز را هم به گردش در شهر زیبای کپنهاگ اختصاص دادیم. ابتدا به منطقه Christianshavn رفتیم. اتومبیل را در کنار کانال پارک کردیم و قدم زنان به منطقه Christiania رسیدیم.

منطقهٔ کریستیانیا (Christiania) در شهر کپنهاگ، یک جامعهٔ خودگردان و منحصر بهفرد است که در سال ۱۹۷۱ توسط گروهی از هنرمندان، فعالان و افرادی با سبک زندگی هیپی تأسیس شد و بهعنوان یک “شهر آزاد” با قوانین و ساختار اجتماعی خاص خود شناخته میشود. کریستیانیا بهصورت خودگردان اداره میشود و ساکنان آن تصمیمات را از طریق اجماع جمعی اتخاذ میکنند. این منطقه پر از خانههای رنگارنگ، نقاشیهای دیواری و هنر خیابانی است که بازتابدهندهٔ روحیهٔ خلاقانه و آزاد ساکنان آن است.
در سالهای اخیر، بهدلیل افزایش خشونت و درگیریهای مرتبط با مواد مخدر، ساکنان تصمیم گرفتند تا با همکاری دولت، فروشگاههای مواد مخدر را تعطیل کرده و خیابان “Pusher Street” را بازسازی کنند تا به وضعیت اولیهٔ صلحآمیز منطقه بازگردند. در حال حاضر تعدادی از خانه هایی که قبلا محل کسب و کار قَوّادها بود به مراکز هنری و همچنین فروشگاه تبدیل شده است. از نکات برجسته این محل می توان به گرافیتی های بسیار زیبای آن اشاره کرد.

کلیسای Vor Frelsers Kirke (کلیسای نجاتدهنده ما) یکی از نمادهای شناختهشده کپنهاگ است که در محله کریستیانشاون قرار دارد. این کلیسا بهویژه به خاطر برج مارپیچ خارقالعادهاش شناخته میشود که میتوان از پلههای بیرونی آن بالا رفت و منظرهای ۳۶۰ درجه از شهر را تماشا کرد. برج کلیسا ۹۰ متر ارتفاع دارد و شامل حدود ۴۰۰ پله است که ۱۵۰ پله آخر آن در قسمت مارپیچ بیرونی قرار دارد. متاسفانه ما فرصت نکردیم تا از این برج بالا برویم.

یکی دیگر از جاذبه های این محل، پل عابر پیاده Cirkelbroen یا «پل دایرهای» است که توسط هنرمند مشهور دانمارکی-ایسلندی، اولافور الیاسون طراحی شده است. این پل از چند سکوی دایرهای تشکیل شده که با تیرهای بلند شبیه به دکل کشتیها تزئین شدهاند و اشارهای به تاریخ دریانوردی دانمارک دارد.

در کنار کانال اصلی شهر در این موقع از سال که هوا آفتابی و کمی گرم بود، می توان افرادی را مشاهده کرد که آفتاب گرفته اند و حتی مشغول آبتنی هستند.

بعد از ظهر به منطقهٔ København K یا منطقهٔ مرکزی تاریخی شهر رفتیم. علاوه بر خیابانها و کوچه های زیبا که مملو از فروشگاههای سوغاتی فروشی و رستوران و کافه هستند، تعدادی بنای مهم هم در این محل قرار دارند.

ساختمان Rådhus یا شهرداری کپنهاگ با آجرهای قرمز رنگ، یکی از بناهای مهم و باشکوه این شهر است که در میدان Rådhuspladsen قرار دارد. این ساختمان در سال 1905 با معماری مارتین نیزوپ دانمارکی تکمیل شد و سبک معماری آن ترکیبی از رنسانس ایتالیایی و ملیگرایی دانمارکی است. برج آن با ارتفاع 105 متر، یکی از بلندترین سازههای تاریخی شهر است.

درون ساختمان، ساعت معروف Jens Olsen’s World Clock قرار دارد. این ساعت یک شاهکار مکانیکی بینظیر است که در سال 1955 رونمایی شد. این ساعت نهتنها زمان محلی را نشان میدهد، بلکه دارای مکانیزمهایی پیچیده برای نمایش زمان در مناطق مختلف جهان، تقویم، و حتی حرکات نجومی است. کل سیستم دارای 15,000 قطعه است و ساخت آن بیش از 27 سال به طول انجامید این مکان علاوه بر نقش اداری، میزبان مراسم رسمی، ازدواجهای مدنی و بازدیدهای عمومی است. وقتی در این ساختمان قدم می زدم چندین عروس و داماد را دیدم که با گروه فیلمبرداری به این ساختمان آمده بودند.

در میدان Rådhuspladsen، چندین مجسمه و بنای یادبود وجود دارد که به چهرههای مهم دانمارکی اختصاص یافتهاند. مشهورترین آنها شامل مجسمه هانس کریستین آندرسن، نویسنده معروف افسانهها، که بهسمت باغ تیوولی نگاه میکند.

در این میدان همچنین مجسمهٔ مشهور دو شیپورنواز، که به نام Lurblæserne یا «نوازندگان لور» شناخته میشود، بر روی یک ستون ۲۰ متری قرار دارد. این مجسمه به مناسبت صدمین سالگرد تولد J.C. Jacobsen، بنیانگذار کارخانهٔ آبجوسازی کارلسبرگ، به شهر کپنهاگ اهدا شد. لور (Lur)، ساز بادی باستانی اسکاندیناویایی از دوران عصر برنز است که بهطور معمول بهصورت جفتی نواخته میشده. نمونههای اصلی این ساز در موزهٔ ملی دانمارک نگهداری میشوند. طراحی این مجسمه از ستونهای سنت مارک و سنت توماس در میدان سنت مارکو ونیز الهام گرفته شده است. بر اساس یک افسانه محلی گفته میشود که این نوازندگان لور زمانی که یک دوشیزه از کنارشان عبور کند، شیپور میزنند.

فواره اژدها (Dragespringvandet) از سال ۱۹۰۴ در گوشهٔ شمال شرقی میدان قرار دارد. فواره شامل یک اژدها و گاو در حال نبرد است، که به گفته برخی، نمادی از کشمکش میان نیروهای طبیعت یا مبارزه خیر و شر است.

در آنسوی میدان باغ و شهربازی Tivoli قرار دارد. Tivoli Gardens (باغ تیوولی) یکی از مشهورترین و قدیمیترین شهربازیها و پارکهای تفریحی جهان است که در قلب کپنهاگ، درست روبهروی ساختمان شهرداری (Rådhus) واقع شده است. این پارک در سال 1843 افتتاح شد و از آن زمان تا امروز، میلیونها بازدیدکننده را از سراسر دنیا به خود جذب کرده است.در این محل قرار دارد.

ورودیه این پارک برای بزرگسالان ۱۸۰ کرون است. اگر تصمیم دارید تا از بازی های داخل پارک استفاده کنید آنگاه می بایست ۳۴۹ کرون بپردازید. با اینکه این پارک از لحاظ وسعت خیلی وسیع نیست ولی بسیار جذاب است. همه جا مملو از گل و گیاهان بسیار زیباست. علاوه بر بازی هایی از قبیل Rutschebanen که یکی از قدیمیترین ترنهای هوایی چوبی جهان (از سال 1914) است، در بسیاری از روزها کنسرتهای موسیقی برگزار می شود. در زمان حضور ما، یک کنسرت موسیقی پاپ با خوانندگان مشهور دانمارکی برگزار شد. برای من جالب بود که جمعیت کثیری از افراد مسن در این پارک و مخصوصا کنسرت حضور داشتند. یکی از خوانندگان کنسرت که زنی جوان بود در هنگام اجرای کنسرت از روی سن به میان جمعیت آمد و در کنار یک مرد و زن میانسال برنامه اش را اجرا کرد. بعدا متوجه شدیم که آن زوج میانسال، والدینش بودند.

ما تا ساعت ۱۰ شب که پارک تعطیل شد در آنجا بودیم و پس از آن به هتل برگشتیم.
جمعه ۳۰ آگوست:
صبح به فرودگاه کپنهاگ که تا هتل ما کمتر از ۱۵ دقیقه فاصله داشت رفتیم و با خطوط هوایی ترکیش ابتدا به استانبول و سپس به دبی رسیدیم.
کمی بعد از اینکه هواپیما از باند فرودگاه کپنهاگ برخاست منظره زیبایی از پل اورسوند که شهر کپنهاگ را به شهر مالمو در سوئد متصل کرده است را دیدیم. این پل از مالمو تا جزیره Peberholm است و ادامه آن از به صورت تونل در زیر خلیج اورسوند است.

افشین ایران پور
کانون گردشگران جوان ایران
www.kanoonirangardan.ir
af6872@gmail.com
کانون گردشگران جوان ایران سفر مسولانه و ارزان قیمت